نان بايد خورد؛ مسئله اين است
...زماني كه امكانات و رفاه شهري در يك جامعه به نسبت مساوي بين مردم تقسيم نشود، برخي از اقشار جامعه براي برونرفت از مشكلات اقتصادي خود راههاي تازهاي را تجربه ميكنند، يكي از اين راهها دستفروشي است. (يادداشتي از عادل جهان آراي،روزنامه نگار سوادکوهي،مقيم تهران)
اگر چه در تعريفِ جامعه شهري، شغلها براساس تواناييها و دانش روز و جديد سنجيده ميشوند، شغلهايي هم شكل ميگيرند كه با تعريف علمي جامعه شهري همخواني ندارند. بلكه به نوعي شهر را به چالش ميكشند و سازوكار يك شهر مدرن را تخريب ميكنند.
شغلهايي كه امروزه به شغل كاذب شهرت يافتهاند، از جمله مولفههايي هستند كه در شهر مدرن جايي ندارند.
يكي از نمادهاي مدنيت و پيشرفت در كشورهاي توسعهيافته شهرهاي آرام بدون مشكلات و معضلات پيراموني است. كشوري كه در شهرهايش اين موضوع رعايت نميشود، نميتواند خود را در زمره كشورهاي توسعهيافته قرار دهد.
با نگاهي گذرا به شهرهاي كشورهاي پيشرفته جهان نشاني از دستفروشي يا شغلهاي كاذب به شكل بيسامان به چشم نميخورد، اما در كشورهاي در حال توسعه اين مشكل به انحاي مختلف خود را بر گرده شهرهاي بزرگ تحميل ميكند.
هر چه شهروندان مشكلات اقتصادي و رفاهي كمتري داشته باشند، به همان نسبت شغلهاي كاذب در گروههاي مختلف اجتماعي – به طور معمول در بين اقشار پايين جامعه - به وجود ميآيد.
زماني كه امكانات و رفاه شهري در يك جامعه به نسبت مساوي بين مردم تقسيم نشود، برخي از اقشار جامعه براي برونرفت از مشكلات اقتصادي خود راههاي تازهاي را تجربه ميكنند، يكي از اين راهها دستفروشي است.
به اعتقاد بسياري از كارشناسان در هر شهري كه شغلهاي كاذب فراواني بيشتري وجود داشته باشد ميتوان گفت كه فاصله بين سطح رفاه شهروندان بيشتر است. در عين حال اين موضوع نشاندهنده بحرانهاي اجتماعي و فرهنگي بيشتر نيز هست.
در شهرهايي كه كارخانههاي توليد يا صنعتي ندارند و تراكم جمعيتي بيشتري دارند، دستفروشي بهوفور ديده ميشود.
كشورهايي كه ميخواهند راه توسعه را طي كنند، بايد رفاه و كار را به عنوان ركن اساسي يك جامعه پويا حداقل به نسبت نياز اقشار مختلف تقسيم كنند. اما اگر اين موضوع اتفاق نيفتد ايجاد بحران و مشكلات شهري كمتر پيامدي است كه بايد انتظارش را كشيد.
دستفروشي از استثناهايي شهري است كه بايد با مديريت درست و خردمندانه، با تهيه امكانات لازم براي گروههاي در معرض آسيب جلوي آن را گرفت. اما از آنجايي كه دستفروشي سالهاست در كشور ما رواج دارد، قبح خود را از دست داده و از استثنا به قاعده تبديل شده است.
هر چهقدر امكان رشد اين قاعده بيشتر شود، ساماندهي يا از بين بردن آن بسيار مشكلتر و سختتر است. قاعدهاي كه رشد آن به دليل يك بيماري شهري رخ داده است، در صورت استمرار ميتواند تمامي دستاوردهاي شهري و قواعد شهري را تخريب كند.
ايجاد كار، دادن امكانات حداقلي به شهروندان، كم كردن فاصله طبقاتي در جامعه شهري، جلوگيري از مهاجران به شهرها و… شايد برخي از راهكار برونرفت از بحران دستفروشي باشد.
- يکشنبه 30 خرداد 1389-0:0
آدرس سايت آقاي دکتر قاسم زاده نماينده سه دوره بابل در مجلس و مدير کل شوراي فرهنگ عمومي کشور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
http://www.ghasemzadehbabol.blogfa.com/ حتما اگه نظري داريد ارائه بفرماييد . با تشکر