تعداد بازدید: 5316

توصیه به دیگران 9

شنبه 27 فروردين 1390-12:54

راه را اشتباه نرویم

...مگر فرودگاه دشت ناز نیاز مرکز استان و شهرهای اطراف را برآورده نمی سازد و آیا با تفکیک میاندرود ، جمعیتی را از جای دیگری به این نقطه کشانده ایم و آنجا را محاصره کرده اند که مانع دستيابي ساروي ها به فرودگاه مي شود!؟ (يادداشتي از کلثوم فلاحي،خبرنگار-ساري)


درست و نادرست، تصور عام بر این است که مرکز استان باید به گونه ای متفاوت از سایر نقاط استان باشد و برای اثبات این نظر هم معمولا" ساري را با مراکزي چون شیراز، اهواز،مشهد ،تبریز و... مقايسه مي کنند.

 گفته اند که مرکز استان پیشانی و ویترین استان است و به سبب ارائه خدمات به سایر مردم استان باید از امکانات بالقوه ای برخوردار باشد.

باز هم گفته اند ساری از این امکانات در اندازه ای که خدمات ارائه می دهد برخوردار نیست و شاید هم بخشي از این تصورات و گفته ها درست باشد و مرکز استان ما ، مانند آن فرد روستایی است که علی رغم زندگی در روستا اما از داشتن گاو و گوسفندی در حیاط و بهره برداری از آن محروم مانده و تنها اسم روستایی بودن را به یدک می کشد.

چندي پيش مياندرود از ساري انتزاع يافت و به شهرستاني مستقل مبدل شد،در اين وضعيت فرودگاه دشت ناز نيز طبيعيست که جزو حريم اين شهرستان تازه تاسيس قرار گرفته است.

اين جا مي توان دوگونه بحث را دنبال کرد:اول بحث بر سر تقسيمات زياد جغرافيايي و سياسي و تشکيل شهرستان ها و شهرها و مناطق جديد و اين که تقسيماتي بدين شکل چه مزايا و معايبي دارد و شکل دوم بحث اين که بنا بر تقسيمات جديد امکانات سابق(که به زعم عده اي در حکم غنايم منطقه تازه تاسيس است) چگونه بايد ارزيابي شود و مورد استفاده قرار گيرد؟

اين نوشته با شق نخست بحث کاري ندارد،هر چند ما تقسيمات بي در و پيکر و کوچک سازي بدون قاعده را نمي پذيريم و غالب اين تقسيمات را سياسي و قومي و حتي حاصل پيگيري هاي شخصي مي پنداريم.هدف نوشتار قسمت دوم مطلب است،يعني همان امکانات برجاي مانده و غنايم!

در روزهاي گذشته برخي به خاطر تفکیک شهرستان میاندرود از مرکز استان و به تبع آن جدا شدن فرودگاه و بخشی دیگر از زیرساخت های ساری و متصل شدن به میاندرود برآشفته شده اند.

ابتدا به عنوان يک اصل بگوييم که مالک حقیقی پروردگار است.

اما در ادامه چند سئوال را مطرح مي کنيم: اگرچه که استقلال میاندرود باعث جدا شدن فرودگاه از ساری شده،اما آیا تغييري در مسير و مسافت ايجاد شده؟

 آیا اهالی میاندرود از استفاده و بهره مندي مردم شهرهای اطراف به ویژه ساری از فرودگاه جلوگیری کرده اند؟

مگر همین فرودگاه نیاز مرکز استان و شهرهای اطراف را برآورده نمی سازد و آیا با تفکیک میاندرود ، جمعیتی را از جای دیگری به این نقطه کشانده ایم و آنجا را محاصره کرده اند که مانع دستيابي ساروي ها به فرودگاه مي شود!؟

اینان همان دوستان و همشهریان دیروز ما هستند و امروز تنها با تابلويي تغيير نام داده اند.با تشکيل اين شهرستان جديد نه زبان ما،نه فرهنگ و خرده فرهنگ هاي ما،نه اعتقادات ما و نه هيچ چيز ديگر تغيير نکرده است.

آیا چنانچه فردا منطقه اي ديگر مثلا" فرح آباد از ساری منفک شود ، موجب گرفتن ساحل از ساری نخواهد شد و مرکز استان از دریا هم بی نصیب نخواهد ماند؟ پس آن وقت بگوييم چرا چند شهرستان استان دريا دارند و مرکز استان ندارد؟

ما موافق اين قضيه هستيم که اگر امکانات منحصر به فردي براي استان در نظر گرفته مي شود،اولويت با ساري باشد،چون مرکزيت دارد(مثلا"قرار است طرح تبديل زباله به انرژي هاي نو فقط در ساري اجرا شود )اما موافق اين قضيه نيستيم که بعد از انتزاع بخشي از بخش ديگر،اهالي منطقه قبلي حق الارث بخواهند و در پي طلب امکانات خاص آن شهرستان و منطقه تازه تاسيس باشند.

