پاکسازی ورزش از سیاسیون
...رئیسان جمهور برای این که بتوانند رای اعتماد بگیرند چاره ای نخواهد داشت غیر از اینکه وزیری پیشنهاد کنند که صبغه ورزشی داشته باشد نه اینکه هر کس از کابینه بازماند را به وزارت ورزش و جوانان بفرستند.(يادداشتي از دکتر علی اصغر یوسف نژاد،نماينده مردم ساري در مجلس)
چند روز پيش مجلس شوراي اسلامي به تاسيس وزارت ورزش و حوانان راي داد.کمترین حسن تشکیل وزارت ورزش و جوانان این است که دیگر رئیس غیر ورزشی ، ورزش را اداره می کند.
شاید یکی از دلایلی که سبب شده ورزشی ها در این مدت با اعلام خبر تصویب وزارتخانه جدید شروع به موضع گیری کنند، آگاهی نداشتن از جزئیات این طرح باشد.
برای مثال یکی از نکات مهم این طرح و تشکیل وزارتخانه این است که تنها کسی می تواند متولی ورزش باشد که از مجلس رای اعتماد بگیرد و به ما برنامه کاری ارائه کند.
همان طور که در وزارتخانه های مختلف ما با این نگاه مواجه هستیم که دولت می داند بدون معرفی وزیر برنامه دار و آشنا با حوزه کاری خود نمی تواند کسی را صاحب صندلی ریاست کند.
با تصویب و تشکیل وزارتخانه جدید ورزش هم عاری از افراد و مدیران سیاسی نا آشنا به این حوزه می شود که مثل سال های اخیر این چنین از این عدم تخصص لطمه نبیند.
در مورد ایرادهایی که روسای فدراسیون های ورزشی گرفته اند هم قانون به سادگی همه چیز را مشخص کرده، ما اصلا نخواستیم که همه نهادهای زیر مجموعه ورزش با تشکیل وزارتخانه دولتی شوند.
تمام بخش های کشور بر اساس اصل 44 قانون اساسی پیش می رود و این وزارتخانه جدید هم مثل بسیاری از کشورهای دیگر که چنین وزارتخانه ای را دارند باید برنامه ریز و نظارت کننده باشد نه مجری. این تنها راه موفقیت ورزش است.
باید ورزش مان صاحب یک برنامه جامع یک سند چشم انداز مشخص باشد. شاید الان همه ما محو در موفقیت بازی های آسیایی گوانگژو باشیم اما آیا واقعا تمام پتانسیل ورزش ما همین 20 مدال باید باشد؟
این را دیگر تمام اهالی ورزش بارها تاکید داشته اند که مشکل ورزش نداشتن سند چشم انداز و حرکت در یک مسیر برنامه مند است که همراه با نظارت باشد.
وزارتخانه جدید التاسیس ورزش می تواند همین گمشده ای باشد که ورزش سال هاست به دنبالش می گردد.
معنای تشکیل وزارتخانه نه تنها دولتی شدن نیست که بلکه شاخص هایی داریم که معتقدیم سبب می شود دخالت های دولتی در ورزش به شدت کاهش یابد . یعنی اختیارات هیات های استانی ، فدراسیون ها و تعاملات آنها با مجامع بین الملی بسیار قانونمند تر باشد.
دیگر با برکناری یک رئیس سازمان همه فدراسیون ها تغییر نمی کنند و برای یک نه گفتن ، یک ورزش به کلی نابود نمی شود چون همان طور که مثلا سازمان های زیر مجموعه وزارت راه با نهاد های بین المللی تعامل می کنند و معاهدات بین المللی شان در مجلس به تصویب می رسد ، ورزش هم در بخش فدراسیون ها ، قوانین بین المللی اش از سوی مجلس که به رسمیت شناخته شود دیگر با یک برکناری آنی یک فدراسین بزرگ مان دچار مشکل نمی شود.
ما ایمان داریم این قانون فرد محوری و اقتدار دولتی را از ورزش می راند و سبب ایجاد برنامه محوری می شود،اقتدار فدراسیون ها را افزایش می دهد که حاصلش رشد بیشتر و شکوفایی ورزش مان خواهد بود.
همان طور که در ابتدا اشاره داشتم کمترین حسن این تغییرات برای ورزش این خواهد بود که در وزارت جدید ، رئیسان جمهور برای این که بتواند رای اعتماد بگیرند چاره ای نخواهد داشت غیر از اینکه وزیری پیشنهاد کنند که صبغه ورزشی داشته باشد نه اینکه هر کس از کابینه بازماند را به ورزش بفرستند.