تعداد بازدید: 3177

توصیه به دیگران 1

چهارشنبه 14 دی 1390-0:42

آيا قرار نبود اين دولت عدالت محور باشد؟!

در ادارات استان چه خبر است؟ما را به شهرداري سرخرود فرستادند تا طلب خود را بگيريم،شهردارگفت: مبلغ را از خود فرماندار بگيريد/پيگيري هاي خود را از فرمانداري محمود آباد ادامه دادم اما كسي پاسخگو نبود،مي گفتند فرماندار در سفر تركيه است/ حسابداري وجود چنين فاكتوري را انكار کرد و بعد از دوماه گفتند فاكتور پيش ماست، ولي فعلا پول نداريم!پرسيدم: كي پس پول داريد،گفت: دو ماه ديگر.دوماه ديگر مراجعه كرديم،گفتند: سه ماه ديگر!سه ماه ديگر مراجعه كرديم،گفتند: يك ماه و نيم ديگر!باز مراجعه كرديم،گفتند :چهارماه ديگر و الان قريب به 18 ماه مي گذرد...


مازندنومه؛عظيم غلامي،فريدون کنار:برخي مسئولان محمود آبادي به سبک خودشان سال جهاد اقتصادي را ارج مي گذارند!

سردواندن و اهمال متقاضي در کارهاي اداري،رويه اي مرسوم و روزمره در بسياري از ادارات شده است.کم تر کسي است که در اداره ها و سازمان ها براي مردم دل بسوزاند و او را سرندواند و در اسرع وقت و با کم ترين کاغذبازي مشکل ارباب رجوع را حل و فصل کند.

گواه مطلب،نوشته زير است که خطاب به استاندار مازندران نوشته شده است.ماجرا به طلب يک شرکت خصوصي از فرمانداري يک شهرستان است که بعد از گذشت ماه ها هنوز نتوانسته مطالبات خود را وصول کند و شبيه داستان اميرارسلان نامدار شده است و قدري هم کميک!!

با سلام خدمت استاندار محترم

 اين جانب حسين حسني،مدير عامل شركت تعاوني شبكه پنج كناره مستقر درشهر بندري فريدونكنار هستم.

 غروب تيرماه 89 شهردارمحترم سرخرود تلفني از من خواست براي نصب دوربين هاي مداربسته فرمانداري محمود اباد،به دفتر فرمانداري بروم.

 ما هم طبق درخواست شهردار، جهت بازديد محل و نصب تجهيزات عازم فرمانداري محمود آباد شديم . بعداز معرفي خود وارد دفتر فرماندارشده و اتاق كنفرانس را كارشناسي،تجهيزات مورد نياز را پيشنهاد و فرماندار محترم هم دستور خريداري را صادركرد.

پس از يكي-دو هفته مراحل نصب و راه اندازي و آموزش را انجام دادم ،در حين كار جناب واحدي -فرماندار شهرستان-از ما تقاضا کرد فاكتور را به او داده تا به شهرداري سرخرود ارسال کند و سپس وجه را ازدفتر فرمانداري دريافت کنيم.

پس از گذشت يك ماه واندي با پيگيري در فرمانداري،ما را به شهرداري سرخرود فرستادند تا طلب خود را بگيريم.شهردار اما گفت: مبلغ را از خود فرماندار بگيريد!

 براي مرتبه چندم با يك فاكتور ديگر به فرمانداري مراجعه كرديم كه فرماندار دستور داد حسابداري فرمانداري، مبلغ فاكتور را به حساب شركت واريز کند.

  بعد از گذشت چند ماه هيچ مبلغي واريز نشد. بر همين اساس پيگيري هاي خود را از فرمانداري محمود آباد ادامه دادم اما كسي پاسخگو نبود و مي گفتند فرماندار در سفر تركيه است.

دايره حسابداري اول وجود چنين فاكتوري را انكار و بعد از دوماه گفتند كه فاكتور شما پيش ماست، ولي فعلا پول نداريم!پرسيدم: كي پس پول داريد، گفت: دو ماه ديگر.

دوماه ديگر مراجعه كرديم،گفتند: سه ماه ديگر! مجددا سه ماه ديگر مراجعه كرديم،گفتند: يك ماه و نيم ديگر!باز مراجعه كرديم،گفتند :چهارماه ديگر و الان قريب به 18 ماه مي گذرد...

