تعداد بازدید: 2894

توصیه به دیگران 2

چهارشنبه 3 شهريور 1389-11:16

خودزنی ما مازندراني ها

...چرا تا کنون هیچ نمونه دیگری به مانند آقای کردان فاش نگردید و عجیب تر آنکه در حال حاضر نیز اولین بار باز هم جناب رحیم مشایی مازندرانی به وسیله سایت جناب توکلی مازندرانی مورد عتاب و منکوب قرار می گیرد؟(يادداشتي از س.الف.رضايي)


بگذارید از ریشه برای تان بگویم .از سرانجام برخی رفتارها و منش های سخاوتمند ما مازندرانی ها به دیگران که بعدها سیر افراطی به خود گرفته و باعث ضربه زدن و حتی نابودی خویشان و سوء استفاده غریبه ها می شود.

 نمونه های این رفتارها که مورد تايید حافظه تاریخی ما نیز می باشد در ضرب المثل های مختلف تبلور یافته است که یکی از بارزترین آن با ضرب المثل " پلنگ مازندرانی را نگیرد جز سگ مازندرانی!" همراست.

بسیار گفته اند که مازندرانی ها علی رغم عشق و محبت و مهمان نوازی، اهل افراط و تفریط نیز هستند، اهل تعارف بی حد و اندازه که باعث رنج اهالی خانه می شوند.

مردم کوچه و بازار از قدیم و ندیم این حقیقت تلخ را یادآور می شده اند که ما " آشنا ورده و عاشق غریبه" هستیم. یعنی تکریم مهمان تا حد افراط برای مان مهم است.

 البته این رفتار تا جایی که باعث رنج عزیزان نشود پسندیده و مورد تاکید پیامبر اسلام و ائمه طاهرین نیز می باشد، اما نباید در بعد کلان و حتی مدیریت با دیدن یک تازه وارد حاضر باشیم نیروهای خود را محو و نابود سازیم.

در جامعه امروز نمونه های فراوانی را  از این حیث که تک تک مردم در جای جای استان لمس می کنند را می توانم برایتان بر شمارم.

 چرا مازندرانی در استان و در ادارات شهر خود نمی تواند به سرانجام مطلوب برسد و حتماٌ غریبه ها از تهران، اصفهان، سمنان، یزد و ... باید در راس کارها قرار گیرند و چرا همیشه برای مان " مرغ همسایه غاز است" اما در مقابل غاز ما در خانه مان حتی جوجه هم به حساب نمی آید؟

 به منظور اعلام اثبات خلاف واقع می توان گفت که چه بسیارند افرادی که از استان ما به کار گرفته نمی شوند و پس از مدتی به جای دیگر هجرت کنند و با نشان دادن لیاقت خود به درجات بالای علمی و مدیریتی می رسند؟

 چرا باید در داخل خودمان بدین صورت القا شود که " هرگز غوره مازندران مویز نمی گردد" آیا همه این القائات ریشه در افکار مدیران غیر بومی حاکم به منظور استمرار حکومت در این استان زر خیز ندارد؟

البته باید متذکر شوم که نباید فقط وجه منفی و ناسیونالیستی موضوع طرح شده برداشت شود و تنها با رعایت انصاف نکات مثبت قضیه و بالندگی جامعه مازندرانی مد نظر باشد. این نکته را یادآور شده ام که انحراف تفهیمی در بحث وجود نداشته باشد.

بگذارید از شایستگی های مازندرانی برای تان بگویم. از بزرگان دینی و امامزادگان که در این خاک پاک آرمیده اند. از سنبل های اساتیری چون آرش ها و مازیارها و اقوام سلحشور و مقاومت آهنین در برابر متجاوزان، لاله های بخون خفته، جانبازان و عزیز رزمندگان غیور، دلاور هشت سال جنگ تحمیلی، از علماي دینی چون شیخ طبرسی و دربین حاضران چون آیت الله  علامه حسن زاده و جوادی آملی، از شعرا چون امیر پازواری و نیما یوشیج، از دانشمند علوم مختلف که با توجه به فراوانی آنها از ذکر ناه آنها پرهیز می کنم، و همه و همه آنها که نشانه علم و دانش، عزت و اقتدار اهالی این دیار می باشند.

اما با همه این افتخارات، متاسفانه فرهنگ خودزنی در گوشه های تاریخ این دیار خود نمایی می کند، به عنوان نمونه برخورد های معاصر در سطح مدیریت کشور که که با توجه به جدید بودن آنها برای تک تک ما ملموس نیز می باشد در جریانی چون جریان جناب کردان فقید هویدا می شود که البته از سر آبروخواهی تحمل حیات با غبار خودزنی برایشان محال می گردد و متاسفانه پس از مواجهه با دشمنی و به دنبال آن با تشدید بیماری خیلی زود به رحمت ایزدی می پیوندد. 

