تعداد بازدید: 5465

توصیه به دیگران 2

شنبه 14 شهريور 1388-0:0

خوش آن روزی که تهرون مال ما بود!

در حاشيه تعرض به راهدارخانه گدوک؛یادداشتی از مهندس قاسم جند،نايب رييس شوراي شهر زيراب


  داشتم سایت های خبری مازندران را مرور می کردم که توجهم به خبری جلب شد با این عنوان: " راهدارخانه گدوک مورد تعرض افراد ناشناس قرار گرفت"!

  دزدها آن قدر پر رو بودند که اقدام به سرقت اماکن دولتی-آن هم راهدارخانه- کردند! وقتی متن خبر را تا آخر خواندم فهمیدم که موضوع از تعرض به این مکان مربوط به تصرف کردن راهدارخانه به نفع استان دیگری است . 

 این برای بار اول نیست که این گونه اخبار را در سایت ها می خواندم و هیچ وقت هم هیچ عکس العملی از ارگان های مربوط برای محکوم کردن این عمل ناپسند نشنیدم وحتی هیچ عکس العملی از نمایندگان سوادکوه در مجلس هم در هیچ سایت خبری هم نخواندم!

 راستی چرا سرحد های سوادکوه این قدر برای همسایگانش مهم شده که گاه به گاه هر کدام از آنها یک تکه از آن را به نفع خود تسخیر می کنند و هر بار ما باید دندان بر جگر تکه پاره خود بگذاریم و سکوت کنیم؟!

 برای آرام شدن خود به آهنگ های فولکلوریک مازندران پناه مي برم. صدای استاد ابوالحسن خوشرو را می شنوم که این گونه می خواند :

 خوش آن روزی که تهرون مال ما بود

 حسین خان باصری سردار ما بود

 این بیت کمی من را در تفکر فرو می برد ، معنی این شعر چیست ؟ آیا به راستی تهران مال ما بود ؟ اصلا آیا این حرف واقعیت دارد ؟

یادم آمد روزی به همراه برادرم به دربند تهران رفته بودم. پرچم هایی در روستای دربند توجه من را به خود جلب کرد که بر آن از بازگشت شخصی به نام سوادکوهی از حج حکایت داشت . کمی جلوتر که رفتیم دیدم همه مغازه داران به زبان مازندرانی و آن هم با لهجه سوادکوهی صحبت می کردند و وقتی با چند تا از آنها هم کلام شدم فهمیدم آنها خود و اصالت خود را سوادکوهی می دانند .

همین اتفاق برای من در موقع برگشت در دماوند و فیروزکوه اتفاق افتاد . وقتی از ماشین برای خرید از مغازه ها پیاده شدم و با همراهانم مازندرانی صحبت می کردم دیدم که مغازه داران هم با من به زبان مازندرانی صحبت می کردند. برایم جالب بود و کنجکاوی من بیشتر شد یعنی آیا واقعا سرحدات سوادکوه و مازندران به این مکان ها هم می رسید ؟

 به تاریخ که مراجعه کردم این حقیقت بر من ثابت شد که در گذشته های نه چندان دور نه تنها این بخش ها بلکه بخش های زیادی از سمنان هم جزئی از مازندران بودند و حتی بسیاری از این بخش ها در سه دهه اخیر از مازندران و سوادکوه جدا شدند .

 اما ما که هیچ وقت اعتراضی نکردیم ، ما که هیچ وقت ادعایی را مطرح نکردیم ما که هیچ وقت کسی را نداشتیم که بخواهد حق ضایع شده ما را باز ستاند ، ما که نمایندگانی در مجلس نداشتیم که این موضوع را پیگیری کنند!

مگر گدوک چه دارد که می خواهند آن را هم از سوادکوه جدا کنند؟ آیا داشتن آب و هوای خوب و شاید معادنی اندک و جلب توریست می تواند توجیهی برای دست درازی به خاک یک منطقه باشد؟ جالب تر این است که بنا به شنیده ها تعرض به راهدارخانه گدوک توسط کارکنان ادارات دولتی همسایه استانی مجاور انجام می شود؛ چیزی که باور کردن آن برای من در قرن 21 و در ایران اسلامی غیر ممکن است و دارم سعی می کنم این تعرض را به افراد سودجو و تفرقه افکن و شاید دزدها نسبت بدهم ولی به من حق بدهید که سخت است .

