که مازندران شهر ما یاد باد
آمادگی خود را برای برگزاری کنسرت به نفع سیل زدگان اعلام می کنم/به راستي اگر نعمات الهي ( دريا و جنگل سرسبز) كه شوربختانه هر دوي آنها در اثر سوء رفتار عمومي و مديريتي، در معرض نابودي هستند، نبودند،براي اين ديار چه خدمت در خور توجهي از سوي دولت مركزي صورت عيني به خود گرفته است؟
مازندنومه؛یادداشت مهمان،سیدعبدالحسین مختاباد:تماشاي تصاوير جانكاه از خانه و كاشانه همشهريان عزيزم،روح و قلب مرا در هم پيچاند و در كنار آن عدم اطلاع رساني درست رسانه ها و خصوصا رسانه ملي نمكي بيشتر بر اين زخم درون افزود.
فردوسي بزرگ در ماجراي بر تخت نشستن كيكاووس داستان مازندران عزيز را بدين گونه مي سرايد:
چو کاووس بگرفت گاه پدر
مر او را جهان بنده شد سر به سر
همان تخت و هم طوق و هم گوشوار
همان تاج زرین زبرجد نگار...
چنین گفت کز شهر مازندران
یکی خوشنوازم ز رامشگران...
بگفتا که رامشگری بر درست
ابا بربط و نغز رامشگرست
بفرمود تا پیش او خواندند
بر رود سازانش بنشاندند
به بربط چو بایست بر ساخت رود
برآورد مازندرانی سرود
که مازندران شهر ما را یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد
که در بوستانش همیشه گل ست
به کوه اندرون لاله و سنبل ست
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه گرم و نه سرد و همیشه بهار...
چو کاووس بشنید از او این سخن
یکی تازه اندیشه افگند بن
دل رزمجویش ببست اندران
که لشکر کشد سوی مازندران
چنین گفت با سرفرازان رزم
که ما سر نهادیم یکسر به بزم
اگر کاهلی پیشه گیرد دلیر
نگردد ز آسایش و کام سیر...
فزون بایدم زان ایشان هنر
جهانجوی باید سر تاجور...
که جمشید با فر و انگشتری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
ز مازندران یاد هرگز نکرد
نجست از دلیران دیوان نبرد
فریدون پردانش و پرفسون
همین را روانش نبد رهنمون
اگر شایدی بردن این بد بسر
به مردی و گنج و به نام و هنر
منوچهر کردی بدین پیشدست
نکردی برین بر دل خویش پست...
همانگونه كه در اين "گلچين" از فردوسي حكيم برمي آيد، انگار فراموشي "مازندران هميشه بهار " رسمي ديرينه در تاريخ ايران زمين از سوي حاكمان بوده،و شوربختانه اين سنت نابخردانه همچنان بر حيات خود دليري مي ورزد.
به راستي اگر نعمات الهي ( دريا و جنگل سرسبز) كه شوربختانه هر دوي آنها در اثر سوء رفتار عمومي و مديريتي، در معرض نابودي هستند، نبودند،براي اين ديار چه خدمت در خور توجهي از سوي دولت مركزي صورت عيني به خود گرفته است؟
اين جانب به عنوان عضو كوچكي از مردم بزرگ و فرهيخته مازندران عزيز ، ضمن اظهار همدردي با حادثه ديدگان اين بلاي طبيعي از همه مردم ايران بزرگ مي خواهم كه كمك هاي مادي و معنوي خود را نثار حادثه ديدگان نموده و اين حقير نيز " چونان موري كه پاي ملخي را نثار بارگاه سليماني اين مردم صبور و بزرگوار مي نمايد" آمادگي خود را براي اجراي چندين كنسرت اعلام مي نمايم.
یکی چاره باید کنون اندرین
که این بد بگردد ز ایران زمین
- شنبه 2 بهمن 1400-11:24
قالب شعر فردوسی است ؟
- شنبه 11 خرداد 1392-0:0
کلمۀ دیو هم که در رابطه با مازندران است در اوستا به معنی خوشنود بودن و از دل پسندیدن آمده یعنی معادل یا صفت مکملی بر مئذن یا همان مذن است. بنابراین برداشت مذن-دیو-ران یعنی محل خوشی مسحور کننده نیز از نام مازندران متصور است:
- شنبه 11 خرداد 1392-0:0
که مازندران شهر ما را یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد
که در بوستانش همیشه گل ست
به کوه اندرون لاله و سنبل ست
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه گرم و نه سرد و همیشه بهار...
از این ابیات می توان چنین نتیجه گرفت که نام مازندران در اصل مَذَن-دار-ان بوده است یعنی محل منسوب به دارندگان خوشی.
