تعداد بازدید: 6798

توصیه به دیگران 4

شنبه 25 تير 1390-14:35

دختر دیپلمه بیشتر فرصت ازدواج داره تا لیسانسه

  پیامدهای تغییرجنسیتی در دانشگاه ها : تهدید،فرصت یا ...(گزارشي از اعظم کردان،خبرنگار-ساري)


 48سال قبل که آزمونی به نام کنکور برای نخستین بار در ایران برگزار شد،کمتر کسی فکر می کرد این مقطع از زندگی جوانان امروزه به یکی از حساس ترین و مهم ترین دوران زندگی به شمار آید.

 اگر نیم نگاهی به تاریخچه برگزاری کنکور در ایران بیندازیم می بینیم اولین کنکور با شبیه ترین وضعیت در زمان حال در سال ۱۳۴۲ بر گزار شد.

 پیش از آن هر دانشگاهی برای ورود به سطح آموزش عالی، جداگانه امتحان خود را برگزار می کرد و با معیارها و قواعد خودش دانشجو می گرفت.

 همزمان با افزایش جمعیت ، تعداد داوطلبان ورود به دانشگاه ها هم بیشتر می شد، پس لازم بود به مرور زمان به دانشگاه ها هم اضافه شود تا بتوانند پاسخگوی نیاز جامعه باشند؛ بر همین اساس در سال ۱۳۵۴ سازمان سنجش و آموزش کشور تشکیل شد و کنکور شکل جدی تری به خود گرفت و در سال ۱۳۵۸،اولین کنکور بعد از انقلاب برگزار شد اما بعد از آن انقلاب فرهنگی دانشگاه ها را تا سه سال تعطیل کرد.

سال 1361 شروعی دوباره بود برای رقابت های کنکور. در اين سال تنها براي رشته‌هاي پزشكي، فني و مهندسي، كشاورزي، الهيات و معارف اسلامي آزمون برگزار شد؛ اين روند كنكور تا سال 1371 ادامه پيدا كرد

. به مرور زمان تحصيلات از نوع پيام‌نور، شبانه، مراكز تربيت معلم و غيرانتفاعي به وجود آمد تا پاسخگوی نیاز افراد باشد.

 دهه 70 سرآغاز ورود خانم ها به دانشگاه ها

 اواسط دهه هفتاد جامعه با یک مساله مواجه شد و آن ورود نوجوانانی بود که متولد اواخر دهه پنجاه و اوایل و اواسط دهه شصت بودند و اکنون به سن ورود به دانشگاه رسیده بودند که در این میان علاقه مندی خانم ها برای حضور در دانشگاه ها به ديده آمد.

 در واقع در این زمان موج بزرگی از جوانان که خواهان تحصیل در دانشگاه بودند به مشکل جدی برای نظام آموزش عالی و دولت تبدیل شدند.

 برای رفع این مشکل طرح افزایش ظرفیت آموزش عالی کشور و فرهنگ سازی و تبلیغات جهت کشاندن عده ای از جوانان به بازار کار و منصرف کردن آنان از ورود به دانشگاه در دستور کار قرار گرفت.

 این طرح که با شعار دانشگاه همه چیز نیست آغاز شده بود ،پس از چند سال پیگیری موثر افتاد و باعث شد که تعداد زیادی از جوانان از ورود به دانشگاه منصرف شده و وارد بازار کار شوند، لذا پسران به دلیل اینکه سعی داشتند شغل بهتری بیابند، راه حل این کار را تنها حضور در دانشگاه ها نمی دانستند و بلافاصله پس از دیپلم به سوی پیدا کردن شغل حرکت کردند. همین مسئله موجب شد آمار ورودی دانشگاه ها به نفع دختران تغییر کند.

 امیر،نوجوان 17 ساله ای است که می خواهد زودتر دیپلمش را بگیرد و به سربازی برود. وی علت این کار را ورود سریع تر به بازار کار عنوان می کند و می گوید : ترجیح می دهم الان به سربازی بروم و دو سال بعد زمانی که تنها 19 سال دارم کاری برای خودم دست و پا کنم اگر موقعیتش فراهم بود به دانشگاه هم بروم.

