در حاشيه طرح امنیت اخلاقی
وقتی با بدحجابی برخورد می شود ولی مزاحمین خیابانی در امنیت نسبی و بعضا" در امنیت کامل به کارشان ادامه می دهند، یا با آلودگی های صوتی مقابله می شود اما برخی موتورسواران با خیال راحت و با قیافه های حق به جانب در پیاده روها مانور می دهند و برای مردم ایجاد مزاحمت می کنند و یا وقتی در پارکها، تفرجگاه ها و سواحل، با مظاهر بداخلاقی برخورد می شود ولی در محله ها مردم از بداخلاقی و مزاحمت بعضی از همسایه ها و یا اوباش به ستوه آمده اند،یقینا جامعه اثرات مفید طرح امنیت اخلاقی را احساس نخواهد کرد(يادداشتي از محمد سعیدی،روزنامه نگار-ساري)
اخلاق مفهومی است با مصادیق متعدد و گسترده که شامل مجموعه ای از رفتارها، کنش ها، واکنش ها، هیجان ها، عواطف، روحیات و رویه ها می شود.
اگرچه امروز دسته بندی های متعددی برای این واژه صورت می گیرد و اخلاق را به تناسب زمینه و نوع فعالیت ها، جایگاه ها و حِرَف گوناگون به اشکالی همچون اخلاق ورزشی، اخلاق پزشکی، اخلاق رسانه ای، اخلاق سیاسی، اخلاق خانوادگی و... طبقه بندی می کنند، معقول ترین و متداول ترین دسته بندی اخلاق، دو نوع اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی است که البته این دو دارای رابطه عموم و خصوصی می باشند به این معنی که اخلاق اجتماعی در برگیرنده اخلاق فردی نیز هست.
با همه این تفاصیل اخلاق که به نوعی معّرف هویت و شخصیت افراد می باشد، مقوله ای است که سلامت فرد، خانواده و جامعه منوط به رعایت قواعد آن است و بدیهی است که رعایت اصول اخلاقی را نمی توان به این قبیل دسته بندی های قراردادی موکول کرد بلکه ملاک رعایت اخلاق، ارزش ها و هنجارهایی است که ریشه در دین و ملیت افراد هر جامعه دارد و علاوه بر این، اخلاق با همه گستردگی مصادیق، دارای ذات یگانه ای است و بداخلاقی به هر شکلی و در هر زمینه ای که باشد، اثرات منفی واحدی بر جامعه انسانی می گذارد همان طور که رعایت اصول مربوط به آن، به رشد و تعالی جامعه کمک خواهد کرد.
این مقدمه را از آن جهت عرض کردم که بگویم وقتی صحبت از برقراری امنیت اخلاقی به میان می آید، نمی توان هدفگذاری ها در این زمینه را محدود به چند مصداق خاص نمود و مابقی موارد را به حال خود رها کرد.
در حال حاضر که طرح امنیت اخلاقی در سطح استان های شمالی به عنوان مناطق گردشگری کشور در حال اجراست، اولا اجرای این طرح نباید منحصر به مراکز و کانون های گردشگری باشدو ثانیا باید حجم بیشتری از مسایل اخلاقی را در برگیرد و به عبارت دیگر باید فراگیرتر باشد.
در توضیح این مطلب باید گفت اگرچه اکنون بد پوششی، سگ بازی و مسایلی از این دست جزو مهم ترین مظاهر بداخلاقی در جامعه محسوب می شود و باید با آنها مقابله شود، موارد دیگری از بد اخلاقی های اجتماعی وجود دارد که به لحاظ اثرات مخرب روانی بر جامعه باید جلوی گسترش آنهار ا نیز گرفت مانند مزاحمت های خیابانی، عبور موتورسواران از پیاده روی خیابان های مرکزی شهرها و ایذاء شهروندان به ویژه نوامیس مردم، بوق های گوش خراش موتورسیکلت ها، تجمع افراد معلوم الحال در برخی چهارراه ها، میادین و قهوه خانه ها، مزاحمت معتادان برای مردم و اخاذی از آنها، مزاحمت متکدیان سمج و سوء استفاده گر به ویژه در اطراف عابر بانک ها، مزاحمت با شیوه های نوین تکدی گری با توسل به سناریوهای تکراری نظیر ارایه نسخه پزشکان یا برگه مرخصی سربازی و یا به بهانه مسافرت و نداشتن کرایه راه و امثالهم که همه اینها باعث جریحه دار شدن احساسات و عواطف شهروندان شده و از بارزترین مصادیق بداخلاقی های اجتماعی است.
