تعداد بازدید: 5932

توصیه به دیگران 2

يکشنبه 8 آذر 1388-0:0

مازندراني هاي فرا مازندراني!

مازندران فقط در اخبار هواشناسی اول است-آمار بیکاران فقط در شهر ساری،بیش از آمار بیکاران کل استان اصفهان است- چرا احساس مازندرانی بودن در آقایان رویت نمی شود؟(يادداشتي از صادقعلی رنجبر،عضو هیئت علمی دانشگاه-ساري)


 آنــان کـه خــاک را به نظــر کیمیــا کنند      آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

  گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار    صاحبدلان حکایت دل،خوش ادا کنند 

استعداد منابع انسانی مازندران در هر عرصه مدیریتی، مهارتی و فعالیتی،غرورانگیز، موثر و بسیار قابل اعتناست و به همین خاطر سهم مازندرانی ها از مواهب کشور،ستودنی و نیز حتی می توان گفت که  دست نیافتنی است ولی این همه در حالیست که مازندرانیها،فرامازندرانی عمل کرده و علی رغم حضور تاثیرگذار مازندرانی ها در صحنه های مختلف،متاسفانه مازندران بهره ی چندانی نبرده و بر خلاف اهالی سایر استانها که در مصادر و مناصب ملی و مسئولیتهای مهم اند و اولویت دوم آنها، استان زادگاهی شان می باشد، مازندرانی ها عمدتاً از این اندیشه،تهی و مازندران از این سهم کم بهره است.

اگردر صحت ادعای نگارنده تردید دارید،کافی است که اولاً به تناسب آماری منابع انسانی ملی مازندرانی در عرصه مدیریت عالی با میزان توسعه مازندران توجه کنید و ثانیاً این تناسب را به استان هایی مانند یزد، اصفهان، کرمان، آذربایجان شرقی، خراسان، سمنان، قم، خوزستان و ....بسط دهید تا درنگرید که چرا مازندرانی که قبل از پیروزی انقلاب در ردیف استانهای برتر بوده،امروز در بهره های ملی به رده هجدهم و یا حتی پایین تر سقوط می کند! تا جایی که رهبری معظم انقلاب در سفر مبارک سال ۷۴ به مازندران اشاره می فرمایند که محرومیت مزمن مازندران در پشت سرسبزی استان پنهان شده است! و یا اینکه نماینده مقام معظم رهبری در استان در مراسم استقبال از رئیس جمهور وقت در سال ۷۵ اشاره می کند که این روزها دیگر از مازندران برتر گذشته خبری نیست و مازندران فقط در اخبار هواشناسی اول است!

مازندران، که تا زمان انقلاب در گروه استانهای مهاجر پذیر قرار داشته،امروز به دلیل فقدان فرصتهای شغلی و کثرت بیکاران و تعطیلی فرصتهای شغلی گذشته،به گروه استانهای مهاجر فرست سقوط کرده است و در یکی از مقایسه های زیبای آماری معلوم شد که آمار بیکاران فقط در شهر ساری(مرکز استان مازندران) بیش از آمار بیکاران کل استان اصفهان است و این همان تاسف بسیار بزرگی است که نمی توان آسان و بی تفاوت از کنار آن گذشت!

روزهایی که مازندران پناهگاه سمنانی ها،دامغانی ها،شاهرودی ها،آذری ها،خراسانی ها،کردها،لرها، زابلی ها و بلوچ ها و دهها هموطن دیگر جهت اشتغال بوده،گذشت و کار به جایی رسید که امروز، مازندرانی های مقیم همین شهرها،جمعیت مهمی از مهاجران آن شهرها را تشکیل می دهند!

تاسف اینجاست که مازندران قوی ترین عناوین مدیریتی ملی و غیر ملی را در سراسر کشور به خود اختصاص داده و تاثیرگذاری هر کدام در توسعه مازندران غیر قابل انکار است،ولی معلوم نیست که چرا احساس مازندرانی بودن به آن شکلی که در اصفهانی ها هست،در آقایان رویت نمی شود؟!

