دودي به چشم مردم
...متاسفانه در جامعه ما هر شخصي که براي هر مسوليتي انتخاب مي شود،خصوصا اگر با راي مردم باشد براي خود حقي فراقانوني قائل است وانتظار دارد همه مطيع و فرمان بردار او باشند و از همين جا اختلافات و كشمش ها بروز مي كند.(يادداشتي از دکتر سيف الرضا شهابي-بابل)
طرح انتخاب "شهرداران "با رای مردم مخالفت اعضاي برخي از شوراهاي شهرها از جمله اعضاي شوراي شهر تهران را دربرداشته است.
طرفداران انتخاب شهرداران با راي مستقيم مردم استدلال مي كنند كه در اين روش اصل دموكراسي و شركت مردم در انتخاب مسئولان شهري بيشتر رعايت مي شود و مردم مي توانند دربين چند نامزد براي شهردار،يكي را كه بهتر و مديرتر و مستقل از نفوذ اعضاي شوراي شهر است برگزينند وامور شهري را به او بسپارند .
درنقطه مقابل مخالفان اين طرح بدون آن كه با اصل دموكراسي ونقش مردم در انتخاب مسئولان مخالف باشند اظهار مي دارند در مملكتي كه شهردار، برگزيده و منتخب شوراي شهر به مصوبات شوراي شهر توجه نمي كند و بي اعتناست و به اين خاطر در بسياري از شهرها شهرداران، سازي جداگانه كوك مي كنند و آهنگي ديگر مي نوازند،به مصلحت نمي باشد كه شهردار در خارج از شوراي شهر انتخاب شود زيرا شكاف بين شهردار و شوراي شهر را بيشتر و عميق ترمي كند و اختلافي به وجودمي آورد كه قابل ترميم نيست و در نهايت با معطل ماندن كارها دود آن به چشم مردم وشهروندان مي رود.
اگرچه در تعدادي از كشورها وبه خصوص برخي ازكشورهاي پيشرفته و توسعه يافته مطابق قانون شهرداران توسط مردم انتخاب مي شوند،ليكن بايد به اين نكته توجه كرد در اين كشورها بعداز چندين دهه تجربه دمكراسي وافزايش بلوغ سياسي و فرهنگي اولا-هر مسئولي به هر طريقي كه انتخاب مي شود به اين واقعيت كاملا واقف است كه براي پيشبرد امور بايد با ديگران مشاركت داشته باشد و ثانيا- راي مردم براي او حقي بيشتر از آن چه درقانون ذكرشده قائل نمي شود و ثالثا-بايد احترام ديگر مسولان را رعايت کند.
متاسفانه در جامعه ما هر شخصي که براي هر مسوليتي انتخاب مي شود خصوصا اگر با راي مردم باشد براي خود حقي فراقانوني قائل است وانتظاردارد همه مطيع و فرمان بردار او باشند و از همين جا اختلافات و كشمش ها بروز مي كند .
در همين 12-10 سال اخير كه شوراهاي شهر در كشور ما پا گرفته و بر اساس قانون موجود شهرداران از سوي شوراهاي شهرها انتخاب مي شوند شاهدافزايش استيضاح شهرداران توسط شوراهاي شهر و استعفاي شهرداران و يا بروز اختلاف بين شهردار و شوراي شهربه خاطر فقدان روحيه جمعي و مشاركت و تعامل هستيم واگر شهردار بداند كه در انتخاب او شوراي شهر مصلوب الاختيار است به طور قطع دهن كجي و بي اعتنائي شهرداران به شوراي شهر صد چندان خواهد شد.وانسجام امور از هم گسسته خواهدشد و با كوچك ترين مسائل تقابل جاي تعامل را خواهد گرفت .
شايان ذكر است شوراهاي شهر هم نبايد اين تصور ناصحيح را داشته باشند چون شهردار را انتخاب كردند،شهردار بايد به همه دستورات خلاف قانون اعضاي شوراي شهر توجه كند در غير اين صورت با تهديد "استيضاح "روبرو مي شود .
از ديدگاه ديگر بسياري از صاحب نظران اعتقاد دارند چه بسا امكان دارد مردم در انتخاب شهردار فريب وعده هاي نامزدها را بخورند و به شخصي نامطمئن كه به منافع شخصي كيسه دوخته راي بدهند و يا با هزينه هائي كه برخي از نامزدهاي شهرداري مي كنند راي مردم را به خودجلب كنند و از اين نظر تشخيص سره از ناسره براي عموم مردم مشكل است، در صورتي كه تعداد معدود اعضاي شوراي شهر بهتر و با دقت و فرصت بيشتر مي توانند بين چند نامزد اصلح را معرفي كند.
در مجموع به نظر مي رسد انتخاب شهرداران توسط مردم اگر چه با پاره اي از محسنات همراه است ،ليكن نياز به زمان دارد و در شرايط فعلي امكان دارد با مشكلاتي مواجه شود.