تعداد بازدید: 2818

توصیه به دیگران 3

چهارشنبه 2 شهريور 1390-11:41

خدايا!مردم ايران را از بلاي خانمانسوز فوتبال نجات بده!

همکلاسي هاي من هر کدام عاشق يک فوتباليست بودند،این قضیه برای من قابل هضم نبود؛آيا می خواهند با او ازدواج کنند؟ آخر نمی شود که... طرف از کجا باید بداند که در کدام خانه را بزند؟ اصلا خبر ندارد که همچین آدمی وجود دارد!(يادداشتي از بهارک همتي،دبير آموزش و پرورش-ساري)


 راهنمایی که بودم، چون بچه ها عاشق فوتبال بودند،من هم فکر می کردم اگر نشان ندهم که فوتبال دوست دارم، از قافله عقب می افتم.

 بعد ها تب جام جهانی 90 و 98 مرا هم به دنبال خود کشاند و با آن که اصلا سر در نمی آوردم که فوتبال چیست و کجا به درد می خورد، الکی می نشستم پای تلویزیون که از بقيه کم نیاورم!

وقتي فوتبال تماشا مي کردم، از اين که هیجان زده نمي شدم،خجالت می کشیدم و نمی دانستم چکار کنم که هیجان زده شوم!

بعدها که دبیرستان رفتم انگیزه بچه ها را برای فوتبال دوستی فهمیدم. هر کدام عاشق یکی از فوتبالیست ها شده بودند؛ یکی عابدزاده را دوست داشت، یکی پیوس را ، یکی مرحوم قایقران را،حتي یکی چنگیز را و ... ولی بهترین دوستم عاشق زرینچه بود و هی قربان صدقه اش می رفت و ول کن معامله هم نبود.

 این قضیه برای من قابل هضم نبود؛می خواهند با او ازدواج کنند؟ آخر نمی شود که... طرف از کجا باید بداند که در کدام خانه را بزند؟ اصلا خبر ندارد که همچین آدمی وجود دارد! موبایل و غیره هم که نبود. پس چنین عشقی از همان آغاز محکوم به شکست است.اما چرا این ها به عقل خود مراجعه نمی کنند؟ تازه بیشتر فوتبالیست های آن دوران درس نخوانده و بی سواد بودند و برای من یکی خیلی عجیب بود که هم کلاسي هايم عاشق کسی بودند که تنها هنرش لگد زدن به توپ است!

 چند سال بعد موضعم در مورد فوتبال مشخص شد و قیمت آن هم جان یک انسان بود. سال 72 چهارم دبیرستان بودم که در جام جهانی ، یک فوتبالیست بخت برگشته کلمبیایی گل به تيم خودی زد و شب همان روز بازی با شلیک 12 گلوله جان خود را از دست داد؛در حالی که خانمش 3 ماهه باردار بود.

من یک هفته تمام گریه کردم. شب خواب های چرند می دیدم. پشت کنکوري بودم و اعصاب درست و حسابی هم نداشتم و"آندره اسکوبار" برای من به قربانی چرم چهل تکه تبدیل شده بود.

برای همیشه از فوتبال بیزار شدم و مطمئن شدم که آدم عاقل هیچ وقت به چنین ورزش خشن و بی‌رحمی علاقه مند نمی شود.

یک هفته ای است که یکی از آشناهای مان در بازی فوتبال که بین دوستان برگزار می شده مصدوم شده است؛چه مصدوم شدنی! دیگر حجت من برای تنفر از این بازی خانمان برانداز تمام شده است. پاره شدن رباط اصلی پاشنه پا مصدومیتی نیست که مثل دندان درد راه حل ساده ای داشته باشد. عمل جراحی آن بسیار سنگین و هزینه بر است.

فوتبال هیچ زیبایی که برایم نداشت، خیلی هم برایم زشت و کریه شده است.در فوتبال ایران آن قدر دست های پشت پرده و تبانی ها و پول های عجیب و غریب که برای عضویت فلان نور چشمی رد و بدل می شود زیاد است که آدم درمي ماند چرا اين ورزش سالم اين گونه ناسالم و مافيايي شده است!به اين چند جمله توجه کنيد:

-تا لنگه صبح بيدار ماندن و برنامه 90 را تماشا کردن و از کار و زندگي افتادن و داد خانواده را هر دوشنبه درآوردن...

-بد و بيراه به هم در نشريات زرد...

-تخريب همديگر(مربي و بازيکن و سرپرست و...)در رسانه ها...

-افشا شدن بلوتوث هاي آن چناني برخي بازيکنان و افشا نشدن بلوتوث هاي مابقي!...

-کتک کاري و زد و خورد در ميادين فوتبال و جلوي چشم مردم...

-فحش و فحش کاري به زن و بچه طرف مقابل و داور و بقيه در استاديوم ها...