فقط کافی است به این عناوین عنایت شود تا معلوم گردد که چقدر حق با نگارنده است که این عناوین برای ایجاد یک اعجاز در عرصه توسعه هم کفایت می کنند :

1-حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری مشاور ویژه ورئیس دفتر بازرسی رهبر معظم انقلاب

2-آیت الله صادق لاریجانی ریاست قوه قضائیه

3-دکتر علی لاریجانی ریاست قوه مقننه

3-دکتر محمدجواد لاریجانی مشاور بین الملل قوه قضائیه

4-اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر ریاست محترم جمهور و ....

5-دکتر حسینی وزیر امور اقتصاد و دارایی

6-شیخ الاسلامی وزیر کار و امور اجتماعی

7-محمد جعفر بهداد مدير خبرگزاری جمهوری اسلامی

8-دکتر حسامی رئیس سازمان هواپیمایی کشور

9-سردار محمد رویانیان رئیس ستاد سوخت کشور

10-سردار اسکندر مومنی معاونت راهنمایی و رانندگی و پلیس راه کشور

11-سردار ميرفیصل باقرزاده رئیس ستاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس

12-دکتر احمد توکلی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی

13-استانداران استان های بوشهر،گیلان،سمنان و گلستان

14-....

در این میان شخصیت های مطرحی نيز هستند،چهره هايي چون:

1-آیت الله جوادی آملی

2-علامه حسن زاده آملی

3-آیت الله سیدجعفر کریمی

4-نمایندگان محترم ولی فقیه در استان های سیستان و بلوچستان و لرستان

5-......

این سیاهه را در کنار نام های بزرگ نمایندگان ۱۲ گانه شهرهای مازندران،امثال دکتر شجاعی و دکتر یوسف نژاد از ساری،دکتر اکبری و دکتر ادیانی از قائمشهر و سوادکوه و جویبار،مهندس نریمان از بابل، آقای نجف نژاد از بابلسر،دکتر یوسفیان ملا از آمل،آقای ناطق نوری از نور و محمودآباد و دکتر محسنی از نوشهر و نیز استاندار مجربی که فراز و فرود اجرایی کشور را به خوبی طی کرده،قرار دهید و بنگرید که کفه استان مازندران در ترازوی مدیریت ملی چقدر سنگین است؟!

آیا به نظر شما تاسف بار نیست که ما :

1-75 بازیکن مازندرانی در تیم های برتر داشته باشیم اما خودمان در لیگ برتر تیمی نداشته باشیم؟!

2-سه فرودگاه بین المللی داشته باشیم،اما خودمان مثل کرمان شرکت هواپیمایی نداشته باشیم؟!

3-این همه شالی و شالیزاز و شالیکار داشته باشیم،اما بازهم برنج خارجی وارد کشور و استان کنند؟!

۴-این همه باغ مرکبات و میوه داشته باشیم،اما میوه های مصری و غیره بازار مازندران را تسخیر کنند؟!

۵-....

امیدواریم که مازندرانی های فعال در عرصه های مدیریت ملی به خود آیند و همانند مرحوم حاج علی کردان، ضمن انجام رسالتهای ملی، گوشه چشمی هم به مازندران داشته و حداقل نگذارند که مازندران از سهم دریافت های ملی خود محروم بماند و یا کمتر از دیگر استانهای برخوردار،دریافت نماید و در گامی فراتر  سهم سال های محرومیت کشیده را نیز استرداد نماید.


