پاسخگوی مرگ و میر در بیمارستان ها کیست ؟!
...تا چند سال گذشته قابله ها با توجه به اینکه دارای امکانات روز دنیا نبودند،به ظاهر بهتر می توانستند جان مادر و کودک را باتشخیص به موقع نجات دهند!(در حاشيه حوادث اخير برخي بيمارستان هاي دولتي استان؛يادداشتي از زينب حبيب پور،خبرنگار-بابل)
نبود نظارت بر فعاليت هاي برخی از پزشکان و کادر بيمارستاني با توجه به حوادثی که به وجود می آورند از سوی مسئولان بلند پایه کشوری از جمله وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی-که می تواند به عنوان یک زن از حقوق مادران و کودکان معصوم دفاع کند- کاملا مشهود است.
اگر وزیر بهداشت و درمان کنوني نتواند از حقوق این مادران دفاع کند،مشخص نيست که فرداروزي، وزیر مرد بتواند این کار را انجام دهد.
تا چند سال گذشته قابله ها با توجه به اینکه دارای امکانات روز دنیا نبودند،به ظاهر بهتر می توانستند جان مادر و کودک را باتشخیص به موقع نجات دهند و اگرمرگ ومیر هایی اتفاق می افتاد گاهی به دلیل بیماری های متعدد و نبود دسترسی به امکانات بوده؛حال با این همه دغدغه و آگاهي بهداشتي و پزشکي مردم و وجود مراکز درمانی و پزشکی با امکانات جديد،برخي کودکان و مادران هنگام زایمان جان خود را ازدست می دهند يا دچار مشکلاتي مي شوند!
یک مادر بیش از 270روز باید منتظر تولد نوزدای باشد که در طول این مدت به عشق آمدنش زندگی کرده اما سرانجام به دلیل تشخیص نادرست پزشکی يا اهمال کادر بيمارستان، آروزهایش به باد فنا مي رود و مسئولان اعم از قضایی و دانشگاه های علوم پزشکی ، به جای دفاع از حقوق خانواده ها از پزشک خود دفاع مي کند ویا اینکه با جملاتی از قبیل "تصمیم گیری با پزشک بود؛ نه بیمارستان "رفع تکليف مي کنند.
جالب اینجاست که هرگاه در نشست های خبری و یا مصاحبه های مختلف از معاونت های بهداشت دانشگاه ها پرسیده می شود که وضعیت مرگ و میر مادران را برای شما توضیح دهند؛ پاسخ می دهند که ما هیچ مورد مرگ و میر مادران را در حین زایمان و امثال آن را در چند سال اخیر نداشتیم و نداریم.
شاید با این جواب ها می خواهند یا به امتیاز ریشه کنی مرگ و میر کودکان و مادران در حین زایمان دست پیدا کنند و یا کم کاری های خودشان را سیاسی نکنند.
مردم استان دیروز شاهد "مرگ پیش از تولد نوزاد" ي در بیمارستان آیت الله روحانی بابل بودند و امروز به کما رفتن مادر و نوزاد پسر بیش از 18روز در بیمارستان ولیعصر قائم شهر و فردا ....
از مسئولان استانی به خصوص جناب مهندس طاهایی استاندارمازندران انتظارمی رود که پیگیر چنین حوادثی در بیمارستانهای مازندران باشند و کم کاریهای بعضی کادرهای درمانی را به حساب دولتمردان ثبت نکنند چراکه همه ما در مقابل تخلفات و عملکرد دیگران باید خود را مسئول بدانیم و خود نیز پاسخگوباشیم در غیر این صورت شاید این دود فردا خدای ناکرده به چشم ما و اطرافیان ما ن نیز برود.
مردم مازندران امید دارند که مسئولین عالی رتبه استان اقدامات لازم را در جهت رفع نواقص مراکز درمانی و پزشکی دولتی که با اعتبارات دولت اداره می شوند؛ انجام دهند.
- شنبه 29 خرداد 1389-0:0
بارک الله ....
- جمعه 21 خرداد 1389-0:0
خدا عاقب این مردم را به خیر بگذارند
- جمعه 21 خرداد 1389-0:0
دیگر اعتقادات و عشق به همنوع از زندگی برخی از پزشکان برای همیشه رخت بربست وتنها پول پول پول شعار آنهاست .
