مشک خالی و پرهیز آب؟!
فرماندار بهشهر که در چند روز نخست بروز سیل،هر روز در چند نوبت در رادیوی استانی حرف زد،از خود نپرسید چه وقت از رسانه ملی تریبون خواست و از او دریغ شد؟! و چرا ما در مواقع بحرانی،به جای انجام صحیح وظایف،قصور را بر گردن چیزهایی مانند ساخت و ساز حاشیه رود و رسانه ها و جمشید بسم الله و...می اندازیم!
مازندنومه،سردبیر:از زمان زلزله آذربایجان حدود 75 روز گذشته و طبق تازه ترین گزارش ها(نگاه کنید به : http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1727171) هنوز زلزله زده ها درون چادر زندگی می کنند و از خانه های وعده داده شده معاون اول رییس جمهوری که قرار بود دو ماهه ساخته شود،خبری نیست!
البته ما از همان روز نخست ادعای بزرگ محمدرضا رحیمی، به این وعده با دیده تردید نگریسته و مطمئن بودیم که نه در دوماه،بلکه در دو سال آینده هم خانه ای برای مردم زلزله زده ساخته نمی شود!
دولت نهم و دهم در دادن وعده های توخالی و افزایش مطالبات جامعه زبانزد است و وقتی هم با بحران مواجه می شود،فرافکنی می کند و مشکلات را گردن افرادی چون جمشید بسم الله می اندازد که باز به قول رحیمی به تنهایی مدیریت ارزی کشور را بر عهده داشت!!
از زلزله آذربایجان گفتم تا نقبی بزنم به سیل زده های بهشهر خودمان و این نکته که نباید به وعده های امثال رحیمی دلخوش و مردم بیچاره را به امان خدا رها کرد.
نقل است در زمان های قدیم که مردم با اسب و شتر به مسافرت می رفتند،وقتی که کسی از سفر حج برمی گشت،به نسبت نفوذ و شخصیتی که داشت،خویشان و آشنایان هر کدام از محل اقامت و شهر حاجی مشکی تهیه و آن را پر از آب می کردند و به پیشواز حاجی می رفتند تا سر راه حاجی را آب پاشی کنند.
از قضا یک مرتبه حاجی ای اسم و رسم دار از مکه برمی گشت.یکی از آشناهایش که مجبور بود حتما" مشکی تهیه کند و به پیشوا حاج آقا برود،با خودش گفت:این حاجی دور و برش شلوغ است و حتما" چند نفری برای او آب پاشی می کنند،پس چه بهتر من مشکم را با باد پر و بارم را سبک کنم! همین کار را هم کرد و مشکش را با باد پر کرد.
حاجی از راه رسید.در این وقت آن بابایی که مشکش با باد پر شده بود داد زد:"پرهیز آب،پرهیز آب!" او می خواست با این ندا دیگران را وادار کند با مشک شان آب بپاشند تا مشتش وا و رسوا نشود.
مرد خالی بند هر چه بیشتر تقلا کرد کم تر نتیجه گرفت تا این که متوجه شد همه مشکیان در خانه خود همان فکر را کرده بودند که او کرده بود و جملگی مشک بدون آب و پر از باد به همراه آورده بودند!
از آن طرف حاج آقا هرچه انتظار کشید دید سر مشکی باز نشد و آبی هم پاشیده نشد.با ناراحتی گفت:"مشک خالی و پرهیز از آب؟!"
حدود دو هفته پس از سیل تاریخی بهشهر،تنها مکان های اسکان موقت وسوله ای برای مردم فراهم شده است و از کمک های درست و حسابی و تاثیرگذار خبری نیست.(نگاه کنید به:http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1725932 )
مدیریت راه گشایی نیز برای دریافت کمک های مردمی اندیشیده نشده و اعلام دو شماره حساب و استقرار چند پایگاه جمع آوری کمک های مردمی نیز بدون تبلیغات مناسب از نبود اراده ای مقتدر و اقدامی رفع تکلیفی خبر می دهد.