او مي گويد:نمی خواهم دو سال ازعمرم را که ممکن است بهترین فرصت ها در آن داشته باشم از دست بدهم،بنابر این ترجیح می دهم زودتر خدمت سربازی ام را انجام بدهم تا تکلیفم زودتر مشخص شود.

امیر معتقد است: در سن 24 سالگی بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی و انجام خدمت ضرورت، شانس کمتری برای ورود به بازار کار دارد.

 او همان طور که در صحبت های قبلی اش آورده می تواند دوره چهار ساله دانشگاه را به حرفه آموزی و کسب درآمد بگذراند و تا آن موقع پس انداز قابل توجهی هم داشته باشد.

کارشناسان،مساله سربازی پسرها را یکی از مهم ترین علت کاهش حضوراین قشر در دانشگاه می دانند و معتقدند خدمت سربازی بسیاری از جهت گیری های زندگی پسران را متاثر می سازد، زیرا پسران پیش از خدمت سربازی به دلیل مشغله فکری آن ، نمی توانند در مدتی که پشت کنکور هستند همانند دختران با خیلی آسوده به مطالعه بپردازند و پس از بازگشت از خدمت سربازی نیز علاوه بر عقب افتادگی دو ساله ، به دلیل توقعات خاص خانواده و نیز جامعه نمی توانند مانند دختران به درس روی بیاورند که این امر موجب عقب افتادن تحصیلی پسران از دختران می شود.

 البته با تبلیغاتی هم که در خصوص اینکه همه راه ها به دانشگاه ختم نمی شود صورت گرفته است ، پسران دیگر آن شور و شوقی که پیشتر برای ورود به دانشگاه داشتند را از دست داده اند و بیشتر به سراغ مشاغل آزاد می روند.

 البته بهبود وضعیت کسب و کار آزاد نیز در افزایش انگیزه پسران برای ورود به کار آزاد و صرف نظر از رفتن به دانشگاه بی تاثیر نبوده است .

به هر حال، دختران که مانند پسران دغدغه سربازی و کسب درآمد برای چرخاندن زندگی را ندارند از این موقعیت، به بهترین وجه استفاده کرده و موفق شدند با توجه به کاهش حضور پسران نزدیک به هفتاد درصد ظرفیت دانشگاه ها را به خود اختصاص دهند و باگذراندن مدارج عالی تحصیلی ، موقعیت شغلی و مالی خوبی را برای خود فراهم کنند.

حال این سوال مطرح می شود چند درصد از فارغ التحصیلان خانم وارد بازار کار می شوند؟

بیکاری 40 درصدی زنان تحصیلکرده ایرانی

 اگر نیم نگاهی به بررسی های انجام شده در زمینه نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و کسانی که دارای مدرک دیپلم هستند بیندازیم به عمق ماجرا پی می بریم.

 بر اساس آمارهای اعلام شده نرخ بیکاری در افرادی که دارای مدارک تحصیلی زیر دیپلم هستند به یک درصد و افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس 20 درصد یعنی 20 برابر افراد کم سواد می رسد.

 همچنین متوسط رشد بیکاران کشور 14 درصد است؛ این در حالی است که متوسط رشد بیکاران فارغ التحصیل دانشگاه ها 70 درصد معادل 5 برابر متوسط رشد بیکاری در کشور گزارش شده است.

این واقعیت تلخ نشان می دهد وضعیت اشتغال در افراد تحصیلکرده تا چه اندازه وخیم است و دراین میان سهم خانم های تحصیلکرده را نیز نباید فراموش کرد.

 آمارها از بیکاری 40 درصدي زنان تحصیل کرده حکایت می کند . هرچند در برنامه چهارم توسعه راهکارهایی برای افزایش وضعیت زنان پیش بینی شده بود ولی عملا این امر محقق نشد و زنان تحصیلکرده بیکار همچنان رقم قابل توجهی از نرخ بیکاری را به خود اختصاص دادند.