 با پيگيري هاي ما از دايره حسابداري، با لحني توهين آميز گفتند:تجهيزات شما به درد ما نمي خورد و برويد از کسي که شما را فرستاده پول بگيريد!

 حالا با توجه به 18 ماه استفاده از تجهيزات نمي دانيم چه کار کنيم؟! آقاي شهردارهم با وعده وعيدهايي از ما مساعدت گرفته است از جمله ؛ نصب دوربين رايگان در دفتر شهردار،خريد دو تابلو ساعت ديجيتال ديواري به قيمت ويژه و ...او وعده هاي سر خرمن مي دهد كه نصب دوربين هاي كامل شهرداري و داخل شهر را به شركت شما مي سپاريم و...

 شما كلاه خود را قاضي كنيد،حاضريد دو ميليون تومان به شخصي بدهيد و حال بعد از 18ماه نتوانيد اصل پول تان را بگيريد؟

آقاي استاندار،چرا مديران شما به پيمانكاران بومي فشار مي آورند تا عطاي کار را به لقايش ببخشند! مثلا تجهيزاتي را اگر يک شركت بومي داشت اول بايد براي شما بياورد و نصب کند و اگر شما و واحد مربوطه راضي بود،بعداز ماه ها پول آن را بدهيد، ولي اگر شركتي در خارج استان باشد قبل از خريد پول به حساب آن شركت واريز مي شود و بعد جنس را تحويل مي گيريد!

 شركتهاي بومي بايد با استعلام و شركت در مناقصه و با پايين ترين قيمت كار كنند،در حالي كه شركت هاي ديگر( نور چشمي) بدون استعلام و مناقصه يا به صورت صوري با بالاترين قيمت برنده مي شوند!

آيا قرار نبود اين دولت عدالت محور باشد؟!


  • همكار هم دردپاسخ به این دیدگاه 0 0
    شنبه 17 دی 1390-0:0

    سلام سيد عزيز
    با عرض تاسف بايد بگويم ....
    حاجي تو كشتند !
    يادش بخير زماني تو همين كشور بدون ادعا يا سهم خواهي واسه رو مين رفتن دعوا بود ولي حالا واسه پشت ميز رفتن دعواست
    غصه نخور انشاء الله خدا خودش سزاشونو ميده

    • جمعه 16 دی 1390-0:0

      دوست عزيز آقاي حسني الان كي بحرف فرماندار ميده تو هر شهرستان كه سر بزني فرماندار يه چيز ميگه شهردار خلاف ان عمل ميكند بعدا خودشان به تفاهم ميرسن يا شايد شهردار ميگه درست است كه فرماندار از نظر سياسي از مرتبه بالاتره اما كار اجرايي را بلد نيست . چقدر خوش خيالي ؟ كجاي كاري ؟ كي بكيه تاريكي

      • اخوان سرخرودپاسخ به این دیدگاه 0 0
        جمعه 16 دی 1390-0:0

        فكر نكنم "واحدي " مبلغ را به اين پيمانكار بيچاره پرداخت كنه . از پيشينه ايشان مشخص دبه در مياره تا كارش را توجيه كنه ؟

        • پنجشنبه 15 دی 1390-0:0

          اصلا معلوم نیست در محمودآباد چه خبراست..
          فرمانداری که فقط وعده و عیده...
          وقتی همینجوری فرماندار انتخاب کنند همین میشه دیگه.......

          • كبوتر نامه بر پاسخ به این دیدگاه 0 0
            چهارشنبه 14 دی 1390-0:0

            چيز جديدي نيست الان تو هر اداره اي سر بزني معوقه هاي زيادي است كه وعدههاي سر خرمن مي دهند همه شان گريه مي كنند كه ما حقوق خود را 4 ماه نگرفته ايم نميدانم حرف راست را بايد از كي شنيد

            • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 0
              چهارشنبه 14 دی 1390-0:0

