آیااز جلوی شهرداری کتالم عبورکرده اید؟ حتمامشاهده نموده اید چه فضای تمیزو روح انگیزی دارد؟ درقضاوت خود عجله نکنید! چند قدم به عقب برگردید در کوچه باشگاه که در جنب شهرداری واقع است پارکینگ بزرگ و خاکی قراردارد که متعلق به شهرداری بوده ودرآن همه چیز یافت می شود بجز تمیزی و پاکی و بهداشت ! اول صبح سروصدا وآلودگی صوتی همسایه هارا می آزارد واندکی بعد فاضلاب ناشی از شستوشوی بعضی وسایل و قطعات جوی همجواررا می آلاید . هنگام باد وطوفان محوطه خاکی- خانه های اطراف را مزین به گردوخاک می نماید . خلاصه در این چراغ علاالدین شهرداری همه چیز یافت میشود: ازماشین های اسقاطی گرفته تاتابلوهای عظیم تجاری مثله شده و... الا بهداشت و نظافت -خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...

بارندگیهای اخیر بی تدبیری و عدم آینده نگری شهرداریهای سه استان شمالی (گیلان : مازندران: گلستان) رابه اثبات رساند . اگر نعمت دریاو رودخانه های بیشمار درمنطقه نبود خدا می داند که این منطقه زرخیز طبیعی تاکنون چندین بار کن فیکون شده بود جایتان خالی کاشکی درآن 48ساعت بارندگی درکتالم می بودید تابه بینید براثر اقدامات داهیانه شهرداری در کورکردن جویهای آب چگونه خیابانهاومعابراین شهر تبدیل به دریاچه شده بود

خداوند زیباییهای بسیاری به شهر ماداده است. چرا از این زیباییهای خدادادی حراست نمی کنیم

آیا می شود روزی شهر ماهم زیبا شود؟

کتالم زیباست اما دلسوزانی اندک دارد...

مازنی بسیار عزیز / اگر به غرب مازندرا ن سفر کنی و باچشم بصیرت وضعیت شهرهای شرق استان را باشهرهای غرب آن مقایسه کنی خواهی فهمید تفاوت از زمین است تا آسمان .. وخواهی دید بودجه استانی فقط درمرکز استان و شهرهای اطراف آن هزینه شده و دربقیه مناطق به درآمدهای محلی اکتفا شده است

کتالم شهری آرام و کوچک که می تواند بهترین محل برای جذب توریست و مسافرینی که درپی مکانی آرام وساکت جهت گذراندن ایام و تسکین اعصاب هستند باشد بـشرطی که: شهرداری به نظافت و زیبا سازی آن بیشتر بپردازد نه فقط درپی کسب درآمد و عوارض بیشتر ..ومردم آن نیز دربرخورد با غریبه ها فقط درپی سرکیسه کردن آنان نباشند

کتالم مدیرانی دلسوز و محلی می خواهد تا مشکلات مردم را بیشتر درک کنند نه مدیران فرمایشی و بله قربان گو؟؟؟

شهر کوچک و زیبای کتالم باتمــــامی ثروتهای خدادادی و ملی آن فاقد مدیرانی دلسوز و مدبر است که بتوانند این شهرراتبدیل به عروس شهرهای غرب مازندران تبدیل کنند

مشکلات کتالم یک مورد و ....نیست بلکه صدها مشکل که به مرور ایام انباشته شده و کوهی ازمشکلات را فراهم کرده که با یکی دو طرح عمرانی وتبلیغاتی مشکلات اصلی حل نخواهد شد . ارادهای قوی و عزمی راسخ در مسئولین می خواهد که متاسفانه موجود نمی باشد.

