تعداد بازدید: 7428

توصیه به دیگران 2

سه شنبه 21 دی 1389-0:17

سازه اي به نام سقاتالار

فروغ نجفی تیرتاشی،کارشناس ارشد پژوهش هنر،کارشناس صنایع دستی و مدرس دانشگاه


سقانفار،سقانپار یا سقاتالار سازه ای چوبی در دو طبقه است که همانند آلاچیقی با پوشش شیب دار و عمدتاًً از جنس سفالی یا حلب می باشد و در کنار تکایا ساخته شده است. سقا تالارها،  گونه ای معماری آیینی اند که به پیروی از معماری بومی و سنتی شمال ایران ساخته شده اند.

سقاتالارها از عناصر چوبی خاصی بهره می گیرند که نام های محلی دارند: شیر سر، دهان اژدری، هلا، پَلوِر، تخته ، نال و پتک.

1) شیر سر : قطعاتی چوبی از جنس درخت آزاد که در انتقال بار سقف به سر ستون ها به صورت پلکانی می باشند .

2 ) دهان اژدری : سر ستون های چوبی به فرم دهان اژدها هستند که ارتباط بین تیرهای افقی و عمودی بنا را میسر می سازند

3 ) هلا : بالاترین تیر چوبی که به صورت اریب شیب اصلی بام را می سازد و تخته کوبی نهایی روی آن صورت می گیرد .

4 ) پَلوِر : تیرهایی هستند که در طبقات اول و دوم، بام را می پوشانند .

5 ) تخته : فضای خالی بین پلورها را می پوشاند و کف اصلی طبقه بالا را هم می سازد .

6 ) پِتَک : برای پوشاندن درز بین دو تخته به کار می رود .

از مواردی یاد شده شیرسر ، پلور و دهان اژدری معمولاًدر نفارها مورد تزئین قرار می گیرند.

حسین اسلامی در کتاب تاریخ دو هزار ساله ساری می نویسد: بعد از هجوم تیمور عده ای از سادات به ماوراء النهر تبعید شدند، لیکن در عهد صفویان و وصلت با شاهزادگان صفوی، بار دیگر سادات مرعشی به حکومت مازندران رسیدند، اما این بار تحت نظارت حکومت مقتدر صفوی و تحت نام حاکم و امیر علی در مازنداران حکومت راندند.

هم اینک نیز در حریم مقابر این امیران و سادات و در کنار تکیه ها بناهای کوچکی با تراش های ظریف و انبوهی از نقوش به چشم می خورد که در زبان عرف به "سقانفار"و بنا به کتیبه هایی که در این بناها وجود دارد"سقاتالار"نامیده شده اند. این بناها همه وقف سردار رشید و پاک کربلا حضرت ابوالفضل(ع) نامیده شده اند و به نام "ابوالفضلی" مشهورند و همه ساله در دهه محرم وروزهای سوگواری امام حسین(ع) محل برگزاری مراسم هستند.

سقاتالارها نه تنها از لحاظ معماری مختص منطقه مازندران می باشند،لیکن از لحاظ نقش پردازی ها ، خوشنویسی ها نیز در ارتباط با حادثه کربلا و به تصویر کشیدن تمثال مبارک حضرت ابوالفضل و نقوش دینی دیگری می باشند که از لحاظ مذهبی نشان دهنده اعتقاد مردم این سرزمین به ائمه اطهار می باشد.

پس از آشنایی با مکان "سقاتالار" لازم است به این نکته اشاره شود که سقاتالارهای مازندران علاوه بر ریخت و سبک معماری خاص که در خود دارند،وجود انبوهی از طرحها وخط ها و نقش ها با موضوعاتی خاص و مضامینی متنوع هر پژوهشگری را به کاوش در حکمت این نقوش و طرحها ترغیب می کنند.

انواع نقوش در سقاتالارها

با دیدن این نقوش نخستین پرسشی که در ذهن نقش می بندد این خواهد بود که نقوش بکار رفته با چه هنری مطابقت دارند؟ لذا با دیدن نقوش سقاتالار متوجه خواهیم شد که در مرحله اول باید این نقش ها را به دو گروه مذهبی و غیر مذهبی تقسیم کرد و هر یک از این دو گروه خود به گروههای کوچکتری قابل تقسیم است.