همه جاي ايران و مازندران سراي من است،ما به فرودگاه نياز داريم،تا حالا فرودگاه جزو امکانات ساري بود و حال به مياندورد رسيده است،خب برسد،مگر چه تغييري در زندگي ما وبقيه مردم استان ايجاد شده و چه اتفاق نويي افتاده که لب به شکايت و انتقاد باز کرده ايم؟!

اگر بخواهيم با هوپيما پرواز کنيم همان مسير از خانه مان تا فرودگاه را مي پيماييم و اصلا" متوجه نمي شويم که وارد شهرستان جديدي شده ايم،اگر هم احيانا"مسافري وارد فرودگاه دشت ناز شود،او هم متوجه اين تغييرات نمي شود،چون اتفاق خاصي نيفتاده است.

 مازندران در نگاهی کلی ، یک کلان شهر است،بايد اهداف بلند و متعالي را را بدون مرزبندی و جهت گیری های خاص و صرفا" اهداف شخصی ، در نگاهی کلان و برای پیشرفت استان نهادینه کنیم.

ما هم معتقديم مرکز استان به سبب مرکز بودن ، نیازمند خدمات و امکانات بیشتري است (البته صرفا برای پس دادن این خدمات به سایر مردم استان)هر چند قانونی با این بند و عنوان نوشته نشده است.

 اگر ساری مرکز استان است ، بدون منت باید مرکز باشد و معتقديم داشتن امکانات بسیار ویژه اگرچه به خودی خود بد نیست اما معنای عدالت را نمی توان در آن جست. عدالت در نگاه یکسان نهفته است.

صرف نظر از تمام این صحبت ها ، اتحاد ملی و در افقی پایین تر، اتحاد استانی کجا رفته که در حضور پدر ، ادعای ارث و میراث می کنیم؟!

 آیا میاندرود برادر یا خواهر ناتنی ماست که این چنین بر قرار گرفتن فرودگاه در آن منطقه که البته بیشترین خدمت آن به مرکز استان خواهد بود ، موضع گرفته ایم که گویی یعقوب ، تنها یوسف را گرامی داشته؛ حال مانند برادران یوسف ، میاندرود را به چاه انداخته و یا به کیسه ای زر می فروشیم؟

 بی شک زیرساخت های مرکز استان باید با اعتبار ملی ساماندهی شود و این کاستی ها را باید در مسئولان استانی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی جست و جو کرد،اما کار را به گروکشی و سهم خواهی نکشانيم.

اینجا مازندران است و هر وجب آن بهایی گران دارد، کاستی های مرکز استان را در مرغ همسایه نبینیم.حسادت نورزيم و خوشحال باشيم که همسايه ما امکاناتي دارد که شايد خود ما نداشته باشيم،چرا که در يک جمع بندي، امکانات همان شهر همسايه به کل استان بر مي گردد.

چراغی به وسعت علم ، دانش و منطق در برابر ما روشن است ، راه را اشتباه نرویم.همه جای ایران سرای من است.


  • چهارشنبه 3 شهريور 1395-17:37

    بابا کی گفته فرودگاه از ساری کجا شده برید تو نت بزنید فرودگاه ساری

    • ساری ( سارو) شهر بهار نارنجپاسخ به این دیدگاه 1 1
      شنبه 18 ارديبهشت 1395-22:19

      ساری تعیین کننده سرنوشت استان است و نابودی ساری نابودیه استان هس بی شک... ولی با وجود اینهمه امکانات خدادادی جنگل دریا و کوه دشت و محصول پرورانی دیگر چه میخواهید بدونید که همین امکاناتو شهرهای اروپایی امریکایی دارند ولی اونا کجا ما کجا استانهای کویری ایران زیباسازی میشود ولی در شمال کنار جاده به جای چمن علوفه سبز میشود.. هه خیلی جالبه

