حافظ کهنه نمیشود
گزارش+گزارش تصویری از مراسم بزرگداشت روز حافظ/تدریس ادبیات ما از ابتدا تا دانشگاه اشتباه بوده و متاسفانه این گونه است که دانشآموزان و دانشجویان را در ادبیات، کلیشهای بار میآورند/کتابی با عنوان "ابیات بحث انگیز حافظ"منتشر شده که البته فریب خورده و این کتاب را خریداری کردم و دیدم فقط ابیات،چاپ شده است
مازندنومه،کلثوم فلاحی:مراسم روز بزرگداشت حافظ،عصر پنج شنبه در کافه کتاب ساری برگزار شد.
ایرج اصغری در این برنامه اظهار داشت: تدریس ادبیات ما از ابتدا تا دانشگاه اشتباه بوده و متاسفانه این گونه است که دانشآموزان و دانشجویان را در ادبیات، کلیشهای بار میآورند.
این شاعر برجسته استان افزود: قدرت دریافت بیشتر و ابراز وجود بیشتر از ساختمان شعر این ها گرفته میشود، درست مثل اینکه معادلهای را حل میکنند که ثابت است.
اصغری با اشاره به اینکه همین میشود که دانشجو فقط به فکر پاس کردن درس است، ادامه داد: هنر این گونه کلیشه نیست، آن هم هنری مانند هنر حافظ.
گردآورنده کتاب "سبوی سخن" با بیان اینکه هنر گسترده است،پس چرا باید بسته باشیم، متذکر شد: ابداع و نوآوری در هنر امروز بسیار کم است.
اصغری تصریح کرد:کتابی با عنوان "ابیات بحث انگیز حافظ" منتشر شده که البته فریب خورده و این کتاب را خریداری کردم،چرا که دیدم فقط ابیات،چاپ شده است.
وی با بیان اینکه در رابطه با دو مصرع از اشعار حافظ، هنوز با نقد و تحلیل هیچ شاعری قانع نشدهام، گفت: در رابطه با بیت "پیرما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد" که البته مصرع نخست مشکلی ندارد و همه معتقد و خداپرست هستیم اما اگر خطا نرفت پس خطاپوش کیست و "اش" خطاپوشش چیست؟
اصغری با اشاره به اینکه عارفان کم حرف میزدند و سیراب ارزشهای معنی بودند، خاطرنشان کرد:آن ها عاشق منم منم نبودند و به عنوان یک معلم و مدرس، حلال مشکلات ذهن و ضمیر شاگردان میشدند.
شاعر برجسته ساروی با بیان اینکه خدا در آفرینش خطا ندارد و شاید ما به عنوان بنده، برخی مسائل را متوجه نشویم، اظهار داشت: پس همین که میپرسد آبا خطا رفت، خود خطاست و خودمان در شناخت خدا نقص داریم.
اصغری با قرائت این بیت:" گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند/ جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد" ،افزود: برای تحلیل این بیت، باید از دو کلید واژه "صحب" به معنای هوشیاری و "محو" بهره برد و اگر هوشیاری داشته نباید اسرار هویدا میکرده و اگر هم محو از جهانیان شده بود نباید چیزی در ذهنش میماند که هویدا کند.
اصغری با اشاره به اینکه حافظ در دفتر نمیگنجد و نقطه سر خط و کلمه نیست، تصریح کرد: شعرایی که جهانی میشوند در زمانی نیستند بلکه هر زمانیاند و حافظ از زبان همه میگوید.
وی با بیان اینکه من با تفال موافق نیستم، اظهار داشت: یک نفر از زبان همه ما سخن میگوید و ناگفتههای در حنجره مانده بشر از قرن هشتم تاکنون بر زبان حافظ جاری شده است.
اصغری با اشاره به اینکه حافظ هیچ وقت کهنه نمیشود و برای قوم و قبیلهای شعر نگفته است، یادآور شد: باید به جوانان میدان حرف زدن داد و ایرادی ندارد که اشتباه کنند.
گفتنی است در این برنامه تعدادی از شعرا به حافظ خوانی پرداختند و در بخشی از مراسم،گروه موسیقی به اجرای برنامه پرداخت.
- يکشنبه 23 مهر 1391-0:0
از اينكه شاعران ايران را پاس مي داريد خداوندگار پاك خيرتان بدهد براي پاسداشت زبان پارسي خواهشمنداست. شاهنامه خواني را نيز در برنامه كاري خود قرار دهيد. چون شاعران ايران از جمله بزرگترين سرمايه هاي فرهنگي ما مي باشند .هرچند برخي سعي در كم رنگ كردن ارزش آنها دارند. آنها كه قصد دارند زبان 3000 ساله پارسي را با زبان عربي هزار وچند ساله عوض كنند كه زهي خيال باطل.با هم از شما تشكر مي كنيم.
- شنبه 22 مهر 1391-0:0
حاضران که با این وضع شعرخوانی آبرویی برای جناب حافظ نگذاشتند، گلی به جمال آقای اصغری.
پیشنهاد می کنم شاعران ! امروز قبل از شعر ! سراییدن، شعر بخوانند آن هم حافظ - جمعه 21 مهر 1391-0:0
حافظ برخلاف مولوی از عشق زمینی ساز عاشق را كوك می كند ودر این بین عشق را در آغاز سهل مداند ودر انتها با دشواری از آن یاد می كند:چو عاشق می شدم گفتم كه بردم گوهر مقصود /ندانستم كه این دریا چه موج خونفشان دارداما مولوی عشق را در ورای زمین كوك می كند و عشق را از ابتدا دشوار ولی در انتها رهایی بخش می داند:عشق از اول چرا خونی بود تاگریزد هركه بیرونی بود. اما آنچه حافظ را روشنفكر عصر گذشته می دارد درك دقیق از زمانه و بیماری اجتماعی وقت خویش یعنی:ریا است حافظ دشمن خونی ریا است،مرغ زیركی است كه در عمل ،نه در زبان بر در خانقاه و صو معه پر نمی زند،حافظ آسیب اجتماعی وقت خویش را در تزویر و پوشش كاذب بر منافع می دیده است و با آن كوتاه نیامد!روزش گرامی
- جمعه 21 مهر 1391-0:0
عجبا که کسی میگفت استاد اصغری رئیس انجمن شعر ماست اما در تحلیل این بیت مشهور حافظ لنگ میزند . ان (پیر ) که به تعارف و تواضع میگوید درصنع خطائی نرفته است باز امد و به مصراعی راز گشائی از ادعای خود نمود و به ( خطا پوشی اش ) افرین گفت ! و یعنی که ما چشم بر خطای صنع بستیم....! جناب استاد که سالها معلم ادبیات بچه های ما بودی ! بدان حضرت حافظ در ایما و اشارت و کنایت استاد بود ! حافظ برخلاف سعدی مواجب بگیر حاکمان وقت بود و به ناگزیری اش سخن به ایما میگفت و مطمئن بود که اهل اسرار درک میکنند . پس در این بیت ایشان با یقین به وجود خطا در صنع / چشم می بندد و خطا پوش میشود و به قلم خطا پوش خود ( همان {اش}نسبت) افرین میگوید ! و شمای بر منصب انجمن ادبی ما داری میگردی ببینی خطا پوش که بود ؟ همان پیر - حافظ مفهوم شد؟