نوروز در سما
در سيزده بدر مراسم كشتي گيري هم برگزار ميكنند.كشتي گيري با حضور بهترين كشتي گيران ده و انبوه تماشاچي،شوق و حال خاصي پيدا ميكند.
مازندنومه:نويسنده مطلب زير هوشنگ پورکريم است که در اواخر دهه 40 و اوايل دهه 50 خورشيدي چند مونوگرافي را از روستاهاي مختلف مازندران(و گرگان)تهيه کرد.او هم چنين نويسنده کتاب "آلاشت زادگاه..."است.مقاله حاضر سال ها پيش در مجله ارزشمند "هنر و مردم" انتشار يافت و مربوط فضاي منطقه کجور در بيش از 40 سال پيش است.
----------------------------
اشاره:
"سما sama" يكي از دهكدههاي دهستان پنجك – رستاق است و در بخش كوهستاني كجور مازندران قرار دارد.
اهل «سما» به علت موقعيت كوهستاني ده شان و محدود بودن ارتباط شان با شهر و نيز به علت دارا بودن اقتصاد قائم بذات كه ناشي از تهيه همه احتياجات اوليه و ضروري در خود روستا است ، سال هاي دراز را دور از نفوذ شهر و شهري گري گذراندهاند.
به اين سبب هاست كه «سما» را مي توان گنجينه مواد و موضوع هاي فرهنگ عاميانه بخش كجور دانست .
سمائي ها هنوز هم در استقبال از عيد نوروز نوروزي خواني راه مياندازند و شگونآور مي گيرند . مردان سمايي هنوز هم با پلنگ كمين كرده بر سر راه شان ، بهمان ساده دلي آبا و اجدادي بگومگو مي كنند و به سلامت مي گذرند .
زن سمايي هنوز همان شليته پرچين و جليقه سكَّه دوزي شده را مي پوشد و وقتي كه ميخواهند كودكش را ختنه كنند به اين اعتقاد از خانه بيرون مي رود كه در آب جوي آن قدر بايستد تا خبر برسانند كه كار تمام است .
هنوز هم آسياب ها و آبدنگ هاي ده را كه به آواز سال هاي سال كار مي كنند زنها به كار مياندازند و زن ها از كار باز مي دارند .
هنوز هم قصه عاميانه آخوند و رمَّال را در شب هاي عروسي نمايش ميدهند و عروس و با أو راه مياندازند.
***
سمائيها عيد نوروز را با همان شور و هيجاني استقبال مي كنند كه معمولاً در روستاها و شهرهاي ايران استقبال مي شود .
زن هاي سمائي ضمن خانه تكاني و روفت و روب اتاقها گل رنگ مالي ديوارهاي اتاق و ايوان خانههاشان را تجديد ميكنند.
شستشوي جاجيم ها و نمدها و تميزكردن اشياي خانه و زندگي و دوخت و دوز جامههاي نو از جمله كارهاي واجب در استقبال از عيد نوروز است .
همزمان با اين مقدمات ، دستههاي ((نوروز خون _ noruz xun ))(نوروزي خوان) در كوچه محلههاي ده به راه ميافتند .
هر يك از اين دستهها ، شامل چند مرد و جوان است كه از دهكدههاي دور و نزديك ديگر براي "نوروزي خواني" به «سما» و دهکده های ديگر «کجور» می آيند و پانزده بيست روز پيش از نوروز را ضمن « نوروزی _ خوانی » در اين دهكدهها به سير و سياحت مي گذرانند .
آنها در جلو هر خانهاي ترانههاي نوروزي مي خوانند و هدايائي را هم از صاحب خانه ميگيرند : باد باران آمده ، نوروز سلطان آمده، مژده دهيد اي دوستان ،اين سال نو باز آمده
نوروزي خوانان اشعار نوروزي خود را عموماً با اين بيت ترجيع بند ميكنند : ((اين نوبهار مبارك باد، اين لاله زار مبارك باد ))
هر صاحبخانه سمائي ، به فراخور حال و وسع خود به نوروزي خوانيهدايائي ميدهد و آنها از کنار خانه او مي گذرند و در كنار خانه همسايه نوروزي خواني را از سر ميگيرند تا در همة كوچهمحله ها نوروزي خواني كرده باشند .
