ورود به عرصه رقابت های نمایندگی مردم در انتخابات نهمین دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی در حالی وارد مجادلات و منازعات سیاسی می شود که « رقابت »- این عنصر تعیین کننده و گرم کننده شورانتخاباتی- بیش از هر دوره ای کم رنگ شده است. این همه در حالی است که جریان سیاسی قدرتمند موسوم به « چپ » تاکنون به علت برآورده نشدن منویات سیاسی اش،به ظاهر در انتخابات «غایب» است.

طيف راست هم به عنوان رقیب جریان چپ به رغم پیش کسوت بودن و نیز علمدار جریانات نوظهوری که از دل آن ها ظهور و بروز کرده اند، اکنون با خلاء بزرگ مشروعیت «رقابت» مواجه است!

 اینکه آن ها چگونه خواهند توانست شورانتخاباتی را بدون رقبای جدی در منازعات سیاسی پیگیری کنند،سئوالی است که به سادگی پاسخش را نخواهند توانست بدهند، مگر آنکه نگرانی آن ها حضور جدی مردم و اکثریت آنان نباشد ، در غیر این صورت مشروعیت « حضور مردمی » بزرگ ترین چالش پیش روی انتخابات خواهد بود.

 از این منظر و با این پیش فرض،به تحلیل شرایط سیاسی فعلی در مرکز استان مازندران می پردازیم و نامزدهاي احتمالي ساري را به بررسي مي نشينيم.

 1- علی اصغر یوسف نژاد، نماینده فعلی مجلس که یک دوره قبلی نمایندگی مردم ساری را نیز در کارنامه ی سیاسی خود دارد ، در رقابت های هشتمین دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی با حمایت قاطع و همه جانبه جریان موسوم به چپ و بسیج کلیه امکانات و نیروها ، به عنوان فرد پیروز میدان رقابت ها شد.

وقتی از دل صندوق های رأی یوسف نژاد به عنوان فرد پیروز رقابت های هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بیرون آمد « جریان چپ ساری » سرافرازانه با به رخ کشیدن توان سیاسی شان،او را به عنوان پیگیری کننده و نماد تفکر سیاسی خود(ضمن انجام دیگر وظایف نمایندگی) قلمداد کردند.

دکتر یوسف نژاد با زیرکی و هوشمندی توانست عمده وظایف نمایندگی را در جهت نیل به مقاصد مردم به خوبی برآورده سازد. او با حضور به هنگام و نیز اتخاذ مواضع به موقع سیاسي اش،نقش يک نماینده ی متفکر و سیاست مداري هوشمند را ايفا کرد.

 او با توجه به دانش سیاسی و فنی ، البته در جاهايی هم کم آورد و شاید یکی از عمده دلایل ضعفی که حلقه ی حامی آن ها به انتقاد از او می پردازند و او هم تا حدود زیادی پاسخی برای آن ها ندارد ،توجه نکردن به خیل عظیمی از وفاداران پیدا و پنهانش در مراودات سیاسی و اجتماعی استانی بوده است که این موضوع امروز به بزرگ ترین چالش برای او تبدیل شده است؛چالشی که با خط و نشان نیز همراه است،به گونه ای که ممکن است آن ها حمایت سیاسی خود و جریان شان را از او به علت ضعف در بی توجهی به یاران همراه مضايقه کنند.

هر چند یوسف نژاد امروز مدعی است عملکرد او بهترین مبلغ و صدای گویای شأنیت و شایستگی اش است، او باید بداند نردبانی که از آن توانسته است بالا رود حاصل خون دل و هزینه کرد جریان حامی اش بوده که او شاید اگر دیر بجنبد آن را از دست بدهد.

 2- سید رمضان شجاعی ، نماینده اصولگرای مجلس هشتم و کاندیدای نهمین دوره مجلس شورای اسلامی یکی از رقبای اصلی میدان رقابت هاست! او که امروز بزرگ ترین پشتیبان ، حامی ، تئورسین و مغز متفکر پیش برنده منازعات سیاسی اش-مرحوم حاج علی کردان- را از دست داده آیا می تواند خلاء حضور آن مرحوم  را در همسوئی با جریانات اصولگرايي و هماهنگی و پشتیبانی ها بسیج کند؟

 شاید پاسخش قدری سخت باشد تا بتوان پاسخی منطقی از آن گرفت ، پاسخی که به پیروزی بی بدیل بین اصولگرایان-که جدی ترین رقبای آقای شجاعی اند-ختم مي شود.