 عجیب آنکه اولین هجمه کننده باید یک مازندرانی باشد. راستی آیا واقعاً در کشورمان همه مسئولان از هر عیب و نقصی مبرا بوده اند؟ چرا تا کنون هیچ نمونه دیگری به مانند آقای کردان فاش نگردید و عجیب تر آنکه در حال حاضر نیز اولین بار باز هم جناب رحیم مشایی مازندرانی به وسیله سایت جناب توکلی مازندرانی مورد عتاب و منکوب قرار می گیرد؟

 از این که ممکن است ایراداتی در کار افراد باشد حرفی نیست و اصلاً نمی خواهم وارد بحث صحت یا عدم صحت موضوعات مربوطه شوم یا آنها را تائید نمایم، فقط می خواهم به عنوان یک مازندرانی متذکر شوم که بس است دیگر، تا کی؟ تا کجا باید همدیگر را تخریب کنیم؟

 بگذاریم تخریب ها را دیگران (غیر مازندرانی) انجام دهند و ما اگر واقعاً دلسوز هستیم به ذکر تذکر در خفا و به شرط حفظ آبروی مومن بس نمائیم.

 بیائیم درس بگیریم از گذشته، و بیاییم حد اقل در کار درست همدیگر را حمایت نمائیم و بدانیم این همه دعوای منطقه ای و شهری و قبیله ای جز مستهلک کردن نیروهای ارزشی، هیچ عایدی در پی ندارد.

بیائیم در این ماه مبارک و خودسازی (رمضان) بغض ها و کینه های نابخردانه را بزدائیم و با تمسک به مائده تقوی و با حفظ وحدت به توسعه و پیشرفت کشور و مازندران عزیز همت بگماریم.


  • نادر باباییپاسخ به این دیدگاه 0 0
    دوشنبه 29 شهريور 1389-0:0

    ضمن تشکر از مدیریت محترم سایت مازند نومه از شفاف سازی وارائه اطلاعات از اقصی نقاط استان عزیزمان ،بعرض می رسانم لطفا نکات مثبت مدیران استانی را نیز درج نمائید تا دلسردیها را از چهره مردم عزیز تبری بزدائیم (البته نقد های مثبت خود نیز راه رسیدن به هدف می باشد) . تا راه توسعه ورشد استان را شاهد باشیم خواهش می کنم از بانیان ایجاد مازند شهر از طرف همه مازندرانیها تشکر کنید .

    • نادر بابایی پاسخ به این دیدگاه 0 0
      چهارشنبه 17 شهريور 1389-0:0

      از طرح وفاق آقای رضایی سپاسگذارم . این همان دردیست که سالها باآن دست به گریبانیم . اگه این همه تلاش وهمت ونفوذ سیاسی را دوستانمان در جهت توسعه اقتصادی ،عمرانی ،اجتماعی استان مازندران خرج می کردند.آنوقت شاهد شکوفایی مازندران بزرگ می شدیم نه مشکلاتی ازقبیل (تجزیه،رکود اقتصادی،روبه نابودی رفتن کشاورزی ،و...)

      • پنجشنبه 11 شهريور 1389-0:0

        برادر عزیز آملی جهت اطلاع شما اسفندیار رحیم مشائی متولد آبان ۱۳۳۹ در روستا مشاء از توابع رامسر میباشد.

        • رابین هودپاسخ به این دیدگاه 0 0
          دوشنبه 8 شهريور 1389-0:0

          اقا کردان یادت به خیر
          اگه مشکل مدرک داشتی ، که فقط مشکل تو نبود .
          اما شما هزار تا حسن داشتی که خیلی از مدعی هات نداشتند .

          خدا خدایی کند و ملک پادشاهی کند و ما یک روز ادم شیم

          روحت شاد .

          • دوشنبه 8 شهريور 1389-0:0

            کی گفته رحیم مشایی مازنی است ؟
            والا من که اولین بار است شنیدم
            تازه اگر به پسوند مشاء او هم اشاره کنید باز مشاء در حوزه تهران است اگر مدارک معتبری دارید حتما برایم ایمیل کنید .
            لازم دارم