حقوق 20هزارتومان درماه به منشی هایی که از ساعت 7صبح الی 12شب در مطب پزشکان کار می کنند نمونه بارز حکومت این قشر بر مردم است در حالی که حاضرند برای تولد دخترک خودشان پنج میلیون تومان خرج کنند.
تازه برخی ازآنها یاد گرفتند که سبزی خوردن خونه خودشان را می آورند مطب تا این منشی ها پاک کنند چراخبرنگاران به این معضلات رسیدگی نمی کنند ما که از مسئولین ناامید شدیم لااقل شما به داد این قشر برسید ."باد آورده را باد می برد"
- پنجشنبه 20 خرداد 1389-0:0
من یک همکار بودم با خواهرم برخوردی شد که بر من هم ثابت شد بی پول باید بمیرد
- چهارشنبه 19 خرداد 1389-0:0
خبرنگار، رکن چهارم دمکراسی در کشور است و اگر مسئولی پیگیر گزارش های آنها نباشد باید از سمت خود استعفاء دهد.
بیمارستان های تابع دانشگاه علوم پزشکی بابل ،ولیعصر قایمشهر و امثال آن نیاز به خانه تکانی جدی و ضربتی دارد که اگر این مهم محقق نشود ،بهبود وضع موجود امکان پذیر نخواهد بود.
دور از انتظار است که انسانی با پای خود سرحال وارد بیمارستان شود و با اندوهی از غم و غصه که کادر های درمانی برآنها وارد کرده اند ؛برگردد.
سهولت در زایمان مادران باردار باید فرهنگ سازی شود و با ورزش و پیاده روی مشکلات را حل کرد نه اینکه با مرگ مادر وکودک در صدد ترس خانواده ها و مادران جوان باشیم که حتی آنها قادر به پا گذاشتن به بیمارستان نباشند. - چهارشنبه 19 خرداد 1389-0:0
کاشکی گروهی از خبرنگاران، مسائل درمانی کشور را در اقدامی هماهنگ و بدون اطلاع رسانی قبلی پیگیری می کردند؛ آن وقت معلوم می شد که قضیه به همین چند موضوع ختم نمی شود.
1- نظام ارباب و رعیتی در روابط بیمار با متولیان درمانی
2- تنزل ارزش انسانی بیمار و همراهان به سطحی غیر قابل تصور
3- تغییر اخلاق پزشکی به کسب درامد حداکثری
4- تفاوت عجیب نظرات پزشکی به گونه ای که تصمیم گیری را بی معنی می کند.
5- تبدیل بیمارستان های دولتی به میدان کسب تجربه به هر قیمتی
6- اخذ رضایت نامه و تعهدات عجیب و غریب
7- نگاه سائلانه به بیمه شده ها
8- بی سواد بودن کل جامعه از نظر برخی پزشکان و اینکه خود را تنها تحصیل کرده های جامعه می دانند
و ......
قطعاً کادر درمانی متعهد و با اخلاق کشور با این نظرات موافق هستند و ذکر این موارد را نه تنها عیب نمی دانند بلکه نیروی محرکه ای در جهت ارتقائ اخلاق و انسانیت در پزشکی می دانند. - چهارشنبه 19 خرداد 1389-0:0
سرکارخانم حبیب پور جذب نیروی انسانی بواسطه بند (پ) و عدم تخصص کادر درمانی برای بروز چنین حوادثی دردانشگاه علوم پزشکی بابل و ولیعصر قایمشهر دور از انتظار نبود و باید که الحق وزیر بهداشت ودرمان را زیر سوال برد که با چنین افراد بی مسو لیتی برخورد قانونی گردد تا شاهد چنین حوادث دلخراشی رخ ندهد.
- سه شنبه 18 خرداد 1389-0:0
بالاخره دیدیم خبرنگارانی دراستان وجوددارند که درددل ما را بازگوکنند .قسم می خورم از خبرنگارانی همچون خانم حبیب پور که یکی از خبرنگاران جسور ،نترس و مطرح استان مازندران است ؛پیگیر چنین معضلاتی در جامعه نباشند ؛برخی مسئولین به خصوص پزشکان هرچند که یک باند ویژه هستند، ملت را می بلعند.