      • شنبه 14 مرداد 1391-0:0

        را کسی به داد بابل نمیرسه؟چرا کسی به فکر حل مشکلات و معضلات بابل بزرگ نیست؟ به خدا شهروندان بابلی از این همه محرومیت خسته شدند..شماهایی که انقدر داد و بیداد راه انداختید و مدام میگید بابلی ها و ساروی ها حق ما رو خوردند و همه چی رو برای خودشون گرفتند ، لطفا یه سری به بابل بزنید تا متوجه کمی امکانات و کم لطفی و بی مهری مسئولین به این شهرستان باشید..
        جناب مهندس طاهایی استاندار عزیز چالوسی مازندران ، جناب مهندس هاشمی معاون عمرانی و همشهری بابلی ما ، جناب ابراهیمی معاون سیاسی و امنیتی میاندرودی ما ، مهندس نریمان و دکتر کریمی نماینده های محترم ، حاجاقا روحانی امام جمعه و فرزند برومند آیت الله روحانی که انشاالله و در آینده راه پدر را به عنوان نماینده ولی فقیه در استان ادامه خواهی داد و دیگر مسئولین استانی و شهرستانی باور کنید این حق مردم ولایت مدار شهرستان دارالمومنین بابل نیست و حق بابل به عنوان یکی از بزرگترین و پرجمعیت ترین و مهمترین شهرستان استان مازندران و به گفته خیلی ها شهر اول استان خیلی بیشتر از اینهاست..
        آقای استاندار چرا فکری به حال بابل نمیکنید ؟ چرا بابل این دیار همیشه سبز بهارنارنج رو از این وضعیت نجات نمیدهید؟ باور کنید صبر مردم بابل در حال تمام شدن است و شما باید پاسخگوی این همه بی مهری و کم لطفی و حق خوری مردم شریف و فهیم بابل و حومه باشید و بدانید فردایی هست و باید پاسخگوی خداوند متعال باشید.. مهندس طاهایی عزیز درک و فهم مردم بابل بسیار زیاد میباشد و میدانند در استان مشکلات و دست هایی وجود دارد ولی ما شما را قوی تر و با شهامت تر از این ها میدانیم و مطمئن هستیم اگر بخواهید میتوانید در مقابل این همه ظلم مقاومت کنید و نگذارید حق مردمان بابل بیشتر از این ضایع و پایمال شود..
        بنده به عنوان یک فرده تحصیل کرده و استاد دانشگاه این خواسته را از شما به عنوان شخص اول تصمیم گیرنده دارم که از حق مردم مظلوم بابل دفاع کنید و نگذارید بیشتر از این بر پیکر نیمه جان بابل ضربه ایی وارد شود و این شهر ولایت مدار و مهم استان دچار لغزش و نابودی شود..آقای استاندار ، چرا باید بودجه شهری مثل آمل که از نظر وسعت و جمعیت به مراتب از بابل کمتر است تقریبا 2 برابر بابل باشد؟چرا بودجه ساری و بابل قابله مقایسه نیست؟چرا این همه اختلاف در بودجه؟ حق مردمان بابل چگونه باید دفاع شود؟خواهشا جلوی این همه بی عدالتی ها رو بگیرید..ما شما را خیلی بیشتر از اینها قبول داریم و به شهامت و اقتدار شما ایمان ، ولی . . .

        • محمد سارویپاسخ به این دیدگاه 0 0
          چهارشنبه 17 اسفند 1390-0:0

          این را یادم رفت بگویم که جسارتا اگر تک تک هم استانی های گرانقدرم اندکی دلسوزانه و کلان به مسائل بنگرند باید در اعتراض به این سیاست گذاری غلط که منجر به حذف فرودگاه از مرکز استان مان شده است آنچنان فریاد غیورانه ای برآورند که نه تنها استاندار بلکه مدیران کلان کشور هم به بازنگری در تفکر و رویه شان مجاب گردند. نه تنها سارویها بلکه دیگر شهرهای استان هم اگر اشک اندوه بر پیکر در حال احتضار استان نیفشانند بنده بی تردید عرض میکنم که ذره ای از غیرت استانی بویی نبرده اند. این را نه تنها درباره مرکز استان بلکه حتی اگر ظلمی به شهر کوچک یا روستایی در استان میشود باید مد نظر قرار دهیم. اما مرکزیت و محوریت استان باید وجاهت ویژه ای داشته باشد. باید اگر به فکر اعتبارمان هستیم تلاش اصلی ما حفظ حرمت استان باشد و این عملی نمیگردد جز با ارج نهادن به مرکز استانمان. باز یادآوری میکنم به استانهای دیگر نظری بیفکنیم و عبرت بگیریم. هر استانی به سرنوشت این رقابت بی مورد نظیر ما دچار شد تمامی استان و برنامه های توسعه ای آن درجا زد. این عرض بنده قابل اثبات بوده و مثالهای عینی آن هم قابل ارائه است. لذا همه را دعوت میکنم در این خصوص بیشتر مطالعه کرده و پخته تر بیندیشند. با احترام به همگی دلسوزان استان.

