تعداد بازدید: 2041

توصیه به دیگران 1

چهارشنبه 1 شهريور 1391-10:30

جور دیگر باید دید!

بازتاب یک یادداشت/قبل از آنکه تابستان به پایان برسد،کتاب اشک نیزه ها به چاپ دوازدهم هم می رسد،حال عده ای فریاد بزنند:" آهای این کتاب مجوز ندارد!"،" آهای این کتاب وزن و قافیه ندارد" ، " آهای به شخصیت ادبی ما دانشمندان توهین شد" که چرا ما هنوز نتوانستیم یک جلد کتاب چاپ کنیم و این روزنامه نگار نوپا و(بی سواد!)توانست اثری ضعیف به استان و کشور ارائه کند!


مازندنومه:18 مردادماه امسال یادداشتی از همکار مطبوعاتی مان-مرادعلی نعمتی-در مازندنومه پخش شد که به معرفی یکی از کتاب هایش با عنوان"اشک نیزه ها"اختصاص داشت.(نگاه کنید به:خسرو خوبان،غرق خون گشته http://www.mazandnume.com/?PNID=V14034)

پس از درج آن مطلب،تعدادی از مخاطبان با گذاشتن کامنت هایی به صاحب اثر انتقاد کردند و از وضعیت نشر در استان و کشور گله مند شدند که چرا به هر کتابی مجوز نشر می دهند!

در پاسخ به انتقادات منتقدان،مرادعلی نعمتی پاسخی تهیه کرده که در زیر از نظر می گذرد:

***

در پی انتشار یادداشتی از وقف کتاب اشک نیزه ها در پایگاه خبری مازندنومه،شاهد اظهار نظرهای متفاوتی بودیم.

بسیاری از دوستان از این اقدام خداپسندانه استقبال کرده و با تماس تلفنی ما را مورد لطف خود قرار دادند و عده ای تنگ نظر نیز که به دنبال فرصت می گشتند با درج نظرات خارج از عرف و ادب به این حرکت ادبی تاختند،گویی بغض چندین ساله شان ترکید و هر چه داشتند نثارمان کردند.

 لذا بر آن شدم به دور از حب و بغض ، به صورت منطقی پاسخ این افراد را بدهم. پیشاپیش از محضر شما مخاطبان فرهیخته به خاطر درج این مطلب و آزرده شدن خاطرتان پوزش می طلبم.

*پاسخ به کامنت مهرداد صابر از آمل:

شما بگویید،کدام نادانی اشعار شاعران قدیمی را می گیرد و با نام خود به چاپ می رساند و در رسانه هم سر و صدا ایجاد می کند؟!اگر به خودتان زحمت می دادید و شرف تان را زیر پا له نمی کردید، یک جلد از این کتاب را تهیه می کردید و متوجه می شدید که سروده ها سرقتی نیست.

 در کل کتاب فقط یک مصرع( تاکید می کنم تنها یک مصرع)را که در مورد شهید جانبازی بود،اقتباس کردم که آن مصرع را نیز داخل گیومه گذاشتم.

گویند روزی امام ابوحنیفه(فقیه و معتکف نامدار کوفه و پایه گذار مذهب حنفی) از کویی گذر می کرد.جوانی را دید بر روی زمین شل راه می رود ." گفت ای جوان مواظب باش که نیفتی!"

 و در پاسخ چنین شنید: افتادن من سهل است و آسان". تو به خود بنگر که نلغزی که لغزیدن تو جمع کثیری را به نابودی می کشاند.

من در چند برنامه رادیو و تلویزیونی و مصاحبه مطبوعاتی و گفتگو با رسانه های مجازی و مکتوب گفتم یکی از آرزوهای دوران تحصیل در مقطع ابتدایی و راهنمای ام این بود که یک بار در درس املا نمره 1(یک) بگیرم.

 آقای دلسوز فرهنگ! کسی که در رسانه ها این جملات را می گوید آیا با نادانی از اشعار دیگران برای چاپ کتابش استفاده می کند ؟!  یادگیری رسم جوانمردی است و برای بزرگ شدن باید هزینه کنیم.

لطف خدا و ائمه معصومان شامل حال من شده که توانستم چند صباحی در این راه قلم بزنم.