هفته گذشته مبلغ 10هزارتومان در قبال ویزیت پزشک پرداخت کردم و این چشم پزشک حاضر نبود حتی یک سوال بپرسم و ظرف مدت کمتر از دو دقیقه مرا مرخص کرده بود و تازه ناراحت هم شدکه سوالی درباره بیماری پدرم از او پرسیدم.
واقعا آیا کسی براین مافیاهای اقتصادی نظارتی ندارد و یا دست وزارت بهداشت و امثال آنها در یک کاسه قراردارد؟!
بیمارستان آیت الله روحانی بابل که خبر "مرگ ،پیش ازتولد"مازندنومه راکه خوانده بودم یادم آمد که این اولین وآخرین بی احتیاطی کادر درمانی نمی باشد و نخواهد بود؛ تازمانیکه روسای ضعیف که به جز به خود به کسی فکر نمی کنند بر میز سلطنت نشسته باشند.
بیمارستان ولیعصر نیز بدلیل آنکه بیماران ازبیمه تامین اجتماعی استفاده می کنند بی خیال هستند. آیامگر مادر، خواهر و فرزند آنهاست که اینگونه دلشان بسوزد و با نگرانی پیگیر چنین مشکلاتی باشند.
یک حرکت غلط یک پزشک نه تنها یک خانواده،بلکه یک ایل را دچار چالش و مشکلات روحی روانی کرده است و اگر مسئولین امر پیگیر نباشند مردم دیگر به هیچ مسئولی اعتماد نخواهند کرد. - سه شنبه 18 خرداد 1389-0:0
بله خواهرم مطلب درستي است. چون قابله هاي بيسواد ولي تجربي قديم از جان مايه مي گذاشتند تا جان مادر و فرزند را نجات بدهند و از تمام بضاعت هاي ممكن استفاده مي كردند و برايشان مهم نبود چقدر پول گيرشان مي آيد و چقدر وقت براي اينكار بايد صرف كنند. ولي پزشكان حاذق و مجهز امروزين ما براي وقت خودشان ارزش قائل هستند و براي دقيقه ها و ثانيه هاي آن پول در نظر مي گيرند. اگرچه جان مريض و مادر و كودك براي آنها هم مهم است ولي براي آن از جان مايه نمي گذارند و وقت صرف شده براي آنها از اهميت خاصي برخوردار است. گاه تكنولوژي هاي مدرن فريبنده است. از طرفي تقصير خود بيمار نيز هست چرا كه مادران جديد از كار كردن پرهيز مي كنند و فكر مي كنند وقتي حامله شدند بايد بخورند و بخوابند و كل خانواده خدمتكار و خدمتگزار مادر و جنين باشند تا حسابي رشد كرده و بزرگ شود. مضافاً اينكه اصلاً در نوع غذا و ميزان آن دقت نمي شود و لذا آنچه كه مي بينيد نتيجه اين عدم مراقبت ها و عدم تحرك ها و نوع تغذيه و ميزان آن است. انشاء الله با رعايت همه اين موارد شاهد جامعه اي سالم باشيم و سلامت براي جامعه هزينه اي نداشته باشد كه فردي به خاطر ناتواني در پرداخت آن مستوجب رجوع به بيمارستان هايي شود كه نوع برخورد و رسيگي آنها آزار روحي و رواني بيمار را در پي دارد. راستي چرا دولت دست سيستم پزشكي را اينقدر براي تجارت باز گذاشته است؟ چرا نظام پزشكي به جاي دفاع از بيماران از حقوق پزشكان دفاع مي كند؟ چرا همواره دسمزدهاي پزشكان كه بخش مهمي از درآمد جامعه را مي بلعد رو به ازدياد است؟ آيا به صلاح است كه به دليل نياز مردم به پزشك و ترس آنها از بيماري آنها را سركيسه بكنند و با توجيهات مختلف دست آنها را براي اخذ حق الويزيت باز بگذارند؟
- سه شنبه 18 خرداد 1389-0:0
آفرین شیر زن..........................................