برای مسئولین استان بسیار متاسفم که هیچ توجهی به شهرهای دوراستان ندارند. گویا چشمانشان فقط مرکز استان وشهرهای اطراف آنرامی بیند؟؟

بزرگترین مشکل شهرهای غرب مازندران این است مسئولینی که درمرکز استان در پشت میزهایشان سنگر گرفته اند ازرفتن به مناطق دوردست استانشان خسته و آزرده می شوند لذا زحمت راکم نموده وبا سرکشی ازشهرهای همجوار مرکز : اولابودجه زبان بسته را درمرکزاستان هزینه می کنند. ثانیا اگر ته انبارچیزی باقی ماند درهمان شهرهای نزدیک بذل مینمایندو بعدفریاد می زنند: آسوده بخوابید شهرها درامن و امانند . لذا ارثی دیگرباقی نمی ماند که به شهرهای دورافتاده وناتنی برسد خصوصا شهرهایی که فاقد لهجه شیرین مازنی؟؟؟باشند . اغوربخیر همشهری.....

آیادر خواب بودن و غافل بودن شهردار شک دارید که از وی ... دفاع می کنید؟ کافی است اندکی به خود زحمت داده این شهر کوچک ونقلی راباچند دقیقه پیاده روی از ابتدا تا انتها گز کنید تا ببینید علیرغم درامد سرشار شهرداری هیچ اقدام عمرانی وزیبا سازی انجام نگرفته است:

• نیما صادقیپاسخ به این دیدگاه 50 0
  جمعه 28 آذر 1393-23:36

  متاسفانه چنین غفلتها و کم کاریهایی مشاهده می شود

جناب اقای n/a من اصلا خبر نگار نیستم و اون روز رفته بودم فقط یه ملاقات حضوری داشته باشم و چند دقیقه با شهردار شهرم دوستانه گفتگو کنم فکر نکنم اشکالی داشته باشه؟
اقا پارسا شما هم دارین بی انصافی میکنین من نه روزنامه نگارم و نه طالب جاه و مقام یه وبسایت دارم که فقط حرفهای دلم رو توش می نویسم فک نکنم اشکالی داشته باشه بعدش اگه جایی تهمت و فرافکنی و ... سراغ دارین بگین تا من یا دفاع کنم یا اصلاح.

بنده نوشته هاي اين بزرگوار را در خصوص جدايي غرب استان خواندم صرف نظر از معرفي خودبعنوان دانشجوي رشته رياضي وآن مقدمه هاي تقريبا بي ارتباط با نتيجه گيريها،باعرض پوزش نوشته هاي ايشان بيشتر احساسي است تقريبا فاقد يك انسجام حتي در حدمتوسط مي باشد عبارات بكار رفته تقريبا به دور از شان و جايگاه يك روزنامه نگار مي باشد بنظر ميرسد بيشتر دنبال دستيابي به نام و نشان است تا كيفيت موضوع ،هرچند براي دستيابي به بزرگي وشهرت راههاي فراواني وجود دارد ،با تهمت، فرافه كني و...آدم به جايي نمي رسد آرزو دارم اين روزنامه نگار جوان و با انرژي با اصلاح روش خود به هرآنچه ميخواهد برسد تا ما هم به اين هم استاني عزيز افتخار كنيم

پسندیده است مازندنومه با انتشار اینگونه مسائل به جدایی غرب استان دامن نزند

به نظر مي رسد اين گونه برخورد كردن با موضوع خبرنگاري نوعي بچه بازي با آن باشد. ورود افكار ناپخته و بچه گانه به حيطه خبرنگاري مي تواند معضلات زيادي را در آينده در پي داشته باشد. بهتر است اين برادر از رفتار و پرسش هاي سبك و سطحي خودشون انتقاد بفرمايند تا از قبل روي پرسش ها و نحوه پرسيدن خود فكر بكنند و بعد به سراغ يك مقام بروند. اينكه بفرمايند مقداري وقت داشتم تا بروم و شهردار كتالم را ملاقات كنم ناشي از ناپختگي يك خبرنگار است و رفتاري از موضع كبر كه آينده اي را جستجو مي كند كه فعلاً لباس خبرنگاري بر تن كرده تا بتواند توسط آن و به بهانه آن جست بعدي را بزند. در واقع براي اين افراد اصل خبرنگاري يك سكوي پرتابي بيش نيست. خيلي بودند كه به خبرنگاري همينجوري نگاه كردند و رفتند و بعد از آن به پشت سر خودشون هم نگاه نكردند.