شرط انصاف نباشد...
...علی رغم اینکه قرار بود تمامی کشتارگاه های سنتی و غیر بهداشتی مازندران تعطیل شود، متاسفانه با تسلیم مدیریت اجرایی استان و شهرستانها در برابر اعتراض تعدادی از قصابان، فقط کشتارگاه های سنتی ساری و قائم شهر و جویبار تعطیل شد.(يادداشتي از صادقعلي رنجبر،استاد دانشگاه + گزارش بازديد از منحصر به فردترین کشتارگاه صنعتی مازندران در ساري)
غروب روز دوشنبه سوم خرداد ماه،پس از شرکت در جلسه اتاق فکر صدا و سیما، بنا به دعوت قبلی همراه با مدیرکل و اعضای شورای مدیران صدا و سیمای مازندران، توفیق یافتم تا از منحصر به فردترین کشتارگاه صنعتی مازندران واقع در جاده ساری-جویبار بازدید ۳ ساعته ای داشته باشم.
این کشتارگاه بزرگ صنعتی که در سال ۸۲ کلنگ خورده و در سال ۸۴ به بهره برداری رسید، با توجه به رعایت تمامی استانداردهای فنی و حرفه ای و بهداشتی و قانون کار و غیره، تقریباً می توان گفت که یکی از بزرگترین مشارکت ها و سرمایه گذاری های بخش خصوصی در مازندران محسوب می شود.
این پروژه دارای دو بخش کثیف و تمیز است که طبعا" بخش کثیف آن مربوط به مرحله استقرار دام ها، تعلیف و میدان فروش است و در بخش تمیز که رعایت نکات بهداشتی به اوج می رسد، مربوط به ذبح شرعی و عملیات کامل قصابی است که در این مرحله نیمه مکانیزه،گوشت از سایر قسمتهای دامی به شکل کاملاً مدرن جدا شده و فقط لاشه های دامی به قسمت "جمود نعشی" که محل نگهداری ۲۴ ساعته لاشه ها در دمای یخچالی جهت برگرداندن از حالت جمود و انقباض پس از کشتار به حالت اولیه است، منتقل شده و پس از آن به قسمت بسته بندی و یا تحویل به قصابان و ارسال به مراکز فروش انتقال داده می شود.
البته گمان بر آن بود که این پروژه، در چشم انداز اولیه کاملاً مقرون به صرفه بودن جلوه کرده و به عنوان یک مثال جهت استمرار و یا افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی در هر یک از بخشهای اقتصادی مازندران انگیزه ایجاد کند، که متاسفانه این گونه نشد!
چرا که این کشتارگاه با ظرفیت کشتار حداقل ۶۰ گاو و گوسفند در ساعت، با توجه به گستردگی کارهایی که انجام می پذیرد، با توجیه اشتغال زایی حداقل ۵۰۰ نفر افتتاح شده بود و در مرحله آغازین نیز ۲۵۰ نفر را به کار گرفته و تجمیعی از نفرات و مهارتها را نیز تشکیل داده بود، اما به دلایلی که ذیلاً خواهد آمد، هم اکنون این کشتارگاه، حتی روزی ۶۰ راس دام نیز کشتار نمی کند و تعداد نفرات شاغل در آن نیز به ۱۵۰ نفر تقلیل یافته و بر اساس آخرین محاسبات تا یک ماه آینده، قرار است حداقل با اخراج ۱۰۰ نفر دیگر، این تعداد به ۵۰ نفر نیز تعدیل یابد!
با گذشت زمان، گویا ورق بخت از این سرمایه گذار قائم شهری برگشت، سرمایه گذاری که خود از خانواده معظم شهداست و تاکنون ۱۰ کشتارگاه در کشور احداث کرده و این پروژه مدرن ترین و بزرگ ترین آنهاست، کسی که خود سال هاست در قائم شهر کشتارگاه داشته و اصطلاحاً خودش این کاره هست و همه کارهایش از روی حساب و کتاب انجام می پذیرد، کسی که با بازدیدها و سفرهای علمی متعدد به کشورهای پیشرفته آخرین پیشرفتها و صنایع آنها را دیده و این پروژه را مبتنی بر آخرین یافته های صنعتی احداث کرده است.