 من این اشعار را در روستاها در ایام سوگواری اباعبدالله به عنوان ذاکر اجرا کردم، یکی پیدا نشد که بگوید چرا اشعارم را با تخلص خود می خوانی!

 بارها و بارها سروده هایم در رسانه های نوشتاری و مجازی انتشار یافت.هیچ وقت کسی پیدا نشد که ادعا کند شعرها مال کس دیگری است!

 اگر دیدید من 4500 جلد از این کتاب ارزشمند عاشورایی را به اتفاق دو خیر (عطار سعیدی و موسوی) وقف کردم صرفا به عشق مولای مان آقا اباعبدالله حسین ( ع) بوده نه به خاطر خودنمایی! خواستیم دیگران هم دراین راه تشویق شوند.

من با افتخار می گویم شاگرد استاد زرکوب و استاد حسن پور بودم، اما شاگرد تنبلی نبودم. مگر کشک است هرکسی کتابی بدون مجوز منتشر کند و کارش به چاپ مجدد هم بکشد؟

البته توضیح یک نکته ضرورت دارد؛ در شعر یا علی مولا که در زیر یادداشتم در مازندنومه آمد،هنگام تایپ فعل "شد" به اشتباه "شده" آمد،هر چند با این اشتباه تایپی نمی شود کل کتاب را زیر سوال برد.

 این کتاب قبل از چاپ به رویت برخی علما و صاحبان فکر و اندیشه رسید.انتظار می رفت اگر مشکلی وجود داشت، به عنوان دلسوز دینی یادآور می شدند.

به خواست حضرت حق قبل از آنکه تابستان به پایان برسد این کتاب به چاپ دوازدهم هم می رسد،حال عده ای فریاد بزنند:" آهای این کتاب مجوز ندارد!"،" آهای این کتاب وزن و قافیه ندارد" ، " آهای به شخصیت ادبی ما دانشمندان توهین شد" که چرا ما هنوز نتوانستیم یک جلد کتاب چاپ کنیم و این روزنامه نگار نوپا و(بی سواد!)توانست در این خصوص اثری ضعیف به استان و کشور ارائه کند!

*پاسخ به کامنت شک شاعر

گفتم که مرا همیشه باور داری / اندیشه عاشقانه بر سر داری

 من تمام گفتنی ها را به تو گفتم/ اما تو به من نگفتی خنجرداری

 معلوم نیست چرا عده ای بعد چاپ این کتاب،همانند شخص مار گزیده شده به خود می پیچند.مگر چه اتفاقی افتاده و من چه نوشته ام که این گونه بی محابا می تازند؟

*پاسخ به کامنت قلم به مزد سابق

 بسیار خوشحالم که دانش آموز تنبل دوران راهنمایی توانست نظر خیلی از مدعیان فرهنگ و ادب و شعر را به خود جلب کند.

 زمانی که سمساری داشتم،بعد از کسب عنوان "امین شهر"،به عنوان کارشناس خبره دادگستری کار قیمت گذاری را انجام می دادم و هنوز هم این کار را ادامه می دهم.

 حال تو به من بگو قیمت ادبی ات چقدر است که این همه ادعا داری؟ دایره شعر به ویژه برای اهل بیت،دل و روح و پاک می خواهد نه ذهن مریض.با خودت خلوت کن که از کدامین گروه هستی؟

*پاسخ به کامنت سماع

 سماع جان هرگاه توانستی سه خط بنویسی که در آن دلدادگی باشد مردی:

آسمون ر که اشمبه اساره ها ر بچینه / پیمبر تابوت سر اتا اتا ر دچینه/ملک بمو شمه میون هرکی ر خوانه ورچینه

*پاسخ به کامنت n,sj

-سوال: آقاااااااا! رُببببببببببب دارید؟

-جواب:داریم،نه به این غلظت!

