وقتی مسئولان فرهنگی ندانند،از دیگران چه انتظار؟
... ذبیح الله بناگر به تنهایی در آمل پرچمدار طبع و نشر شده و آمل را که زمانی مطبوعات و نشریات آن زبانزد کشور و استان بوده زنده نمود ولی گله ش راه به جایی ندارد و حتی مسئولان محلی و همشهری همراهی اش نمی کنند.(يادداشتي از علی اوسط ذاکری،فرهنگي و خبرنگار-آمل)
چندی قبل تابلوی بزرگی توجه مرا به خود جلب کرد:گرامی داشت اصحاب قلم و مطبوعات در آمل.
خیلی خوشحال شدم که بعد از سال ها صاحبان قلم-که مدعیان بی ادعای روشنگری هستند- توانستند مورد توجه مسئولان قرار بگیرند ، چرا که نیش قلم اهالی طبع و نشر، آنان را می گزد و نوشش ، صفای دل مردم و پابرهنگان و صاحبان واقعی این کشور و انقلاب خواهد بود.
به زمان و مکان برنامه دقت نکرده بودم. تماس بعضی از مخاطبان مقالات و مطالب این جانب که سئوال می کردند چرا از شما دعوت به عمل نیامده،باعث پيگيري ام شد.
گزارش برگزاری این مراسم را در یکی از سایت های محلی شهري با اغلاط املایی و دستوری خواندم و در یکی دیگر از سایت های استانی(مازندنومه) مقاله ای از استاد آجودانی-که امروز یکی از اعجوبه های آگاه به تاریخ و یکی از ستون های قله آبرومندی آمل در صدا و سیما و مطبوعات کشور هستند- درباره نحوه گزینش در دعوت افراد،مطلب مبسوطی را خواندم و متوجه شدم که تعدادی از دیگر صاحبان قلم و استادان طبع و نشر متاسفانه به چشم آقایان نیامدند و دعوت نشدند.
در مراسم افطاری انجمن معلولان توانا که جناب اکبرزاده -فرماندار آمل- حضور یافتند، اولین ملاقات حضوری این جانب با ایشان بعد از انتصاب بود. سعی بر اين دارم و داشتم دوستان و عزیزانی که در جایگاه و پستی منصوب می شوند علی رغم روابط قبلی و دوستانه و صمیمی جهت عرض ارادت و یا دست بوسی مزاحم شان نشوم ولی جواب دعوت نشدنم را بايد از زبان مسئولان امر مي شنيدم.
پس از طرح سئوالم،فرماندار با تعجب از اینکه این جانب را دعوت نکردند،احتمال فراموشی دست اندرکاران را بیان داشتند.در مقابل اخلاص و یکرنگی این فرزند سپاه و جنگ حرفی برای گفتن نداشتم ولی این سوال را از مجموعه کسانی که متولی دعوت بودند،دارم .مگر تعداد صاحبان قلم آمل چند نفر بودند که شما فراموش کردید؟
فرض این قضایا این خود گناه کمی نیست که مثلا" تعداد نويسندگان نشریه هفتگی پیام آمل کمتر از تعداد انگشتان دست است و شما خبر ندارید ؟ وقت بگذارید و ورقی بزنید.
علی اوسط ذاکری حدود یک دهه است که بیش از 85 مقاله در موضوعات مختلف در جراید محلی ، استانی ، کشوری نوشته و کرارا توسط بعضی از دست اندرکاران بالاخص فرماندار قبلی مورد تشویق و اشاره قرار گرفته است.
گله ای نیست،چرا که به خیر تشویق و نشر تکذیب پا به این معرکه نگذاشتیم.شیرین ترین لحظه برای مان زمانی است که مورد لطف بزرگواری مردم کوچه و بازار در صنوف مختلف قرار گیریم.
برکت نان معلمی کفایت مان می کند و روزی که رسما قلم به جراید و نشریات و مطبوعات بردیم به آستان هیچ رئیس و مسئولی وارد نشدیم چرا که آزاد قلم زنیم و آنچه را که به برکت قلم نوشتیم به وظیفه ای بود که سر به خاک گذاشتگان بی ادعا که با جوهر خون شان بهترین نگارنده انقلاب امام و رهبر بودند به عهده مان گذاشته اند .