          • محمد سارویپاسخ به این دیدگاه 2 1
            يکشنبه 14 اسفند 1390-0:0

            سلام
            آنقدر به جان هم بیفتیم تا مملکت را همچنان اصفهانیها و یزدیها و مشهدیها و آذربایجانیها اداره کنند. من سارویم ولی معتقدم اول باید به فکر اعتلای استان باشیم و چرخ پیشرفت استان را بهتر بچرخانیم و بهره مندی حداکثری از بودجه کشوری در رأس راهبردهای ما باشد. تو را به خدا بقیه را ببینیم یاد بگیریم. آیا اصفهانیها اجازه درگیری داخلی که مانع توسعه استانشان شود را می دهند؟ ذره ای فکر کرده ایم چرا مازندران که استان بسیار استراتژیکی است به لحاظ زیرساختی اینقدر دچار مشکل است؟ مقصر همه ایم. اگرچه به داشته هایمان مفتخریم اما این مردم با فرهنگ با اصالت قدیمی چرا پیشرفت قابل ملاحظه ای از استانشان عایدشان نمیشود؟ چرا سرمایه دارهای استان که تعدادشان کم نیست در توسعه شهری یاری نمیرسانند؟ چرا هم سو نیستند؟ بنده عرض میکنم: چون بخش قابل ملاحظه ای از انرژی ما صرف همین مرافعه های محلی و درون استانی میگردد. بابلی های عزیز، فعلا بپذیرید که ساری مرکز استان است. به جای تخریب و رقابت بی مورد تلاش کنید بابل با عظمتی بسازید و کمک کنید مرکز استان با عظمتی هم داشته باشیم تا سارویها از مواضع ضد ساروی شما اینقدر دلخور نباشند و استانهای دیگر هم تحسینمان کنند. آنگاه است که هر ساروی مجبور به اقرار به سهم بابل در اداره استان خواهد گشت. نه اینکه مانند الان اهالی شهرهای دیگر استان هم لب به این اعتراف بگشایند که بابلیها دوست ندارند ساری پیشرفت کند. این یک توهم نیست بنده به دلیل شغلم تقریبا تمامی استان را به دفعات در طول ماه و سال در مینوردم و به نظرات عموم مردم و کارمندان و کارشناسان در مورد موضع شما نسبت به ساری کاملا آگاهم. متأسفانه این یک باور استانی شده است. تا این دعوا برقرار است کشور را سپرده ایم به استانهای با سیاست زیرک و قطب هیچ صنعتی نخواهیم شد و همچنان درگیر مسئله اشتغال و زباله و جاده و امکانات دیگر خواهیم بود. با احترام به همه هم استانیها و امید به اینکه از منی که بیست سال است استان گردی و کشور گردی میکنم و دلسوز استانم هستم دلخور نباشید.

            • کلانشهرساری شهر بهارنارنجپاسخ به این دیدگاه 1 2
              جمعه 27 آبان 1390-0:0

              برو قصه رابرای لالایی بچه ها بخون.عظمت کلانشهر ساری (بهارنارنج)که بارفروشده ایها به خود نسبت میدهند بالاست.تو که ازسفره سارویها ارتزاق میکنی نمک میخوری نمک دان میشکنی

              • يکشنبه 11 ارديبهشت 1390-0:0

                آقای بابلی (هزار اسم) بیخود خودتو خسته نکن با این همه ... ، مثلا فکر می کنی با اسم بردن از چند موسسه غیرانتفاعی یا بیمارستان کوچک می توانید ادعای مرکز استانی کنید، البته دل خود را خوش می کنید و در توهم می مانید... بعد هم این شهر چطور ادعای مرکز استانی دارد در حالی که هنوز یک ترمینال مسافربری ندارد، مردمش سالها ست در حسرت داشتن قطارند، هتل و مراکز اقامتی مناسب ندارد، استادیوم ورزشی ندارد و ... (تو خود حدیث مفصل بخوان) ، بعد هم دوست گرامی زمینه را با (ز) می نویسند نه با (ض) که مدتی است جنابعالی این کلمه را به اشتباه (ضمینه) می نویسی، اگر اشتباه نکنم جایی خود را مهندس یا استاد دانشگاه نوشیروانی معرفی کردی که اگر دانشگاهی (که این همه به آن افتخار می کنی) استادش تو باشی ...

                • یک شهروند بابلی از دیار بهارنارنجپاسخ به این دیدگاه 2 1
                  شنبه 10 ارديبهشت 1390-0:0

