ستاره ها به سلام تو آمدند
در ستايش از اهداي عضو مرحومان محمد حسین احمدی گرجی(قائم شهر) و خورشید آزادیخواه(بهشهر)که به 10 بيمار نيازمند،جاني دوباره بخشيدند:کلیه ها،کبد،رگ های دور قلب،قرنیه چشم،غضروف استخوان ها،ريه هاو...اين مرحومان حياتي دوباره به چند بيمار نيازمند بخشيد/ از ابتدای امسال تاکنون اعضای 16 بیمار مرگ مغزی به بیماران نیازمند هدیه شده است/چرا مرکزی در استان وجود ندارد تا پیوند اعضا انجام شود و بیماران مرگ مغزی به تهران منتقل می شوند؟
مازندنومه؛ربابه حسين پور،ساري:با خبر شدیم در هفته گذشته دو نفر از هم استاني هاي ما دچار مرگ مغزی شدند، جوان 26 ساله قائم شهری که بر اثر تصادف به کما رفت و دیگری زن 56 ساله بهشهری که به دلیل یک وعده نخوردن قرص فشار خون،دچار مرگ مغزی شد.
خانواده های این دو نفر به اهدای اعضای عزیزان شان رضایت دادند و اکنون اين مرحومان به بیش از 10 نفر حیاتی دوباره بخشیده اند.
تصور چنین کاری و تصمیم به اهدای عضوی که هنوز زنده است و خانواده ها هنوز امیدی -هر چند واهی- به بازگشت دوباره آن ها دارند ایمانی قوی و دلی بزرگ می خواهد.
تصمیم گیری در چنین لحظاتی بسیار سخت و سرنوشت ساز است،خانواده ها هر لحظه امید بازگشت بیمارشان را از کما دارند و دل ندارند بدن عزیزشان تکه پاره شود،اما از طرفی هم هر لحظه امکان از بین رفتن اعضای حیاتی که قابلیت زندگی بخشیدن به بسیاری را دارند می رود و هراس پوسیدن چنین اعضای گرانقدری زیر خروارها خاک!
در این هنگامه حیاتی وظیفه کارشناسان گروه هماهنگ کننده اهدای اعضا بسیار دشوار است، فرهنگ سازی در زمانی بحرانی که فقط گریه می شنوی و ناله.
شرایط روحی خانواده ها چنان آشفته وپریشان است که حرف زدن از برداشتن اعضای زنده و بخشیدن به بیماران نیازمند جراتی عظیم می خواهد،این زمان کمتر گوشی شنواست.
اما هنوز هستند انسانهایی که انسانیت را به اثبات می رسانند و به همه نوید می دهند در سخت ترین شرایط هم می توان مانند گل نیلوفر بود و گلهایی زیبا هدیه داد.
خانواده های محمد حسین احمدی گرجی و خورشید آزادیخواه هم،چنین پیام زیبایی را به همه ما دادند گرچه داغ این دو عزیز برای خانواده های شان بسیار سترگ است اما خرسندند که هنوز قلب عزیزشان می تپد،گرچه در سینه دیگری!
*سلام بر تو که روي تو روشنايي ماست
پسر جوان خورشید آزادیخواه از مادرش می گوید: مادرم زنی 56 ساله بود،زنی زیبا که در عنفوان جوانی در سن 32 سالگی شوهرش را از دست داد و 7 فرزندش را که کوچک ترین آنها من بودم و در آن زمان 3 سال داشتم با مشقت و رنج فراوان بزرگ کرد،آن گونه که هیچ کدام به بیراهه نرفتیم، از ما نمازی قضا نشد، همه ما را سر و سامان داد و روز آخر عمرش به همه ما سر زد، قرص فشارش را نخورده بود، به کما رفت و مرگ مغزی شد، باورش برای مان به خصوص من که کوچکترین شان هستم بسیار سخت است.
نفسی تازه می کند و ادامه می دهد: وقتی اولین بار برادر بزرگم از اهدای عضو مادر گفت نتوانستم تحمل کنم و پرخاش کردم.
پزشکان با ما صحبت کردند و گفتند:کراتین خون مادرم 9/1 دهم است در صورتی که باید 2/1 دهم باشد ، هر لحظه امکان بالاتر رفتن کراتین خون وجود داشت.
می گفتند: سه چهارم مغزش مایع شده و احتمال از بین رفتن تمام اعضایش که می توان اهدا کرد قوی تر شده است.
بغضش را قورت می دهد و می گوید: پرونده مادر را پیش متخصصان مغز و اعصاب زبده و سرشناس بی شماری بردم همه مرگ مغزی را تایید کردند،دیگر ناامید شدم.
دکتر خدادادی -پزشک متخصص اهدای عضو-با من صحبت کرد .گفتم :مادرم را می برید و شکمش را پاره می کنید و هر کدام از اعضایش به دردتان خورد در می آورید بدون اینکه برای بهبودیش کاری کنید.