- يکشنبه 30 مهر 1391-0:0
آقای سیروس این چه حرفیه که شما می زنی. سخن هنرمندی مثل جناب مختا باد نباید نقص فاحش داشته باشه. بدیهیست که ایشون باید ادبیات را عمیق تر بخوانند تا موجب خرده گیری بر ایشان نشود.حالا حکایت رییس جمهوره که در بزرگداشت حافظ مطلع غزلی از حافظ را غلط خوانده اند.
- شنبه 29 مهر 1391-0:0
درود بر شما.
از شما خیلی تشکر میکنم،به خاطر اینکه هنوز هم قلبتون واسه مردم مازندران میتپه.
با آرزوی موفقیت. - شنبه 29 مهر 1391-0:0
حق را به 30rusمی دهم . اشاره به مصیبت سیل بهشهر و قدردانی از هنرمندی بزرگ مثل آقای مختاباد فریضه ای بود که از سوی من ، به اشتباه ادا نشد . از نکته دانی این دوست عزیز تشکر می کنم و البته جا داشت که ایشان به معنای درست شعر هم اشاره می داشتند که این تفاوت در معنی بسیار با اهمیت است .
- شنبه 29 مهر 1391-0:0
درود بر استاد مختاباد كه هميشه و همه جا پرچم سبز مازندران را در مقابل حسودان و نابخردان به شايستگي برافراشتند.
- شنبه 29 مهر 1391-0:0
احسنت به هنرمند عزیزمون که همولایتی هاش براش از همه چیز مهم ترن. آفرین که راحت نقد کردی و حرفتو رسانه ای کردی.امثال شماها ماندگار میشن.
اما آقا یا خانمی که با اسم «دقت به معنای شعر فردوسی!» نظر نوشتی، با شمام، امثال جنابعالی یکی از دلایل اصلی پیشرفت نکردن مازندران هستن. آخه آدم حسابی، گیرم که حرفت درست بوده باشه و اصلاً جناب مختاباد اشتباه شعرو به کار گرفته باشه، مگه اینجا نقد ادبی برگزار شده که اومدی اینو نوشتی؟ مهم یه حرکت بزرگ انسان دوستانست که از یه هنرمند سرزده. واقعاً آدم می مونه شماها از چه زاویه ای نگاه می کنین؟چشمتون کجارو میبینه؟ خوبه من هم بنویسم شما غلط املایی داری و مختاباد رو نوشتی مختباد؟ تا یه سری اینجوری نگاه می کنن و حرف می زنن مازندران که هیچ کل ایران هم درست راه پیشرفت رو نمیتونه طی کنه. میگم بیکار نشین، بشین یه کتابی یه مقاله ای یه چیزی بنویس. عنوانش هم باشه این:
«بررسی عوامل ارتباط سیل بهشهر در سال1391 با شاهنامه»، یا اسمشو بذار: «آسیب شناسی سیل بهشهر از دیدگاه هنر و ادبیات و پیامدهای منفی حمایت های مردمی از آسیب دیدگان» - شنبه 29 مهر 1391-0:0
تشکرات فراوان از اقای مختاباد عزیز
از قدیم گفتن حرمت مسجدو متولیش حفظ میکنه ، بعضی برای فقط پخش یه طنز سیاسی تو مصیبتشون آسمونو به زمین میرسونن و بعضی ها رو به عذرخواهی وادار میکنن، از ماست که بر ماست، مردمی که شبکه محلیشون به زبان فارسی باشه ، زبونه مادریشونو فراموش می کنن خودشون هم به فراموشی سپرده میشن - جمعه 28 مهر 1391-0:0
دکتر مختاباد.درودوصد بدرود.منتظر هنر نمایی شما فرهیخته عزیز هستیم مارا یاد جوانی انداختید.به امید بهروزی برای شما وارزوی التیام درد همشهریان بهشهری وسیل زدگان
- جمعه 28 مهر 1391-0:0
هنرمند محترم آقای مختباد این ابیات را چگونه تعبیر کرده اند ؟ مصرع ( ز مازندران یاد هرگز نکرد ) فراموش کردن مازندران است یا به مفهوم خودداری جمشید است از فکر تجاوز به مازندران ، آن هم به دلیل دشوار بودن گشودن آن ! ؟کدام یک؟
- جمعه 28 مهر 1391-0:0
آقای مختاباد سلام ، بیمارستان در دست احداث فوق تخصصی کودکان مبتلا به سرطان (ماهک) هم منتظر عنایت شماست.
- جمعه 28 مهر 1391-0:0
سلام
احسنت به شما آقای مختاباد
حداقل شما که همشهریمون هستید به فکرمون هستید.
خدا حفظتون کنه.
خدا کنه که مسئولین به فکر مردم آسیب دیده باشند.
سبز باشید و جاودان.
با آرزوی بهترینها برای شما استاد عزیز و گرامی - پنجشنبه 27 مهر 1391-0:0
سلام بر استاد مختاباد دوباره كولاك كردي همشهري. سلامت بوشي