 در هیچ جای جهان این رسم همسایگی نیست که چشم طمع به داشته های همسایه داشته باشند چه برسد به ما مسلمانان که در دین ما به مراعات حال همسایه تاکید فراوان شده است و همسایه آزاری و طمع از گناهان نابخشودنی است .

در بیشتر مواقع نبود استانداران و فرمانداران و مدیران بومی که هیچ گونه دلبستگی به خاک این مرز و بوم ندارند خود دلیل نبود پیگیری این موضوعات توسط این مقامات می شود.

 از طرفی در اکثر اوقات به خاطر ملاحظات سیاسی و مدیریتی این افراد چشم روی این تعرضات می بندند و افراد سودجو به خود اجازه تعرض مجدد را می دهند، ولی نمی توانم درک کنم نمایندگان سوادکوه در مجلس شورای اسلامی که حداقل یکی از آنها اصالت سوادکوهی دارد چرا هیچ وقت در مقابل این تعرضات عکس العمل جدی از خود نشان نداد یا اگر احیانا نشان داد هیچ کس از آن خبر دار نشد و هیچ تاثیری در جلوگیری از تعرض این افراد سودجو به خاک سوادکوه نداشت؟

  سخن آخر من با کسانی است که آگاهانه یا غیر آگاهانه اقدام به تعرض به خاک سوادکوه می کنند : این را بدانید که همواره سوادکوه در تاریخ با عظمت کوه های تسخیر ناپذیرش و با آرامش و بزرگ منشی مردمانش هیچ وقت زیر بار زور نرفت و نخواهد رفت و مردمانش در عین متانت خاک، این مکان را سرمه چشمانش می کنند . 

 این را بدانید هر وقت که تکه ای از خاک این مکان از آن جدا می شود تکه ای از قلب مردمان رنجدیده و پاک دامان آن است که از بدن رنجور و نحیف مردمان آن جدا می شود ولی هیچ وقت مردمان این مناطق هویت سوادکوهی خود را فراموش نکرده و نمی کنند و همواره در هر مکان و تحت هر اسمی که باشند خود را سوادکوهی و جزئی از فرهنگ عظیم و افتخار آمیز سوادکوه می دانند .

اي ميل نويسنده: (tash_sema@yahoo.com)


  • يکشنبه 5 مهر 1388-0:0


    به قول مهران مديري اييي كه گفتي يعني چه ؟؟
    نمايندگان عزيز در مجلس
    لطفا به هوش باشيد و از اين خواب خرگوشي بيرون بياييد
    مطمئن باشيد كه لعن و نفرين مردم پشت سر شماست اگر از حق اونها دفاع نكنيد
    مطمئن باشيد مردم سوادكوه به مزاجشون خوش نمياد كه تحت سلطه تهراني ها باشند
    ميگيد نه بريد از مردمهاي قديمي فيروزكوه سئوالي بكنيد !!

    • يکشنبه 15 شهريور 1388-0:0

      بابا بی خیال!الکیموضوع رو گنده نکنید!الان چاقو کشی و سرقت های روزانه وشبانه مد شده!تو شهرها که فراوونه سرگردنه گدوک که بماند!

      • يکشنبه 15 شهريور 1388-0:0

        برادر عزيز آقاي تش سما درود بر شما و بر اين دلسوزيتان.
        استاد ابوالحسن خوشرو ميخواند:سوادكوه زمين و سبزه و كوه /بهشت موندنه دله كنده او
        مگر كسي از بهشت بدش ميايد.براي من و شما گدوك چيزي ندارد در برابر جنگلهاي سبز . كوههاي مقاوم و چشمه هاي جوشان ولي آنان كه ندارند ميدانند و چون كه چشم ديدن اين همه نعمت براي مردماني كه سهمشان از دنيا سادگي است را ندارند حتي حاضر به كشتن ما مي شوند چه برسد به تعرض.

        • بهنام پرستهپاسخ به این دیدگاه 0 0
          يکشنبه 15 شهريور 1388-0:0

          سلام - سلام به تمامی سوادکوهیان دلیر-
          مردمان باغیرت ، و با اصالت و زحمت کش و قانع.من به سوادکوهی بودنم افتخار میکنم-
          متاسفم برای افرادی که زمینهای خود را به بیگانه فروخته و به شهر میروند و خود را در چهار دیواری زندانی میکنند و به ظاهر خود را متمدن میدانند - ما مسئول بی غیرت نمخواهیم- در پایان : سلام ای سوادکوه کردآفرین برود خروشان تو آفرین


          ©2013 APG.ir