                  در جواب اون برادر ساروی خستگی ناپذیر باید این نکته رو اعلام کنم که اگر شما خستگی ناپذیرید ما بابلی ها جنگجوی خستگی ناپذیریم..
                  شما حتی خودتون بر این باورید که در حد مرکز استانی نیستید و باید جاتون رو به ما بابلی ها بدید،چه برسه به بقیه شهرستان ها..
                  در ضمن بابل با داشتن 14_15
                  دانشگاه و مرکز آموزش عالی بیشترین تعداد دانشگاه فعال در مازندران و خطه شمال کشور را دارد و بخاطر همین است که صاحب نظر از بابل به عنوان مرکز علمی و دانشگاهی خطه شمال کشور نام میبرند..در ضمن فقط یک دانشگاه صنعتی بابل (نوشیروانی) که خودتون هم تو عظمت ، بزرگی، اعتبار و کلاسش موندین با تمامی دانشگاهای ساری برابری میکند..با توجه به داشتن یه همچین دانشگاهی + دانشگاهای معتبر دیگر که در راسشون میتوان از دانشگاه صنعتی مازندران ، دانشگاه طبری مازندران ، دانشگاه علوم فنون مازندران ، دانشگاه راه و دانش بابل ، دانشگاه پیام نور بابل ، دانشگاه جامع علمی کاربردی ، دانشگاه پرستاری و مامایی ، دانشگاه امام صادق ، دانشگاه علوم پزشکی بابل ( که سابقش به مراتب از علوم پزشکی ساری بیشتره) و دانشگاه ها و مراکز متعدد آموزش عالی که در سطح شهرستان بابل وجود دارد همه و همه از عظمت و پایتختی بابل کبیر در ضمینه علمی و فرهنگی و دانشگاهی دارد..
                  در ضمینه مساحت و جمعیت ظاهرا تحقیقات شما ناقص میباشد یا خودتان را به نمیدانم و بی اطلاعاتی زدید، باید به عرض شریفتان برسانم که جمعیت و مساحت بابل و ساری تقریبا در یک حد و اندازه میباشد ( البته آن موقعی که میاندرود چز ساری بود ، نه الآن که با جدا شدن میاندرود و براورده شدن آرزوی چندین ساله میاندرودی های عزیز و بزرگوار ساری به رتبه سوم سقوط کرد..یعنی حتی پایین تر از آمل ! حالا شما باید برید و با آمل رقابت کنید نه ما بابلی ها که در حد و اندازه ما نیستید)
                  در مورد بیمارستان ، باید این نکته رو عرض کنم که بیمارستان جدید و تازه تاسیس آیت الله روحانی بابل با کلاس ترین ، مجهزترین و شیک ترین بیمارستان مازندران و شاید هم شمال کشور باشد که اگر تمامی بیمارستان های ساری رو جمع کنند شاید نیمی از امکانات و تجهیزات بیمارستان آیت الله روحانی بابل رو نداشته باشند..در ضمن بماند که بیمارستان های دیگر شهرستان بابل و در راسشون بیمارستان بابل کلینیک دارای تجهیزات و امکانات فوق العاده میباشد که در خدمت تمامی مردمان شریف و بزرگوار مازندران میباشد.
                  در مورد دکتر ، متخصص و فوق تخصص که بابل هرچی داره دکتر و متخصص که به گفته خیلی ها لقب مرکز دکترین مازندران برازنده بابل میباشد و ما هم به این مهم افتخار میکنیم..
                  در آخر ما بابلی ها امیدواریم با تمامی این ویژگی ها و برتری هایی که اعلام کردم و خیلی چیزهای دیگه که گفتن آنها در اینجا جایز نیست به حق واقعی خودمون که مرکز استانی هست دست پیدا کنیم
                  امیدوارم مازند نومه که واقعا سایت پرمحتوا و کاملی هست تمامی مطالب بنده را درج کنند

                  • پنجشنبه 1 ارديبهشت 1390-0:0

                    یه فرودگاه داشتیم. .اونم از ما گرفتید؟؟
                    یه نکته:
                    دوست ساروی به فرض محال اگه اون کامنت رو یک بابلی گذاشته باشه ( که بعید به نظر میرسه ، چون واقعیت تلخه) ولی ما نباید در مورد یه هم استانیمون ( حالا فرقی نداره بابلی باشه یا جای دیگه ) اینطور قضاوت کنیم.مگه بابلی ها چیکار کردند که ما ساروی ها با اونها درگیری داریم؟اصلا مگه امکان تغییر مرکز استان از جایی به جای دیگه (ساری به بابل ) امکان پذیر هست؟کجای ایران مرکزش عوض شده که مازندران دومیش باشه؟اصلا اشکال نداره خیلی از وسعت و جمعیت ساری با رفتن میاندورود از دست رفت، مهم نیست فرودگاه که از افتخارات ما بود از دست رفت. .اصلا قصه نخورید ، خدا بزرگه
                    مگه سال 67_68 بابلسر رو از بابلی ها جدا نکردند و به شهرستان تبدیل کردند ، مگه عباس آباد رو از تنکابن جدا نکردند،میاندورود هم از ساری جدا شد اشکالی نداره.
                    شاید فردا روزی هم گتاب و بندپی از بابل و سورک و فرح آباد از ساری جدا بشه و تبدیل به یه شهرستان بشند

                    • سه شنبه 30 فروردين 1390-0:0

                      ناز قلمت خواهرم.چقدر خوب و ملموس مینویسی.همینه که گفتی

                      • صغرا بیگ خاتونپاسخ به این دیدگاه 0 1
                        سه شنبه 30 فروردين 1390-0:0

                        1-من نمیدونم چرا بعضیها به جای اینکه مطلب را نقد کنند می روند نویسنده را تخریب می کنند.
                        2-من نمی دونم چرا بعضیها این پایین به حاشیه رفته اند و بابل بازی وساری بازی درآورده اند.مسئله ربطی به بابلیها نداره.بین ساری ومیاندوروده
                        3-من نمیدونم چرا بعضیها دوست دارند با هرچی مخالفت کنند.مثلا اگر این نوشته در تایید قضیه بود اینها میامدند مخالفت می کردند حالا که در تایید نیست و می گوید فرودگاه به میاندوردیها برسد باز هم مخالفت میکنند
                        4-من نمی دانم چراهر وقت خانم فلاحی مطلبی را اینجا می نویسد بعضیها...من خیلی چیزها را نمیدانم.شما می دانید؟