نقوش اساطیری

 نقش شیر و خورشید در سقاتالار

 همان طور که می دانیم شیر و خورشید در باور ایرانیان نماد قدرت،سلطنت و اقتدار است.

شیر مظهر نیرو قدرت و توان می باشد و خورشید نیز مظهر ایزد مهر می باشد.

خورشید به عنوان مظهر ایزد و شیر نشان قدرت هر دو به نوعی به شاهان مربوط می شدند و به این ترتیب این نقوش گاهی به صورت علامتی رسمی بر روی پرچم ایران در دوره های متفاوت دیده می شود. " لیکن نقش شیر که در پشت او نیم دایره خورشید پیدا است گویا از زمان صفویان مرسوم شده و سپس از زمان قاجار و در عهد ناصرالدین شاه به عنوان نشان رسمی ایران برگزیده شد" (یا حقی،1369،صص2 و280).

" نام جمشید هم ردیف با خورشید،معرف ارتباط انسان با خورشید و ارتباط انسان با جم و ارتباط جم با خورشید است. شاید بتوان باور داشت که جمشید به عنوان شاه و پدر نخستین انسانها، در واقع تجسم ایزد مهر است بر زمین (بهار،1362،ص177).

در نقوش سقاتالار نیز به فراوانی نقش خورشید دیده می شود. گاه به صورت تابلویی از یک یا چند خورشید وگاهی نیز نقش بر ستون.

نقش ملک باران یا تیشتر در سقاتالار

 بنا به روایات ایرانی کهن ، در آغاز آفرینش  ، هنگامی که اهریمن بر آسمان و زمین تافت ، موم و برخشک و بی آب بود ، و نشانی از دریا ها دیده نمی شد ، آن گاه ،  تیشتر ،  فرشته ی پرشکوه باران آور ، ابر را به هنگام غروب در باختر زمین پدید آورد و آن را به نیروی باد در آسمان روان کرد و سی شبانه روز بباراند . هر سرشک آن باران ، به بزرگی تشت آبی بود که برکشند و فرود ریزند . همه ی زمین را به بلندی بالای مردی آب بایستد .

پس بادها به جنبش در آمدند و همه ی آن آب ها را به کرانه های زمین براندند و اقیانوس ها ، که فراخگرد نام دارند ، پدید آمدند ، ( بهار ، 1374 ، صفحه 53 )

در سقا تالار ملک باران موجودی با سر انسان و دست های بی شمار نقش شده است و یا یک موجود تخیلی است که با تاج آراسته شده است .

نقش اژدها در سقاتالار

 اژدها از موجودات اسطوره ای است که در سقاتالار به طور جدی و گسترده ای حضور دارد. سر ستون های سقاتالار به شکل اژدهای شاخدار هستند.

اژدها بر خلاف آن که در بیشتر فرهنگ ها به عنوان نمادی از نیروهای مخرب و وحشت آفرین  است و در کوهستان ها زندگی می کند. در برخی فرهنگ ها نیز نمادی از آب و باران است.

"در ادیان الهی اژدها نمادی از "نفس آدمی" است، نفسی که به لحاظ قدرتمندی به اژدها تعبیر شده است و    در متون ادبی ما نیز اژدها تعابیر و معانی باطنی بسیار یافته و از آن به کنایه به جای شمشیر، اسب و پهلوان به کار رفته است." (فسایی،1379، ص117).

در سقاتالارها نیز همه اساطیری که به چشم می خورند گویی با آب در ارتباط هستند مانند ملک باران مار و حال سم اژدها. آیا این نشان دهنده آن نیست که گمان زنیم سقاتالار که نوعی بنای آئینی به شمار رفته است با ستایش آب و حرمت آن در ارتباط است؟ می توانیم این تصور را داشته باشیم که در سقاتالارها نیز نقش اژدها نمادی از آب و باران است.

 منابع

کتاب :

1- اسلامی، حسین. تاریخ دو هزار ساله ساری. 1370. اداره کل میراث فرهنگی مازندران.

2- بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. تهران : 1386. انتشارات توس.

4- جاودانگی و هنر(مجموعه مقالات). ترجمه سید محمد آوینی. تهران: 1370. انتشارات برگ.