متاسفانه مدیریت اجرایی استان نتوانست به تعهدها و مفاد قراردادهایش که لازمه موفقیت در این سرمایه گذاری بزرگ و پر ریسک بوده، عمل کند، تا جایی که به ضرس قاطع می توان مدعی شد که این کشتارگاه بزرگ صنعتی مازندران به دلیل مواجه شدن با مشکلات پیش بینی نشده ذیل عملاً در سراشیبی ورشکستگی و تعطیلی و یا حداقل تعدیل غیر معقول و غیر اقتصادی است،چرا که نه تنها به محاسبات بازگشت معقول سود ناشی از میزان سرمایه گذاری اش نرسیده، بلکه نگران رسیدن به مرز عدم قدرت پرداخت دیون و تعهدات بانکی و سایر تعهدات معمول شده است.
جالب است بدانید که در تمام استانها که کشتارگاه صنعتی احداث شده، علی رغم همه مقاومتها و سودجویی ها، با حمایت قاطع مدیران ذیربط استانی، تمام فعالیتهای سنتی تعطیل شده و کشتارگاه های صنعتی در سقف ظرفیتهای کاری خود در حال کار و فعالیت اند!
مشکلات پیش بینی نشده ذیل اگر چه به لحاظ تعداد کم اند، لیکن در محتوا بسیار عمیق و اساسی اند:
۱-علی رغم اینکه قرار بود تمامی کشتارگاه های سنتی و غیر بهداشتی مازندران تعطیل شده و همه کشتارها در این کشتارگاه انجام پذیرد، متاسفانه با تسلیم مدیریت اجرایی استان و شهرستانها در برابر اعتراض تعدادی از قصابان شهرها، فقط کشتارگاه های سنتی ساری و قائم شهر و نیز جویبار تعطیل شد! و بقیه شهرها به همان شکل گذشته به کشتار غیر بهداشتی خود ادامه داده اند!جالب اینکه کشتارگاه قائم شهر مربوط به همين سرمايه گذار بوده است و در واقع تنها کشتارگاه هاي ساري و جويبار تعطيل شده اند.
۲-علاوه بر آن با میدان داری مسئولان استان و شهرستان در سال های قبل، کشتارگاه بزرگ و مشابه دیگری در بندپی بابل احداث شد که بزودی به بهره برداری اجرایی می رسد!
۳-در حالی که همین کشتارگاه هم توجیه اقتصادی خود را از دست داده، متاسفانه با کمک مدیریت اجرایی استان، مجوز احداث یک کشتارگاه صنعتی بزرگ دیگر در قائم شهر نیز صادر گردید و قرار است به زودی کلنگ احداث آن زده شود!
*بندهای ۲ و ۳ عملاً باز هم از ایجاد پروژه های بدون توجیه صنعتی در مازندران حکایت می کند، مشابه اعلام احداث پالایشگاه نفت بهشهر پس از تصویب پالایشگاه نفت در ساری و نیز احداث کارخانه خودروسازی ساری پس از احداث کارخانه خودروسازی در بابل!
۴-استان نتوانست با تامین زیرساخت های دامداری، امکان خودکفایی دامی را برای خود فراهم کند، تا جائی که حدود ۸۵٪ نیازهای دامی این کشتارگاه از سایر استانهای کشور، شامل خراسان و سیستان و بلوچستان، گلستان، کرمانشاه و غیره تامین می شود.
به هر حال اگر چه قصد بزرگ نمایی و یا خدای نکرده سیاه نمایی ندارم، ولی این سئوال برایم مطرح شده است که آیا این شرط انصاف است که در قبال یک سرمایه گذاری چند میلیاردی از جانب بخش خصوصی، آن هم در زمینه های بهداشتی و غذایی، مدیران اجرایی استان تعصب و تحرک چندانی در قبال عمل به تعهدات خویش نشان نداده و تازه، مجوزات جدید هم بدهند؟!
راستی ما با چه الگویی همچنان منتظر مراجعه سرمایه گذاران بخش خصوصی به مازندران و یا توسعه سرمایه گذاری همین سرمایه گذاران موجود هستیم در حالی که پرونده حمایتی ما از سرمایه گذاران قبلی تا این اندازه ذهنیت زاست و امنیت سرمایه گذاری را زیر سئوال می برد؟!
