شايد شما هم آگهي هاي چندين صفحه اي برخي روزنامه ها را ديده باشيد که بخشي از آن به جذب زنان در مشاغل خاصي اختصاص يافته است؛ از دعوت به همکاری برای فروش لوازم آرایشی و البسه گرفته تا استخدام منشی، خانم آشنا به فروش و....

در گذشته تهیه غذا و نگهداری بچه ها و انجام کارهای مربوط به خانه زمان بیشتری از وقت زن ها را می گرفت که برای تهیه غذا مجبور بودند مواد اولیه غذا را هم خود آماده کنند. همچنین کاشت سبزی ها و پرورش طیور، رسیدگی به دام ها مواردی بود که وظیفه زنها محسوب می شد.

در این بین اگر هم زمانی برای زن خانه وجود داشت پا به پای مردها و حتی جلوتر از آنها در زمین های کشاورزی و دامداری و فرش بافی کار می کردند.

 با این اوصاف این زن چیزی به عنوان اوقات فراغت نداشت که به پر کردن آن فکر کند، اما در حال حاضر با پیشرفت تکنولوژی و راه پیدا کردن لوازم برقی و الکتریکی مانند یخچال، ماشین لباسشویی، ظرفشویی و پلوپز، ماکروفر و غیره و همین طور غذاهای آماده، که باعث آسانی زندگی شده است، بالطبع زن اوقات فراغت بیشتری دارد که در نتیجه به فکر حضور در خارج از خانه افتاده و از این شرکت به آن شرکت و از این مطب دکتر به آن مطب دکتر و مغازه های فروش البسه و لوازم لوکس سر می زند و می خواهد به عنوان منشی یا بازاریاب و یا حتی پادو کار کند.

امروزه باب شده دختران جوان بعد از گذراندن مدرسه و دانشگاه به بهانه استقلال مالی به کار بیرون از خانه روی می آورند.

وقتی دختری بیرون از خانه آمد، از محیط بیرون تاثیر می پذیرد؛ صحبت کردن، رفتار، لباس پوشیدنش عوض می شود، پولی را که می خواست کمک خرج خانه شود صرف خرید فلان مد لباس، فلان کیف و کفش ست و فلان لوازم آرایشی می شود.

در نتیجه باید بیشتر کارکند و زمان بیشتری را در بیرون از خانه سپری کند و پول بیشتری به دست بیاورد و آن عقیده که «برای پر کردن اوقات فراغت کار می کنم» به تلاش برای پول درآوردن بیشتر و بیشتر و با هر قیمتی تبدیل می شود.

 مریم -خانم خانه دار دیپلمه که بازاریاب البسه و لوازم آرایشی و دارای سه فرزند است- می گوید: من به پول این کار چندان نیاز ندارم. کار در بیرون از خانه به من شخصیت می دهد چند ساعتی از کار یکنواخت و خسته کننده خانه جدا می شوم. فرزندانم هم یاد می گیرند که مستقل زندگی کنند و به من وابسته نشوند.

 نسترن- دانشجوی کارشناسی شیمی- می گوید من دختر چهارم خانواده ام هستم پدرم کارمند و مادرم خانه دار است هرجا که کار پیدا می کنم خانواده ام مخالفت می کنند و می گویند: دختران مجبورند برای کارکردن در بیرون از خانه با سر و وضعی متفاوت و لحن و زبانی دلربا حاضر شوند تا بتوانند کالای صاحب مغازه را به فروش برسانند.

 فرهنگ مصرف گرایی، مشاغل کاذب را به دنبال دارد

 جامعه شناسان معتقدند که حضور مشاغل نوظهور با حرکت جامعه از سنت به مدرنیته و افزایش ابعاد اقتصادی و اجتماعی جهانی شدن، پررنگ تر شده و خانواده ها به خصوص زنان بیشتر به سمت این کارها جذب می شوند.

همچنین این مسئله یكى از عواقب جوامع مصرفى است، چراكه اساساً مصرف گرایى مى طلبد كه چنین مشاغلى بوجود آید.

 از ابتدای دهه 1380 با رشد جمعیت زنان دانش‌آموخته دانشگاهی بر میزان حضور زنان در مشاغل مهم و كلیدی جامعه نیز افزوده شد،به خصوص وقتی آمارها از متوسط رشد نرخ دانش‌آموختگی زنان تا حدود 12 درصد در برابر رشد 7/5 درصدی مردان خبر می دهد .

 اما متاسفانه وقتی شرایط و امکانات کاری در جامعه مهیا نباشد این قشر تحصیل کرده که در آرزوی وارد شدن به بازار کار است، در کنار قشری که به دلیل فقر به مشاغل کاذب و جدید روی می آورند قرار می گیرد و کار غیر رسمی انجام می دهد.

  عده ای به این مشاغل به دید خوشبینانه ای نگاه می کنند و معتقدند انجام این حرفه ها ،حال چه از سر فقر باشد و چه با هدف پر کردن اوقات فراغت و کسب درآمد و استقلال ،در هر حال از بیکاری بهتر است و باعث کاهش انحراف در جامعه می شود،اما عده ای دیگر بر خلاف باور فوق معتقدند که حضور زن در عرصه هایی که لطافت های زنانه در آن رعایت نمی شود و جایگاه مناسبی برای زن به شمار نمی آید نه تنها صحیح نیست،باعث رواج فساد و فحشا در جامعه نیز می شود و چون هیچ گونه نظارتی بر این مشاغل وجود ندارد امنیت و آرامش از زنان شاغل سلب می شود.

 در پايان گزارش،مطلبي را نقل مي کنيم که شايد براي مخاطبان خانم اين گزارش جالب باشد:انجام كار در منزل خطر ابتلا به سرطان سينه را كاهش مي‌دهد.

 نتايج تحقيقات بر روي شماري از زنان نشان مي‌دهد زناني كه به انجام كارهاي منزل مي‌پردازند، كمتر در خطر ابتلا به‌سرطان سينه قرار دارند.

 تحقيقات انجام شده بر روي بيش از ‪ ۲۰۰‬هزار زن از ‪ ۹‬كشور اروپايي حاكي است كه انجام كارهاي منزل، بيش از ورزش كردن در جلوگيري از ابتلا به سرطان سينه موثر است.

براساس اين تحقيقات، انجام كارهاي منزل، خطر ابتلا به سرطان سينه را در بين زنان يائسه و غير يائسه به ترتيب ‪ ۳۰‬و ‪ ۲۰‬درصد كاهش مي‌دهد.