5- رحیم زاده، معصومه. سقاتالارهای مازندران. تهران: 1382. پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور.

6- رستگار فسایی، منصور. اژدها در اساطیر ایران. تهران: 1379. انتشارات توس.

7- یا حقی، محمد جعفر. فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی. تهران: 1369. انتشارات سروش.

مقالات :

1- مجله ی کلک ،  ( تیشتر، فرشته ی پرشکوه باران) ، مهرداد بهار،  شماره ی 67 ، سال 1374.

2- فصلنامه معماری و فرهنگ،( معماری داخلی در هنر سنتی ایران )، حسین سلطان زاده، شماره   ، سال         .

3-  میراث جاویدان ،( تصویر فرشتگان در بنای آئینی سقاتالار) ، معصومه رحیم زاده، شماره 53 ، سال 1380 .

پایگاه های اینترنتی:

WWW.NORMAGS.COM
WWW.MAGIRAN.COM
WWW.SHOMALNEWS.COM
WWW.NAMAYE.COM


  • يکشنبه 27 ارديبهشت 1394-21:25

    باسلام.
    مقاله تحقيقي ووزين سركارخانم نجفي تيرتاشي ،مدرس محترم دانشگاه،درمورديكي ازنمادهاي فرهنگي، تاريخي ومعماري مناطق مركزي مازندران،درخورتوجه وتقديراست.موفق باشيد.

    • يکشنبه 30 فروردين 1394-17:55

      چرا مطلبی در مورد سازه نفارها به طور تخصصی نیست من در این مورد دارم مطالعه میکنم اگه منبعی سراغ دارید به ایمیلم بفرستید لطفا ممنون میشم..amirkhazaeeee@yahoo.com

      • مختارعظیمیپاسخ به این دیدگاه 0 0
        دوشنبه 18 دی 1391-0:0

        باتوجه به تلفظ بومی واژه ی مرکب"ساق نفار"یا"ساق نپار"چه گونه فارسی شده ی آن راسقاتالارپنداشته اندآشکارنیست.نپاربه معنی تالارنیست بلکه به معنای طبقه ی دوم ساختمان دوطبقه ی چوبی بومی است."ساق"هم به نظرکوچک شده ی واژه ی ساقی است.یکی ازمعانی ساقی آب دهنده است ودرواژه ی مرکب ساقی کوثرنیزبه همین معنی می باشدونیازی نیست این لغت مرکب به سقاتالارگردانده شود.

        • مازندنومهپاسخ به این دیدگاه 0 0
          سه شنبه 31 مرداد 1391-0:0

          جناب مهدی پور-درود؛به نظر نمی رسد کتاب یا پژوهشی مستقل درباره معرفی معماران و سارندگان بناهای آیینی مازندران وجود داشته باشد.در حال حاضر کامل ترین منبع،همین کتابی است که در بند پنجم مقاله امده است:سقاتالارهای مازندران

          • روح اله مهدي پورعمرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
            سه شنبه 31 مرداد 1391-0:0

            سلام . جالب بود . پدربزرگ من به نام استادمهدي ازجمله ي نجاراني بود كه چند سقا نفار را ساخت .ازجمله سقانفار شياده دربندپي و سقانفار وسطي كلاي دشت سر درآمل وسقانفاري در سنگچال كه درحال حاضر تخريب شده است . اما درهيچ منبعي نامي از استادان اين فن و ازپدربزرگ من ثبت نشده است .آيا منبعي سراغ داريد كه اسامي نجاران اين سازه ها را درخود داشته باشد ؟ لطفا معرفي كنيد . آيا محققيني براي ثبت اين آثار وسازندگان اين سازه ها تلاش مي كنند ؟

            • کارشناسی ارشد گرافیکپاسخ به این دیدگاه 0 0
              دوشنبه 17 مرداد 1390-0:0

              مضامین دینی در نقوش سقانفارهای مازندران (8 صفحه - از 80 تا 87)
              مجلات : اطلاع رسانی و کتابداری » کتاب ماه هنر » تیر 1387 - شماره 118 »
              نويسنده:محمودی، فتانه
              در جایگاه کارشناسی ارشد در صورت استفاده از منبع لطفا ذکر کنید مقاله شما جز شده این مقاله هست.