اما علی رغم همه این تلخکامی ها شاهد چند کار ابتکاری دیگر در این مجموعه بودیم که ذکرش خالی از لطف نیست و اتفاقاً خیلی هم امیدوارکننده و امید بخش است!
الف-تبدیل همه فاضلاب ها و پسابها به آب شرب بهداشتی، یکی از این کارهای لطیف است که در زمین وسیعی با احداث حوضچه های متعدد و فعالیتهای مستمر تاسیساتی و از بین بردن باکتری ها طی چند روز و چندین مرحله که با رعایت نکات بالای فنی و بهداشتی همراه است، نهایتاً کار به جایی می رسد که علی رغم وسعت تولید فاضلاب های خونین و کاملاً خطرناک، ما در خروجی این پروژه اصلاً شاهد فاضلاب کثیف و خونابه و شیرابه و غیره نبوده، بلکه نظاره گر آب شرب بهداشتی هستیم که البته به خاطر احتیاط ها و ترسهای معمول بهداشتی، این آب تولیدی به رودخانه همجوار رفته و در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
ب-تولید گاز و برق از زباله ها و پسماندها، یکی از جالب ترین و ابتکاری ترین کارهایی است که به شکل کاملاً سمبلیک و نمادین در حال انجام است، تا جائی که مدعی خرید کامل زباله های شهر ساری و تبدیل آن به انرژی و سوخت در آینده اند! این صنعت که با تاسیسات ساده ای هم احداث شد، در نوع خود بسیار جالب است و عملاً با مخزنی عمیق، این فشارندگی اولیه فراهم شده و با به کارگیری موتورهای ژنراتوری و غیره، همزمان هم شاهد تولید برق و هم سوخت گاز با قدرت و حجم بسیار بالا هستیم که البته این پروژه هم در بازدید از شرکت های آلمانی و هلندي کلید خورد.
در پایان مجدداً لازم می دانم تا توجه مسئولان را به بررسی هر چه دقیق تر وضعیت سرمایه گذاری بخش خصوصی در مازندران جلب کرده و تاکید کنم که بهترین مشوق سرمایه گذارها و سرمایه گذاری بخش خصوصی در مازندران، قطع یقین بهبود اوضاع کسانی است که پیش و بیش از همه وارد این وادی شده و ریسک اولیه را متقبل و متحمل شده اند.
- يکشنبه 9 خرداد 1389-0:0
هردم از اين باغ بري مي رسد به جوانهاي مازندراني بگوييد كه براي كار كردن به استان سمنان بيايند تا شايد مشكل مسئولان مازندران حل شود
- شنبه 8 خرداد 1389-0:0
واقعا...واقعا...پسکجایندکه ببینند...
- جمعه 7 خرداد 1389-0:0
آرزو میکردم همکاری و هماهنگی های بین سازمانی سازمان گردشگری کشور آنقدر و آنگونه بود که مطالب مفید و راهکارهای مناسب جنابعالی را ترتیب اثر جدی میداده اند کشور ما در چند سال گذشته صرفا" گردشگری را بر بوم نقاشی ترسیم نموده است در حالیکه کشورهای همجوار از اطلاعات ارائه شده ما با رکاب سریعتری آن را به اتمام راسانیده اند اگرچه توجه به صنعت توریسم میتواند توئسعه و رونق اقتصادی هر منطقه ای جدای بازتاب بین المللی بهمراه داشته باشد اما نقش موثر دولت در حمایت از سرمایه گذاران و رفع موانع های دست و پاگیر دیوانسالاری اداری موجب تقویت فاعلین توانمند خواهد شد بنده از سال 85 علیرغم همه توصیه ها از سوی خانواده و دوستان اقتصادی خودم طرح ایجاد بزرگترین دهکده گردشگری با امکانات تفریحی فرهنگی ورزشی از قبیل دریاچه مصنوعی با امکانات تفریحی آبی و ورزشی تله کابین شهربازی سرپوشیده پیست های سوارکاری دوچرخه سواری و غیره موزه مردم شناسی کمپینگ های اقامتی کوتاه مدت چوبی در حاشیه جنگل و 40 عنوان دیگر را در دستور کار شرکت با هدف ارزآوری و اشتغال زائی و جلوگیری