روز ملی مازندران در مرزن آباد!!! مگر مرزن آباد از توابع چالوس نیست؟ مگر چالوس جزء مازندران است؟ نکند دماغ غلط انداز عیب پیدا کرده و بوهای الکی می شنود. بوس میاد که مقالات در راستای تشیع و تبرستان تحت تاثیر جو قرار گرفته و تعدادی از مقالات جدایی طلبانه و استقلال خواهانه در آن گنجانده شده باشد؟ رحیمی عاشق مازندران است ولی اگر مشائی امر بفرماید و دستور صادر نماید برای امتثال امر حاضر می شود از این علاقه چشم پوشی کرده و مازندران را عادلانه بین غرب و شرق تقسیم نماید. او به شدت احساس بزرگتری می کند و در خفا به همه تذکر می دهد که بابا دولت کم دردسر دارد که مازندرانی ها این توقعات بسیار سنگین را از دولت دارند و هی مرتب به آن فشار می آورند و این ضرب المثل را تکرار می کنند که: پسر زن بورده پیر همسایه هسته: ترجمه غلط اندزی: یعنی پسر وقتی ازدواج کرد همسایه پدرش است. معنا و مفهوم آن این است که خرجش سوا است و باید چشمش کور به هر دری بزند و نون زن و بچه اش را در بیاورد و ریالی هم از پدرش توقع نداشته باشد. حالا ما موندیم که اگه غرب روزی از شرق جدا بشه مبنای تقسیم اعتبار را اگر بر مبنای جمعیت قرار بدهیم غرب ضرر می کند و از چیزی که الآن گیرش میاد خیلی کمتر گیرش میاد و اگر مبنا را وسعت و خاک قرار بدهیم که وضع بدتر می شود و غرب بیچاره می شود. هر روز با آقای مشایی چند ساعت روی این موضوع وقت می گذاریم و روی بخش خصوصی هم حساب و کتاب کردیم و حتی از بیم مرکزی و تامین اجتماعی هم کمک خواستیم نتوانستیم مشکل بعدی غرب را حل کنیم. حالا شاید توی این مقاله هایی که از مسیر تشیع خارج شدند و به جدایی پرداختند چیزی پیدا کنیم و مثلاً بگیم جمعیت بی جمعیت و خاک بی خاک نصف نصف. یا بگیم هر که خربزه می خورد پای لرزش هم منشیند و هر که جدایی می خواهد ریاضت اقتصادیش را هم باید بخواهد. ما یک اشتباه بزرگی را در دولت خاتمی برای گلستان داشتیم که مازندران را تکه پاره کردیم و تقریباً اعتبار مازندران نفله شد و حالا می خواهیم همان اشتباده را به نوع دیگری تکرار کنیم. پدر آمرزیده ها اونوقت که جاده شما دو طرفه بود و هزار تا تصادف و ماشین ها هم همه پیکان 48 بود و پدر آدمیزاد در می آمد تا به ساری برسه و بر گرده همه روزه توی مرکز استان پلاس بودید ولی حالا که همه جا اتوبان شده و متوسط سرعت و نوع ماشین ها به شدت ترقی کرده و حتی مسافربری ها هم با سرعت بالاتر و با اطمینان بیشتر می رانند، شما هنوز هم می فرمائید جدایی جدایی!! آخه دولت چه کار باید برای شما می کرد که نکرد! عجب گیری کردیم ها! حالا اجازه بدهید ما این رو مجدداً‌با حضور وزیر کشور و وزیر راه و شهرسازی و جناب َآقای مشائی یکبار دیگر در دفتر خودمان بررسی کنیم شاید راه حل جدیدی پیدا کردیم. این وسط آقای رهبری املشی دیگه از کجا پیداش شد نمی دانم.

افسوس به حال مازندران
پس سوژه جدید کلمات قصار آقای معاون این بار از مازندران سربرمی آورد