تعداد بازدید: 2415

توصیه به دیگران 1

دوشنبه 13 ارديبهشت 1389-0:0

بده در راه خدا...

... گداها چند دسته هستند؛ افراد معلول جسمي و حركتي كه توانايي كار كردن ندارند، شبه‌گداها و افرادي كه  اشتغال‌ كاذب مانند سيگار‌فروشي دارند، گل به دست‌ها و آدامس به دست ها‌ و افرادي كه اعلام مي‌كنند ما گدا نيستيم و فقط به دليل درمان و يا گم كردن كيف پول‌مان به ما كمك كنيد.(يادداشتي از کلثوم فلاحي،روزنامه نگار-ساري)


گاهي بر سر محل ايستادن با هم دعوا مي كنند؛ يكي مي گويد اينجا ، جاي من است و آن ديگري مي گويد ديروز من اينجا بودم. بعضي مواقع بحث به دعوا و كتك كاري مي كشد.

 اين ها متكدياني هستند كه بر سر محل كسب با يكديگر مجادله مي كنند ، تو گويي ملك پدري است و يا جواز كسب دارند.

 از كودك 2-3 ساله كه بايد به فكر بازي باشد؛ نوجواني كه به فكر تحصيل؛ ميان سالي كه به فكر روزهاي پيري و آن پير فرتوت نيز در اين دايره ديده مي شوند و زن و مرد هم ندارند.

 يكي اسفند دود مي كند، ديگري به زور دعا مي فروشد و فروختن آدامس ، گل و ... نيز در اين جمع متداول است.

برخي مسافرند و كيف پول شان را گم كرده اند و عده اي بيمار هستند و انواع نسخه ها و داروها در دست هاي شان است و افرادي نيز به راست و دروغ معلول و نابينا و از كار افتاده ، برخي هم وطن و برخي بيگانه . اما از هر قشر و گروه و قوميتي كه هستند. چرا ساماندهي نمي شوند؟

چگونه شده است كه اين افراد سر از تكدي گري درآورده اند و در سرما و گرماي سال آواره كوچه و خيابان هاي شهر هستند كه موجب زشت شدن چهره شهر و خجالت در مقابل مسافران و ميهمانان مي شود.

 بارها جلساتي كه دستور آن مبني بر مبارزه با تكدي گري و جمع آوري اين افراد بوده برگزار شده اما مسئولان توپ را به زمين ديگري انداخته اند و بسيار ديده شده كه مسئوليت كار را به گردن مسئولي انداخته اند كه در جلسه غايب بوده و سرانجام اين جلسات دور باطلي شده بر انديشه اي دست نيافتني.

مسئولان حاضر در اين جلسات هر كدام به دنبال مقصر مي گردند و همواره در حال نقض كردن گفته هاي يكديگر و ارائه آمارهاي متفاوت هستند.

بيكاري علت تكدي‌گري نيست. جايگزيني بايد براي تكدي‌گري ديده شود. گدايان بومي نيستند.مردان كمتر زحمت تكدي‌گري را به خود مي‌دهند و تكدي‌گري بيشتر در شهرها ديده مي‌شود.

 تكدي‌گري به صورت مدرن و غير مدرن پديده اجتماعي است اما در وضعيت اقتصادي مناسب هم تكدي‌گري ديده مي ‌شود.

 در را بايد به سوي متكديان بست چرا که نيازمندان واقعي تكدي‌گري نمي‌كنند، تكدي‌گري در تكثر بيماري‌ها، ياس و نااميدي، فساد اخلاقي و منكرات نقش دارد.

نکته بعدي اين که ليدرها در پشت سر متكديان ديده مي‌شوند.

پيشنهاد مي شود اطلاعات متكديان بايد جمع آوري شود و كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراهاي استان براي چشم‌نوازي هم شده متكديان را جمع‌آوري كند.

 تكدي‌گري در قانون جرم تلقي مي‌شود وحدود 80 درصد گدايان،به صورت عادت تكدي‌گري مي‌كنند.

برخي مي گويند حقوق كميته امداد پاسخگوي متكديان نيست،پس بهتر اوقاف براي ساماندهي متكديان وارد شود و خيريه‌هاي تخصصي براي كار در خانه بانوان فعال شوند. اين ها البته نظرات اعضاي كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي استان براي حل معضل تكدي‌گري در استان مازندران است.

 عضو كميسيون فرهنگي شوراي استان در آخرين جلسه خود(ديماه 88 )كه مربوط به جمع آوري وساماندهي متكديان بود،گفته بود: براساس بررسي‌هاي انجام شده فقط 10 درصد متكديان نيازمندان واقعي هستند.

كوروش حسين زاده آن روز اعلان کرده بود:گداها چند دسته هستند؛ افراد معلول جسمي و حركتي كه توانايي كار كردن ندارند، شبه‌گداها و افرادي كه اشتغال‌ كاذب مانند سيگار‌فروشي دارند، گل به دست‌ها و آدامس به دست‌ ها و گروه چهارم افرادي كه اعلام مي‌كنند ما گدا نيستيم و فقط به دليل درمان و يا گم كردن كيف پول‌مان به ما كمك كنيد.

وي آن روزتصريح كرده بود که آنچه در بحث تكدي‌گري مسلم است، اين است كه با رشد پديده تكديگري مواجه هستيم.

البته همواره دستگاه‌هاي اجرايي مانند بهزيستي، كميته امداد، دفتر امور بانوان، معاونت اجتماعي پليس و دفتر اجتماعي استانداري مازندران به عنوان نهادهاي اجرايي در جلسه گذشته اعلام كرده اند، ما كار خودمان را انجام مي‌دهيم.

آنچه كه در بحث تكد‌گري بايد به آن توجه كرد، اين است كه افرادي كه دست به تكديگري مي‌زنند كمتر نيازمندان واقعي هستند. به عنوان نمونه شهر كياسر در مازندران و منطقه چهاردانگه يكي از مناطق محروم استان مازندران محسوب مي‌شود كه شايد نيمي از افرادي كه در اين منطقه زندگي مي‌كنند با نيازهاي اقتصادي زيادي روبه‌رو باشند كه رفع آنها براي شان ممكن نباشد اما براساس بيان عضو شوراي شهر كياسر اين شهر يكي از شهرهاي بدون متكدي است.

ايميل نويسنده: (falahi.dargahlo@gmail.com)


  • چهارشنبه 15 ارديبهشت 1389-0:0

    سرکار خانم باید بگویم که ممنونم از اینکه اینقدر نکته بین هستید
    اما کاش کمی بلند تر میدیدیم که تکدی گری و شغلهایی از این دست که گفتید در ادامه شغلهای کاذب دیگری هستند که در جوامعی که به کار واقعی بها داده نشود رشد می کند.
    چقدر حسرت فلان دلال را خوردید که سرمایه آنچنانی کسب کرده
    چقدر با احترام به فلان مثلا دکتر الکی نگاه کردید که در فلان مسند نشسته و با رانت خواری کارش سکه شده .
    چقدر از محسنات فلان آقا جلوی خودش مجیز گفتید که نه بخاطر لایقتش بلکه به دلایل دیگر به مکنت رسیده
    آیا اینها که گفتم زیاد می بینیم کمتر از متکدیان زالو صفت هستند
    فقط تکدی گری انگل بودن است ؟
    پس بقیه شغلهای کاذب که آزادانه خون مردم را می مکند خوبند؟


    ©2013 APG.ir