 و اما قابل توجه شما: به زودی از بنده بی سواد(!) منتشر می شود: جلد دو و سه و چهار کتاب فرهنگ بازی های بومی مازندران - جلد 2 اشک نیزه ها- رمان های ماه من-سایه ای برای پهلوانان- حسین پهلوون -ماه در دو قدمی شماست و زنگوله بدستان


  • محمد توفيقيپاسخ به این دیدگاه 0 0
    جمعه 3 شهريور 1391-0:0

    درود بر شما

    بنده ادبيات خيلي نميدانم در حد و اندازه يك خواننده فعال هستم .
    ولي رفتم متن صابر را خواندم شما پاسخ نداديد ايشان خواستند 8 مجوز از ارشاد مبتني بر اينكه كتابتان به چاپ هشتم رسيد منتشر كنيد بدانيم شما سفسطه كرديد و جواب را با مظلوم نمايي نداديد لذا براي بنده نيز ايجاد سوال شد
    هر كتاب براي هر دوره چاپ مجدد مجوز ميخواهد چاپ هشتم يا 12 يا 24 نمي توان فقط حرف زد بايد ميتند نشان داد بنده به عنوان يك مخاطب مازند نومه گلايه شديد دارم و ميخواهم پاسخ مستند باشد همراه با شماره و تاريخ مجوز منظورم اين است كه من شاهد بودم كتاب شعر يك آقاي محترم در آمل فقط 200 جلد بطور خانگي بدون مجوز فقط با شابك و شماره كتاب خانه ملي چاپ شد الان دارند آب خنك مي خورند مي گويم او كار بدي كرد هركس خلاف قانون عمل كرد بايد مجازات شود از جمله ناشر شما و اوقاف لذا هنوز پاسخ نگرف

    • جمعه 3 شهريور 1391-0:0

      عالم و آدم دارن تو اين مملكت هركاري دلشون ميخواد ميكنن،حالا شماها كيليد كرديد رو اين بنده خدا

      • فریکناریپاسخ به این دیدگاه 0 0
        پنجشنبه 2 شهريور 1391-0:0

        اکبری یک نویسنده با 5 کلاس سواد از فریدونکناری با 17 کتاب چاپ شده : مگر سعدی ،فردوسی و حافظ دکترا داشتند.

        • پنجشنبه 2 شهريور 1391-0:0

          به نویسنده کتاب تبریک میگم

          مازندنومه افراد دیگه م جوابیه بدن اینجور پخش میکنی؟
          فک نمیکنی چن وخته خیلی خاله زنک شدی؟؟

          • قلم به مزد سابقپاسخ به این دیدگاه 0 0
            پنجشنبه 2 شهريور 1391-0:0

            البته بسياركتابهانوشته مي شود ومقالات متعدد نگاشته مي شود،كسي حسادت وبرودت ازخودش نشان نمي دهد!منتهانويسنده ها ومقاله نويسها وشعراوادبا و.....رابعضي حاميان امثال جنابعالي فرستادنددنبال نخودسياه!!!!وبه جنابعالي كه درس نخوانده ومكتب نرفته اي اظهارفضل مي كني وبه مثابه كلاغي كه جاي زغن نقش بازي مي كند داري نقش بازي مي كني!!كيست كه نداند برسرنشروناشرونويسنده كه امروزحاشيه نشين ، پرحاشيه شده اندچه آمده است راانكاركند؟شهر"هرت"جايي است كه يكي ازنشانه هايش ،مثلا"قصاب بيايد نويسنده باشد ونويسنده برود كفاش!!!يا سمساربرود پليس بشود!!آزمايش بكن ببين بشما اجازه مي دهند؟توبايد ياد بگيربراي دانستن، نياز به طي طريق بسيارهست كه شما باتاسف ازآشفته بازاربي كسي حوزه فرهنگ،بقول مازندرانيها "چنگلي به ماست زدي"پس سعي نكن زياد اطهارفضل ودانايي نمايي.مانه مريض هستيم نه اهل گروه ياموروه!!اگرزيادي دلمان بگيره قدري به خودمان ناسزا ميگوئيم يا مي رويم سراغ دوستاني كه اهل فضل ودانش وبقولي دود خورده وشب بيداران حاشيه نشين گب وگوئي مي كنيم تابخشي ازالام خويش راتسكين بدهيم.آي ترگل وبرگل و نازگل اهالي دوستان ميدان حضرت امام(ره)/ارشاداسلامي

            • پنجشنبه 2 شهريور 1391-0:0

              از جوابهایت پیداست چقدر مایه داری. بتاز که دور دور شماهاست.


              ©2013 APG.ir