از طرفی در روزهای اخیر برخی دستگاه های حاضر در روزهای نخست بروز سیل،هنوز مدتی نگذشته ضمن مصادره به مطلوب کردن کمک های ابتدای کار، خبرنگاران را دور خود جمع کرده و به ارایه گزارش کار پرداخته اند!
برای نمونه فرماندار بهشهر برای لاپوشانی ضعف های موجود در پیشگیری از حادثه و کمک رسانی به موقع، نشست خبری با اصحاب رسانه برگزار کرد و ضمن فرافکنی، رسانه ملی را در سیل بهشهر مقصر شناخت و گفت:«سیل بهشهر باید به صورت ملی نشان داده می شد ولی متاسفانه این شهر در جریان سیل مظلوم واقع شد.»
البرزی که در چند روز نخست بروز سیل،هر روز در چند نوبت در رادیوی استانی حرف زد،از خود نپرسید چه وقت از رسانه ملی تریبون خواست و از او و دیگران دریغ شد؟! و چرا ما در مواقع بحرانی،به جای انجام صحیح وظایف،قصور را بر گردن چیزهایی مانند ساخت و ساز حاشیه رود و رسانه ها و جمشید بسم الله و...می اندازیم!
کوتاهی های مدیران دولتی در جریان سیل بهشهر و نبود مدیریت موثر و علمی در پیشگیری از حوادث طبیعی،سبب شد تا نماینده ولی فقیه در استان زبان به انتقاد بگشاید و بگوید:« از مدیران ملی می خواهم تا عمق سیل ایجاد شده در بهشهر را دریابند و برای رفع عاجل مشکل مردمان این سامان برنامه ریزی کنند.»
در نبود مدیریت منسجم و کارگشا در جمع آوری و هدایت کمک های دولتی و مردمی و نیز وعده های بی اساس سیستم دولتی،برخی گروه های هنری به دنبال اخذ مجوز برای برگزاری کنسرت موسیقی خیریه و برنامه هایی از این دست هستند تا بلکه وجوهی برای سیل زده ها جمع آوری کنند و به دست آن ها برسانند.
مردم قلب شان برای هم نوعان شان بتپد. مسئولان مشغول نامه نگاری اند و به آن ها امید چندانی نیست.
*عکس سیل بهشهر:محمدرضا زمانی درمزاری
***
سایر مطالب مازندنومه در ارتباط با سیل بهشهر:
1- که مازندران شهر ما یاد باد http://www.mazandnume.com/?PNID=V143182
2- ما خبرنگار،ما هیچ http://www.mazandnume.com/?PNID=V14317
3- سیل خون تا دریا http://www.mazandnume.com/?PNID=V14316
4- چنین نبوده و چنین نیز نخواهد ماند http://www.mazandnume.com/?PNID=V14314
5- جزیره ای به نام مازندران http://www.mazandnume.com/?PNID=V14309
6- سونامی سیل و مسئولیت حقوقی دولت http://www.mazandnume.com/?PNID=V14315
7- خنداندن مردم کار سختی نیست http://www.mazandnume.com/?PNID=V14307
8- جای وارش سیو تیل بوارستی http://www.mazandnume.com/?PNID=V14300
9- تلخ چون پاییز http://www.mazandnume.com/?PNID=V14299
10- دوباره سیل،دوباره بی برنامگی http://www.mazandnume.com/?PNID=V14298
11- مدیریت بحران یا بحران مدیریت http://www.mazandnume.com/?PNID=V14319
12-آن سوی باران http://www.mazandnume.com/?PNID=V14324
13- مردم در گِل و مسئولان در گل http://www.mazandnume.com/?PNID=V14323
14- تذکر یا تشکر؟ http://www.mazandnume.com/?PNID=V14334