با این اوصاف همچنان رغبت دختران به تحصیلات عالیه نسبت به پسران در حال افزایش است و نوعی نگرانی و تشویش در پسران ایجاد شده است ،در حالی که پسران زیادی با مدرک دیپلم وارد بازار کار شدند و طبیعی است که هر چند ممکن است از نظر مالی وضعیت چندان نا مطلوبی نداشته باشند، از نظر موقعیت علمی و اداری و اجتماعی از سطوح پایین تری نسبت به دختران برخوردار هستند و این امر در زندگی شخصی آنان تاثیر سوء برجای گذاشته است .

طلاق و افزایش سن ازدواج در زنان تحصیلکرده

 ایمان جوان 29 ساله و دارای مدرک کاردانی در رشته مکانیک است. با وجود اینکه اکنون در یکی از تعمیرگاه های بزرگ شهر مشغول به کار است ، مخالفت شدیدی نسبت به حضور و علاقه بیش از اندازه خانم ها برای ورود به دانشگاه دارد.

او می گوید :چندین بار برای خواستگاری به منزل دختر مورد علاقه ام رفتم ولی خانواده دختر و خود دختر جواب خواستگاری را به بعد از اعلام نتایج کنکور موکول کردند.

 با وجود اینکه مدت یک سالی می شود منتظراین زمان هستم ولی هرچه به مرداد ماه نزدیک تر می شوم نگرانی ام افزایش می یابد و با خود فکر می کنم بعد از قبولی خانم مورد علاقه ام در دانشگاه حتما به من جواب رد می دهند واین برای من که یک سال منتظر ماندم بسیار دشوار است .

 ایمان ادامه می دهد:حتما بحث دختران تحصیل کرده و پسران کم سواد را بسیار شنیدید. دختران تحصیل کرده تمایل کمتری به ازدواج با اقایانی دارای تحصیلات کمتر و شغل پایین تر دارند .

 افسانه یکی از دانش آموزانی است که امسال برای اولین بار در کنکور شرکت کرده و برای اینکه وارد دانشگاه شود هزینه و وقت بسیاری صرف کرده است .

 او با اشتیاق فراوانی در خصوص تحصیلات عالیه صحبت می کند و می خواهد متناسب با رشته تحصیلی خود مشغول به کار شود.

مادر افسانه که یکی از مشوقان وی در ورود به دانشگاه است می گوید : برای ما مهم نیست که افسانه بعد از فارغ التحصیلی شغل مناسبی بیابد یا نه ولی در زندگی مشترک او تاثیر گذار خواهد بود و فرزندانش نیز به داشتن مادری با سواد افتخار می کنند .

 باید اعتراف کنیم این طرز تفکر در بسیاری از خانواده ها وجود دارد.در چنین وضعیتی به طور گسترده در جامعه شاهد دخترانی هستیم که در سن ازدواج قرار دارند ، اما همسران مناسب خود را نمی یابند به همین دلیل سن ازدواج در جامعه بالا می رود و این احتمال که بخشی از این خانم های تحصیل کرده شانس ازدواج را از دست دهند نیز وجود دارد.

 از سویی دیگر اگر بپذیریم عده ای از این دختران نیز با اصرار خانواده های شان تن به ازدواج با افرادی کم سوادتر از خود دهند، پیامدهای سوء دیگری برای آنان در پی خواهد داشت که یکی از آنها، طلاق است که ناشی از نبود تناسب زوجین است.

 مسوولان هوشیار باشند

 مساله افزایش جمعیت خانم های تحصیلکرده و فعال و پسران کمتر تحصیلکرده بعضا بیکار و نبود سنخیت آنها در ازدواج ، یکی از مسایل جدی امروز جامعه ما محسوب می شود که متاسفانه دست اندرکاران امر اهتمام جدی به این امر ندارند.

باید توجه داشت روند فعلی که در جامعه جریان دارد علاوه بر اختلال بیشتر در ازدواج و نهاد خانواده موجب افزایش انواع خشونت علیه زنان در سطح جامعه خواهد شد.

