...به نظر کتاب های خوبی دارند
...بعدازظهرها، درست زمانی که نمایشگاه شلوغ می شود درهای ورودی بسته شده و زمان بازدید به پایان می رسد- استقبال امسال نسبت به سال هایی که نمایشگاه در تابستان برپا می شد بسیار بهتر شده است. (گزارش ربابه حسين پور-خبرنگار مازندنومه-از نمايشگاه کتاب ساري)
هفتمین دوره نمایشگاه کتاب مازندران در حال برگزاریست. به گفته مدیرکل فرهنگ و ارشاد مازندران 350 ناشر از سراسر کشور در 40 غرفه به ارائه آثار خود پرداخته اند.
صبح سومین روز برپایی سری به نمایشگاه زدم.هنگام ورود شلوغی و کثرت جمعیت لحظه ای مرا به یاد نمایشگاه کتاب تهران انداخت،هرچند بیشتر جمعیت جوان و از قشر دانش آموز بودند.
دو بار طول و عرض سالن نمایشگاه را گشتم و عناوین کتاب ها را فهرست وار ملاحظه کردم.خوشحال شدم؛هم از حضور فرهیختگان دیارم و هم از پر بار بودن نمایشگاهی در این سطح.
البته باور دارم هنوز هم ایرادهايي به این نمایشگاه وارد است که در زیر از زبان مصاحبه شوندگان بازتاب يافته است،لیکن به نظر من به مراتب بهتر از دوره های گذشته بوده و با توجه به محدود و استانی بودن نمایشگاه و منطقی نبودن قیاس چنین نمایشگاهی با نمایشگاه بزرگ کتاب تهران،توانسته تا حدود زیادی نیازهای مخاطبان و بازدید کنندگان را پاسخگو و در افزايش فرهنگ کتابخوانی تاثیرگذار باشد.
در شروع بازدید از نمایشگاه چشمم به کتاب «مردان مریخی و زنان ونوسی» خورد؛کتابي که حتی در معمولي ترين نمایشگاه کتاب هم آن را بارها و بارها دیده بودم. با اشاره کتاب را به یکی از همکارانم نشان دادم.فروشنده متوجه شد و گفت:جلد سوم و چهارم این کتاب را هم دارم!
از وی در خصوص استقبال مردم از کتاب های نمایشگاه پرسیدم.لبخندی زد و گفت:تاکنون استقبال خوب بوده و انتظار داریم بهتر هم شود.
به سمت غرفه های دیگر رفتم،در حال تورق کتابی بودم که توجه ام به گفتگوی گلایه آمیز سه نفر از غرفه داران جلب شد.آنها از استقبال کم مردم گله می کردند.وارد بحث شان شدم و گفتم با این همه شلوغی از استقبال می نالید؟!
یکی از آنها که خود را فرجامی پارسا معرفی کرد ،گفت: این ها اکثرا دانش آموزان مقاطع ابتدایی و راهنمایی هستند که صبح ها آنها را از مدارس به نمایشگاه می آورند و بیشترکتاب ها مناسب سن آنان نیست.
وی بزرگ ترین مشکل نمایشگاه را ساعات بازدید بیان کرد وگفت:بعدازظهرها، درست زمانی که نمایشگاه شلوغ می شود درهای ورودی بسته شده و زمان بازدید به پایان می رسد. به نظرم بهتر است ساعت بازدید را از صبح یک ساعت دیرتر شروع و یک تا دو ساعت به زمان پایان اضافه کنند.
افرا فر یکی دیگر از فروشندگان،از ميان این جمع هم به چیدمان نمایشگاه ایراد گرفت وگفت:چیدمان سالن مناسب نمایشگاه کتاب نیست،غرفه ها طوری تعبیه شده اند که بازدید کننده از هر جایی دلش بخواهد می تواند برگردد در صورتی که چیدمان باید به گونه ای باشد که بازدیدکننده را تا انتهای سالن و بازدید از تمام غرفه ها بکشاند.
ذر ریاستی آخرین نفر از این جمع گله مند هم از از مظلوم واقع شدن ناشران دانشگاهی گفت و افزود:متاسفانه خرید کتاب های دانشگاهی که توسط موسسات دولتی و دانشگاهی صورت می گیرد به دلیل در اختیار داشتن بودجه کم ،محدود و باعث شده ناشران دانشگاهی مظلوم ترین ناشران باشند،ضمن این که در انتهای سالن مستقر شده اند و درهای این قسمت بسته و راه ورود و خروج مسدود است ،بازدید کننده هم رغبتی برای بازدید از انتهای سالن نمی کند.
