در یک خانه و با هم
نه فقط مازندران،قصد دارند گيلان را هم دو تکه کنند:مردم غرب گيلان(همچون غرب مازندراني ها) در پي تاسيس استان جديدي به نام تالشستان هستند!(يادداشتي از محمد تقي پور احمد جکتاجي-گيلان شناس و صاحب امتياز و مديرمسئول نشريه گيله وا)
مازندنومه:
براي مان جالب بود وقتي شنيديم که اهالي غرب گيلان نيز چون مردم غرب مازندران بر طبل جدايي مي کوبند و خواستار تاسيس استان جديد تالشستان هستند!
در همين زمينه یادداشت مدیرمسئول مجله وزين گيله وا با عنوان «در یک خانه و با هم» در شماره 106 اين نشريه(مهر وآبان 88) به چاپ رسيد.در آن نوشته بر وجوه اشتراک، همبستگی و پیوستگی دو ترکیب قومی گیلک و تالش از یک نیاقوم و دوده مشترک با نام گیل در گیلان، در مقابله با طرح اشتقاق و تفکیک این دو و تجزیه استان و تشکیل استان جدیدی به نام تالشستان -که از سوی برخی فعالان فرهنگی و سیاسی غرب گیلان در تالش عنوان می شود-تأکید شده بود.
بعد از درج آن يادداشت از چند جانب به صورت سازمان یافته به نویسنده آن(مدیرمسئول گیله وا) اعتراض شد که تقریباً در بیشتر سایت های وابسته منعکس شد.
اينک استان هاي شمالي در چالة مسایل قومی که همیشه پی آمد شومی به دنبال داردگرفتار شده اند.به دليل اهميت اين قضيه و مشابهت آن با درخواست برخي از مردم وتشکل هاي غرب مازندران متن يادداشت تازه استاد پوراحمد جکتاجي در پاسخ به نامه دکتر طاهر نظامی-رییس «خانه تالش»و از فعالان تجزيه استان گيلان- که درشماره 107 گيله وا منتشر شده،از نظرتان مي گذرد.
----------
در پاسخ به طرح این سئوال که «در کدام پژوهش قومی و اسناد تاریخی چنین مطلبی [وجود نیاقوم گیل] بررسی و تأیید و ثابت شده است» باید گفت به استناد اسناد تاریخی فراوان و نقل قول های عدیده ای که وجود دارد، اما محقق مشخص یا محققان تشکیلات خانه مخصوصاً آن ها را ندیده انگاشته و از کنارشان گذشته اند تا تالش و تالشی را آن طور که مطمح نظر خودشان است معرفی نمایند!
جای امیدواری است این دسته از محققان شرط حزم پژوهشی را رعایت کرده وجهة علمی تاریخ نگاری را مد نظر داشته باشند و روش تحقیق خود را بر مبنای صحت پژوهش بگذارند نه سقم احساس و اهداف از پیش تعیین شده و هر دو سوی گزارشات تاریخی را به خوانندگان و مخاطبان خود انتقال دهند نه فقط یک سوی آن، که تنها نظرشان را برتابد.
در مورد علت مخالفت با طرح استانی با نام تالشستان از سوی گیله وا و آوردن مثال هایی از استان خراسان، قزوین، اردبیل و قم از سوی مدیریت محترم خانه تالش باید گفت هیچ وجه تشابهی میان استان های یاد شده و استان جدید مورد نظر ایشان و گروه طراحان وجود ندارد.
استان خراسان به خاطر وسعت خاک (بزرگ ترین استان کشور) و ازدیاد جمعیت به سه استان خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی تفکیک شد که در هر سه مورد آن نام خراسان حفظ شده است.
استان اردبیل ظاهراً به خاطر تعدیل جمعیت و فشردگی و انباشت کار اجرائی- اداری از استان آذربایجان شرقی تفکیک شد، اما در اصل به سود افزایش تعداد استان های ترک زبانِ زیر مجموعه آذربایجان انجامید تا در مطالبات قومی امتیاز بیشتری به دست آورد.
قزوین به خاطر نزدیکی بیشتر با تهران در رقابت با زنجان به عنوان مرکز استان و قم به خاطر مصالح مذهبی و ویژگی های خاص آن در دوران انقلاب اسلامی تبدیل به استان های جدید شده اند. در استان کوچک و کم وسعت ما که شهرها به هم بسیار نزدیک اند، ضرورت تجزیه استان وجود ندارد. مضافاً به این که طراحان استان جدید با نام تالش یا هر نام دیگر محور خواسته هایشان را بر مبنای عوامل قومی و استناد به موارد سرزمین و تاریخ و تمدن عنوان می کنند و چشم باز و گشاده ای هم به آن سوی مرز دارند. چیزی که در استان های مورد مثال بالا اساساً مطرح نبوده و وجود خارجی نداشته است.
بحث استان شدن جایی و تقسیم استانی به دو یا سه استان، بحثی ملی و کشوری است، تازه به خواست آحاد جمعیت و موقعیت تمام آن استان بستگی دارد نه فقط به خواست گروهی یا تشکیلاتی از یک بخش آن. تشکیل استانی با نام تالشستان گذشته از نقارهای میان استانی و تنش با استان همجوار اردبیل، پی آمدهای سیاسی فرا مرزی و تشنجات مرزی در آینده به همراه خواهد داشت.