رامین جوان 26 ساله فارغ التحصیل رشته صنایع غذایی است که اکنون در یکی از کارخانه های بسته بندی مواد غذایی که متعلق به یکی از بستگانش است مشغول به فعالیت می باشد .

او در خصوص افزایش خانم ها در مقاطع تحصیلی و اشتغال آنان می گوید : به دور از تعصبات جنسی واقعا افزایش زنان تحصیل کرده و در مقابل کاهش مردان تحصیل کرده یک تهدید اساسی است که یکی از مهم ترین عوارض آن زنانه شدن ادارات و محیط های کاری و نیز تحقیر مرد در جامعه و تحقیر پدر در خانواده است که این امر پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت.

 افزایش زنان تحصیلکرده :فرصت ،تهدید یا ...

در سال 88 ،61 درصد خانم ها و 39 درصد آقایان ؛در سال 89 ،60 درصد خانم ها و 40 درصد آقایان و درچهل و یکمین آزمون کنکور که امسال برگزار شد 5/60درصد خانم ها و 5/39 درصد آقایان در کنکور ثبت نام کردند.

افزايش حضور زنان در مقاطع تحصيلي دانشگاهي مسئله اي است كه اين روزها دولتمردان و به خصوص مسئولان آموزش عالي در ايران با آن روبه رو هستند و نظریات متفاوتی نسبت آن ارایه شده است؛ گروهي افزايش تعداد زنان در مقاطع دانشگاهي را بحران زا و عده‌اي آن را فرصت ساز تلقي مي‌كنند. گروه سومي نيز معتقدند اين هياهويي است بر سر هيچ.

بحران افزایش بیکاری مردان و انحطاط زنان

 افرادی که اعتقاد دارند افزایش حضور خانم ها در دانشگاه ها نوعی بحران‌است دو دليل را عنوان می کنند: اينان دلیل اول را رقابت بر سر دستيابي به شغل مناسب در بازار كار می دانند.

 آنان معتقدند :احتمال دستيابي به شغل مناسب در شرايط امروز كشور با آماربالای بيكاري ،براي افرادي كه تحصيلات دانشگاهي دارند بيشتر است.

نياز بازار كار به نيروي متخصص و تعداد كمتر مردان تحصيل كرده نسبت به زنان، بالطبع باعث افزايش بيكاري بيش از پيش در بين مردان مي‌شود و در جامعه‌اي كه وظيفه اصلی تامين مايحتاج خانواده بر اساس سنت برعهده مرد است، اين افزايش بيكاري مي‌تواند زمينه‌ساز بحران‌هاي اجتماعي جدي تلقي شود.

 دومين دليل اين گروه به مسئله ازدواج و نقش زن در خانواده بر مي‌گردد. آنها معتقدند در آينده بسيار نزديك نبود تناسب تعداد دختران تحصيل كرده به تعداد پسران با تحصيلات عالي از سويي و افزايش سن ازدواج دختران و كاهش شانس همسريابي براي آنها از سوي ديگر، باعث افزايش تعداد دختران مجرد شده است.

 همچنين تحصيلات زنان و به دنبال آن اشتغال در خارج از خانه به تهدیدی برای خانواده‌ها تبدیل شده است. تهدید نهاد خانواده هم به اين دليل است كه زنان تحصيل كرده، كمتر بچه‌دار مي‌شوند، توقع بالاتري از شوهران خود دارند و بدین ترتیب موقعيت جديد زنان ،هنجارهاي مربوط به فرهنگ سنتي جامعه را متزلزل مي كند به طوري كه موقعيت مرد به عنوان سرپرست طبيعي خانواده به طور جدي به خطر مي‌افتد.

 حاميان اين ديدگاه پا را فراتر نهاده ومعتقدند افزايش زنان مجرد و اشتغال کاذب آنها در بيرون از خانه با پوشش نامناسب برای جذب مشتریان بیشتر و درآمد بالاتر موجب افزايش فساد در سطح جامعه خواهد شد.

