شهرداري بابل،نگاهبان منافع شهري يا ويرانگر ميراث ملي؟!
كميسيون انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي مازندران، اعتراض و شكواييه خود را از اقدام ضد فرهنگي شهرداري بابل به آگاهي رسانيده و از مسئولان استاني و كشوري،برخورد قاطع و قانوني با دست اندركاران اين حركت ضد فرهنگي و پيشگيري از اتفاق دوباره ي اين چنين اقدامات تلخ و ويرانگر را خواستار است.(يادداشتي از عليرضا صادقي اميري،فعال ميراث فرهنگي)
مازندنومه:پيش از ظهر جمعه گذشته با پيامک دوستي باخبر شديم که يک بناي تاريخي زير چرخ هاي بولدوزر شهرداري بابل له مي شود.پس آن گاه جواد بيژني-وبلاگ نويس و عکاس بابلي- مطلب کوتاهي را همراه 4 عکس ارسال کرد و سپس محمد عظيمي-از فعالان ميراث فرهنگي که ساکن بهشهر است-يادداشتي انتقادي را فرستاد که غروب همان روز در مازندنومه کار شد.ما نخستين رسانه در استان بوديم که نسبت به اين قضيه ضد فرهنگي واکنش نشان داديم؛چه باور داريم در چنين مباحثي، توسعه و شهرسازي بايد به نفع ميراث فرهنگي و محيط زيست کنار برود.(نگاه کنيد به:وقتي شهرداري خودسر مي شود http://www.mazandnume.com/?PNID=V13026)
روزهاي شنبه و يک شنبه برخي ديگر از رسانه هاي استان در قبال اين ماجرا واکنش نشان دادند و حتي راديوي استاني،در يک برنامه طنز عصرگاهي،در قبال اين تخريب،به کنايه طنزي پخش کرد.
مطلب زير را يکي ديگر از فعالان ميراث فرهنگي فرستاده که انتقادي است به اين تصميم غير عقلاني(اگر نگوييم غيرقانوني) شهرداري بابل.
----------------------------------------
بابل با پيشينه اي بيش از 5000 سال كه به مه ميترا(مامطير) و پس ها به بارفروش و بالاخره با نام كنوني(بابل) نامور شد،در دل خود بناها و يادمان هاي بسيار با ارزشي را از گذشتگان مان به يادگار دارد كه نگاهداري و نگاهباني آن از وظايف تك تك شهروندان و هم ميهنان و بالطبع دستگاه ها و نهاد هاست.
در اين ميان دو دستگاه بيش از پيش مسئول حفاظت و صيانت بناها و يادمان هاي شهري اي هستند كه متعلق به همه ي مردمان آن سرزمين است؛ سازمان ميراث فرهنگي و شهرداري! اما بايد گفت در برخي موارد و شايد بيشتر موارد نه تنها اين دو نهاد نگاه بان و حافظ آثار نبوده،خود ويرانگر و نابود كننده آن هستند.
بامداد روز آدينه بود كه دوست خوبم و دوستدار پركار ميراث فرهنگي، آقاي محمدعظيمي-دبير انجمن دوستداران هوتو و هموند كميسيون انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي مازندران- به بنده زنگ زدند كه دارند با بولدزر گرمابه قديمي ميرزا يوسف را ويران مي كنند، از آنجا كه در آن زمان بنده شيراز بودم، با آگاهي دادن به دگر دوستان انجمن و تماس با رييس ميراث بابل و مسئولان ميراث استان و يگان حفاظت و دگر دوستان مرتبط، پيگير كارها شديم.
يك ساعت پس از آگاهي رساني،يگان حفاظت ميراث به همراه نيروي انتظامي در محل حضور يافتند، اما با وجود دستور دادستاني براي توقف كار موفق به جلوگيري از تخريب نشدند تا اينكه در ساعت 3 پس از نيمروز و با صدور دستور دوم دادستاني پس از تقريبا 70تا80 درصد ويراني جلوي كار گرفته شد!
به همين سادگي يك بنا و يادمان تاريخي كه متعلق به يك ملت بود از سوي شهرداري بابل به بهانه ي ساخت پاركينگ خودرو ويران شد، درحالي اين بنا در تاريخ 19 آبان 1378 به شماره ي 2457در فهرست آثار ملي ثبت شده بود.
بنا به قانون، اثري كه به ثبت ملي رسيده باشد از براي همه ي ملت بوده و هيچ ارگان و يا دستگاهي و يا حتا مالك خصوصي حق خدشه دار كردن و يا ضربه زدن و دخل تصرف در آن را بدون اجازه ميراث فرهنگي ندارد و انجام آن جرم محسوب مي شود.
از آگاهي هاي به دست آمده از منابع مطلع، شهرداري بابل در اقدامي خودسرانه به شرطي با ويراني اين بنا موافقت نموده كه وراث و مالكان اين بنا براي مدتي آنجا را براي پاركينگ خودروها در اختيار شهرداري بگذارند!
پس از اين اقدام خودسرانه و دشمني آشكار مسئولان شهرداي و شوراي شهر با يك اثر تاريخي و نمايان شدن ضعف سازمان ميراث فرهنگي در صيانت از آثار ملي، سازمان ميراث فرهنگي، از شهرداري بابل به جهت تخريب اين گرمابه و همچنين تخريب هاي سريالي گذشته، به ويژه درباره بافت 13هكتاري تاريخي بابل و پل محمد حسن خان شكايتي رسمي تنظيم کرده است و گويا به ظاهر و به دليل فشارهاي رسانه اي و پيگيري انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي-طبيعي و شهروندان در اين اقدام خود پافشاري دارد، باشد كه چنين باشد.
