دور سوم سفر هیات دولت به مازندران هم به خیر و خوشی به پایان رسید و مسولان استان پس از مدت ها استرس و فشار و دو روز میزبانی سخت و پر اضطراب( به خاطر توپ و تشر ها،گوش کشیدن ها و مچ گرفتن های احتمالی رییس جمهور مردمی از مدیران کم کار و مصوبه های هرگز اجرا نشده ) نفس راحتی کشیدند.

البته رییس جمهوري در هر سفرش به مازندران با یک استاندار جدید و بعضا" معاونان تازه نفس همراه شد كه در نوع خود بي سابقه است و این موضوع، البته بخشی ازمسئوليت و پاسخگويي مديران جديد را کاهش مي داد.

معمولا" در اين گونه موقعيت ها اگر هم به احتمال رییس جمهوري از روند اجرای پروژه ها ناراضی می بود،مدير مربوط مي دانست که بايد قصور را به گردن دیگری و مدير پيشين بيندازد! حالا پیدا کنید پرتقال فروش را!

سفر سوم هیات دولت هم علاوه بر رویکرد فرهنگی در راستای پیگیری مصوبات دو سفر قبلی صورت گرفت،اما در این سفر برخي مسئولان استان چنان از پروژه هایی که هیچگاه اجرایی نشد يا نصفه و نيمه رها شد و گره ای از مشکلات مردم باز نکرد، تعریف و تمجيد کردند و آمار و عملکردی عجیب ارائه دادند که حتی خودشان هم باورشان نمی شود این همه کار در استان انجام شده است!

حال جالب است که جناب رحیمی-معاون اول رییس جمهوري- هم در سومین سفر طی نشست با خبرنگاران از اجرایی شدن بخش ‌ اعظمی از 237 مصوبه دور نخست سفر خبر داد که در مجموع 50 هزار ميليارد ريال ارزش این مصوبات است.

وی از اجرای 70 درصد از 229 مصوبه سفر دوم هم گفت و ارزش اعتباري دو سفر را ‌در مجموع 11 هزار ميليارد تومان برآورد کرد كه بيش از نصف بودجه عمراني كشور در سال گذشته محسوب می شود.

 لیکن اگر فرمایش هاي جناب رحیمی را که با استناد به گزارش و آمار مديران استان بیان شده صحت داشته باشد و این مصوبات اجرایی شده و نصف بودجه عمرانی سال گذشته کشور برای مازندران هزینه شده و یا حتی اگر نیمی از مصوبات کلیدی در استان اجرایی می شد،پس چرا تغييري محسوس در استان مشاهده نمي شود ؟

نگارنده هرگز اين آمارها را واقعي نمي داند؛چرا که مي بينم مشکلات اقتصادي،صنعتي،کشاورزي و فرهنگي استان لاینحل همچنان به قوت خود باقیست!

مشکلاتی همچون بیکاری، كمبود مسکن، تسهیلات بانکی، بیمه، توريسم ،دریا و سواحل ،بی آبی اراضی،معضل برنج وارداتي،ترافیک،زباله و هزاران مشكل ديگر كه از حوصله اين بحث خارج است،هر روز به جلوه ای تازه، رخ می نماید.

  یادمان نرفته دکتراحمدي نژاد در دور اول سفر به مازندران (آذرماه 85 )در جمع مردم ساری در پاسخ به اعتراضات مردم حاضر در ورزشگاه متقي از آنها راجع به كاركرد استاندار و مديران وقت استان پرسيده بود كه جمعيت يك صدا از وضعيت موجود در استان شان اعلام نارضايتي كردند،رييس جمهوري هم گفت: پس"ما اول استارت مي زنيم،اگر مديران روشن شدند كه خب،اگر روشن نشدند هل شان مي دهيم،اگر باز هم مديران روشن نشدند مي فرستيم شان به پاركينگ شهرداري!"

البته اين حرف آن روزها به مذاق بعضي ها خوش نيامد،نمايندگان به خودشان گرفتند و بعضي ها هم آن را به مديريت شهري مركز استان نسبت دادند! لیکن پس ازقريب به 6 سالی که از عمر دولت نهم و دهم می گذرد و از زمان صحبت رييس جمهوري هم 4 سالي سپري شده، طي اين مدت هیچ مدیری به پارکینگ نرفت كه هيچ ،برخي نامديران هم به جرگه بيمار مديريت در استان پيوستند!

 اکنون هنگام نمره گرفتن است و لابد برخي مديران استان مي پندارند در این دوره مستحق نمره 20 اگر نباشند حداقل 18 حق شان است! لیکن حتی اگر آنها از رییس جمهوري نمره خوبی گرفته باشند از مردم نمره قبولی را نگرفته اند.

 رییس جمهوري در دور اول سفر 750 میلیارد تومان اعتبار برای حل مشکل اشتغال جوانان مازندرانی اختصاص داد! ولی مشخص نیست این اعتبار هنگفت در کجا و چه راهی هزینه شد!؟

مي دانيم که بسياري از بنگاه هاي توليدي و صنعتي استان دچار مشکل نقدينگي و  بحران مالي روبه رو هستند و  تعدادي از شرکت ها و کارخانه هاي خصوصي قادر به پرداخت حقوق و مزاياي کارگران خود نيستند و برخي نيز به تعديل نيرو و اخراج کارکنان شان مبادرت کرده اند.

اما گاه به گاهي مي شنويم که در همين فضا،تعدادي از مدیران به سفرهای خارجي می روند تا احتمالا" چشم و گوش شان باز شود و با استفاده از تجارب دیگر کشورها مشکل اشتغال را حل کنند!

 باز هم یادمان نرفته ،رييس جمهوري در سفر اول خطاب به مردم نجیب مازندران گفته بود :"به من گفته‌اند ‪ ۹۵‬درصد سواحل استان در دست ارگان ها و  از ما بهتران است؛ ان شاء‌الله دولت به نمايندگي از شما تصميم خواهد گرفت كه اين اماكن را ملي كند و در اختيار ملت قرار دهد." اما به راستی بعد از 6 سال چند درصد سواحل واقعا" آزاد و ملی شده است؟

 بعضي از مديران براي حفظ پست و ارتقای سمت خود مديران بالادستي و خانواده هاي آنها را از نعمت خوشگذراني تعطيلات آخر هفته در شمال محروم نمي كنند و البته تنها راضي خواهند شد که فقط بخشي از ساحل بيچاره براي خالی نبودن عریضه آزاد شود!

 اما کلام آخر ،متاسفانه مازندران از فقدان مديريت يكپارچه و واحد رنج مي برد و در اين استان هر يك از مديران ساز خود را كوك مي كنند و در نتيجه مازندران مي ماند با اين همه محروميت و فقري سبز؛ تا جائي كه پروژه عظيم و كليدي مانند پالايشگاه درگير و دار اداري و جنجال ها و مباحثات بي ثمر محيط زيست ، منابع طبيعي و شركت نفت سال ها وقت خدمت دولت به مردم استان را گرفت و عاقبت مجوزش پس از 4 سال روي كاغذ صادر شد، ولي هرگز عملياتي نشد و حتي كلنگش را روبان زده نگه داشتند تا در دور سوم سفر توسط هيات دولت آن هم در دو منطقه حسين آباد بهشهر و كياسر به زمين زده شود!

ايميل نويسنده: (heyran55@yahoo.com)