  • محمد حمیدزادهپاسخ به این دیدگاه 0 2
    سه شنبه 9 آذر 1389-0:0

    سلام مهمترین اسمی که جا مانده نام آقای عظیمی مدیر عامل بانک توسعه تعاون کشور است

    • دوشنبه 1 آذر 1389-0:0

      با سلام
      جهت عضویت

      • ناصر اکبریانپاسخ به این دیدگاه 4 0
        سه شنبه 25 خرداد 1389-0:0

        تحلیل درستی کردید. ولی این تحلیل ها آب در هاونگ کوبیدن است. چراکه ما مازنی ها دچار همان خصلتی هستیم که بهانه تمسخرمان توسط اقوام است. همانی که تا حدودی جنابعالی در متن به آن اشاره کردید. اما باید فکر چاره بود. به نظر من چشم امید از آقایانی که اسم بردید بشوئید چرا که این ها روندی را پیش گرفتند که مقامات کشوری را خرسند کند ولو به قیمت نابودی مازندران (گزاف نمی گوییم! به جنگل ها، دریا، کشاورزی، ساحل، فرهنگ، زبان و.... فکر کنید. نابودیمان خیلی دور به نظر نمی رسد. همه اینها را بی خردی و بی تدبیری مسئولامان و بیشتر به بهای خوشنود کردن مقامات بر سرما آوردند.) پس بهتر آن است امید از این آقایان برداریم. دل بستن به آدم های بی ریا و اصیل مازندرانی چاره ساز تر است. و قبل از هر چیز آن خصلتی را که این آقایان به آن مبتلا شدند را از خود دور کنیم و در اقداماتمان تنها توسعه و بهبود زندگی در مازندران در نظر داشته باشیم ولاغیر
        در مرحله بعد باید متذکر شوم که در این انبوه یاس و سیاهی، امید های بسیاری نیز است و ان جوانا های با تعصب و همان ادم هایی که ازشان یاد کردم هستند که مایه امیدند. باید آنها را جمع کرد سازمان داد (منظورم از جمع کردن و سازمان دادن، سازمان فیزیکی نیست. بلکه باید یکدلشان کرد و کاری کرد که دلشان پی وطنشان باشد) خلاصه کلام اینکه باید بپذیریم که دولت و دولتیان هرچند هم مازنی باشند به فکر مانیستند و ما خود باید فکر چاره باشیم. توانایی ها و قابلیت های خود را شناسایی و در راستای شکوفایی گام برداریم. اگر هستید شروع کنید. در گام اوا از هم استانی های عزیز را کار بخواهید بگذارید همه حرفشان را بزنند. باز هم سراقتان می ایم. فعلاً بدرود.

        • بهزاد رحيميپاسخ به این دیدگاه 0 0
          پنجشنبه 12 آذر 1388-0:0

          چرا اسم دکتر حسین رضوی-استاد دانشگاه و معاون اسبق سازمان تربیت بدنی کشور و ...-را جا گذاشتید!همین طور اسم فرهاد صالحیان-مدیرکل پایانه های استان تهران و دکتر مجید رحیمی-عضو هیئت مدیره بانک ملت- و آقای پوستین دوز-مدیرعامل سايپا-را جا گذاشتید!

          • سه شنبه 10 آذر 1388-0:0

            جا دارد از آقاي دكتر سهراب رضواني مشاور ريس موسسه تحقيقات شيلات ايران و تورج علي نيا مشاور و مدير كل دفتر وزارتي كار هم نامي ببريد.

            • زاهدی - محمدپاسخ به این دیدگاه 2 1
              دوشنبه 9 آذر 1388-0:0

              سلام استاد

              جانا سخن از زبان ما می گویی ...

              • دوشنبه 9 آذر 1388-0:0

                با سلام
                ضمن سپاس از استاد رنجبر
                موضوع عدم وفاق مابين بزرگان مازندراني چندسالي است كه فكر همه را مشغول كرده است كه مي بايست تا زود «دير» نشده عزيزان جمع شده و با توافق نسبت به تعريف يك چشم انداز در راستاي چشم انداز 1404 كه همه عزيزان بر آن اشراف كامل دارند براي آباداني و بخصوص ايجاد اشتغال اقدام نمايند البته در چند روز پيش در خبرها بودهكه مجلسي ها نسبت به راه اندازي مجمع (فراكسيون )مازندرانيها اقدام كرده اند!!
                به اميد آنروز
                ضمنا انتقادي كه بر مقاله فوق هست : تا آنجاييكه خبررساني ميشه مرحوم كردان تا به حال جزو بزرگان مازنداراني نبوده حالا چه شده كه پس از مرگ ... و براستي كه هيچ كار بزرگي از ايشان براي مازندران نديده ايم و يا حداقل نشنيده ايم .

