طالب آذرخش شاعر،روزنامه نگار و آهنگ ساز اهل تاجيکستان است.او که پدر دو دختر به نام هاي شادانه و شهنواز و يک پسر کوچک به نام همايون است،همسر بانوي شعر امروز تاجيکستان-فرزانه خجندي- است.
 
در روز 12 فروردين امسال با طالب آذرخش تلفني گفت و گو کرديم.اين روزنامه نگار تاجيک که موقع گفت و گو با ما مشغول خوردن چاي سبز در شهر دوشنبه بود،ضمن تبريک سال نو به مردم ايران و مازندران،به مازندنومه گفت:روز سيزده بدر را ما روز گل سرخ مي گوييم و به دشت و کوهستان و صحرا مي رويم و اين آيين نوروزي را برگزار مي کنيم.

اين روزنامه نگار و نوازنده تاجيکي ادامه داد:ما در روز 13 بدر کباب بره و کباب گوسفند و گوساله مي خوريم و غذايي به نام شصت ليگ که در تمام آسياي ميانه معروف است.(احتمالا" همان شيش ليگ خودمان است)

وي با خواندن اين مصرع که "بهار مي رسد از خويشتن فرار کنيم"،استدلال کرد:سيزده بدر به نوعي هجرت و فرار و گريختن از خويشتن و تازه شدن زمين و زمان است.

آذرخش با بيان اين که آيين هاي نوروزي خوبي در تاجيکستان داريم،افزود:نوروز رسيدن گرمي و مهرها و خوبي هاست.

وي ادامه داد:وقتي خداوند زمين را آفريد در روز نخست نوروز را آفريد و نوروز در زندگي ما تاجيک ها همانند شما ايرانيان جريان دارد.

اين شاعر و روزنامه نگار تاجيکي با بيان گوشه هايي از آداب مردم تاجيکستان از جمله پخت انواع شيريني محلي در نوروز تصريح کرد:در نوروز مردم ما نزد پيرمردي که عمر طولاني دارد مي روند و از او دعا مي گيرند و آن مرد پير براي آن ها دعا مي کند تا عمرشان طولاني شود.

آذرخش با اشاره به اين نکته که سفرهاي متعددي به ايران داشته،اظهار داشت:همه جاي ايران سراي من است.

وي که عاشق ايران بزرگ است،ادامه داد:ايران در خواب و خيال هاي من طرح ريزي شده و وقتي به کشور شما مي آيم و آن را از نزديک مي بينم،آن جا را فراتر از تصورات و خواب ها و رويا هاي مي بينم.

آذرخش با بيان اين که ايران و ايراني برايش عزيز هستند،تصريح کرد:افسوس که هنوز به مازندران سفر نکرده ام.

براي اين شاعر تاجيکي بيت معروف فردوسي را خوانديم که:"که مازندران شهر ما ياد باد/هميشه بر و بومش آباد باد" که او تکرار کرد:بله،آباد باد،آباد باد.

وي افزود:من خيلي دلم مي خواهد مازندران را از نزديک ببينم چرا که استان شما زادگاه پهلوانان است و منظره هاي خوب و قشنگي دارد.

اين روزنامه نگار و نوازنده تاجيکي با بيان اين که نيما يوشيج از سرآمدان شعر نو و ادبيات معاصر ايران است،تصريح کرد:خيلي دلم مي خواهد به يوش بيايم و زادگاه نيما را ببينم و به او دعا و سلام کنم و از نيما بخواهم کمک کند که شعر دري تاجيکي را همانند کاروان حله به جاودانه ها رهنمون سازد.

در ادامه صحبت را به همسر آذرخش يعني بانو فرزانه خجندي کشانديم،که با لبخندي اظهار داشت:شما از فعاليت هاي ادبي همسرم اگاهيد و چرا دوباره از من پرسش مي کنيد؟

وي ادامه داد:دو کتاب فرزانه در ايران منتشر شده است(پيام نياکان و سوز ناتمام) که اتفاقا" ناشر کتاب سوز ناتمام-انتشارات رسانش-مازندراني است.

طالب آذرخش در پايان گفت وگويش با مازندنومه اين بيت را تقديم مازندراني ها کرد:زيبا غزل من تو نباشي غزلم نيست/شيرين عسل من تو نباشي عسلم نيست.