              • احسان مهديانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                شنبه 2 بهمن 1389-0:0

                سلام

                جالب است و منتظر كارهاي تازه شما هستم

                • محمد رضا زمانی درمزاری( بهشهری)پاسخ به این دیدگاه 0 0
                  شنبه 25 دی 1389-0:0

                  مقاله ارزشمند و تحقیقی سرکار خانم فروغ نجفی تیرتاشی، همشهری کارشناس و محترم بهشهری ملاحظه گردید. از دقت نظر و تعهد حرفه ای ایشان در پرداخیتن به موضوع و نگارش تاریخی نوشتار مزبور سپاسگزارم. طرح چند سئوال در این باره ضروری است:1- مبانی تاریخی و مذهبی ساخت و توسعه سقاتالارهای چیست و چگونه بوده؟، 2- جایگاه سقاتالارها در ادبیات اروپایی و غربی و سیاحان و دیپلمات های خارجی و غربی اعزامی به مناطق شمالی کشور چگونه توصیف شده است؟جایگاه سقاتالارها در اسناد رسمی تاریخی و تاریخ معاصر کشور( در نگاه حکومت های محلی و بومی وقت) چگونه بوده است؟رابطه بین نقوش مورد استفاده در این اماکن با نقوش ترسیمی در گورستان های تاریخی( مانند سفید چاه هزار جریب بهشهر) و دیگر اماکن تارخی و باستانی چگونه بوده و ارتباط احتمالی بین آنها چگونه بوده است؟ جایگاه سقاتالارها در ادبیات کلاسیک ایرانی و مذهبی.....؟ با احترام و سپاس: زمانی درمزاری، وکیل پایه یک دادگستری در تهران و نویسنده کتاب بهشهر، شهر گنج های پنهان

                  • جمعه 24 دی 1389-0:0

                    جالب وخواندنی بود.با سپاس از نویسنده.

                    • سه شنبه 21 دی 1389-0:0

                      اگر چهار سمت نفار یا نپار برخلاف معمول باز نباشد ولی با دیواره های مشبک چوبی پوشش شود ، آن نفار، ساق نپار و یا ساق نفار است . نفار های پوشش شده با دیواره های مشبک چوبی ، با وجود داشتن پوشش ، مثل نفار معمولی از تهویه کافی برخوردار می شوند ، یعنی ، این نوع دیواره ها مانع عبور هوا نمی شوند . این گونه بنا مختص مردم متمول روستاها بوده و یا در تکایا ی مهم در محلات مازندران بنا می شده است . واژه تلار که بعد ها به تالار بدل می شود اشاره به ساختار کاملاً چوبی بنا و یا شاید اشاره به وسعت غیر عادی بعضی نفار ها است . تلار هم ،نام خانه ها یا اقامتگاه های موقت زمستانی درون جنگل، برای دامداران سنتی است که اغلب فقط با چوب و تخته بنا می شد ند . این که در زبان بعضی مردم واژه ساق بعد ها به سقا تغییر شکل می دهد و به دنبال آن به عناصر مذهبی و آیین تشیع ارتباط پیدا می کند و بعد هم با مشاهده سلیقه های نادر که همیشه در همه جای دنیا پیشامد می کند ، پای اژدها و شیر و امثال آن به میان کشیده شود و از این قبیل ، آن وقت باید بگوییم که موضوع جای تامل بیشتر دارد . در این گونه مطالعات ، وسعت کافی مشاهدات برای ارائه نتایج درست تحقیقی حیاتی است .

                      • سه شنبه 21 دی 1389-0:0

                        با سلام- خیلی برام جالب بود- دقیقاً محرم امثال داشتیم در مورد این سقانفارها بحث میکردیم که اصلاً فلسفه وجودی اینها چی متونه با شه -تصور ما هم پس درست بوده -ما این بنا را بعنوان سنبل وفاداری در کنار سید شهدا بودن و نمادی از اینکه هم دوش حضرت به شهادت رسیدن بوده -از شما هم ممنونیم که بصورت جامع و کامل شرح دادید -در مورد دیگر فرهنگ های اصیل مازندران هم شرح بدهید سپاسگزاریم- سوادکوهی مقیم کرج


                        ©2013 APG.ir