تعداد بازدید: 2144

توصیه به دیگران 4

يکشنبه 4 تير 1391-14:16

عزل و نصب های این روزها؛غیرمتعارف و شتابزده!

زمانی که حکم سیدمحمد نجفی تروجنی برای مسوولیت اداره کل جدید کار، تعاون و رفاه پس از 24 ساعت با فشار یکی از وزیران شمالی عضو کابینه، لغو می شود و فرد جدید جایگزین می شود،این احتمال قرین صحت بود که در یک مقطع کوتاه مدت پس از انتخابات، نماینده های حامی دولت و نزدیک به جریان خاص دست به جابجایی های مدیریتی بزنند.


مازندنومه:یادداشت زیر را همکاران ما در روزنامه بشیر مازندران برای انتشار در مازندنومه ارسال کرده اند.

--------

مردم و افکار عمومی این روزها از خود می پرسند، مازندران را چه شده است؟ چرا این قدر حاشیه بر متن غلبه کرده است؟ چرا فضای مدیریت میانی در بدنه دستگاه های اجرایی دچار التهابات ناشی از احتمال قریب به وقوع تغییرات مدیریتی شده است؟

 این پرسش، پایانی ندارد چرا که در عمر 32 ساله از استقرار نظام، نزدیک به 30 استاندار یا سرپرست استانداری در مصدر و مسند امور قرار گرفته اند.

 به موازات تغییر دولت یا نماینده های مجلس باید منتظر ماند تا مدیر ارشد یا سایر مدیران دستگاه ها از جای خود حرکت کنند و به مسیری دیگر بروند.

 ریشه حل مسائل و مشکلات در تغییرات پیاپی مدیران نیست. یکی از شرایط و لوازم توسعه یافتگی و رشد اجتماعی، ثبات مدیریتی و اتکا به تجارب و برنامه های سازنده یک مدیر است.

 اگر محافل و جریان های خاص سیاسی نزدیک به قدرت می خواهند دین خود را به برخی از عوامل و مهره های خود ادا کنند نباید وارد عرصه و فضای عمومی بشوند که مردم از این نوع تصمیمات غیرمتعارف و انتصابات شتاب زده، متحیر و متضرر شوند.

 چه ضرورت هایی برای این نوع اقدامات در مازندران حاصل شده است؟ چرا مجمع نمایندگان مازندران درخصوص عملکرد وزیر یا وزیران مربوطه تصمیم گیری نمی کند؟ مگر یکی از وظایف نماینده ها، نظارت بر حسن اجرای قوانین نیست؟

در طول استقرار دولت های نهم و دهم شاهد تغییرات متوالی مدیریتی در سطح دستگاه های اجرایی، دانشگاه ها و سازمان ها بوده ایم که بعضاً با لابی گری و فشارهای سیاسی و مراودات و سهم خواهی هایی همراه بوده است.

 مدیرانی که به این سمت برگزیده شدند نیز از حداقل شرایط برخوردار نبودند، منتها معلوم نیست چرا مدیریت ارشد استان به این شرایط تمکین می کند؟

کدام ملاحظه و کدام محاسبه و کدام مداقه باعث شده که پس از 9 ماه از انتصاب یک مدیر آن هم در روزهای نخست کاری مجلس نهم و علی رغم مخالفت 80 درصدی نماینده های جدید اما به واسطه چراغ سبز مدیریت ارشد استان و ارتباط با جریان خاص در دولت، این تغییرات شکل گیرد؟

 زمانی که حکم سیدمحمد نجفی تروجنی برای مسوولیت اداره کل جدید کار، تعاون و رفاه پس از 24 ساعت با فشار یکی از وزیران شمالی عضو کابینه، لغو می شود و فرد جدید جایگزین می شود،این احتمال قرین صحت بود که در یک مقطع کوتاه مدت پس از انتخابات، نماینده های حامی دولت و نزدیک به جریان خاص دست به جابجایی های مدیریتی بزنند.

عملکرد مدیرکل اسبق کار که هم اکنون در رأس مدیریت تامین اجتماعی مازندران قرار دارد، بنابه گواهان کارشناسان و آگاهان، مطلوب بوده است و او یکی از مدیران کارآزموده، باتجربه و توانمند و دارای برنامه بوده است، با این حال مدیر پس از او هم که سوابق مدیریت در مرکز فرهنگی، آموزشی و اجتماعی داشته نیز با وجود آنکه هنوز تا پایان ماموریت کاری اش کمتر از یک سال دیگر باقی است اما در طی این مدت توانسته بود در دوران گذار و پس از ادغام سه اداره کل در سطح شهرستان ها بدون کمترین تنش و التهابی، مدیریت کند.

مگر سازمان کار، رفاه و تامین اجتماعی، کم اهمیت است که هراز چندگاهی شاهد این تغییر و تحولات باشیم؟

 این نوع مدیرت در استان اصلا درست نیست. توجیهات یا توضیحات مسوولین به خصوص مدیر ارشد نیز افکار عمومی را قانع نخواهد کرد.