 مریم 30 ساله که مدرک مهندسی کامپیوتر دارد بعد از دو سال از فارغ التحصیلی اش در یکی از بانک ها مشغول به فعالیت شده است.

او اشتغال راحق زنان تحصیلکرده می داند و معتقد است همان طور که همه کار مناسب راحق آقایان می دانند این امر برای خانم هایی که شبانه روز تلاش کردند نیز وجود دارد و هرکس به اندازه زحمتی که می کشد باید بهره ببرد و در این میان فرقی بین زن و مرد نیست.

 زنان شاغل و افزایش بهره وری

 اما گروه دوم ،کسانی که تحصیل و اشتغال زنان را فرصت می شمارند معتقدند: تحصيلات دانشگاهي زنان و حضور آنها در عرصه‌هاي مختلف اجتماع علاوه بر رشد فرهنگ عمومي جامعه، نشان دهنده توسعه‌ اجتماعي كشور نيز هست.

 زنان تحصيل كرده هم به طور مستقيم در افزايش بهره وري اقتصادي دخيل اند و هم در نقش مادر، با تربيت بهتر نسل آينده، به طور غير مستقيم موجب پايداري و رشد اجتماعی كشور خواهند شد.

ارتباط تحصیل و منزلت زنان

 اما گروه سوم که این اعتقادات را هیاهویی بر سر هیچ می پندارند می گویند، كشوري كه حدود جمعيت زنان بي سوادش يك و نيم برابر مردان بي سواد است، توجه ويژه به افزايش تعداد زنان تحصيل كرده، هياهو كردن بر سر هيچ است.

 آنها معتقدند كه با توجه به واقعيت‌هاي اجتماعي جامعه‌ امروز ايران و اولويت ازدواج و تشكيل خانواده و فرزند براي زنان، تحصيل براي زنان بيشتر وجهي منزلتي دارد.

 از سوي ديگر بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه چه تعداد از زنان فارغ التحصيل شده از دانشگاه‌ها جذب بازار كار مي‌شوند؟!

 این دسته از افراد با بیان آمار می گویند : آمارها نشان مي دهد ميزان اشتغال زنان از ۱۲ درصد تجاوز نمي‌كند و این نکته به خوبی بيان می کند بازار كار ايران مردانه است.

افزايش سن ازدواج در كشور و مسايلي مانند آن نيز چيزهايي نيستند كه بتوان تحصيل زنان در دانشگاه‌ها را مسبب آن قلمداد كرد و بايد ريشه‌هاي آنها را در جاهاي ديگر جستجو كرد.

خطر تجرد قطعی در بین دختران

کارشناسان متعددی آسیب های این حضور بدون برنامه ریزی شده را شناسایی کردند. اردشیر انتظاری- کارشناس حوزه آسیب ‌شناسی- خواستار اجرای طرح آمایش جنسیتی دانشجویان شده و می گوید: برای جلوگیری از آسیب های غلبه جمعیت دانشجویی کشور توسط دختران باید فرصت‌های برابر برای دختران و پسران در مقطع کارشناسی ایجاد شود.

وی می افزاید: در صورتی که غلبه دانشجویان مقطع کارشناسی با خانم‌ها باشد با وجود اینکه خانم‌ها مسئول تأمین معاش نیستند، نسبت جنسیتی اشتغال به نفع خانم‌ها تغییر می‌کند و منجر به تشدید آسیب بیکاری برای آقایان می‌شود.

 این آسیب‌شناس با بیان اینکه "دختر دیپلمه بیشتر فرصت ازدواج دارد تا دختر لیسانسه" می گوید: وقتی شاهد زیاد شدن تعداد دختران تحصیلکرده باشیم زمانی به جایی می‌رسیم که اساساً دیگر ازدواج برای شان اتفاق نمی‌افتد و این دختران به مرحله "تجرد قطعی" می رسند به طوری که هم اکنون نیز این مشکل در جامعه وجود دارد زیرا دختران زیادی داریم که تحصیلکرده و شاغل هم هستند ولی مجردند.