              عزیز دلم جناب آقای حسنی. شما همینجوری ها راه را عوضی می روید و این بلاها به سرت میاد. همانطوری که نصب تجهیزات فنی به اهل فن نیاز دارد، تعامل و طرز رفتار با شهرداری و فرمانداری هم نیاز به اهل فن خودش رو دارد که غلط انداز در همین رابطه در اوج این مهارت قرار دارد.
              من نمیدانم طرف مریض که می شود به دکتر مراجعه می کند و کلی پول الکی خرج می کند که مثلاً دکتر برایش با خط خرچنگ قورباغه یک نسخه ای بنویسد و به جای یک قرص چهار پنج تا قرص و چند تا آمپول از همان جنس بنویسد که نگاه نکرده می تواند اینکار را انجام بدهد و مریض هم راضی از مطب بر می گردد و هزینه های سرسام آور کشکی دارو رو هم دو دستی به داروخانه می پردازد و هیچ ناراحت هم نمی شود. تازه فقط چندتا از این دارو را مصرف می کند و بقیه معمولاً دور ریخته می شود.
              اما به مهارت ارتباطات و تعامل با بالادستی های غلط انداز کسی توجه ندارد و آن را ازجنس نیاز تلقی نمی نماید. حالا آقای حسنی نسخه درمان دردهای جنابعالی و امثال شما در نزد غلط انداز است. چندتا توصیه مفید به عنوان اولین اقدامات برایتون می نویسم تابدانید پر بیراه حرف نمی زنم.
              1- نرخ کار را باید چند برابر بزنید و جنس لوازمی را که می خواهید نصب کنید با تلفظ اصلی و خارجی غلیظ بیان کنید. قاطی کردن لهجه های محلی کار را خراب می کند.
              2- به اطرافیان صاحب کار که همان کارفرما باشد باید بگوئید که هوای شما را داشته باشند و شما هم به موقع از خجالت اونها در خواهید آمد. یک وقت خیال نکنید این از اون راههای زیرمیزی است نه این اساساً تطابق کامل برای جریانی که در پی بر قراری ع.د.ا.ل.ت. است دارد و ع.د.ا.ل.ت. م.ح.و.ر.ی. یعنی همین. بنابراین به جای مقاومت و جوسازی و چغالی مسئولان محلی را در پیش استاندار کردن اصل کار را درست و مناسب جلو ببر تا ببینید که هنوز به خانه نرسیده و تجهیزات نصب نشده پول توی حساب واریز می شود یا نه.
              3- توی شرکت یک منشی انتخاب کنید که اولاً صدای قسنگی داشته باشد و پشت تلفن بلد باشد چه جوری حرف بزند و تا حدودی هم اهل شوخی و بذله گویی و متلک و بعد هم لفظ قلم حرف زدن و به اصطلاح جوانها حال دادن باشد. البته این هم نباید ناگهانی اتفاق بیفتد بلکه باید ابتدا راههای دوست شدن با شهردار و فرماندار را یاد بگیرد و بعد بسیار از کلماتی نظیر جناب آقای شهردار یا فرماندار، عزیز دلم، الهی قربونت برم واقعاً شما زحمات زیادی متقبل می شوید و من میدونم که همیشه خسته هستید و خواب توی چشمتان نرفته نگران کارهای بعدی هستید. این مراجعه کنندگان بی انصاف مگه می گذارند شما یک نفس راحت بکشید و استراحت بکنید. کسی هم نیست که به شما آنطور که شان شما و شخصیت شما است خداقوت بگوید و خدمتگذاری بکند. البته من میتونم هر وقت شما صلاح دونستید و قابل دونستید در خدمت باشم. کنیزتون هستم. دستبوس شما هستم. وقت شما رو نمی گیرم و منتظر اوامرتون هستم. آهان عزیز دلم خیلی روم نمیشه یه لطفی در حقم می فرمائید. اگه طرف گفت خواهش می کنم حتماً بفرمائید. اونوقت بگه البته قابل شما رو نداره ولی دست و بال این صاحب شرکت ما یک کم تنگه و چند تا چک دارده که سررسیدش داره می رسه و اگه براتون امکان داره خودتون با درایت خودتون یک کارش بکنین عزیزم. کی میتونم شما رو از نزدیک زیارت بکنم؟ اونوقت ملاحظه خواهید کرد طرف مقابل بهترین زمان و خلوت ترین زمان را برای شما در نظر خواهد گرفت و شما هم یک کادوی مناسب شان طرف تهیه کنید و با هماهنگی قبلی برید سراغ ایشون.