15- مردم دست به کار شوند/به وعده های دولت اعتمادی نیست http://www.mazandnume.com/?PNID=V14338
- جمعه 5 آبان 1391-0:0
سردبیر محترم سایت وزین و فرهنگ دوست مازندنومه. گرچه، مساعی شبانه روزی جنابعالی و سایر همکاران و خبرنگاران محترم آن سایت در اطلاع رسانی گسترده و پوشش خبری منطبق با واقع، برخلاف آمار غیر واقع و رسمی منتشره از سوی مراجع دولتی نسبت به سیل ویرانگر بهشهر و خسارات چند صد میلیاردی قابل پیش بینی و پیش روی مردم و مسئولان شهری و دولتی قابل تحسین و ستایش است، اما در نقش و اقدامات غیر مسئولانه مدیریت شهری، استانی و دولتی نسبت به سونامی سیل تاریخی و غیر مشابه بهشهر در مازندران و عدم رضایت مردم منطقه سیل زده و تاسف و تاثر آنها نسبت به ناکارآمدی مسئولان مزبور و رها کردن آنها به امان خدا تردیدی نیست؟! جای بسی تقدیر و تشکر از برخی رسانه ها و سایت های مستقل و غیر دولتی، ولو در خارج از استان مازنداران، از جمله سایت حقوقی و تخصصی راه مقصود در اصفهان دارد که بر خلاف تعهد بومی، منطقه ای و استانی صدا و سیمای استان و مسئولان دولتی، همراه و همگام با مردم سیل زده بهشهر در جهت اطلاع رسانی شایسته نسبت به سیل مزبور و حمایت پیدا و پنهان از مردم منطقه نموده است تا شاید درسی برای اهمال و عدم کارآمدی مدیران دولتی و شهرستانی و استانی باشد.
صرفنظر از تصاویر و مستندات مسلم و متعدد موجود مربوط به سیل بهشهر که برخی از آنها در مطلب حاضر نمایش داده شده و دیگر تصاویر منتشره در سایت ها و اینترنت و رسانه ها که نشان از عمق فاجعه وبی توجهی مسئولان بدان دارد، برابر تحقیقات و مطالعات به روز و مستمر موجود از مناطق سیل زده بهشهر- مردم سیل زده کماکان بر این باورند که " خود باید به داد هم رسیده و به وعده های غیر کارشناسی و غیر واقعی دولت و مسئولان دولتی اعتمادی نیست- آنها به امان خدا رها شده اند و هیچ مقام یا مسئولی پاسخگوی از بین رفتن تمامی زندگی و خانه و کاشانه آنها نیست....، چرا یافتن 4 نفر فوتی جدید در اتومیبل پراید که در ماشین در اثر گل و لای سیل خفه شده و یا یک خانم درگذشته و کشف شده جدید در زیر پل بین هتل اشرف و میدان قدس بهشهر در هفته نخست وقوع سیل و دیگر مصدومان و فوت شدگان دیگر در گزارشات رسمی مدیریت بحران و مسئولان دولتی هیچ انعکاسی نداشته است...؟" به قول یکی از سیل زدگان خیابان قائم و برابر ویدئوی موجود و عرضه شده به آن سایت نیز؛ " آقای فرماندار اعلام می کنند چهار نفر در بهشهر فوت شده اند، اما در همان روز نه نفر را در بهشهر تشییع می کنند، خدا می داند چند نفر الان در زیر زمین پر از گل و لای منزل من مدفونند و کسی نیست که آنها را شناسایی کند....؟!" و یا به قول یکی از خانم های سیل زده در خیابان قائم بهشهر و همسر یکی از جانبازان سیل زده که : " ما/ مردم در گِل و مسئولان/ استاندار در گُل"....اینها نمونه های کوچی از زبان حال مردم سیل زده رها شده به امان خدا رد بهشهر هستند....؟!