حجت الاسلام رضا آشتیانی عراقی نیز در این زمینه معتقد است: اگر از ابتدا به دانشگاه ها برنامه مناسبی برای رشته های متناسب با زنان و مردان داده شده بود بخشی از مشکلات فعلی کاهش می یافت.

 رییس سابق دانشگاه پیام نور قم می گوید: زنان بیشتر در رشته هایی حضور یافته اند که با ساختار وجودی زن تناسب ندارد.

 وی خاطرنشان می سازد : هیچ کس نمی خواهد مانع تحصیل زنان شود اما با ایجاد شرایطی مثل بومی گزینی و تناسب بندی میان رشته ها مشکلات کمتری به وجود خواهد آمد.

 در این میان فریده خلج آبادی فراهانی- عضو هیئت علمی مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه- گرایش زنان به تحصیلات عالی و دانشگاهی در سال های اخیر را باعث افزایش تک فرزندی در خانواده ها می داند.

 وی در این باره توضیح می دهد : به علت تمایل و گرایش زنان به تحصیلات عالی و دانشگاهی در سال های اخیر در ایران و تمایل بیشتر آنها به کسب استقلال مالی و اشتغال، پیش بینی می شود تعداد خانواده های تک فرزند حتی در دهه های بعد افزایش یابد.

 طیبه صفایی -نماینده مجلس و عضو هیئت علمی دانشگاه -با ابراز نگرانی از برهم خوردن توازن جامعه با تاکید می گوید: این نگرانی وجود دارد که توازن جامعه به هم بخورد، بنابراین باید به دنبال عدالت جنسیتی باشیم و نه برابری جنسیتی.

 وی خاطرنشان می کند: متاسفانه آمار سن ازدواج افزایش پیدا کرده است و دختران در سنین بالا کمتر موقعیت ازدواج پیدا می کنند و همین مسئله باعث شده که میان تحصیلات بالای دختران و افزایش سن ازدواج رابطه مستقیم به وجود بیاید.

 از سوی دیگر دختران دوست دارند طرف های ازدواج با آنها تحصیلات بالا داشته باشند و از سوی دیگر نمی خواهند با پسرانی دارای مدرک دیپلم هم ازدواج کنند و این مسئله آنها را با مشکلات خاصی مواجه می سازد.

 نورالله حیدری- عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی- نیز معتقد است : اگر تحصیل به عنوان یک نقطه کمال برای دختران در نظر گرفته شود، ایرادی ندارد اما زمانی که همزمان با ادامه تحصیل زنان میل به اشتغال در آنان ایجاد می شود، به جایگاه خانواده آسیب می زند.

 وی حضور دختران را در دانشگاه ها از جهتی نوعی تهدید نیز به شمار می آورد و تاکید می کند: در شرایطی می توان از تحصیل دختران به عنوان یک تهدید یاد کرد که موقعیت تحصیل برای مردان فراهم نشود و بخشی از این امر ناشی از سیاست وزارت علوم است که باید در راستای نیازسنجی جنسیتی و بازار کار ،برخی رشته های مورد نیاز را تصویب کند.

 حیدری می افزاید: از سوی دیگر، جامعه باید شرایطی متناسب با جنسیت دختران فراهم کند که تنها راه رسیدن به مطلوب را در دانشگاه نبینند.

 مرادعلی منصوری -کارشناس حوزه برنامه ریزی آموزشی- نیز معتقد است : در صورتی که بتوانیم کار جدی برای اشتغال انجام دهیم و شغل افراد با رشته تحصیلی آنها تناسب داشته باشد، می توانیم مشکلات ناشی از به هم خوردن تعادل ترکیب جنسیتی دانشگاه ها را کاهش دهیم.

 علی بروغنی کارشناس ارشد پژوهش اجتماعی هم می گوید: متاسفانه هرچه تحصیلات دانشگاهی بالاتر رود بیکاری در آنها آسیب بیشتری به همراه دارد چرا که تحصیلکرده ها معتقد هستند تحصیل کرده اند و باید شغلی مرتبط با تحصیل داشته باشند و بیکاری ناراحتی بیشتری برای آنها در پی دارد.