آن وقت از سما به دهكده اي ديگر ميروند و در آن ده هم نوروزي خواني مي كنند . به اين ترتيب ممكن است ، در پانزده بيست روز پيش از عيد ، هر روزه ، يك يا چند دسته نوروزي خوان به سما بيايند و نوروزي خواني كنند .
پدر و مادرها ، به اندازه وسع و توانايي خودشان، چند توماني به بچههاشان و به بچههاي اقوام شان عيدي ميدهند . وقتي ديد و بازديد فاميل ها و همسايهها و اهل ده تمام بشود، ديد و بازديد با مردم دهكدههاي همسايه شروع ميشود و هر روز هشت ده سمائي از سما براي مبارك گوئي به دهكدههاي همسايه ميروند و يا جماعتي از دهكدههاي همسايه به سما ميآيند تا سال نو را تبريك بگويند و دوستي و مودت خود را براي سال جديد تجديد كنند .
ديد و بازديد سمائيها معمولاً تا هفت هشت روزي طول ميكشد ولي عموماً تا روز سيزده سال نو كه به (سيزده بدر) از ده بيرون ميروند كارهاشان را تعطيل ميكنند .
در سيزده بدر مراسم كشتي گيري هم برگزار ميكنند.كشتي گيري سمائيها با حضور بهترين كشتي گيران ده و انبوه تماشاچي شوق و حال خاصي پيدا ميكند .
ابتدا يكي از كشتي گيران به ميدان مي رود ؛ با پاچههاي شلوار كه بالا كشيده است و با سينه فراخ و يال و كوپال پر هيبت مبارز ميطلبد .
بعد هم كشتي گير ديگري به ميدان ميآيد و ميافتند به كشتي . قاعده كشتي گيري شان اين است كه دو طرف كشتي روبروي هم ميايستند ؛ در حالي كه كمي خم ميشوند و دست هاشان را تاب مي دهند و به حريف و موقعيَّتش خيره خيره نگاه ميكنند و مترصدند كه بوقتش كمر يا گردن و يا پاي حريف شان را با دست هاي توانايي كه جولان ميدهند به چنگ بياورند و به زمينش بيندازند .
چند نفر از كشتيگيران قديمي هم كه عزت و حرمتي دارند در ميدان كشتي حاضر ميشوند تا قضاوت بكنند. ملاك پيروزي زانو به زمين رساندن حريف است .
اگر پشتش را به زمين برسانند چه بهتر . بعد هم ، فريادهاي تحسين براي كشتي گيري كه پيروز شده است.وقتي كه يك كشتي تمام شد ، نوبت به دو كشتي گير ديگر ميافتد كه به ميدان ميآيند و كشتي ديگري راه مياندازند مراسم كشتي گيري سيزده بدر سمائيها را بسي پرشور و هيجان ميكند و سبب ميشود كه با خاطر خشنود از در كردن سيزده به خانههاشان باز گردند .
پیش از رسیدن نوروز ، مراسم چهارشنبه سوری در غروب آخرین شب چهارشنبه سال برگزار می شود .
سمائی ها چهارشنبه سوری را "کال چارشنبه" می نامند و در جلو خانه های شان با کاه و بوته ها آتش می افروزند و از روی آن می جهند ، ضمن پریدن از آتش کال چارشنبه به گویش خودشان می خوانند: غم بوره، شادی بیه (= غم برود، شادی بیاید )
اهل سما کجور غير از چهارشنبه سوري و عيد نوروز و سيزده بدر ، چند رسم و جشن مخصوص ديگر دارند كه آنها را با ماه هايي كه خودشان ميشناسند و با گاه شماري خودشان تطبيق ميدهند .
بيشتر بگويم كه سمائي ها سال قمري و ماه هاي قمري را هم ميشناسند و عيدها يا سوگواري هاي مذهبي مرسوم همه شيعيان را مطابق همان ماه ها برگزار ميكنند.
فرستنده:محمدحسین ملایی کندلوسی
- شنبه 28 اسفند 1389-0:0
کاش چند قطعه عکس ازگل گفته هاتون میدیدیم