وی آرامم کرد و گفت:پسر جان این گونه که تصور می کنی نیست ،در بیمارستان هر کاری را که برای برگشت بیمار از کما و بهبودیش لازم باشد انجام می دهیم،وقتی فایده ای نداشت تصمیم به اهدای عضو می گیریم.
دختر مرحوم آزادیخواه هم از مادرش نقل می کند و می گوید: مادر در دوران حیات از اهدای عضو حرف می زد و دوست داشت این کار را انجام دهد و اعضایش به نیازمندان هدیه شود.
در شرایطی چنین سخت که فرزندان این مادر رنجدیده دوست داشتند زحمات مادرشان را به گونه ای جبران کنند تصمیم به اهدای عضو گرفتند.
پسر مرحوم می گوید: به خواسته اش عمل کردیم تا همانطور که می خواست به دیگران زندگی ببخشد، ما هم خواستیم قلبش زنده بماند تا هر وقت اراده کنیم بتوانیم صدای ضربان قلبش را بشنویم؛دو کلیه،کبد،رگ های دور قلب،قرنیه چشم،غضروف استخوان ها و ... را هدیه کردیم به کسانی که حیات دوباره برای شان آرزویی شده بود.
در این هنگام بغض سنگینش می ترکد و های های گریه سر می دهد و در میان هجوم بی تاب اشک ها می گوید: مادرم خودش را وقف فرزندانش کرد، یک ماه دیگر قرار بود به مکه مشرف شود و ...باز بغضش ترکید و ارتباط قطع شد.
تو با چراغ دل خويش آمدي بر بام
ستاره ها به سلام تو آمدند:سلام
سلام بر تو که چشم تو گاهواره ي روز
سلام بر تو که دست تو آشيانه مهر
سلام بر تو که روي تو روشنايي ماست
دوباره تماس گرفتم. در میان هق هق گریه از خوبی های مادرش می گوید، مادری که جان چندین نفر را از مرگ حتمی نجات داد و دوباره ایثارگری کرد، این بار نه برای فرزندانش بلکه برای هم نوعانش تا علاوه بر خود، انسانیت فرزندان دست پرورده اش هم به اثبات برسد.
می گوید:خوشحالیم اعضای مادرم حیاتی دوباره به خیلی ها بخشید و بسیاری را شاد کرد، خوشحالم که می توانم وجود مادرم را در وجود دیگران احساس کنم، مادری که اگر یکی از دریافت کنندگان اعضایش زیر پرچم ائمه یک یا حسین بگوید برایش کافی است .
*معامله با خدا
جعفر احمدی عموی مرحوم محمد حسین احمدی جوان ناکام قائم شهريست که چندی پیش نامزد کرده و بر اثر سانحه تصادف به کما رفت، با ما از خصلت های برادر زاده جوانش می گوید: اهدای عضو برای مان امری طبیعی است و چیز عجیبی نیست که اعضای محمد حسین جوان را هدیه کردیم،او از خانواده ای معتقد و مومن است که 5 نفر از مجموعه این خانواده شهید شده اند-خانواده ای ایثارگر که چنین ایثارگری ها برای شان کاملا طبیعی است-
وی می گوید: چنین امری از اعتقادات خانواده ای نشات می گیرد که محمد حسین عزیز در این فضا بزرگ شد گرچه از نگاه بشری قبول اهدای عضوی که هنوز زنده است سنگین به نظر می رسد ولی خود محمد حسین و خانواده اش با خدا معامله کردند و راحت با این مساله کنار آمدند.
این خانواده به پزشکان آزادی عمل دادند و حتی دغدغه داشتند اعضای قابل اهدا از بین نرود.
عموي مرحوم ادامه داد:اهدای اعضا باقیات صالحات است و از کسی مانند محمد حسین که ارتباطی پنهانی با خدا داشت و شایسته تعالی بود چیزی غیر از این انتظار نمی رفت.
او می گوید: ارتباط او با خدا و راز و نیاز ها و استغاثه اش برای شهادت در دفتر خاطراتش ثبت شده،دفتری که من نتوانستم مفهوم حتی دو صفحه اش را درک کنم.
وی از اهدای قلب،کلیه ها،کبد،ریه ها و برخی از نسوج بدن برادر زاده جوانش می گوید و ابراز خوشحالی از اینکه محمد حسین به آرزویش که انتظار نوعی شهادت و ایثارگری بوده رسیده است.
*دومین جشن نفس در مازندران
یداالهی -کارشناس هماهنگ کننده اهدای اعضاي دانشگاه علوم پزشکی مازندران- با ابراز خرسندی از رواج فرهنگ اهدای عضو در استان می گوید: مازندران در گروه خودش که 17 استان در این گروه هستند در زمینه اهدای عضو اول شده و از ابتدای امسال تاکنون اعضای 16 بیمار مرگ مغزی به بیماران نیازمند هدیه شده است.