-سياسي شدن فوتبال در ايران و دنيا...(همين چند وقت قبل بلاتر اروپايي،با عنوان کردن رشوه خوري در دقيقه 90،حال بن همام آسيايي را بدجوري گرفت تا او جرات نکنه حتي به شعاع صدمتري اش هم نزديک بشه!)

و همه اين ها يعني هياهو بر سر هيچ!نمي دانم از ميان اين همه ورزش سالم و مفرح و غير سياسي،چرا ما فقط دنبال فوتباليم.کاش دستم به جایی می رسید و ملت ایران را از این بلای خانمان سوز-فوتبال- نجات می دادم.


  • شنبه 5 شهريور 1390-0:0

    اینجا این پایین اکثرا ضد فوتبالیها نظر دادند.من هم اصلا علاقه به فوتبال ندارم فقط دوست دارم فوتبال بازی کنم.چه فایده که ادم دو ساعت بنشیند فوتبال ببیند؟!!خوب بازی کردنش یک حالی به آدم میدهد.

    • پنجشنبه 3 شهريور 1390-0:0

      حرف حسابی زدید
      دستتان درد نکند.

      • پوزخند رامسریپاسخ به این دیدگاه 0 0
        پنجشنبه 3 شهريور 1390-0:0

        جانا سخن از زبان ما می گویی

        • پنجشنبه 3 شهريور 1390-0:0

          به قول آقاي منتظري به هر كدوم يه توپ بدين برن پي كارشون.

          • پنجشنبه 3 شهريور 1390-0:0

            فوتبالي كه كلي خرج رو دست مردم و دولت بذاره بايد جمع بشه!

            • چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

              فوتبال با همه خوبی ها و بدی ها ، یک ورزش دوست داشتنی است و گفتن این جمله "مطمئن شدم که آدم عاقل هیچ وقت به چنین ورزش خشن و بی‌رحمی علاقه مند نمی شود." از جانب شما دور از عقل است. بهتر است در کنار انتقاد ، به نظر دوستداران فوتبال هم اهمیت داد نه اینکه در یک نوشته ی یک طرفه همه آنها را بی عقل برشمرد.

              • یاسر ناصریپاسخ به این دیدگاه 0 0
                چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

                نکته خوبی را خانم نویسنده بهش پرداخت.همه میگویند فوتبال فوتبال اما خانم همتی خلاف جهت اب شنا کرد و خوشم امد.

                • چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

                  بنظر من نویسنده مطلب درخوری را نوشت.هر چند فوتبال موضوعی جامعه شناختی است و باید متخصصان درباره آن نظر بدهند انما از منظر يک روزناهم نگار یا زن جامعه ما همین چیزیست که در مطلب آمده.من هم از فوتبال بدم میاد اما شوهر وپسرم عاشقشند.مجبورم تحمل کنم و جیک نزنم

                  • چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

                    بالاخره یه کسانی هستند که یه سری حرف ها رو از زبون مردم عادی حتی با شلختگی مطرح میکنن تا به مذاق افراد غیر متخصص هم خوش بیاد.

                    • چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

                      مردم رو به فوتبال مشغول میدارند تا کمتر فکر کنند

                      • چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

                        در فوتبال ایران خیلی ازحرمت ها پایمال شد- نمیدانم چرا با این تماشاچی هایی که بجون هم می افتند زد وخورد میکنند فحاشی میکنند برخورد نمیشه- مثلاً اسطوره شان که علی کریمی باشه نحوه مصاحبه اش را دیدید؟ برخورد مایلی کهن با فتح الله زاده رادر رسانه ملی را دیدید؟ متاسفم برای اونایی که تعصب بی مورد در مورد تیمشان دارند طرف چندین کیلومتر را میکوبه میره پشت در ورزشگاه میخوابه با هزار یک بدبختی چیه میخواد تیمشو تشویق کنه-جالب اینه که تیم ملی ایران تو آسیا حرفی برای گفتن نداره ؟ اما ورزش کشتی ما که تو دنیا سربلنده و ورزشکارانش چندین بار پرچم میهن رادر دنیا به احتزاز درآوردند کسی از آن حمایت نمیکنه شما فکر میکنیدجوانان ما توی مازندران مراد محمدی را بیشتر میشناسند یا علی کریمی را ؟ حسن رنگرز رابیشتر میشناسند؟ یا مهدی رحمتی ؟ متآسفانه داریم خودمان را نابود میکنیم.واقعآيعني هياهو بر سر هيچ!

                        • فقط کمی حرف حساب پاسخ به این دیدگاه 0 1
                          چهارشنبه 2 شهريور 1390-0:0

                          فقط کمی حرف حساب داشتن کافی نیست که حرف های بی حساب تحویلمان شود . نویسنده محترم موضوعات با اهمیت اجتماعی را بدون حد اقل دقت و با عرض معذرت با شلختگی مطرح می کند . نوشته های ایشان در قالب طنز هم نیست تا تعابیر درخور را پیدا کند .


                          ©2013 APG.ir