              این روابط عمومی نقشش رو نمیدونید که چیه. حق هم دارین چون کارتون این نبود نمیتونید تشخیص بدهید. باور کنید معجزه می کنه.
              4- توی این کار ناخن خشکی ممنوع هستش. اولهاش باید کمی خرج بکنید و حتی از مایه هم ضرر بکنید تا جلب اطمینان بشود و بعد چند برابرش رو در بیارید. شما همون اول می خواهید بزنید توی برجک طرف و این نمیشه به خاطر 18 ماه داد بکشی و نامه پراکنی بکنی و اعصاب طرف رو خورد بکنی و لج طرف رو در بیاری. صبور باش داداش راهش اینه که اول فکر کنی اصلاً چنین پولی رو نداشتی و چنین درآمدی را انکار بکنی. بعدش دم کسی که برای آقای شهردار یا فرماندار چای و صبحانه و ناهار و شام می برد را خوب ببینی و باهاش حسابی رفیق بشوی. از طریق ایشون یا مستقیماً‌و یا با با واسطه با رئیس دفتر ایشون رفیق فابریک بشوید و بعد تازه مطلب رو طوری بگید که انگار حق اونا رو هم در نظر می گیرید و آدم دست و دل بازی هستید. این کار شما را خیلی راحت می کند و دفعات بعد اصلاً نیازی به مراجعه حضوری ندارید همون کادو که ارسال بشه و حقوق حقه و شیرینی های آبدارچی و مسئولان دفتر که رعایت بشه خودشون کارها رو برات خیلی سریع و البته توی نوبت خودش راست و ریس می کنند.
              البته توهم برت نداره که تنها شمائید که از این کارها بلدید. صدها نفر و شرکت هستند که دارند بهتر از مشا این کارها رو انجام می دهند و همشون پشت صف هستند. بنابراین ببین بزرگترا چه جوری عمل می کنند شما هم همان کار را بکن.
              5- در مورد اینکه آخر نامه نوشتید آیا قرار نبود دولت عدالت محور باشد فقط محض اطلاع شما عرض می شود غلط انداز در تعریف عدالت مهارت ویژه دارد. شما توقع دارید دولتی سر کار بیاید که بگوید من با عدالت کاری ندارم. دولت اول گفت من آمده ام تا عدالت اجتماعی رو ایجاد کنم. دومی گفت من آمده ام تا با توسعه سیاسی عدالت اقتصادی را برقرار کنم و هر کسی که توانمند تر باشد برای کشور مفیدتر است بنابراین باید تا پرش به سمت دهک دهم جا دارد که فعالیت اقتصادی داشته باشد. دولت کنونی که مستحضر هستید با شعار عدالت محوری سر کار آمد و انصافاً هم خیلی بر محور عدالت چرخیده و در اثر این چرخش بیش از اندازه سرش گیج رفته و اونوقت آدمایی مثل جنابعالی هم پیدا می شوند و می گویند دولت قرار بود که عدالت محور باشه.
              همین که توی سفرهای استانی براتون دویست تا دویست تا پروژه تعریف می کنند و همه شما را به دنبال خودشون می کشونند و شما براشون دست می زنید و از دور براشون بوسه پرتاب می کنید کم کاری هستش. من خودم شاهد بودم که برای دیدن رئیس دولت داشتید سر و دست می شکستید و وقتی بهتون گفتم خوب این آقا می خواهد برایتون چیکار بکنه که اینجوری از سر و کول هم برای اینکه توی دوربین عکس شما هم نشون داده بشه بالا می روید، شما فرموده بودید خیلی از کارها که یکیش همین سهام عدالت هست دومیش همین مسکن مهر که البته من (شما) شرایطش رو ندارم، سومیش وام از صندوق مهر رضا است که البته من چیزی نتونستم بگیرم و چهارمی و ینجمی رو هم گفتید که نصیب شما چیزی نمی شود و تا جائی که خبر دارم اغلب جمعیت هم وضع شما را داشتند و نصیب آنها چیزی نشده و بعد گفتید که تازه تنها این دولت می تونه مشکل بیکاری رو حل بکنه و برای پسرم و دخترم که فوق لیسانس و دکتری هستند کار جوربکنه اما توی سفرهای بعدی گفتین باهمه