امروز همچنان که صنعتگر و تولید کننده و... مورد توجه قرار مي گيرد،بايد گوشه چشمی به متولیان و صاحبان نشریات بشود.
ذبیح الله بناگر به تنهایی در آمل پرچمدار طبع و نشر شده و آمل را که زمانی مطبوعات و نشریات آن زبانزد کشور و استان بوده زنده نمود ولی گله ش راه به جایی ندارد و حتی مسئولان محلی و همشهری همراهی اش نمی کنند.
متولیان و مسئولین فرهنگی شهر ، آیا شده باری از او سوال کنید چرا مثلا این هفته پیام آمل چاپ نشده است؟جواب بناگر را من می دهم که بضاعت مالی قلیل است و شرمنده مردم قلم دوست آمل ، وقتی مسئولان فرهنگی ندانند و فراموش می کنند از دیگران چه انتظار ؟
- دوشنبه 31 مرداد 1390-0:0
با سلام در توضیح و تصحیح فرمایشات ... آقایانی که ادعا میکنن مراسم، مراسم تجلیل خبرنگار بود نه نویسندگان و مقاله نویسان مطبوعات ،باید گفت پس چرا در متن دعوت نامه همایش آمده است "در گران شبی از شبهای ماه رحمت و عطوفت الهی و به مقام سنتی حسنه و نیکوکردار مردمان کهن دیار همیشه سبز آمل، به پاسداشت روز خبرنگار و جمعی از نویسندگان، روزنامه نگاران، عکاسان و خبرنگاران این دیار خواهیم پرداخت" خجالت کشیدید... این تجربه خوبی برای شما بود تا حدود خود بشناسید و ادب را به مطامع دنیوی ... نفروشید. همین.
- دوشنبه 31 مرداد 1390-0:0
مراسم براي تجليل از خبرنگاران بود نه مراسم تجليل از مقاله نويس ها و آقاي ذاكري خودش را قاطي اين ماجرا نكند. در ضمن آقاي بناگر در آمل به هر كي رسيد كارت خبرنگاري داد گمونم بيش از 70 تا خبرنگار اين هفته نامه داره كه در هشت صفحه تنظيم شده و جالب اينجاست كه 80 درصد مطالب پيام آمل كپي پيست از سايتها است و خودش اصلا توليدي نداره. در ضمن اين خبرنگار پس واسه چي كارت عضويت دارند همچنين اين كار آقاي بناگر مديرمسئول پيام آمل باعث شد كه افرادي مثل حسين سمن آبادي و ذاكري ادعاي خبر داشته باشند مگر فراموش كرديم كه شب همايش حسين سمن آبادي خود را همه كار پيام امل ميدانست و ميخواست براي برنامهاي كه همه روالش بر روي برنامه بود و از قبل تنظيم شده بود حتي نماينده خبرنگاران مهندس نصيري فردي فرهيخته و با دانش در عرصه خبري كه مقالات و اخبار نابي دارند انتخاب شده بود تا مشكلات خبرنگاران را ايراد كند سمن آبادي به زور خواست براي سخنراني به روي سن برود و براي منصرف كردندش همه عوامل خبر چه دردسرهايي كه نكشيدند و از رفتن اش بروي سن براي صحبت با هزار زحمت ممانعت كردند. به اين مديرمسئول محترم ميگويم هر كس كه برايت يك مقاله داد كه بنبايد درجا كارت خبرنگاري بگيرد تا اسباب زحمت خود و ديگران شود.
- دوشنبه 31 مرداد 1390-0:0
سلام در ابتدا خواستم بگويم آقاي ذاكري شما يك مقاله نويس بيش نيستيد و آن مراسم تجليل از خبرنگاران بود. در ضمن شما يه چند وقتيه كه مقله هاتو با آن سبك نگارش در پيام آمل چاپ ميكنند مگر روزنامه اطلاعات، كيهان و يا جام جم به مقالاتت نگاه ميكنند راستي من كه هفت سال تو عرصه خبر در آمل هستم و در هر برنامه حاضرم يك بار هم شما را نديدم. بايد اين همه پاچه خواري بناگر را بكنيد چون تنها هفته نامه شهري براي چاپ نظرت را از دست ميدهي و ديگر افكار نابتان جايي به ملسه ظهور در نميآيد.