وی می گوید:حداقل 5 عضو بیمار مرگ مغزی به نیازمندان اهدا می شود و اعضایی مانند قلب ،کلیه ها،کبد،ریه ها بیشترین اعضایی هستند که اهدا می شود.
یداللهی از برگزاری دومین جشن نفس در مازندران هم خبر می دهد و می گوید: دومین جشن نفس با حضور خانواده های 42 بیمار مرگ مغزی استان که اعضای شان به بیماران نیازمند اهدا شد 5 دی ماه در سالن آیت ا... کوهستانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران برگزار می شود و در این جشن از خانواده های این عزیزان و پزشکان و کارشناسان واحد پیوند و فراهم آوری اعضای پیوندی قدرداني می شود.
*راه اندازی مراکز پیوند اعضا کار سنگینی است
دکتر ناصحی -رییس دانشگاه علوم پزشکی مازندران- در گفتگو با ما مي گويد:فرهنگ اهدای اعضا در استان جا افتاده و این حرکت خیرخواهانه رو به رشد است .
وی در خصوص چگونگی تشخیص مرگ مغزی می گوید: مرگ مغزی بر اساس استاندارد ها و معیارهای علمی و گرفتن نوار مغزی و قلبی در نوبت های مختلف تشخیص داده می شود ، با استناد به چنین معیارهای علمی وقتی برگشت به حیات بیمار مرگ مغزی غیر ممکن شد با رضایت اولیا و بستگان اهدای اعضاء انجام می شود.
حال سئوال اين است، چرا در آن شرایط روحی سخت که خانواده های بیماران مرگ مغزی سپری می کنند مرکزی در استان وجود ندارد تا پیوند اعضا انجام شود و بیماران مرگ مغزی به تهران منتقل می شوند؟
دکتر ناصحی در این خصوص می گوید: امکانات پیوند کلیه در بابل و ساری راه اندازی شده اما پیوند اعضای دیگر در معدود مراکزی همانند تهران، مشهد و شیراز وجود دارد که پزشکان یکسری دوره های آموزشی را می بینند.
او ادامه داد:راه اندازی مراکز پیوند اعضا کار سنگینی است و امکانات و مراکز خاصی را با استانداردهای لازم و مخصوص می طلبد که در یک یا دو سال به نتیجه نمی رسد.
رییس دانشگاه علوم پزشکی مازندران می گوید: در حال حاضر در بیمارستان امام خمینی(ره)ساری مرکز پیوند مغز استخوان و سلول و پیوند کلیه در 5 طبقه در دست ساخت است که تا کنون 35 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و برای پیوند قلب و دیگر اعضای حیاتی برنامه هایی در دستور کار داریم.
ناصحی در خصوص کارت اهدای عضو می گوید: افرادی که تمایل دارند کارت پیوند عضو داشته باشند می توانند به واحد پیوند اعضاي معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مازندران مراجعه و پس از اقدامات لازم این کارت را دریافت کنند.
ايميل خبرنگار: (heyran55@yahoo.com)
- پنجشنبه 4 دی 1393-10:17
ارادتمند كسايي هستيم كه تو خاطرمون ابدي هستن و تو خاطرشون عددي نيستيم،روحت شاد و يادت گرامي
- چهارشنبه 1 مرداد 1393-2:48
من پسر خورشید ازادبخوا هستم واز شما خانم متشکرم ما با اعضای بدن مادرمون درارتباطیم وخیلی خوشهالیم که جان چند نفرو نجات دادم این احساس خیلی خوبیه
- دوشنبه 13 شهريور 1391-0:0
يادت هميشه گرامي نامت هميشه آرام بخش جان - جمعه 29 ارديبهشت 1391-0:0
انشاالله محمد حسین عزیزمان همراه باعموی شهیدمان محمد وشهید بزگوار حاج فرضعلی محشور باشد وشفاعت مارا دردیار باقی بنماید
- دوشنبه 7 آذر 1390-0:0
ای کاش در استان ما تجهیزات اهدای عضو وجود داشت که اگر وجود داشت خانواده ها بیشتر از اینها استقبال میکردند
- يکشنبه 6 آذر 1390-0:0
گزارش زیبایی بود.خواندم گریستم.نمیدانم خوشحال باشم که عزیزانی جان دوباره گرفتند یا بنالم از داغ عزیزلانی که پر کشیدند.زندگی ادمه دارد اما نباید خاطره این درگذشتگان ایثارگر را فراموش کرد.درود بر شما
- شنبه 5 آذر 1390-0:0
گزارش خواندنی بود.به نوبه خودم از شما تشکر میکنم که تلنگر میزنید تا مردم به فکر نیازمندان باشند
- جمعه 4 آذر 1390-0:0
خدا این دو عزیز را بیامرزد.