                        • سه شنبه 30 فروردين 1390-0:0

                          کاملا حق با آقای ساروی خستگی ناپذیر است، من هم حرفهای ایشان را تایید می کنم، آن آقایی هم که خود را ساروی (خسته !) جازده در حقیقت یکی از دوستان بابلی می باشد که متاسفانه چندی است با اسامی گوناگون ( از دکتر و مهندس گرفته تا استاد دانشگاه و هم اکنون ساروی ) کامنت هایی با اندکی تغییر ( مانند همین که مشاهده می کنید) علیه مرکز استان می گذارد و فکر می کند همه مانند خودش ... ، و در نهایت می خواستم خدمت ایشان عرض نمایم ما سارویها بسیار باهوش تر از آنیم که کسی چون تو بخواهد در مورد ما چنین اراجیفی بگوید و ما هم باورمان شود...، در مورد آمارهای دوست گرامی ساروی هم باید عرض کنم آمار دقیقتر جمعیت ساری ( به نقل از مرکز آمار) و با توجه به سرشماری سال 85 و برآورد سال 1389 و میزان مهاجرت بیش از 300 هزار نفر تخمین زده می شود.

                          • Saravi dur oftadeپاسخ به این دیدگاه 0 2
                            سه شنبه 30 فروردين 1390-0:0

                            Merc kheyli khub gofti

                            • یک ساروی خستگی ناپذیرپاسخ به این دیدگاه 1 2
                              دوشنبه 29 فروردين 1390-0:0

                              آقایی که به دروغ خودشو ساروی خطاب می کنه تا حرف بابل رو به کریب نتشونه بدونه که ما خیلی هم بیدار و هشیاریم. اینکه بابلی عرضه چاپیدن و زد و بند بازی رو بیش از هر کسی داره که هنری نیست و فردا باید جوابش رو بده. مرد اونیه که کار درست رو انجام بده. دانشگاه علوم پزشکی ساری، دانشگاه آزاد ساری، دانشگاه پیام نور ساری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، دانشگاه روزبهان ساری، دانشگاه ادیب ساری، دانشگاه سنا، دانشگاه امام محمد باقر ساری همه شان از دانشگاههای معتبر هستند که فارغ التحصیلان اون توی کشور با دانشگاههای بزرگ رقابت می کنند. کمبود امکانات رو قبول داریم ولی ناتوانی را اصلاً قبول نداریم. اتفاقاً‌حرف ما اینه که بابل مزاحم ساری برای مرکز استان تمام عیار شدن بوده و هست و گناه برخی از بی شباهتی های ساری بر گردن بابلی ها است. جمعیت و مساحت ساری در ابتدای انقلاب 3000 هکتار بود وبابل 3200 هکتار ولی الآن بابل به نزدیک 4000 هکتار رسیده و ساری از 4300 هکتر هم تجاوز کرده بر اساس کدام اطلاعات می گوئید بابل بزرگتر از ساری هست. خیلی اشتباه می کنید. جمعیت شهرستان ساری بیش از 530هزار تفر است و جمعیت شهرستان بابل کمتر از 450هزار نفر و جمعیت شهر ساری بیش از 270 هزار نفر و جمعیت شهر بابل زیر 250 هزار نفر است. از کجا این حرف در می آید که بابل پر جمعیت تر از ساری است. بروید به آمار مستند سازمان مدیریت در سال 1385 نگاه کنید. جو فرهنگی و مذهبی بابل از قدیم بهتر از ساری بود ولی در سال های اخیر کاملاً برعکس شد و میزان جنایت، دزدی و ناهنجار اتفاق افتاده در ساری به مراتب کمتر از بابل شده است و نیروهای مذهبی ساری الحمدلله رو به فزونی است. الآن یک بیمارستان شفای ساری به اندازه سه تا بیمارستان بابل است (یحیی نژاد، شهید بهشتی و بابل کلینیک)، بیمارستان بوعلی ساری الآن به لحاظ وسعت چند بیمارستان بابل رو می خره و آزاد می کنه، بیمارستان نیمه شعبان، بیمارستان فاطمه زهرا (س)، بیمارستان امام و بیمارستان امیر مازندرانی و ... اصلاً بابل نه به لحاظ تعداد دکترو متخصص و نه به لحاظ تعداد و حجم و اندازه بیمارستان ها قابل مقایسه با ساری نیست.
                              الکی خودت رو به ساروی بودن نزن که دستت رو میشه داداش.