 شجاعی که در مجلس هشتم یکی از حامیان جدی دولت آقای احمدی نژاد بود،چندی است که به انتقاد از رویه و مشی حامیان و حلقه ی ریاست جمهوری روی آورده است، هر چند او مشخص نکرده حمایت های او در کجا و چگونه مشمول دولت می شود ، در حالي که مردم و جریانات سیاسی از او به عنوان جدی ترین حامی احمدی نژاد یاد می کنند.

 انتقادهای گاه و بیگاه او از احمدی نژاد پارادوکسی از رفتار او را بین مردم و اصولگرایانی که حامیان ایشان را تشکیل می دهند ایجاد نموده است.

تعصب آقای شجاعی در استفاده از مدیران ساروی در مناصب سیاسی و اجتماعی استان فارغ از تفکر سیاسی او ، حمایت های مردمی را برای او رقم زده است،اما برخي بی دقتی و یا کم دقتی ها در نصب برخي افرادی که به علت نداشتن نفوذ اجتماعی و خودبرتربینی در مناصب به کارگیری شده اند، استدلال های قوی و به جای او را در تشخیص لیاقت ها و شایستگی ها با چالش مواجه کرده است،کار شایسته ای که تا حدودی در جاهایی رضایت عمومی را به همراه نداشته است، که اگر دقت بیشتری در اقامه این دلائل مي کرد، می توانست بهره بیشتری را در منازعات سیاسی برای خود به ارمغان داشته باشد.

در حوزه عزل و نصب نماینده ی دیگر ساروی بنا به هر دلیل هرگز برای دوستان و اطرافیانش ورود نکرد و یا نخواست ورود پیدا کند ، اما شجاعی نماینده ای است که در عهد با دوستان ، وفای خود را به خوبی به نمایش گذاشته و رضایت آنان را نیز به دنبال داشته است؛حتی به رقبای خود را از این حیث در وفای به عهد آموخت که رفاقت را پس از رقابت ارج می نهد .

شجاعی اگر در بین نیروهائی که او را احاطه کرده اند دست به پالایشی در درون وفاداران و حلقه ی یاران خود که بخشی از آنان صرفاً از اعتبار ایشان تغذیه می کنند،نزند، بزرگ ترین آسیب انتخاباتی را به خود وارد می کند،همانانی که جمع شدن آنان نزد او صرفاً بهره بردن از امکانات مادی و رسیدن به سمت و نان و نوائی است.

 البته باید انصاف داد که شأن و شخصیت شجاعی در بین اصولگرایان -به رغم انتقاداتی که در حوزه سیاسی به او وارد است- والا و وارسته است.

به زعم نگارنده ، انسانی که با فضیلت های اخلاقی و انسانی در بین همه ی جریانات سیاسی شهره است،باید با تلفیق آن فضیلت ها و بهره گیری از فرصت های سیاسی ، خویش را از انحصار گروه ها و دستجات سیاسی به در آورد برای نمایندگی همه ی مردم ، گروه ها و دستجات مردم حوزه انتخابیه اش آماده شود، جمله ای که گزاره آن تاکنون مورد توجه مشاوران و حلقه اول طرفداران شجاعي واقع نشده است.

 3- ابوالقاسم روحی، حقوق دان و از قضات خوشنام و با سابقه قوه قضاییه است که دو دوره نماندگی مردم ساری را نیز در کارنامه خود دارد.

 او که از بازماندگان رقابت های نفس گیر انتخابات هشتم در ساری است ، این بار با کوله باری از تجربه و وسواس به سراغ نیروها و اثرگذاران حوزه های سیاسی و اجتماعی می رود تا بلکه رضایت آنان را با خود همراه کند.

بدون تردید روحی با توجه به سوابق سیاسی و وابستگی به جریان چپ متمایل به هاشمی رفسنجانی و نیز سِمِت حساس قضائی که عهده دار بود، رقیبي جدی کاندیداهای نمایندگی مجلس است.