از خروج نجومی ارز از کشور توسط هموطنان بدلیل نبود امکانات مشابه در کشور با سفر به خلیج مدیترانه و خلیج فارس و هاوائی قرار داده ام کشورهای صاحب نام جهانی در حوزه صنعت توریسم را به محل اجرای طرح دعوت و توانسته ایم موافقت های اولیه سرمایه گذاری مشترک تا سقف 200 میلیون دلار را فراهم آوریم اما با همه موافقت ها و مساعد های مسئولین شهرستانی و استانی مازندران و حتی دستور صریح و شفاف مسئولین کشوری به اجرای این طرح نه تنها آستین غیرت ایرانی مسلمان بالا زده نشد بلکه پس از صرف 300 میلیون تومان هزینه که صرف کارشناسی های مثمر را شد به این نتیجه رسیدم که ایران عزیز میتواند تنها وطن من باشد و با همه برخوردهای منتج از برخوردهای مسئولانه!فهمیدم که توصیه و نصایح های بزرگ تر ها را نباید نادیده گرفت و از این بابت پشیمانم.پشیمانم از اینکه شناخت داشتم اما عمرو فکرو سرمایه ام را آتش زدم. سرور گرامی به امید روزی که اینگونه طرحها در کشور عزیزمان ایران احیاء و به موازات دور شدن از تنها تولیدات غیر نفتی به تعمیم صنایع مطرح روز جهان در کشورمان باشیم که حقا" هیچ حرکت چشمگیری را در این زمینه شاهد نبوده است........... همراه شو ای عزیز که این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود. با احترام مجدد
- جمعه 7 خرداد 1389-0:0
آنچه البته به جايي نرسد،يادداشت هايي از اين دست است.مديران ما گرفتار روزمرگي اند و بنيادي فکر نمي کنند.صبح مي روند پشت میزشان -دو جا سخنرانی-دو جا دیدار-چهارتا امضا و پاراف و...!تمام!!از صاحب کشتارگاه تعجب می کنم که در این دولت رفته دنبال کار اقتصادی و کارآفرینی!!سرمایه گذار کیلویی چند!
- جمعه 7 خرداد 1389-0:0
جناب آقای صادقعلی رنجبر ، از لطف و کرم حضرت حق علم و آگاهی شما از مسایل گوناگون چون دریای محیط است و عنوان و خبری هم نیست که از زیر تیغ قلم موشکاف و برنده حضرتعالی به سلامت گذر کند ، اینک هم که تفعلی زدید بر کشتارگاه ها و بازار غیر قابل کنترل و پیش بینی گوشت قرمز ، شما بد نیست نگاهی به مهرهای ورود و خروج پاسپورت دوستان در طول یک سال بندازید ، شاید چیز دیگری دستگیرتان شد جناب استاد .
- پنجشنبه 6 خرداد 1389-0:0
جالب است که این شرکت در دوره احمدي نژاد افتتاح شد و در دوره احمدي نژاد هم به زمين خورده است!!کار ومدیریت آقایان محشر است واقعا"!!!! دولت نهم افتتاح کرد،دولت دهم از بین بردش!بقیه طرحهایشان هم لابداین جوریست.
- پنجشنبه 6 خرداد 1389-0:0
دست آقاي رنجبردرد نکند که ريشه يابي کردند.من خودم در کار دام هستم ومهندس حسن پور-مديرعامل دلسوز کشتارگاه صنعتي مازندران-را تا حدودي مي شناسم.خيلي دل شان مي سوزد و کلي وام و قرض کرده اند اما کو حامي!!همه حرفهاي بالاراتایید مي کنم.جناب استاندار اگر اين مطلب را مي خوانند همين الان دست به کار شوند که یکی از بهترین واحدهاي استان ما از بین نرود.اخراج کارگران چيزي جز اعتصاب وسرخوردگي و منفي نگري براي این دولت ندارد.از ما گفتن.
- پنجشنبه 6 خرداد 1389-0:0
صنعت در مازندران با اين جور نبود حمايت ها نفس هاي آخرش را مي کشد!خنده دار است که صنعتي دچار بحران است وبعد استاندار و نماینده قائمشهر مجوز به يکي دیگه مي دهد که آماروگزارش بدهد که فلان قدر مجوز صادر کرده ایم.به چه قیمتي؟!