                              • یک ساروی خسته شدهپاسخ به این دیدگاه 0 1
                                دوشنبه 29 فروردين 1390-0:0

                                واقعا متاسفم برای خودم که سارویم و عرضه هیچ کاری رو نداریم.
                                یه خورده از بابلی ها یاد یگیرید سیاست و یکدلی و مدیریت رو. .
                                خواهشا این مرکز استانی رو هم بدید به بابلی ها و خیال خودتون ، ما و بابلی های مدیر کل رو راحت کنید. انگار نه انگار مرکز استانیم !
                                به قول دوست بابلیم که میگه ساری به همه چی شباهت داره الا مرکز استان..
                                چرا ساری نباید یه دانشگاه معتبر و شناخته شده ایی مثل علوم فنون و صنعتی بابل (نوشیروانی) داشته باشه؟؟
                                چرا باید جمعیت و مساحت بابل از ساری بیشتر یا حداقل یکسان باشه؟؟
                                چرا باید جو مذهبی و فرهنگی و بخصوص سیاسی بابل از ساری بالاتر باشه؟؟؟
                                چرا باید بابل دارای دکترین متخصص فراوان و بیمارستانهای معتبر باشه ولی ساری نه؟؟
                                چرا. .چرا. .چرا. .چرا

                                • دوشنبه 29 فروردين 1390-0:0

                                  مرسی کلثوم جان.خواندم.لذت بردم.مثل همیشه

                                  • دوشنبه 29 فروردين 1390-0:0

                                    مازندنومه استاد راه اندازی جنگ روانیه!اینو با جنجال درباره سریال پایتخت و مسئله هم اندیشی استانداری وهمین فرودگاه ثابت کرده که خلاف جهت آب شنا میکنه.من سارویم و اصلا" دوست نداشتم شهرم کوچک بشود و امکانات ان از دست برود.اما اتفاقیست که افتاده.تا حدی مطلب بالا را قبول دارم.برویم سراغ مسایل مهمتر مثل آشغالهایی که همه جا ریخته شده یا مسئله شهرداریها که مردم را پوست کرده اند.از سایت مازندنومه که مهارت عجیبی در جهش معکوس و حرکت عکس بقیه دارد خواهش میکنم درباره پولهایی که شهرداری از مردم میگیرد و مبلغ کلانیست مطلبی بنویسد

                                    • يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                      وقتی سارویها عرضه ندارند شهرشون رو نگهدارند و از دستش میدن چرا به میاندوردیها گیر میدید؟تازه به قول خانم فلاحی مگر چه اتفاقی افتاده است؟فرودگاه سرجاش هست برید هواپیماسوار شوید کیف کنید.کسی جلوس سارویها رو نگرفته؟از خانم فلاحی ومازندنومه بخاطر این مطلب قشنگ تشکر میکنم

                                      • يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                        کم کم باین نتیجه میرسم که مازند نومه میخواد هر روز یک جنجال راه بندازه و این خبرنگارو هم داره که استاد راه اندازی جنجالهاست و اصلا نمیدونه مقدمه و موخره یک مطلب در کجاشه....مثلا باید در پیش درامد مطلب اشاره میکرد که اخیرا یک نفر -0 یک جریان - یک روزنامه به مضوع انتزاع فلان محل از فلان ابادی گیر داده و گفته فرضا چرا ساری فرودگاه نداشته باشه اما سورک داشته باشه...بعد بره سراغ تحلیلای ابدوغ خیاری خودش و مردمو که میخوان از این سایتها خبری بخونن به وسط بکشه و بگه به به عجب نوشتم و نظر همه را جلب کردم...! خانم کوچولو برو بنویس کوچه فلانجارو اب گرفته و برق فلان محل قطع شده یا گاو مش ابراهیم زائیده که بشی خبرنگار....اما اگه میخوای نویسنده باشی و بری به تحلیل رویدادها لطفا اول اسباب بزرگی را فراهم کن بعد تکیه به اونجائی بزن که قول میدم دانششو نداری . الان همین موضوع فرودگاه چیزی نیست که به چند سطر بشه پرونده شو بست. برو خانم برو ببین تو جلسه شورای شهر چه خبره...

                                        • يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                          خانم فلاحی به شما پیشنهاد می کنم در هر کاری دخالت نکنید ، کسانی مثل شما که اصلا اطلاعاتی در هیچ حوزه ای نداریدباید کمی هم سکوت کنند نه اینکه همیشته دهنش باز و قلمش آماده نوشتن مطالب بیخود باشد .

                                          • نادر مرادی-قائمشهرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                            يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                            اون پایین یه ساروی ناآگاه نوشته عوارض دریا کجا وعوارض فرودگاه کجا؟!!من نمیدانم این ادم نمیدونه سود و منفعت دریا بیشتر از صدتا فرودگاهه؟!تازه در مثل ما مناقشه نداریم.یادداشت نویس مثال زد نه این که واقعا اینطور باشد.سارویهای متعصب که با این مطلب مخالفند لطفا کنترل شان را حفظ کنند.خوش به حال ما شاهویها که نه اون دوره نه این دوره فرودگاه و دریا نداشتیم!

                                            • کلثوم فلاحي-نويسنده يادداشتپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                              يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                              درود؛به آقاي اميرهوشنگ عرض کنم که منظور از "ما"در متن بالا مجموعه همکاران ما در پايگاه مازندنومه است.يعني من،تحريريه و مديريت سايت.نقطه نظرات من در اين نوشته به عنوان عضو تحريريه مازندنومه،نظر سايت(ما)تلقي مي شود.با سپاس.