 برخی از طرفدارانش معتقدند که ابوالقاسم روحی همواره ثابت کرده که برای موکلانش احترام زیادی قائل بوده و تمام تلاش خود را برای حل مشکلات حوزه ی انتخابیه نموده است، به همین خاطر او یک چهره ی مردمی است تا وابسته به جریانات سیاسی.

 4-منصورعلی زارعی ، نخستین فرماندار دولت نهم و از اعضای سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که سادگی و ساده پوشی اش در مقام فرمانداری ، او را وسوسه کرده که بسان رئیس دولت که مخاطبانش را با همین ویژگی های آقای فرماندار سابق فرا می خوانده ، فرا بخواند تا شاید مردمی را که خسته از آمال و آرزوهای محقق نشده ی دولت های نهم و دهم اند،بیازماید !

اینکه آقای فرماندار سابق با کدامین وعده و شعار می خواهد مردم را به سوی آرمان های شان برای رسیدن به قدرت فرا بخواند نمي دانيم و بايد در انتظار بمانيم، اما هر چه باشد اگر او بخواهد در زير پرچم همانانی که دولت اعلام نموده  یا شاید گروه مورد غضب بخشی از حاکمیت که آن ها را معروف به گروه انحرافی حلقه ریاست جمهوري ناميده اند، اعلام موضع کند،به احتمال او نیز بداقبال ترین نامزد نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود، طرفه آن که آن بخش از قدرتمدارانی که حلقه ریاست جمهوري را بنا به دلایل عدیده از حیث سیاسی و اجتماعی و گروه انحرافی(که دامنه ی این واژه بسیار گسترده است)آلوده مي دانند،به سادگی نخواهند گذاشت کسي از تیغ های نظارتی که در دستان شان قرار دارد، عبور کند.

حال این فرماندار سابق اگر با اصرار بر حقانیت سیاست های اعلامی دولت و تداوم آن ها ، همچنان بخواهد پا در مسیر رقابت ها بگذارد،بعید است بتواند در حوزه ی سیاسی در بین اصولگرایان-که قاعدتاً باید جدی ترین حامیان او باشند- جایگاهی داشته باشد.

 5- محمد دامادی، عضو سابق شورای اسلامی شهر ساری و فرزند ارشد نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی دانش آموخته رشته مهندسی با تکیه بر ارادت و اعتبار پدر مرحومش و نیز با تجربه شورای اسلامی و مزه مزه کردن شیرینی قدرت در شورای شهر ، این بار قصد دارد تا یکبار دیگر در عرصه ی رقابتی بزرگ تر ، بخت و اقبال خویش را بسنجند.

 او که یک بار اعتبار پدر مرحومش را در مواجهه ی با مردم آزموده، میراث داري پدر را در احترام به مردم در شورای شهر تجربه کرده است.

 دامادی با حلقه ای از دوستان پدر ، منتقدان و سیاسیون اثرگذار شهر را در ستاد انتخاباتی خود جمع کرده است.او رأی خود را در سبد اصولگرایان و توده ی مردمی که پدر مرحومش را به نیکنامی یاد می کنند،مي پندارد. 

او اگر با جریان منتقد و چپ سنتی و اصلاح طلبانی که قصد حضور در انتخابات را دارند هم مجالست کند، شاید بتواند آن ها را نیز با خود همراه نماید.

 6- اسماعیل یزدانی، رئیس سابق آموزشکده امام محمد باقر (ع) ساری و مدرس دانشگاه های مازندران با تکیه بر پیشینه ی علمی و آموزشی خود و نیز دانشجویان و کارکنانی که با او کار کرده اند و نیز بهره گیری از طرح ها و برنامه های انتخاباتی دولت نهم و دهم،قصد حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی را دارد.