البته این موارد بیشتر در نقاط مرکزی شهرها مشاهده می شود و بالطبع در سطح محله ها این قبیل بداخلاقی ها در اشکال جزیی تری خود را نشان می دهد،مثل همسایه آزاری از طریق ایجاد مزاحمت و سروصدا و بوق زدن و عربده کشی در اوقات استراحت مردم و ساعت پایانی شب، نگهداری حیوانات خطرآفرین یا پرسروصدا در خانه مثل مار، سگ، خروس، گوسفند و... اشغال حریم کوچه ها با انباشت مصالح ساختمانی، درختکاری و پارک بی رویه خودروها و...
شاید گفته شود که برخی از این موارد، متولیان به خصوصی دارند که باید از طریق آنها جهت مقابله با این مسایل اقدام شود اما به عقیده نگارنده وقتی بحث مهم تامین امنیت اخلاقی و اجتماعی مطرح است، مردم توقع دارند با همه مصادیق بی اخلاقی مقابله شود لذا مجریان طرح بايد با ایجاد هماهنگی های لازم و جلب مشارکت همه دستگاه ها و سازمان های ذی ربط، به حداکثر مصادیق بپردازند تا شائبه سهل انگاری و بی تفاوتی مجریان پیش نیاید و زحمات توان فرسای آنها به هدر نرود.
مثلا وقتی با بدحجابی برخورد می شود ولی مزاحمین خیابانی در امنیت نسبی و بعضا در امنیت کامل به کارشان ادامه می دهند، یا با آلودگی های صوتی مقابله می شود اما برخی موتورسواران با خیال راحت و با قیافه های حق به جانب در پیاده روها مانور می دهند و برای مردم ایجاد مزاحمت می کنند و یا وقتی در پارکها، تفرجگاه ها و سواحل، با مظاهر بداخلاقی برخورد می شود ولی در محله ها مردم از بداخلاقی و مزاحمت بعضی از همسایه ها و یا اوباش به ستوه آمده اند،به یقین جامعه اثرات مفید طرح امنیت اخلاقی را که با به کارگیری امکانات وسیع، نیروهای فراوان و صرف هزینه های قابل توجه اجرا می شود، احساس نخواهند کرد چرا که تحت الشعاع مسایلی قرار می گیرد که یا در طرح لحاظ نشده و یا مورد پیگیری قرار نمی گیرند.
باید پذیرفت که اثرات منفی بداخلاقی سریع تر و بیشتر از اثرات مثبت رعایت اخلاق خود را نشان می دهد.
امید که حداقل به شکایاتی که احیانا در این قبیل موارد از سوی شهروندان مطرح می شود جدی تر و سریع تر رسیدگی شود و با خاطیان برخورد قاطع به عمل آید.
- يکشنبه 12 تير 1390-0:0
چه خوب بود این طرح امنیت اخلاقی اول برای مسوولین اجرا میشد.کاش مسوولین ما درک میکردن که تمام این ناهنجاریهای اخلاقی بخاطر سیاستهای غلط فرهنگی و سختگیریهای مذهبی و عقیدتی توی این سی ساله.چرا درک نمیکنن که با اجبار نه تنها چیزی درست نمیشه بلکه خرابتر هم میشه.من از بی بندوباری حمایت نمیکنم ولی این سیاست یا روسری یا توسری بود که وضع دخترامونو اینجوری کرد.یه نگاه به مالزی بندازین تا الگوی یه کشور موفق از لحاظ فرهنگیرو ببینید.باور کنید با باتوم و مامور چیزی درست نمیشه.کیه که بفهمه؟