علاوه بر این، توزیع تاسف بار برخی از اقلام غیر ضروری مردم در مناطق سیل زده از سوی هلال احمر که ناشی از عدم مطالعه کارشناسی نیازها و خواسته های ضروری مردم است، خود حکایت دیگری از سوء مدیریت بحران دولتی در منطقه می باشد. برای نمونه، بنا به اظهار یکی از خانواده های سیل زده خیابان قائم بهشهر: "... تعداد ده مقنعه برای آنها آورده شده است...؟! یا برخی لباس های بی کیفیت خردسالی که برای خانواده های دارای فرزند بزرگ منطقه فاقد هرگونه استفاده ای است...؟! " . این در حالی است که به جهت سرما و بازندگی منطقه- مردم به شدت نیازمند به لباس گرم- پتو، بخاری- فرش- موکت و کمک های نقدی برای تامین نیازهای خویش و رفع تدریجی تخریبات حاصله، در نبود عدم حمایت های موثر دولتی و مدیریت شهری بوده و دست هموطنان با احساس و ارجمند خویش را با احترام می فشارند.
فراموش نگردد؛ بسیاری از سیل زندگان بهشهر و اطراف از خانواده های معظم شهداء و ایثارگران بعنوان چشم و چراغ این جامعه بوده که اینگونه مورد بی مهری و عدم مسئولیت پذیری دولت با اقدامات غیر مسئولانه آن مواجهه شده اند؟! بسیاری نیز از قشر زحمت کش فرهنگی و کارمندان ساعی بوده اند که تمام زندگی خود را از دست داده و برخی دیگر نیز، از طبقات محروم و پائین دست اقتصادی منطقه و نیز اقشار دیگری بوده که اکنون باید چشم براه مهر بارانی و همیاری انسانی شما خوبان باشند....
برخلاف گزارشات غیر واقع دولتی و علی رغم جهت گیری ها و اطلاع رسانی های خلاف واقع بسیاری از مسئولان منطقه ای و دولتی و تتلاش تاسف بار برخی از وابستگان به آنها در نقد غیر کارشناسی و خلاف واقع واقعیات و حقایق سیل مزبور و استعمال الفاظ وهن آمیز نسبت به فعالان مردمی عرصه سیل بهشهر و شفاف سازی ها و اطلاع رسانی های معموله از سوی آنها - نباید چشم امید به وعده های دولتی بدون عمل و پشتوانه به مانند زلزله آذربایجان و سیل نکاء و مانند آنها داشت و باید مهر و محبت همیشگی و بی شائبه مردم را به منازل و خانه های ویران شده سیل زدگان کشاند و هدایت کرد؛ مهری که در راستای حفظ کرامت و شان انسانی و حفظ حقوق شهروندی و بشری مردم منطقه باشد، نه به مانند برخی از هدایای برخی از سازمان ها که مردم از گرفتن یا استفاده از آن ابا داشته و شرم حضور و ظهور آنها را نزد خانواده خویش داشته و دارند....:
من ترا چشم در راهم..... - جمعه 5 آبان 1391-0:0
از همه چیز گفتید و از سفر عاشقان مسافرت های خارجی به چین نفرمودید. توی این هیس و بیس استاندار چاره کار را در نهایی کردن پروژه سفرهای زنجیره ای خود نمود و برای حل مشکل سیل و سیلزدگان بهشهر از تجربه والای برادران چینی مطالبه کمک های شایان توجهی دانست. واقعاً چه فکر بکری!! اصلاً شما که علمی نیستید و جز نق زدن های مطبوعاتی و گلایه های خبرنگاری چیزی نمیدانید. طرف بیخود که استاندار این مملکت نشد. راهش را خوب بلد است که چیکار بکند. حالا چند سال هم مردم توی چادر بخوابند مگه اتفاقی می افتد؟ اینجوری ما قول می دهیم در سیل های بعدی این عزیزان سیل زده اخیر در زیر چادرها و در داخل سوله ها تا حدی در امان خواهند بود. رسانه ملی هم شایسته انتقاد می باشد که خیلی سیاسی کار ی می کند و حرف دل سیل زدگان را آنجوری که لازم است منتشر نمی کند. البته بنده خداها حق هم دارند چون یک کمی که سیرداغ خبرها و گزارش ها و تحلیل هایشان را بیشتر کنند متهم به ورود در دنیای سیاست می شوند و استاندار از آنها قهر می کند و جلوی جمع به رویشان می آورد و حال آنها را می گیرد. باز هم شما مدعی هستید مسئولان ما کارشان را خوب بلد نیستند؟