- دوشنبه 31 مرداد 1390-0:0
با نویسنده مجترم این نوشته کاملا موافقم.جانا سخن از دل ما میگویی. انصافا انجمن به اصطلاح خبرنگاران آمل بچه بازی شذه و وقت آن است که یک تصفیه اساسی ونوسازی در مدیریت آن بشود. طاهرا همه حتی خواجه حافظ شیراز هم - به جز ...می دانند که هم مراسم خبرنگار در آمل پر از ضعف بود و هم اینکه جناب قربانی به درد مدیریت انجمن نمیخورد
- دوشنبه 31 مرداد 1390-0:0
جناب اقای قربانی باسلام هرچه تامل کردم که کجای مقاله اقای ذاکری سخنی تند برعلیه شما بوده که اینچنین شمارا اعصبانی واشفته کرده است ؟ نیافتم که اینچنین کلمات اهانت امیز بکار بردید ایا درشان ووظیفه خطیر پیامبرگونه خبرنگاری میباشد ؟ اقای قربانی ماخانواده مطبوعات نتوانیم اینچنین خودمان را تحمل کنیم مجموعه ای که خودشان باید جامعه راازمسیر بداخلاقی هاوزشتیها بسوی ارامش وکرامتهای اخلاقی سوق دهد چگونه ظرف تحملشان ظرفیت اینچنین مختصرمطلب یاانتقادی رانداشته باشد؟ اقای مدیر ایا فرصت داشتیدمقالات ونوشته های اقای ذاکری مطالعه فرمایید؟ اولا روشنفکری دینی وولایی افتخاری است که انشاالله خداوند توفیقمان فرماید ولا غیر. ونوعا مقالات ایشان معضلات ومشکلات جامعه ومردم بوده است وچالشهای اجتماع ومردم رابرجسته نمودن وبه مسولین گوشزد نمودن وظیفه ای است که امام شهیدان و مقام معظم رهبری یادمان دادند.ضمنا یک مورد از مقالات ایشان راکه به زعم شماازجای دیگر رونویسی شده را در همین سایت مستندا اعلام نموده تاماهم بدانیم. جناب اقای مدیرانچه را که دراین مقاله توسط اقای ذاکری عرضه شد وجوابیکه شما دادید قضاوت رابه عهده مردم بگذاریم. حداقل ازشما که خودرا مدیر صنف خبرنگاران می دانید بیشترتوقع میرود
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
با سلام و تشکر از سایت محترم مازندنومه. از نویسنده این مقاله آقای ذاکری تشکر میکنیم برای نگاه درست و منصفانه شان. فکر میکنم زمان خانه تکانی در انجمن خبرنگاران آمل فرا رسیده است تا جلوی کار ندانی ها و سواستفاده ها و توهم زدگی های آقای نعمت قربانی که معلوم نیست خبرنگار کجاست و سر از مدیر عاملی جعلی انجمن درآورده است گرفته شود. آقای .... چقدر بد است که امثال... فکر میکنند پروفسور خبرنگاری هساتند...جناب آقای ذاکری بنده به عنوان یک خبرنگار، از جانب آقای قربانی و به خاطر ... که دور از شان یک مدعی قلم است معذرت میخواهم...