در عین حال بحث کاملاً جدیدی را با نام گیلکستان و چی و چی ستان طرح می کند که تاکنون در محافل استان سابقه نداشته است. چرا که گیلان نامی است عام، کلی و بالاخص تاریخی و باستانی که همیشه ایام بر این سرزمین اطلاق می شد و تا دهه های پیش تر بخش های وسیع تری را هم دربرمی گرفت. گیلان فقط مختص گیلک ها نیست، تالش ها نیز جزو آن اند. اشتباه سطحی نگران در تشابه وجه رویة نام و بخش اول نام گیلک و گیلان است.
آقای دکتر نظامی ما گوش به هیچ نجوایی نداده ایم و دل به هیچ بدخواهی نسپرده ایم. بعد از سال ها سکوت از سر صبر و حوصله و دریافت نهایی به آن چه در سر دوستان تان و پیرامون ما می گذرد خبررسانی کرده ایم. دچار اغراض شخصی نشده ایم و به کسی اتهام نزده ایم و از خود حرف و حدیث نساخته ایم. به عکس خویشتن داری کرده ایم و به واقعیات موجود نظر داشته ایم.
این که بعد از تعارفات زیاد و تمجیدات فراوان از ما و گیله وا بلافاصله می فرمائید که «عنان قلم را در وادی تاریک توهم و تخیل رها ساخته و تا ناکجاآباد سیر و جولان» می دهیم از یک استاد پیر و محترم دانشگاه که با شکسته نفسی خود را «دانشجوی سالمند و پای در سنت گیلانی (و تالش)» می داند پذیرفتنی نیست.
مگر این که دکتر تمثیلاً به اقتضای سن و سال کم دانشجویان عزیزمان دچار احساسات آنی شده و به تعجیل در موضع جواب برآمده یا وادار به جوابشان کرده باشند و از طرفی به اقتضای سالمندی گرفتار فراموشی شده باشد، غافل از این که در شماره 44 ماهنامه تالش این خبر چاپ شده و خانه تالش نیز در شماره های بعد آن را تکذیب نکرده است. حال شما بفرمائید «از چند SMS یا کلام و گفته چند جوان (به فرض صحت آن)»! نباید بیمناک بود؟ که این چنین خلط مبحثی را دامن زده است!
دکتر عزیز چرا فکر می کنید ما دچار «توهم و تخیل رها تا ناکجاآباد» شده ایم و شما نشده اید. اگر شما و دوستان شما بر این باورید که تالشان باید به هر دلیل از گیلکان جدا شوند و سعادت آن ها در ایجاد استان جدیدی است و این را سالیان سال تبلیغ کرده یارگیری می کنید ما هم بر این اعتقادیم که تالش و گیلک دو برادر توامان از یک نیا و دوده مشترک اند که سزاوار است همچون گذشته و همیشه ایام در «یک خانه و با هم» باشند و سعادت هر دومان در این است که به کمک هم استان عقب مانده و بحران زده ما را بسازیم.
استانی که اتفاقاً نام از هر دوی ما گرفته نه فقط از یکی از ما. نام گیلان را با هم سرافراز کنیم نه شکسته.
انسان گیلانی، چه گیلک چه تالش درد زندگی دارد، آرزوی رفاه و توسعه و داشتن یک زندگی بهتر در یک جامعه شاد و شکوفا، نه دغدغه جدایی و تفرقه و افتادن در ورطه منازعات قومی و طایفگی که نشان از پسرفت و عقب ماندگی است. ساختن در با هم بودن است، بی هم ماندن عقب افتادگی بیشتر در بردارد. این نظر ماست. شما می توانید بر نظر خود پای بفشارید.
- پنجشنبه 25 تير 1394-14:32
اگر استان تالشستان میخواید یعنی جدایی طلبی فردا ما گالشهای شرق گیلان وغرب مازندران به اتفاق دیلمستان که در صحبت و رسوم باگیل فرق دارند استان های جدا میخواند پس استان گیلان غربی استان گیلان شرقی استان تالشستان استان گالشتان ودیلمستان هم ایجاد میشه که بدور از وحدت و برادریه
- پنجشنبه 16 ارديبهشت 1389-0:0
واقعا كه. همه جا صحبت از جهاني شدن هست اونوقت ما مازندراني ها و گيلاني ها رو ببينيد. واقعا اين صحبتها بين قشر فرهنگي (!) ما هست، جاي بسي تاسف هست ...
- پنجشنبه 16 ارديبهشت 1389-0:0
احسنت بر این مرد بزرگ. اصحاب رسانه های جمعی خطه شمال یاد بگیرند.
- سه شنبه 28 بهمن 1393-11:48
با این وضع مملکت و بی پولی و تحریم و ..................... دیگه وقتی برای دولت نمی مونه که بخواد استان جدید اون هم نیم وجبی در شمال ایران تشکیل بده
همه اینا مسخره بازیه و صدسال دیگه هم استان تالشستان یا غرب مازندران تشکیل نمیشه
همتون سر کارید
بروید به کارهای مهم زندگی خود برسید که عمر در حال گذر است