 یزدانی که یکبار نیز خود را برای انتخابات مجلس هشتم کاندیدا کرده بود در اواسط کار از رقابت ها کنار کشید، اما اکنون عزم خود را جزم کرده و با فراخواندن مردم ساری و اصولگرایان حلقه ریاست جمهوري در مازندران و خصوصاً ساری خود را آماده می کند تا در کارزار رقابت با دیگر کاندیداها وارد عرصه شود. آیا او می تواند اصولگرایان را قانع کند که او را حامی باشند؟

7- مهندس نادعلی رمضانپور، عضو سابق و اسبق شورای اسلامی شهر ساری و ریاست کانون مهندسین استان مازندران با تکیه بر دانش علمی و جمع آوری دانشجویانش و نیز همراهی بخش اعظم کانون مهندسین وارد فعالیت های انتخاباتی شده است.

 او که در مجامع مختلفی برای سخنرانی و رایزنی سیاسی ورود پیدا می کند خود را آماده برای ساختن « ساری » و آبادانی آن محق می داند و از حاضران می خواهد که به او اعتماد کنند تا ساری را در شأن مردم ساری بسازد و بودجه های لازم را هم پس از اخذ نمایندگی مردم در مجلس تخصیص مي دهد.

 او همواره در چنین جمع هائی عملاً خود را از ورود به کار سیاسی بر حذر می دارد و می گوید من اصلاً آدم سیاسی نیستم و قصد ندارم کار سیاسی کنم.

به راستی او چرا هرگز نمی گوید مجلس که عصاره فضایل ملت و مرکز ثقل سیاست است به خودش اجازه می دهد در میان متفکران و نخبگان برود و بگوید من از سیاست دست شستم و فقط می خواهم کار عمرانی انجام بدهم؟! آیا او حقيقت را می گوید یا واقعاً چیزی از سیاست نمی داند!؟

 رمضانپور هیچ وقت نمی خواهد به مردم و جمع هایی که در آن ها حضور می یابد پاسخ بدهد که آیا مطالبه ی مردم ساری و حومه صرفاً توسعه و ساختن ساری است و آن ها مطالبه ی اجتماعی و سیاسی که پایه و اساس هر توسعه ای را تشکیل می دهند،ندارند یا اینکه او حد و اندازه ی مردم ساری را تا این اندازه و نه بیشتر می داند!؟

هر چه باشد او باید درک وسیع تری از خواست و مطالبه ی مردم مرکز استان داشته باشد.درخشندگی و تابش مردان بزرگ در میدان بهارستان ، قائم به حضور اشخاص کاردان و سیاسی و سیاستمدارانی سیاست دان است که حلقه مفقوده ادبیات آقای رمضانپور را تشکیل می دهد.

او بنا به هر دلیل که اگر تاکنون نخواسته است آن را بیان کند باید شان و شعور مردم را بداند و در اجماع و اقناع آن ها از این حیث بکوشد.

البته ظریفي مي گفت او رگ خواب بعضی از سیاستمداران را در بالا گرفته تا آدم سیاسی را وارد مجلس نکنند!

 8- مهندس علی اکبر خورشیدی ، مدیر عامل سابق آب و فاضلاب روستایی مازندران با تکیه بر تجارب و دانش و خدمات صادقانه اش در خدمت به مردم استان قصد ورود به رقابت های انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را دارد.

 او با به چالش گرفتن ناکارآمدی های مدیریتی و توجه نکردن به مرکز استان مازندران و نیز تخصیص ندادن بودجه های لازمه در عمران و آبادانی و توسعه روستاها ، قصد دارد رقبای خود را با محک و تجربه ی خود بیازماید.

 او نیک دریافته که تجربه و تخصص لازمه را در بستر مدیریت چندین ساله ی خود در ایجاد عمران و آبادانی می توان با گسترش دایره ی اختیارات خویش در ساختن جامعه ای آباد و آزاد تجربه کرد.

خورشيدي همواره می گوید درخشش توان مدیریتی اش با توجه به بررسی توان مدیریتی نوید بخش همراهی و همدلی با مردم و جوانانی است که رهائی از وضع موجود را به انتظار نشسته اند.

 او با در نظر گرفتن بسترهای رشد و توسعه در مازندران -خصوصاً ساری- می گوید که واضعان قانون و کسانی که امر وکالت را از مردم به عهده گرفته اند نتوانسته اند به خوبی از وظایف آن برآیند و با تکیه بر جریانات و اغفال از خواست و مطالبه ی مردم غفلت و گسست و شکست را در زندگی مردم جاری ساخته اند.