یک شب...سیل!
یکی از شهروندان می گفت: فرماندار، امام جمعه و دیگر مدیران شهری از زمان وقوع سیل در صحنه بودند/از حسن خزایی پرسیدم. گفت: سیل از کل لوازم زندگی و خانه ای که حسن خزایی با وام بانکی و قرض گرفتن از این و آن تهیّه کرده بود، در کمتر از نیم ساعت با خودش برد.
مازندنومه،ارسلان رسولی عمارلویی:کمتر از نیم ساعت،باران سیل آسا کافی بود تا مردم شهرستان های چالوس و نوشهر گرفتار سیلابی ویرانگر شوند. بچّه هایی که برای اولین بار چنین حادثه ای را می دیدند بی اختیار پدر و مادر و یا هر کسی که بتواند آنان را نجات دهد صدا می کردند و با گریه و فریاد کمک می خواستند.
آّب، برق، و گاز هم دوام نیاورد و قطع شد. تاریکی مطلق ! برای کسانی که شب های بمباران اهواز، خرمشهر و دیگر شهرهای جنوبی را دیده بودند،خاطرات تلخ گذشته به یاد آورده شد،همه جا تخریب بود و ویرانی.
بسیاری به بالکن و سقف خانه های شان پناه برده بودند و با گریه و زاری از همسایه ها کمک می خواستند.صدای کمک مردم در صدای نهیب سیل می پیچید و گم می شد.
شب حادثه برای مردم چالوس و نوشهر شبی توأم با وحشت و اضطراب گذشت.همانگونه که بر مردم نکا و بهشهر و هر آسیب دیده از سیل در هرجای دیگر.
دخترم نیز در یکی از خیابان های وحشت چالوس گرفتار سیلاب شد و بیش از هشتاد درصد از مجموعه زندگی اش را از دست داد. بی درنگ خود را که شاهد سیلی ویرانگر در کلاردشت نیز بودم،به چالوس رساندم.
مردم چالوس همه آمده بودند تا کمک کنند.رضایی فرماندار و علی ردایی بخشدار مرکزی چالوس را دیدم که در میان دیگر مردم، با چکمه و لباس گلی به آسیب دیده ها کمک می کنند.
این دو نفر را قبلاً در سیل کلاردشت دیده بودم. یکی از شهروندان می گفت، فرماندار، امام جمعه و دیگر مدیران شهری از زمان وقوع سیل در صحنه بودند. حضور آن ها به مردم قوت قلب می داد. این حضور در نوشهر نیز پر رنگ بود.
رضایی را درسیل های کلاردشت و تنکابن با چکمه در میان آسیب دیدگان دیده بودم. صحبت های پیرزن سیل زده را هیچگاه فراموش نمی کنم که خطاب به رضایی می گفت: نمی دانم این آقا از کجا آمده است، همین قدر بگویم اخلاق و مهربانی او باعث شده تا خستگی خسارت سیل را فراموش کنم.
خودم را به بخشدار مرکزی رساندم. خواستم برای دخترم کمک بگیرم، ولی نگاه نگران او و فرماندار حکایت از خستگی و بی خوابی شب حادثه را داشت. البتّه این نگرانی را می شد در چشم و چهره همه مدیران اجرایی و آقای راشدی امام جمعه چالوس دید. برای همین درخواست کمک نکردم. با حسن قمی همکار خبری ام در نوشهر تماس گرفتم تا از حال و روز حسن خزایی یکی از همکاران خبرنگار بپرسم که در سیل اخیر همه زندگی اش را از دست داده است.
انصافاً خبرنگاران را باید در ردیف قشر آسیب پذیر قرار داد چرا که با وزش باد ملایم، آسیب می بینند و با طوفانی این چنینی می شکنند.
صدای ضعیف حسن قمی را شنیدم. از حسن خزایی پرسیدم. گفت: سیل از کل لوازم زندگی و خانه ای که حسن خزایی با وام بانکی و قرض گرفتن از این و آن تهیّه کرده بود، در کمتر از نیم ساعت با خودش برد.
قمی از همه مسئولان محلی و ارشد استان و مردم خیّر خواست در کنار کمک به آسیب دیدگان سیل چالوس و نوشهر، برای کمک به این خبرنگار پرتلاش هم اهتمام ویژه داشته باشند.
آمار نشان می دهد وقوع سیل در دهه اخیر به ده برابر افزایش یافته و همچنان موجب خسارت مالی و جانی مردم در دنیا و کشورمان، ازجمله استان های شمالی می شود.
قرآن بااینکه بارش سیل را بزرگترین عامل تخریب درمیان دیگر حوادث طبیعی به حساب می آورد، اعلام می دارد بارش باران به عدد و مقدار معین است. خداوند دراین کتاب آسمانی می فرماید: ما از آسمان آبى فرو فرستادیم. پس رودخانههايى به اندازه گنجايش خودشان روان می شوند.
بارش باران با تعریفی که در قرآن آمده است، با توجه به شکرگزاری مردم کشورمان از نعمات الهی و ارادت به اهل بیت رسول اکرم و اطاعت از دستورات دینی نمی تواند از نوع خشم خداوندی باشد و یا بخواهد ما را در ردیف مجازات قوم سبا، فرعون، و نوح قرار دهد.
بنابراین می توان خسارت های جانی و مالی مردمان آسیب پذیر از مناطق سیل خیز را در جای دیگری جستجو، و به توصیه های کارشناسان توجه کرد.
عوامل اصلی ویرانگری سیل های چند سال اخیر درمناطق سیل زده را تخریب جنگل، برداشت بی رویه شن و ماسه و تجاوز به حریم رودخانه ها می دانند. مسئولان نیز براین باورند که باید در جلوگیری از تخریب و ویرانگری سیل فکری کرد. ولی عملاً در آن اقدامی صورت نمی گیرد.
قرآن در (سوره حجر آيه 21) تأکید دارد، ما نمي فرستيم مگر به مقدارمعين.
بارش باران بر مقتضاي تدبير الهي است. و به اندازه اي مي بارد كه مفيد و ثمر بخش است و زيان بار نيست و درسوره رعد از رودخانه هایی با حجم و گنجایش معین حرف می زند ، درحالی که رودخانه های امروز ما بر اثر برداشت و تجاوز به حریم شان گنجایش یک باران ملایم را هم ندارند.
شاید بسیاری ازما ازنزدیک شاهد وقوع زلزله و یا سیلی ویرانگر نبوده ایم و ندانیم لحظه غرّش، صدای ویرانی و شکسته شدن ستون و دیوار خانه چه تبعات روانی برای اهل خانه داشته است، امّا همدردی به هنگام مصیبت و غم هم مارا تسکین می دهد و هم مصیبت دیده را به آرامش می رساند.
ضرب المثلی است که می گوید، علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.مصداق این مطلب می تواند به ما کمک کند قبل از این که زلزله و یا سیلی رخ دهد تا ما را مجبور کند برای تعیین خسارت، ستاد بحران تشکیل دهیم و تقاضای اعتبار ده ها میلیارد تومانی کنیم.
- دوشنبه 29 آبان 1391-0:0
جناب رسولی- از نوشته شما بسیار سپاسگذار- مطلب بسیار به جا و به حقی نوشتید-جدا مسئولان مجدانه در صحنه بودندو زحمت کشیدند-موفق باشید
- يکشنبه 28 آبان 1391-0:0
متاسفم آقای رسولی نون قرض دادی .