            • دوشنبه 8 شهريور 1389-0:0

              از بیانات دلنشین شما بسیار خورسند شدم ای کاش همه مسئولین این بینش شما را داشتند تا در جهت توسعه مازندران بزرگ گام بر می داشتند . تا یکپارچگی استان عزیزمان پایدار می ماند و از آن مهمتر فرهنگ چندین هزار ساله مازنی که پاک ودست نخورده باقی ماند (بنظر من پدران مان بهتر از ما عمل کردندحداقل فرهنگ اصیل مازنی را تاکنون حفظ کردن )متاسفانه بدلیل بی همتی مسئولین مازندرانی هر روز خبر جدایی تکه ای ازخاک مازندران را می شنویم ... روزی جدایی خطیر کوه در سوادکوه روزی جدایی گدوک روزی تعرض به پلور و روزیهم دایه جدایی غرب مازندران صرفا بجهت دستیابی عده ای به منافع شخصی. متاسفانه مسئولین مازندرانی مایه دلسردی می باشند شما در همین هفته دولت نگاه کنید کدام طرح تولیدی ،اقتصادی ،عمرانی در مازندران افتتاح شد (البته 20 ایستگاه رادیویی چرا؟؟؟؟؟)آنوقت هم استانیهای عزیزمان در غرب مازندران تمام مشکلات را در استان شدن می بینندباورشان نمی شود نمایندگان محترمشان بجای پیگیری امورات عمرانی ، اقتصادی ،تولیدی در استان پرجمعیتی مثل مازندران که نیاز مبرم به ایجاد کارخانجات وتاسیسات زیربنایی دارد ،به دنبال منافع شخصی می باشند . 24 سال آقای ناطق نوری بعنوان نماینده شهرستان نور ومحمود آباد می باشد آیا تاکنون ایشان بیلان کاری به شما مردم شریف ودوست داشتنی نور اعلام داشته است مدت زمان کمی نیست آبا دراین مدت اقتصاد منطقه شکوفا شد .؟؟ حالا بعد اینهمه سال بخاطر اینکه جوابی ندارد همه مشکلات وموانع توسعه غرب مازندران را در استان شدن می دانند. بیدار باشید چون پیامد آنهم منافع شخصی می باشد .

              • شنبه 6 شهريور 1389-0:0

                اي كاش يكي از دوستان كه مخالف اين مقاله هستش بياد تو جنوب مثل ما كار كنه..اگر به علم و تجربه ما نياز نداشته باشند عين يه افغاني نگاهمان ميكنند برادر تو بندرعباس به ما ميگن سر حددي و تو كاشان ميگن اجنبي شهرهاي ديگه رو نميگم..دليلش اينه كه ما مجبور سورتمون با سيلي سرخ كنيم اي كاش ما يه ذره به بهشت شمالمان تعصبي تر نگاه ميكرديم و اينقدر به اين مديران شهرهاي ديگه فضا نميداديم..خواهش ميكنم تنها براي حل اين مشكل يه تحقيقي از كاركنان شمالي تو شهرهاي ديگه به عمل بياد..همه حرفارو نمي شه گفت

                • شنبه 6 شهريور 1389-0:0

                  البته توكلي چون تخصصش اقتصاد بخش عموميه براي پاسخگو بودن در مسائل اقتصادي هميشه جانب اعتدال را رعايت مي كنه ولي از نظر سياسي ايشان خيلي افراطي و گستاخه و نسنجيده نظر ميده

                  • پنجشنبه 4 شهريور 1389-0:0

                    این هم یک نوع جاهلیت جدید و مدرنه! هرکی باشی، ولی اگه مازندرانی باشی، نوکرتم!! این تفکر اسلامی و الهی نیست! باید با معیارهای اعتقادی و اخلاقی ما هم مطابقت داشته باشد! اگه اینطود فکر می کنی، پس چرا خود تو هم داری به یک مازندرانی دیگه می تازی؟! تازه مگه مرحوم کردان، به مخالفان مازندرانی اش نمی تاخت و یا مگه همین حالا، مشائی به مخالفان مازندرانی اش نمی تازه؟! این افکار رمانتیک را بذار کنار! واقعی تر بیندیش! معیارهای بزرگتر داشته باش! البته مازندران گرائی را دوست دارم، اما مازندرانی گرائی را با معیارهای دینی و اخلاقی انجام می دهم!

                    • مهران مازنی پاسخ به این دیدگاه 0 0
                      چهارشنبه 3 شهريور 1389-0:0

                      سلام
                      حرف های شما ، حرف های همه ی مازندرانی های دلسوزه !
                      اما چیکار کنیم که خیلی وقت ها ما ها (حتی من و شما ) بجای گرفتن دست همدیگر ، پای همدیگر رو می گیریم .
                      بعد هم میشینیم برای افتادن همدیگه غصه می خوریم .!!!

                      شاید روزی ، شاید یک وقتی زمان اون برسه که
                      ما برای رشد خودمون ، روش دیگه ای رو انتخاب کنیم .

                      • چهارشنبه 3 شهريور 1389-0:0

                        عزیز من مازندرانی یا غیر مازندرانی نداره.بسیاری از مسوولان و مدیران ما مدرکشون کیلوییه.حقیقت رو که نمیشه انکار کرد.جای سوال اصلی اینه که چرا با سوادا و تحصیلکرده های واقعیه استان پست و مقامی نمی گیرن.یعنی لیاقت ندارن؟یا غیر خودی محسوب میشن.تازه بنده های خدا اگر پستی هم بگیرن یک سری دیگه به عناوین مختلف زیرابشون رو میزنن و واسشون تومار پر میکنن.یکی مثل مشایی یا مرحوم کردان نمونه خوبی واسه نوشتن این مقاله نیست.چشماتونو یکم بیشتر باز کنید.


                        ©2013 APG.ir