اگر این فرضیه صحیح باشد بدلیل پیوستگی و تراکم شهرهای استان مازندران با این حساب باید کل استان مازندران را یک کلانشهر بنامیم و این در حالیکه است شهرهای غرب مازندران نظیر نور - محمود آباد - نوشهر و چالوس و تنکابن و رامسر از نظر میزان جذب توریسم موفق ترند و از نظر جمعیت با شهر های شرق مازندران تفاوت چندانی ندارند و بیشتر نیازمند اعتبارات عمران شهری هستند

اگر این فرضیه صحیح باشد بدلیل پیوستگی و تراکم شهرهای استان مازندران با این حساب باید کل استان مازندران را یک کلانشهر بنامیم و این در حالیکه است شهرهای غرب مازندران نظیر نور - محمود آباد - نوشهر و چالوس و تنکابن و رامسر از نظر میزان جذب توریسم موفق ترند و از نظر جمعیت با شهر های شرق مازندران تفاوت چندانی ندارند و بیشتر نیازمند اعتبارات عمران شهری هستند

سلام .به نظر من این ایده بسیار ایده غیر کارشناسی شده است .خودتان فکر کنید ساری با سه شهر دیگر ادغام شود.این وسط فقط ساری ضرر میکند و سه شهر دیگر سود

کلان نگری وخروج از بن بست تکروی باعث رشد وتوسعه روز افزون مازندران بزرگ در همه ابعاد خواهد شد . البته دوستان بیکاری چون آقای بنی هاشمیان می توانند لاقل راه توسعه را یاد بگیرند. وانهمه انرژی را صرف توسعه غرب استان نمایند .

از شنیدن چنین اخباری احساس خوبی بما مازندرانیها سر می زند .لذا خواهشمندیم طوری تقسیم بندی نمایید تا مابقی شهر های بزرگ مازندران در غرب استان بهرمند شوند . احساس خوبیه که دیگر بر سر ساری آمل بابلقائم شهر بحث نیست (فقط مازندران) واقعا باید از بانیان این کار تشکر کرد.

با اينكه اين طرح يكمي عجيبه ولي اگه شامل همه شهرها ميشد بهتر بود چرا همه مازندران مثل يك شهر نباشه؟
ساري- بابل- آمل- قائمشهر-بهشهر(100000)- بابلسر(60000)- نكا(50000) و ...

ماهیت پیشنهاد خوب است، اما در وضعیت فعلی باید نگاهی کلان نگر، از غربی ترین تا شرقی ترین،و از شمالی ترین تا جنوبی ترین نقطه استان داشت. حتی باید به فکر تعامل های عملیاتی با استان های همجوار بود. به نظر اینجانب در شرایط فعلی، اینگونه بحث ها بهانه ای برای عده ای در جهت ناپایداری در استان می شود.

«که مازندران شهر ما یا باد»
این که مازنی ها تکروی را رها کنند و با هم و یک صدا باشند خوب است. خیلی عالی است. اما نکته ای که باید قبل از جدی شدن این طرح مطرح شود و جدی گرفته شود این است که اگر چه این 4 شهر بزرگترین شهرهای استان هستند و در نتیجه توانایی بیشتری برای چانه زنی دارند، اما نباید از نظر دور داشت که این شهرها مسیر نهایی گردشگران و علاقه مندان به طبیعت مازندران نیستند و به همین دلیل - خوشبختانه یا متاسفانه - کمتر تحت تاثیر این پدیده ( گردشگری و در واقع سکونت گزینی فصلی غیر بومیان ) قرار گرفتند.
به عنوان مثال اگر به وسعت زمینهایی که در شهرهای مختلف استان طی چند سال اخیر به ساخت ویلا (فروشی یا اجاره ای) اختصاص یافته است دقت شود، این واقعیت آشکار می شود که شهرهای ساحلی و به خصوص شهرهای غرب مازندران بیشترین تاثیر را از این پدیده متحمل شده اند.
به نظر من و بسیاری از کارشناسان خسارتی که از پدیده سکونت ثانویه بر بدنه شهرهای غربی وارد شده است چه از نظر فرهنگی ، اجتماعی - اقتصادی و چه از نظر زیست محیطی تقریبا جبران ناپذیر است.
بنابراین اگر هدف تشکیل ائتلاف شهرها است این شهرهاو شهرکها نیز باید در آن عضو باشند. فراتر از آن ،چرا به پیروی از حکیم فردوسی مازندران را یک شهر ندانیم . به جز اختلافات جزئی ناشی از جهل دوران گذشته مازندران هم از نظر فرهنگی و هم از نظر جغرافیایی به شرط سرمایه گذاری در تاسیسات زیربنایی استعداد تبدیل شدن به یک کلان استان- شهر را دارد.

با سلام در اين اين طرح جايگاه شهر ر هاي كوچك اين شهرستانهاي كه در دل شهرهاي بزرگ قرار دارند كجاست ايا از نظران انان استفاده شده است ايا اين پتانسيل وجود دارد كه شهرهاي ياد شده حقوق شهر هاي كوچك را ناديده نگيرند مستحضريد كه در بابل حدودا 6 شهر در امل هم 5 شهر در قائمشهر 4 شهر ودر ساري هم 5 شهر وجود دارد كه داري شوراي وشهردار مستقل مي باشد ايا اينها در جلسه حضور داشتند و بنظر مي رسد ارائه كنندگان اين طرح بيشتر بدنبال به مستعمره گرفتن شهرداري هاي كوچك مي باشند نه گرفتن اعتبارات زياد چرا كه اين شهرها و شوراها را از اين جلسه بي اطلاع مي باشند

با درود، اين نظر ، نظر بسيار خوبي مي باشد با ايجاد اين شهر اختلاف ها بر داشته شده و كلان نگري جاي خود را به خرد نگري خواهد داد و پيشرفت و توسعه مازندران شتاب بيشتر خواهد گرفت.