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
آقای نعمت قربانی شما ممکن است بفرمایید خبرنگار کدام نشریه هستید؟ ... خجالت آور است که شما حتی متن دعوت نامه همایش بزرگداشت روز خبرنگار را که صادر کرده اید نخوانده و یا چنانچه خوانده اید معنایش را نفهمیده اید چرا؟ چون در متن دعوت نامه آمده است " تجلیل از اهل قلم، نویسندگان، روزنامه نگاران و خبرنگاران" حال چگونه است که ادعا میکنید فقط همایش خبرنگار بوده و نه نویسنده ؟ و چگونه است که این الفبای روزنامه نگاری را نمی دانید که چه خبرنگار و چه گزارشگر و جه عکاس و مقاله نویس و... که در مطبوعات کار می کنند به همه آنها روزنامه نگار و اصحاب مطبوعات گفته می شود. وانگهی به مردم بفرمایید که اگر شما در آن انجمن اینقدر کارآمد و فعال هستید چرا این انجمن در آستانه انحلال قرار گرفته است؟ ... شما در انجمن با این همه توهماتی که داری جه خدمتی کردی؟ آیا بیانیه ای در دفاع از حقوق مطبوعات صادر کردی؟ آیا در روز خبرنگار یادی از خبرنگاران در زندان و رسانه های تعطیل شده کردید؟ آیا از حقوق صنفی خبرنگاران آمل در مراجع قانونی دفاع کردید؟ شما به جز ... چه عملکردی داری؟... و اما جای تشکر دارد از مقاله فاضلانه و روشنگرانه جناب آقای علی اوسط ذاکری که به صدق و آگاهیقلم زدن و نشان دادن در هیاهوی هوچیگران بی مایه هنوز میتوان به روزنامه نگاران با شرافت و آگاه امید داشت. از جناب ذاکری، به عنوان یک فرهنگی و معلم بازنشسته و روزنامه خوان تشکر و تقدیر میکنم. خواب بعضی ها را آشفته کردید. دست مریزاد و خدا قوت
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
گرچه به سیاق حکمت و خرد این گفته راست است که جواب ابلهان خاموشی است، اما از آنجایی که هر قاعده ای استثنا نیز دارد، به طریق اولی نسزد که ابلهان در جهل مرکب خویش باقی بمانند جناب آقایان ... و ... جای تعجب و حیرت است که شما درکتان از مقاله نویسان اینقدر کوتاه است ، شاید معلولیت فکری شما در درک این مهم حاصل عدم بلوغ فکری و سلامت روحی باشد، چه از منظر رسانه ای آنچه از مرض نامه و غرض نامه ای که در ستایش خود نگاشته اید حاصل توهم است. اولا شما چگونه خود را خبرنگار میدانید در حالی که در واقع خبرگیر از این و خبر بر به آن هستید؟ شما که اصلا فرق تیتر و سوتیر را نمی دانید، شما که تعریف روزنامه نگاری و جایگاه خبرنگار ، گزارش نویس، نویسنده ، دبیر خبر، دبیرسرویس، شورای تحریریه، سردبیر و صاحب امتیاز و مدیر مسوول را نمی دانید، شما که آنقدر ضعیف هستید که بنا به گریه نامه آقای ... در همین سایت مازندنونه و آمل نیوز به التماس از شهردار آمل برای نشست خبری پرداختید اما شمارا به دفتر خود حواله داده و آخر نیز اجازه حضور ندادن، چگونه ادعای خبرنگار بودن میکنید؟ خبرنگار اگر واقعا خبرنگار باشد اینقدر زبون و خوارش نمی دارن، این جمله شاید بدین سبب است که دیگران به فراست دریافتند که شما - در اینجا منهای جناب علیرضا کمالی- و برخی از همگنان شما در واقع خبر بگیر و خبر رسان و با کمی تسامح پستچی خبری هستید. خلاقیت ندارید. دانش روزنامه نگاری ندارید. آموزشهای لازم و کافی رسانه ای ندیدید. چگونه میخواهید شما که از ماهیت و جوهره خبر بی خبرید را به عنوان خبرنگار باور کنند؟ شما را در حد و اندازه ای نمیبینند که لابد التماستان را به پشیزی نیز نمینگرند. بدتر از آن اینکه جناب آقای ...، شما به جای لاف و ... بهتر است فکری به حال عنوان جعلی خود در به کار گیری عنوان مدیر عاملی انجمن صنفی خبرنگاران آمل کنید انجمنی که به غایت در نتیجه سوء مدیریت یک خزانه دار که شاید خزانه انجمن را با خزانه... اشتباه گرفته است، در آستانه انحلال قرار دارد. از آخرین روزهای تیره و تار توهم مدیرعاملی خود که ظاهرا بدجوری عقده از دست دادنش حلقومتان را می فشارد لذت ببرید. جناب آقای ... ، براي اینکه شما را از رنجش خاطرتان از مقاله نویسان کمی برهانم لاجرم به دوستان مقاله نویس پیشنهاد میکنیم زین پس به جای آنکه در خانه زیر کولر بنشینن - البته در تابستانها- چون در زمستانه لابد در کنار شومینه و شوفاژ مینشینن، مانند شما خبرنگاران در حال دویدن از این سو به آن سو مقاله خود را بنویسند تا مقبول شما واقع شود. دوستان عزیز، با شکم فکر نکنید و حرف نزنید. خود را مضحکه دیگران به ویژه اهل خرد نسازید. ظرفیت نقد پذیری داشته باشید. کمی رشد کنید و بزرگ شوید. ضمنا از متن استوار، منصفانه و مودبانه آقای ذاکری سپاسگزارم. این قدر را نیز نگفته ام مگر به ضرورت تاکید بر آداب ادب و شناختن حدود و حریم و حرمت ها. با سپاس از مازند نومه و مدیریت فاضل و سالم آن در تلاش برای تنویر افکار عمومی.