تلاشی که دولت عدالت محور کرد و سرمایه گذار ها را دعوت کرد که بیایند توی این پروژه هایی که دولت توی استان ها تعریف کرد سرمایه گذاری بکنند ولی این نامردها روی دولت را زمین زده و نمی آیند سرمایه گذاری بکنند و به جایش می روند ارز و سکه می خرند و دولت را دچار چالش می کنند و مردم را نگران و گرانی ها را روز افزون و دولت هم مجبور هستش که بگه تورم هنوز که هنوزه فقط 22 درصد هستش و فقط 10-15 درصدش رو محض مصلحت مخفی کرده که مملکت از هم نپاشه. ببینید کدام دولت شجاعت این رو داشته که طرح هدفمندی یارانه ها رو اجرا بکنه و به همه از دارا و ندار بیاد یارانه نقدی بده؟ قیمت بنزین رو یادتون میاد در دولت قبلی مجلس برای اینکه به جای پنج تومن بیست تومن گرون بکنه چه قشقرقی راه انداخته بود ولی این دولت با یک تشر به مجلس و گفتن اینکه مجلس در راس امور نیست دیدید که بنزین رو یک دفعه از 100 تومان به 700 تومان تغییر قیمت داد و بعد برای اینکه دل خیلی ها رو بدست بیاره با درایت و عدالت محوری بخشی از اون رو با قیمت 400 تومن عرضه کرد. عدالت یعنی این دیگه.
              6- البته محض خاطر اینکه خوب بفهمی که توی غلط انداز بیشتر از ما نمیدونی بهت می گم که من چون به پولم دست پیدا نکردم این حرفا رو زدم ولی میدونم که دولت برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست جلوی اجرای طرح های بزرگ در مازندران را می گیرد و استاندار ما نسبت به استاندارهای دیگه داره خوشگذرانی می کنه و البته حق هم داره چون این استان در اوج گردشگری قرار داره و بایستی استاندارش اهل تفریح و تفرج باشه و معاونین و شهردارها و فرماندارهایش رو به مالزی، چین، آنتالیا، روسیه و ... بفرستد تا نحوه تفریح کردن رو یاد بگیرند و می بینید که با درایت تمام کم نیاورده و شورا شهر یکی از شهرهای مهم رو هم تشویق کرد که توسط نماینده ایران در واتیکان هماهنگی لازم برای دستبوسی معنوی پاپ و الگوگیری از طرح های اونها یک سفر کاری به اونجا بکنند تا نتایجش رو توی انتخابات پیش رو شاهد باشیم. در همین رابطه دولت با درایت تمام طرح های دوهزار میلیارد تومنی را توی بندرعباس و کرمان و خوزستان و سیستان و بلوچستا و یزد و خراسان های شمالی، رضوی و جنوبی و اصفهان و فارس و ... اجرا می کنه و چون اونجا کار فراوون می شه از نیروهای کار در مازندران خجالت هم می کشه ولی براشون اونجا یک کاری رو دست و پا می کنه تا بیکار نمونند. البته چون بچه هاتون فوق لیسانس و دکتری هستند قدری کار گیر آوردن براشون سخت تره و باید چند سالی خودتون یک کاری براشون دست و پا بکنید و خانه و مغازه تون رو بفروشید و براشون زن بیارید یا شوهرشون بدهید تا خودشون بیفتند دنبال کار و از تنبلی بیرون بیایند. حالا آقای غلط انداز دیدید که دولت عدالت محور یعنی چه؟ واقعاً حساب همه جاش رو کرده و چیزی کم نگذاشته.
              7- آقای عزیز ما که غلط انداز باشیم مقابل شما کم آوردیم و ناچاریم از کارکردهای این دولت کریمه و جلیله و شریفه دفاع بکنیم. اینهمه کار و اینهمه مسکن و اینهمه بازار پر رونق و اینهمه آسفالت و پل و ورزشگاه و کارخانه و موسسات انصافاً جای تشکر ندارد. چقدر شما خودبین هستید که کار را فقط برای خودت و بچه های خودت می خواهی. چقدر شما خودبین هستید که فقط به دنبال دریافت چند درغاز پول خودت هستی. اینهمه مراکز تحقیقاتی رو نمی بینید؟ باشه توی همین بی انصافی ها بمونید و از پول هم خبری نیست که نیست.


              ©2013 APG.ir