 اگر مدیری می خواهد موفق باشد باید با او اعتماد کرد تا در یک پروسه زمانی تعریف شده چند ساله و با ثبات خاصی، عمل کند نه اینکه با فشارهای سیاسی یا لابی گری های نماینده هایی که می خواهند نقش یک فرد خاص را بازی کنند، مجموعه مدیریتی استان دچار التهاب و تغییرات شود.

 اگر امروز این عوامل می آیند مدیرکل منصوب شده قبلی را در کمتر از 9 ماه می زنند فردا به سراغ مدیران دیگر و حتی مدیریت ارشد استان می روند.

 با وجود آنکه نماینده ها درگیر عضویت در کمیسیون تخصصی مجلس بودند، برخی از عوامل پیدا و پنهان در این فرصت با فشار به وزیر توانسته اند این جابجایی غیرمتعارف وغیر مترقبه را کلید بزنند.

 علی ای حال اگر کسانی در بین نماینده های مجلس یا مقامات نزدیک به دولت فکر می کنند که می توانند نقش آقای خاص را بازی کنند بدانند که دوره این ترکتازی ها و یکه تازی ها گذشته است.

 امروز باید در دایره مشورت خرد جمعی با رعایت مصالح نظام و منافع مردم وارد جرگه تصمیم گیری ها و تصمیم سازی شد نه اینکه با اعمال نفوذها و لابی گری ها با استفاده از اصل غافل گیری.

 بنابراین انتظار می رود که با توجه به حساسیت و جایگاه خاص برخی از دستگاه ها و نهادها، در انتصابات بازنگری شود و متناسب با توان و ظرفیت و سابقه و تجربه و دانش علمی اشخاص در مازندران، نسخه مدیریتی را تجویز کرد،نه اینکه وابستگان سیاسی و انتخاباتی کاندیداها بدون دارا بودن شرایط حداقلی وارد فضایی بشوند که در این عمر مدیریتی کمتر از یک سال مانده دولت دهم، باز سناریوی تغییرات مدیریتی در کمتر از چند ماه دیگر و در سال 1392 کلید بخورد و روز از نو و روزی از نو و باز هم سکوت و ملاحظه و محافظه کاری مقامات بالا دست و مدیریت ارشد و نماینده های مردم در خانه ملت.

 کسی با پیشرفت و ارتقا اشخاص مخالف نیست اما هر کسی باید در جای خودش قرار بگیرد،نه اینکه با لابی گری و اتصال به این نماینده و آن نماینده و آن جریان و این جریان خودش را بر مجموعه ای استوار کند.

 در حالی که افکار عمومی این روزها به شدت از شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه نگرانی و دغدغه دارند و گرفتاری ها و مصائب اقتصادی در کنار این نوع انتصابات شتاب زده و غیر متعارف، فضا را ملتهب تر و ناامید کننده تر خواهد کرد.

 اتفاقات ماه های آینده در صفحه سیاست ایران و مازندران نشان خواهد داد که عواقب حاصل از این نوع تصمیم گیری ها، متوجه کسانی خواهد شد که طراحان چنین سناریوی در استان هستند. منتظر بمانید، تاریخ قضاوت خواهد کرد.


  • سه شنبه 6 تير 1391-0:0

    سلام دوست من ، بااین حساب دم شورای شهر خدمون گرم

    • دوشنبه 5 تير 1391-0:0

      احسن كه عيب را شفاف بيان داشتيد.

      • دوشنبه 5 تير 1391-0:0

        عزل رییس سازمان سنجش بلافاصله بعد از افشاگری در مورد آزمون دکتری هم قابل تامل است.
        جالب این جاست که بعد از موج اعتراض معترضان، رییس "جدید" سازمان سنجش که در جریان کار نبوده، برای ادای توضیح به مجلس فراخوانده می شود! و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بر اقدام نسجیده ی سنجشی ها و وزارت علوم صحه می گذارد. کاش بعضی وقت ها، فقط بعضی وقت ها سنگ روی سنگ بند بود.

        • دوشنبه 5 تير 1391-0:0

          از این نماینده های حامی دولت انتظار بیشتر نداریم

          • دوشنبه 5 تير 1391-0:0

            مازند نومه نميدانم چرا اين مطلب را درج كردي . كلي گويي بود . انشا الله كه تسويه حسابي در كار نبوده باشد . اسم بردن از اداره كل رفاه و شخص آقاي نجفي(مدير فعلي تامين اجتماعي) ، يعني اينكه شما حامي فردي هستيد . بلكه در ادبيات ژورناليستي تحليل هاي اين تيپي نياز به نام بردن افراد و مكان نيست . بلكه ريشه تحليل مهم مي باشد . با تشكر از سايت خوبتان. بنده خودم شخصا شما را از سايت هاي خوب استان و در رتبه هاي بالا ميبينم . به اميد موفقيت همه شما.


            ©2013 APG.ir