ايران اسلامي 30 استان دارد؛تهران ، يزد ، اصفهان ، شيراز، آذربايجان غربي و شرقي ، خراسان رضوي ، جنوبي و شمالي و استانهاي ديگر به علاوه مازندران كه در اين صف ايستاده اند.

 چون مازندران قد كوتاهي دارد خوب ديده نمي شود و همه آن را نمي بينند. شايد اين كوتاه قدي به خاطر بيماري خاص ، سوء تغذيه ، ارث و بسياري از عوامل ديگر باشد كه بايد درمان شود.

درماني كه بارها و بارها تصميم گرفته شد اما انجام نشد.شايد پزشك متخصص خوب پيدا نشد ، شايد هم مشكلات مالي ،شايد هم نداشتن پشتوانه قوي و حامي وشاید مازندران«بي كس و کار» باشدو بالاخره همه اينها دست به دست هم داد و امروز مازندران روي تخت بيمارستان با اين همه ثروت و دارايي بستري است و حال و روز خوشي ندارد.

هر چه فرياد مي زنيم بيماري مازندران روز به روز عود مي كند و از درمان خبري نيست. استانهاي ديگر كه روز و روزگاري با سرطان بدبختي و فقر دست و پنجه نرم مي كردند امروز سرحال و قبراق سرگرم فعاليت هاي كلان كشوري هستند ولي ما امور جاري استان را نمي توانيم رتق و فتق كنيم.

 اگرسري بر آمار و داشته هاي مازندران بزنيم نشان مي دهد كه ما چه داريم ولي كجا هستيم اما آنها چه داشتند وحالا كجا هستند.

مازندران آب دارد ، هواي خوب دارد ،خاك حاصلخيز دارد، معادن زير زميني دارد ، جاذبه هاي توريستي بي نظير دارد،ميراث فرهنگي و آثار تاريخي دارد ، دريا دارد ، نفت دارد ، گاز دارد ، مسافر فراوان دارد، مركبات دارد ، برنج دارد ، مديران با سابقه در سطح كلان كشوري دارد، نزديكي به پايتخت دارد، نخبه علمي دارد ،افراد دلسوزكه بازي گرفته نمي شوند دارد ،هنرمند دارد ، ورزشكار در سطح ملي و جهاني دارد و با همه اين ظرفيت هاي بي نظير مشكلات طاقت فرسا و بيكاري هرچه بخواهي دارد.

و حالا نداشته هاي مازندران، اشتغال ندارد،توان اقتصادي ندارد ، طرح هاي كلان كشوري ندارد، كشاورزي مدرن ندارد ، صنعت پايدار ندارد ، گردشگري ندارد ،طرح جامع كار آمد ندارد،آزادراه ، بزرگراه ، جاده مناسب ندارد ، همدلي بين مديران ندارد،آينده نگري ندارد و در هجوم داشته ها و نداشته ها مديريت مطلوب ندارد.

 درآخر چيز هايي كه مي تواند داشته باشد تا به مرز واقعي توسعه نه مرزغير واقعي آماري نزديك شود. با مديريت صحيح و دلسوزانه مي تواند مثل كشور هاي توسعه يافته كه مي بايست از آنها الگو بگيريم گردشگري كه بايد اولويت اول مازندران باشد همراه با طرح هاي توريستي در آمد زا داشته باشد.

 صنعت پايدار و مادر در 76 درصد بخش كوهستاني و مرتع نه در 24 در صد بخش جنگلي داشته باشد ،

كشاورزي مدرن همراه با سياست هاي صنايع تبديلي متناسب با منطقه داشته باشد ، با اجراي طرح ساماندهي سواحل همراه با مديريت يكپارچه ،ساحلي زيبا بدون نوار ساحلي بدون استفاده و متروكه حتي يك متر، داشته باشد.

استخراج نفت و گاز در درياي خزر و احداث پالايشگاه كه صحبتش هست ولي به عمل نرسيد به همراه اشتغال ، اقتصاد و توسعه چشمگير داشته باشد.

 ثبت جهاني جنگل بي نظير مازندران بوسيله مركز جهاني يونسكو به منظور حفظ و نگهداري و جلوگيري از تخريب آن به عنوان ذخيره گاه جنگلي داشته باشد.

شناسايي يكي از موارد توسعه مثلا گردشگري به عنوان شاخص ترين عنصر توسعه و تلاش در جهت رشد و بالندگي اين عنصر به مراتب بيشتر از عناصر ديگر كه مازندران به واسطه آن در كشور شناخته شود داشته باشد، با وجود ذخاير معادن عظيم ذغال در سوادكوه ، وجود ريل راه آهن ، نزديكي به تهران و با توجه به نياز كشور، صنايع بزرگ و مادر مثل كك سازي و فولاد كه با حرفش قند در دل مردم سالها آب شده است داشته باشد و داشته هاي زيادديگري كه مازندران مي تواند با همراهي و همدلي ، وجدان كاري ، يكدستي و يكپارچگي و مديريت دلسوزانه داشته باشد.