                                              • محمدزادهپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                                مطلب درخوری بود.اشاره نویسنده بجاست که چرا همه فقط ساری را می بینند پس شهرهای دیگرچه؟تشکر که فضای رسانه ای را بازتر کردید.

                                                • يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                                  این خانم فقط بلده مانند بی سوادها و حسودها مطلب بنویسه

                                                  • يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                                    مازندران در نگاهی کلی ، یک کلان شهر است. خانم فلاحی عین جمله شما در بالا بود ، قبول کن ما باید مازندران را یک شهر ببینیم . شما شیراز و........را که نام بردید در آن استانها شهری هم وزن مرکز استان ندارند و فاصله شهرها زیاد هستند ، نه در مازندران که بابل جمعیتش بیشتر از ساری باشد ( البته احتمالا با........جمعیت ساری را یه مقدار بیشتر نشان دادند.)

                                                    • يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                                      وقتی خانم خبرنگار نویسنده می شه و بدون اطلاع لازم از تبعات درآمدی این انتزاع مطلب می نویسه، دیگه چی باید گفت؟حسودی چیه که ایشان بچه گانه به این مسائل اشاره می کنه؟عوارض دریا کجا و عوارض فرودگاه کجا؟لطفاً بدون مطالعه و تحقیق اظهار فضل نکنید!

                                                      • امیرهوشنگپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                        يکشنبه 28 فروردين 1390-0:0

                                                        سرکار خانم فلاحی ، نوشته اید : ما موافق اين قضيه هستيم که اگر امکانات منحصر به فردي براي استان در نظر گرفته مي شود،اولويت با ساري باشد . جسارتا منظور نظر سرکار از این « ما » ، خود شما بعلاوه چه اشخاص دیگریست ؟!!

                                                        • شنبه 27 فروردين 1390-0:0

                                                          فرودگاه به همه استان تعلق دارد نه میتندرود،پس بیخودی بر سر آن جنجال راه نیندازید.به قول نویسنده همه جای ایران سرای من است نه فقط ساری!

                                                          • شنبه 27 فروردين 1390-0:0

                                                            خانم فلاحی، نگاه واقع بینانه ای به خبرسازی برخی ها که همواره دوست دارند بر امواج رسانه ها سوار شوند و منافع سیاسی طیفشان را دنبال کنند ابراز داشتید. موفق باشید

                                                            • شنبه 27 فروردين 1390-0:0

                                                              آفرين بر قلمت خانم خبرنگار،اما با آن قسمت از حرفهايت كه گفته بودي ساري بايد به خاطر مركز بودنش از ساير شهرهاي استان بيشتر بهره ببرد را قبول ندارم.

                                                              • شنبه 27 فروردين 1390-0:0

                                                                شما یا واقعا نمی دانید انتزاع امکانات مهمی چون فرودگاه از یک شهر ( به ویژه مرکز استان) چه معایب و ضررهایی دارد یا تعمدا خودتان را به آن راه می زنید، حالا که اینطور است اگر می توانید کارخانه خودروسازی را از بابل منفک نموده و با تاسیس یک شهرستان ( مثلا بندپی) به آن اضافه نمائید آیا بابلی ها ساکت می نشینند ( همین چند وقت پیش امام جمعه این شهرستان نسبت به تاسیس شهرستان جدیدی در بابل اعتراض و تهدید نمود) و ... ، پس لطفا چنین اعمالی را که هدفی جز تضعیف مرکز استان ندارد را توجیه غیر منطقی نکنید. ساری مردمان باهوش و زیرکی دارد که خود به خوبی به اعمال و رفتار مسئولین واقفند و در جای خود پاسخ مناسبی به کسانی که به هدف جمع آوری رای دست به چنین اعمالی می زنند( تاسیس شهرستان و تبدیل به مرکز شهرستان کردن یک روستا و ... ) خواهند داد.

                                                                • یاسمنی از تهرانپاسخ به این دیدگاه 2 0
                                                                  شنبه 27 فروردين 1390-0:0

                                                                  چی برای خودت می نویسی اصلا تبعات این مسئله رو می فهمی چرا مرکز استان یک فرودگاه بین المللی نباید داشته باشه احتمالا فردا روزی از نور تا رامسر یک استان تشکیل می دهند و یک فرودگاه بین المللی در شهر بابل به مرکزیت استان مازندران تشکیل می شه اینقدر به فکر تیکه پاره کردن استان نباشید بجای سازندگی و برطرف کردن مشکلات جوونها و ساختن کارخانه های مادر که می شه سرمایه گذاری کرد چه فکرهائی به سر بعضی ها خطور میکنه همه به فکر پیشرفت شهر خودشون هستند مغزشون فرا تر از این حرفها جواب نمی ده دست از این فکرها بردارید


                                                                  ©2013 APG.ir