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
جناب مدیر عامل از شما بعیده . بنده به شخصه مقالات آقای ذاکری را مطالعه کرده ام به نظر من مطالب ایشان اجتماعی و مردمی بوده .
حالا بدور از هر چیزی آیا با این لحن صحبت کردن برای یک شخص که مدیر عامل یک صنف است درسته ؟
حالا شما هم میومدی مثل دیگر نویسندگانی که ازشون دعوت به عمل آوردین ایشون رو هم دعوت می کردین خوب ایشون هم دستی به قلم دارن
این تور حمله کردن به یک شخص در یک رسانه اونم از طرف یک مدیر عامل واقعا بعیده
واقعا جای تاسف داره . کمی به خودمون بیایم
حالا اومدین و این همایش و برگزار کردین و خسته نباشید دستتون درد نکنه اجرتون با خدا - يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
معمولا رسم بر اين منوال بوده و هست كه بعد از برگزاري هر همايشي افراد حاضر اول يك خسته نباشيد به برگزاركنندگان گفته سپس براي بهتر برگزار شدن در مراحل بعدي پيشنهادي منطقي ارائه ميدهند، البته ضمن استقبال از نوشتارهاي اين روشنفكران از خودراضي كه ورودشان به عرصه خبري جز ... چيز ديگري نيست كه براي همگان نيز دستشان رو شده و حتي جرات آن را ندارند كه رودررو حرف بزنند و در سايتهاي خيري به دروغپردازي و گفتن حرفهاي نامربوط مبادرت ميوزرند به اين دغل دوستان دور شيريني بايد بگوييم بس كار بزرگي انجام گرفته كه باعث برآشفتگي اين دوستان شده است. افتخار ميكنيم كه توانستيم براي اولين بار ميزبان انسانهايي كه داراي جايگاه والايي در عرصه خبر بوده و هستند از وقتشان زدهاند و حتي برخي از اين بزرگواران كه قرار بود در كنفرانسهايي شركت كنند به حرمت ديدار همشهريان و اصحاب قلم شهرشان به ديار خود آمدند باشيم. كساني كه شرافت كاريشان چون آيينه روشن و پاك است، از قلم نه براي رزق و روزي ... استفاده كردند و نه چون ... هر روز به يك لباس درآمدند. پس افتخار بزرگي است كه ميزبان اين چنين بزرگاني شدهام.و اما شما روشنفكرنماي تو خالي كه جز حب و بغض چيز ديگري در آن نيست و فكر ميكنيد كه داراي وزن هستيد و با اقتباس از نوشتارهاي يك ... كه كارنامهاش مشخص است(اشاره به استناد به هفتهنامه پيكخزر)بدون مطالعه و تحقيق در سايتهاي خبري ضمن تعريف از خود به انتقاد از ديگران ميپردازيد كه بهتر بود به جاي تعريف و تمجيد از خود مبني در فلان جشنواره و اينكه داراي چنان مقام و مرتبتي هستيد ميفرموديد كه كارهاي ديگري مانند اينكه با نام ديگران مطلب مينويسيد... مثل اينكه اين دوستان كار خبري را با ميرزانويسهاي جلوي دادگستري اشتباه گرفتهاند. بيچاره آن دسته افرادي كه به دام شما ميافتند و واقعا فكر ميكنند نوشتارهاي شما كمك بزرگي براي ورود به مجلس آنها خواهد بود. دوست گرام مشك آن است كه خود ببويد نه آنكه عطار بگويد اگر جنابعالي داراي وزن خبري و تحليلي هستيد بگذاريد مردم به شما نمره بدهند.