                • دوشنبه 9 آذر 1388-0:0

                  ما ز یاران چشم یاری داشتیم
                  خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم
                  واقعا بایددلمان به حال خودمان بسوزد که تمامی امکانات در جاهای دیگر صرف شده و در ایام تعطیلات شمال گفتن آقایان به آسمان می رود . یه جمله مهمان نواز بودن مازندرانیها را به آن ضمیمه می کنندکه زیر بغل ها کاملا پر شود .
                  گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار

                  • دوشنبه 9 آذر 1388-0:0

                    که مازندران شهر ما یاد باد / همیشه برو بومش آباد باد
                    متاسفانه همیشه کم کاری ها پشت تعریف و تمجیدهای گل و بلبلی از مازندران پنهان می شود. البته ایراد اصلی با عرض معذرت خود هم استانی های ما هستند که تهران زده اند و به محض کسب تجربه و فراهم شدن زمینه به تهران عزیمت می کنند ،مثل برخی تهرانیها که غرب زده اند و این به نظز بنده اصلا درست نیست ،هر کسی باید استعدادهایش را در دیار خودش بکار بندد .

                    • دوشنبه 9 آذر 1388-0:0

                      انشاالله که عرق مازندرانی بودن در مسئولین مازندرانی که نامشان را ذکر کردید برانگیخته شده و کمی به فکر سروسامان دادن به بهشت ایران بیفتند.

                      • دوشنبه 9 آذر 1388-0:0

                        سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
                        وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
                        بیدلی در همه احوال خدا با او بود
                        او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
                        کاملا حق با شماست ، متاسفانه خود کم بینی مازندرانیها و اعتماد نکردن به سرمایه های خدادادی خود روز به روز بیشتر نمایان شده و موجب عقب مانگی های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آنان می شود .

                        • يکشنبه 8 آذر 1388-0:0

                          از آقای نیاز آذری هم نام ببریم که مدیری ملی است اما بعضیها قدرش را نمی دانند.همین طور افرادی مثل ولی رعیت،نماینده سابق قائمشهر- که وزنه ای برای خود است و خرش می رود.

                          • مهدی اکبرنژادپاسخ به این دیدگاه 1 1
                            يکشنبه 8 آذر 1388-0:0

                            مطلب خوبی بود.من سر کارم بارها با همکاران راجع به این موضوع بحث کرده ان که مازندرانیهای مقیم تهران زادگاهشان را فراموش کرده اند!اما بعضیها می گویند که مدیر باید کلان نگر باید و قومی-قبیله ای فکر نکند.چرا به مازندرانیها می رسیم کلان نگر می شویم و به اصفهانیها و..که می رسیم طور دیگری فکر می کنیم!! در ضمن با بخش آخر مطلب موافق نیستنم که کردان زیاد به مازندران فکر می کرد.آن مرحوم برای کسانی که یه جورایی با او مرتبط بودند یا سفارشی بودند کار انجام میداد نه همه.يعنی مازندرانیها را ورچین می کرد.مازندرانی مازندرانی است،خوب و بد ندارد.

                            • يکشنبه 8 آذر 1388-0:0

                              البته مازندرانی های قدرتمند دیگری هم وجود دارند که چون سیاسی نیستند نامشان در فهرست نیامده مثل دکتر مختاباد،(عبدالحسین و مصطفی)،همین طور مازندرانی های مقیم خارج مثل دکتر مجتهدزاده،و مازندرانی های خارج سیستم رسمی مثل دکتر هرمیداس باوند و...یاد همه رواست.

                              • يکشنبه 8 آذر 1388-0:0

                                واقعا" تحلیل درستی بود.آفرین بر این قلم.زنده باد.


                                ©2013 APG.ir