از آنها خداحافظی کردم در حالی که انتظار داشتند من از مسئولان نمایشگاه بخواهم زمان برپایی را در انتها اضافه کنند.
جلوی یکی از غرفه های دو نبش مرد میان سالی را دیدم که باعجله دنبال کتابی می گشت و مدام از مسئول غرفه سئوال مي کرد.رو به او کردم و گفتم :کتاب مورد نظرتان را پیدا نمی کنید؟خود را قرائتی معرفی کرد و پاسخ داد:متاسفانه کتاب های سطح دکترا در این نمایشگاه کم است،اما الان عجله دارم،بعدازظهر حتما با خانواده برای خرید کتاب می آیم، به نظر کتاب های خوبی دارند.
از مهدوی -دختر جوانی که به همراه دوستانش برای بازدید آمده بود-در خصوص قیمت کتاب ها پرسیدم.با لبخند گفت:فکر می کنم با تخفیف 40 درصدی و بن در نظر گرفته شده ،سرانه مطالعه در مازندران بالا برود اما فقط گاهی اوقات کارت خوان ها اذیت می کنند.
به غرفه خانم انفرادی که مجموعه کتاب های متفاوتی داشت هم سر زدم.یادم آمد در نمایشگاه های گذشته هم او را دیده بودم. در خصوص استقبال پرسیدم،تبسمی کرد و گفت:خدا را شکر،بهتر می شود،البته مردم می گویند قیمت ها بالاست ولی تصور می کنم با تخفیف 40 درصدی قیمت کتاب ها بسیار مناسب است،ضمن اینکه استقبال امسال نسبت به سال هایی که نمایشگاه در تابستان برپا می شد بسیار بهتر شده است.
جواد و علی دو دانش آموز مقطع سوم راهنمایی یکی از مدارس استان هم با ما گفت و گو کردند.آن ها از کتاب ها راضی بودند و البته خوشحال از اینکه مسولان مدرسه آنها را برای بازدید آوردند، بازدیدی که یقینا در فرهنگ کتابخوانی آنها بسیار تاثیر خواهد داشت.
در ادامه مسیرم چشمم به پیرمرد مسن و روستایی افتاد که از ابتدای نمایشگاه تقریبا در هر غرفه ای او را دیده بودم،کتاب هایی هم خریده بود،البته اول گمان نمی کردم سوادی داشته باشد،از لحظه ورودم اشتیاقش توجه مرا به خود جلب کرد. از ابتدا کنجکاوانه وی را زیر نظر داشتم،جلو رفتم و سلام کردم،پرسیدم:کتاب خریده اید؟جواب داد:بله خریدم، این جا کتابهای خیلی خوبی وجود دارند،دلم می خواهد همه را بخوانم.لبخندی زدم و او را با کتاب ها و شعف شیرینش تنها گذاشتم.
در پایان گشت و گذار 3 ساعته ام در نمایشگاه با محمدی یکی از ناشران برخوردم.وی که بسیار از نحوه تنظیم وقت نمایشگاه شاکی بود،گفت:امسال ششمین سالی است که به نمایشگاه کتاب مازندران می آیم و خوشبختانه همیشه استقبال خوب بوده ،سابقه نمایشگاه در مازندران به گونه ای است که هر روز که می گذرد بر استقبال مردم افزوده می شود ،ظاهرا اخبار دهن به دهن مازندرانی ها بهتر عمل می کند،با این وجود ظاهرا امسال مردم غرب و شرق استان کمتر حضور پیدا کرده اند ،سال های قبل برای آنها سرویس ایاب و ذهاب در نظر گرفته می شد امسال گمان نمی کنم چنین امکانی فراهم شده باشد،تازه آنهایی هم که پس از تحمل مسیری طولانی به نمایشگاه می رسند ،می بینند وقت نمایشگاه تمام شده در صورتی که نمایشگاه بايد تا 9 شب باز باشد نه 7 شب!
تا روز 23 بهمن ماه درهاي نمايشگاه کتاب ساري به روي علاقه مندان باز است.40 درصد تخفيف شايد انگيزه اي قوي براي ما باشد؛چرا که ما ايراني ها دلبسته و عاشق چانه زني و تخفيف در خريديم.مطمئنيم از نمايشگاه دست خالي برنمي گرديد.
ايميل نويسنده: ( heyran55@yahoo.com)