حقيقتا بنا نداشتم جوابيهاي بدهم ولي ديدم حضرت عالي حد و حدود خودتان را رعايت نميكنيد لازم ديدم به شما يادآوريهايي را بنمايم. دوست گرامي، لااقل به خود زحمت ميداديد از نزديك در مورد همايش و دعوت نشدن ديگران سوال ميفرموديد و اگر جواب قانع كننده نمي گرفتيد آن وقت مي توانستيد هر طور صلاح اتان بود عمل مي كرديد. در مورد قانوني و يا غيرقانوني بودن بنده نيز بايد به استحضار برسانم راوي خبر آنقدر كوچك است كه نيازي به جواب دادن به ايشان نيست، بهتر بود ضمن نشان دادن نوشته خود، دست خط خودشان مبني بر واگذاري مديرعاملي را هم نشانتان مي دادند. در خاتمه بار ديگر اعلام مي دارم خوشحالم كه در زمان تصدي در انجمن صنفي خبرنگاران كار بزرگي انجام داده ام ولي براي شما كه از خانواده بزرگ فرهنگي هستيد متاسفم بدون مطالعه و در نظر گرفتن خردجمعي هر آنچه به شما انتقال دادهاند مينويسيد. بهتر است من بعد به جاي شعار از شعورتان بيشتر استفاده كنيد ...
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
برادر عزیز آقای ذاکری با ارادتی که نسبت به شما دارم ظاهرا آقایان فراموش کردند خبرنگار با مقاله نویس چه تفاوتی دارد خبرنگار زجر می کشد وشبانه روز به دنبال مسئولین است تا خبری را تهیه کند تا نشاط و امید را درجامعه بارورکند ولی مقاله نویس در کنار کولر اسپلیت نشسته ومقاله می نویسد جای تعجب است که آقایان همایش خبرنگاران را مقاله نویسان اشتباه می گیرند باز هم جای سئوال است کسی که مجوز هفته نامه وروزنامه را گرفته نباید بنشیند تا مردم و مسئولین به او کمک مالی کنند تا به چاپ برساند پس مدیر مسئول در قبال چه مسئولیت دارد ؟ سراسر مازندران با تمام کاستی همایش روز خبرنگار برپا کردند اینقدر بازتاب منفی نداشت و پس از برگزاری این همایش باشکوه که برای اولین بار صورت گرفته اینقدر سروصدا شد پس این را می رساند که افرادی در شهرآمل هستند که با نوشتن چندین مقاله در هفته نامه ها خود را صاحب قلم و اصحاب رسانه معرفی می کنند واین در حالی است که اینجانب با داشتن بیش از 18 سال سابقه خبری و نوشتن مطالب در نشریات و روزنامه های کشوری جرات این را ندارم که خود را اصحاب قلم معرفی کنم و کمی هم بخود بیائیم وواقع بین باشیم وبا نوشتن چنین مقاله ای زحمات دوستان را ازبین نبریم تا این مراسم در سالهای آتی هم بهترو باشکوه تر برگزارشود .
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
همایش تجلیل از خبرنگاران بود نه نویسندگان جانم
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
یک برنامه و این همه حرف وحدیث؟!!سال بعد برگزار نکنید بهتره
- يکشنبه 30 مرداد 1390-0:0
واقعا كه خيلي پركاري ها عمو... در 10 سال 85 تا مقاله حساب كني فصلي يك دونه كار مي شود بعد ادعا مي كني بايد به عنوان خبرنگار تجليل مي شدي... متاسفم به عنوان فرهنگي تفاوت مقالهنويس با خبرنگار رو نمي دونيد...