وی یکی از دلایل تغییر ترکیب جنسیتی در دانشگاه ها را بر هم خوردن توازن در زمان فارغ التحصیل شدن از مدرسه می داند و می گوید: بسیاری از دانش آموزان پسر به دلیل اینکه اشتغال برای آنها اهمیت بیشتری دارد پس از مدرسه به دنبال کار می روند و همین باعث می شود درصدی افت دانش آموز پسر داشته باشیم.

در واقع این دانش آموزان از گردونه کنکور و ورود به دانشگاه خارج می شوند و به فکر زندگی و یافتن شغل می افتند.

برغنی با تاکید بر اینکه علم آموزی یک ارزش است، می افزاید: کسی با کار کردن زنان مخالف نیست اما باید توجه داشت که شغل متناسب با رشته تحصیلی برای همه زنان امکان پذیر نیست.

 در این میان برخی نیز معتقدند تمایل جدی برای ورود به دانشگاه‌ها توسط خانم‌ها، معلول تبعیض‌هایی است که در حق زنان در طول زمان شده‌ است و زنان با رفتن به دانشگاه به دنبال تشخص و جبران آن تبعیض‌ها هستند.

حق کار کردن زن که اسلام نیز آن را پذیرفته، پذیرش انسان بودن زن و جزء احترام و تقدیری است که این دین برای وی قایل است.

 این حق، عمل کردن به مفاد آیه 17 سوره توبه است که می فرماید:مردان و زنان مؤمن، سرپرست یکدیگرند و همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می کنند.

 آنچه مورد توجه و سفارش اسلام است این است که اسلام با فساد مخالف است و نه با کار و دانش آموختگی جنس زنان؛از اين رو همواره زنان و دختران جامعه اسلامي بايد به اين نکته مهم توجه داشته باشند که بعضي از قيود و محدوديت هايي که در احکام و روايات در مورد زنان وارد شده است به منظور پاسداشت حريم عفاف و سلامت جامعه و از همه مهمتر حفظ کرامت و شخصيت واقعي زن متناسب با رسالت همسري و مادري است و تجربه جهان غرب در آزادي هاي نامحدود براي ارتباط زنان و مردان در جامعه تجربه تلخي است که زمينه فروپاشی خانواده و به دنبال آن سقوط جامعه را فراهم آورده است.

 بعضی از نابسامانی ها و مشکلات بر اثر سیاست ها و برنامه های نادرست به وجود آمده، که تنها راه حل این معضلات، اصلاح همان سیاست های غلط است که سال ها در حال اجرا بوده و با گذشت زمان بوی کهنگی و قدمت به خود گرفته است.

 هرچند در خصوص کنکور نیز تدابیری اندیشیده شده است اما باید به وقایع به نتایج آن نیز اندیشید تا در آینده جوابگوی سیل عظیم خانم های تحصیلکرده ،خانواده های ازهم پاشیده ، مردان تحقیر شده و کودکانی که در این بین بیگناه شاهد نزاع باید و نبایدها هستند ،باشيم. 

ايميل نويسنده: (karez_60@yahoo.com)


  • شنبه 1 مرداد 1390-0:0

    مگه همه چي تو ازدواج خلاصه مي شه؟!برخي از مردان لياقت عشق رو ندارند و خيلي ها توزندگي مشترك به همسرانشون خيانت مي كنند؟دخترهايي كه اينها رو مي فهمند تا مرد مورد اعتمادشون رو پيدا نكنند قيد ازدواج رو مي زنند،به نظر من تحمل تنهايي از تحمل يه خائن دروغگو بسيار راحت تره.

    • پنجشنبه 30 تير 1390-0:0

      دختران امروز چها که نمی کشند.درس نخوانند چه کنند؟اگر بخوانند که از سن ازدواج شان میگذرد؟!غم بزرگیست

      • سه شنبه 28 تير 1390-0:0

        جالب و تلخ بود


        ©2013 APG.ir