نمي دانيم كه تا به كي بايد گواه چنين اقدامات ضد فرهنگي و تاريخي از سوي دستگاه ها و نهادها و بعضا اشخاص بود؟
بايد سپاسگزاري ويژه از همه ي دوستان دوستدار ميراث فرهنگي-طبيعي،رسانه هاي وزين و نگران ميراث فرهنگي-طبيعي، انجمن ها و دوستداران ميراث فرهنگي-طبيعي، به ميان آورد، چرا كه اگر اين گروه از دوستداران نبودند، برخي ضدفرهنگ ها از براي منافع و سود خويش همه ي فرهنگ و تاريخ و هنر اين سرزمين را ويران كرده و به يغما مي بردند.
در همين راستا كميسيون انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي مازندران، اعتراض و شكواييه خود را از اين اقدام ضد فرهنگي به آگاهي رسانيده و از مسئولان محلي،استاني و كشوري،برخورد قاطع و قانوني با دست اندركاران اين حركت ضد فرهنگي و پيشگيري از اتفاق دوباره ي اين چنين اقدامات تلخ و ويرانگر را خواستار است.
- پنجشنبه 26 مرداد 1391-0:0
آثارباستانی خودمون واز بین میبرن عربهارو آباد می کنن.
- سه شنبه 11 بهمن 1390-0:0
در مورد چالش های گردشگری بابل مطلب میخواهم
- چهارشنبه 7 دی 1390-0:0
امان از دست این مسئولین بی مسئولیت . .
پروردگارا خودت جواب این همه ندانم کاری و بی توجهی به آثار ملی و مساجد باستانی و کهن رو به این آقایان مسئول بده . .
به مسئولان سازمان تبلیغات و اداره اوقاف بفهمان که نباید با کهن ترین و باشکوه ترین مسجد جامع استان و کشور اینگونه برخورد کرد .
چه کسی باید جوابگوی این بی احترامی و کوتاهی مسئولاننسبت به نمازگزاران مسجد جامع و دیگر نقاط باشد ؟
مسئولین بدانید این راهی که شما انتخاب کرده ایید ، بیراهه است - سه شنبه 6 دی 1390-0:0
هیجوقت جنایت تخریب اداره پست بابل یادم نمیره. یک شب همه چیز دود شد رفت هوا. واقعا شرم نمی کنند مسئولینی که هنوز دارند دفاع میکنند؟ بی شرمی هم حدی داره. ضمنا شکایت میراث فرهنگی از تخریب کنندگان مسجد چهارسوق بابل هم به علت اینکه مجرمین از مذهبی های شناخته شده بودند بی نتیجه ماند. مجرمین تبرئه شدند و پرونده با ذکر صلواتی بسته شد .... مسئولین فرهنگی اگر قدرت دفاع ندارند روی صندلی ریاست سازمان ننشینند و خود را شریک جرم نکنند.
- سه شنبه 6 دی 1390-0:0
چرا با شهری با این همه قدمت و تاریخ ، اینگونه برخورد میکنند ؟
چرا به نظرات 500 ، 600 هزار بابلی احترام نمیگذارند ؟
چرا تمام کارها را خودسر و خودجوش انجام میدهند ؟
مسئولین محترم باور بفرمایید آه مردم بـابـــۀ شما را زمین خواهد زد . . آه مردمانی که تمام عمرشان را در مامطیــر بـزرگ سیر کرده اند و با تک تک مناطق بـابـــل خاطراتی دارند که هیچ احدی نمیتواند آن خاطرات را از آنها بگیرد .
من نمیدانم مسئولان شهرداری و شورای شهر چرا عادت کرده اند یه کار درستی انجام میدهند و در مقابل یه کاری را خراب میکنند .
هنوز چند روزی از افتتاح بـزرگترین پایانه مسافربری مازندران نگذشته بود که خبر تخریب یکی از قدیمیترین آثار ملی استان همه بابلی ها را در شوک فرو برد .
درست مانند سالیان قبل که بنای با شکوه اداره پست شهرستان بـابـــل ، واقع در میدان سـبز ( سبزه میدان ) با ندانم کاری مسئولین وقت به چند کیلو خاک تبدیل شد و نابود .
چندی قبل هم خبر از تخریب و آتش سوزی مسجد جامع شهرستان ولایت مدار و دارالمومنین بـابـــل به گوشمان رسید که واقعا باعث ناراحتی شدید مردمان فهیم بـابـــل گشته که چرا باید مسجد جامع شهرستان بـزرگ بـابـــل به این صورت باشد ؟ - دوشنبه 5 دی 1390-0:0
فرهنگ کالا نیست که خریداری شود بارفروشده ای باید بداند که اینقدر به ساری گیر ندهدبااین فرهنگ -----
- دوشنبه 5 دی 1390-0:0
روز یکشنبه به روابط عمومی شهر داری بابل تماس گرفتم و نسبت به این عمل مجرمانه اعتراض کردم متاسفانه کارمند مربوطه ضمن توجیه عمل شهرداری به دفاع از این عمل ضد فرهنگی می پرداخت متا سفانه معمولا پس از گذشت مدتی کوتاه این موضوع از خاطره همه پاک میشود مثل تخریب اداره پست بابل . من از همه فعالان حوزه فرهنگ خواهش می کنم به تشکیل یک انجمن غیر دولتی برای حراست از اثار گذشتگان تشکیل بدهیم تا با حمایت از اثار باقیمانده از تخریب دیگر اثرها جلوگیری شود