چنان معروف شد یلدا
به بهانه شب یلدا/مردم معتقد بودند که دراین شب جنگ سختی بین نور و تاریکی در میگیرد و آنها با گفتن قصه و خوردن تنقلات سعی میکردند، بیدار بمانند تا جهل و تاریکی را از جهان دور کنند/بر اين باورند كه خوردن هندوانه در اين شب آنها را در برابر سرماي زمستان محفوظ نگاه ميدارد.
مازندنومه،فریده یوسفی،نویسنده و پژوهشگر:پنج شنبه،شب يلدا /چله شو c ̌ell"∂ " "s" ̌"u " ی ما ایرانی هاست.
ايرانيان باستان آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا خورشيد ميخواندند و به اين مناسبت جشن برپا ميكردند.
بعضي از ايام در تقويم هرملتي از اهميت و پشتوانه تاريخي و فرهنگي خاصي برخوردارند كه يكي از اين ايام براي ما ايرانيان شب يلدا است.
شب یـلدا در مازندران به چله شو معروف است. در باور عامه، ماههاي دي و بهمن به دوچلهي بزرگ و كوچك تقسيم ميشد.
چلهي بزرگ يا برادر بزرگتر چهل روز بود از اول ديماه تا دهم بهمن. چلهي كوچك از يازدهم بهمن تا پايان بهمن يعني بيست روز بود. اول اسفند تا بيست اسفند پيرزناچله و ده روز آخر عجوز بجوز ناميده ميشد.
از دیرباز طولانیترین شب نشینی در شب یـلدا اتفاق میافتاد. مردم معتقد بودند که دراین شب جنگ سختی بین نور و تاریکی در میگیرد و آنها با گفتن قصه و خوردن تنقلات سعی میکردند، بیدار بمانند تا جهل و تاریکی را از جهان دور کنند.
نقالان به شاهنامه خوانی میپرداختند. انار میوه ثابت سفره شب یلدا بوده و هست. همچنين بر اين باورند كه خوردن هندوانه در اين شب آنها را در برابر سرماي زمستان محفوظ نگاه ميدارد غير از اينها خوراكيهاي بومي مانند پيسّ گنده، پشت زيك، كنس/ كندس و ... زينتبخش سفرهي يلداست.
برخي از خانوادهها در اين شب ورفِ شكِر varfe saker درست ميكردند كه مخلوطي از برف و نيشكر بود و به همهي اعضاي خانواده حتي كودكان ميخوراندند و ميگفتند براي سلامتي مفيد است. احتمالاً با اين كار بدنشان را به سرما عادت ميدادند.( واكسينه ميكردند)
از آنجايي كه اين شب از نطر مردم بسيار مهم بود، موجب زايش باورها و خردهفرهنگهايي شده است. بعدها حافظخواني و فال حافظ هم به شبنشيني شب يلدا اضافه شد.
بعضيها هم با انتخاب و شكستن گردو، فال ميگيرند. به اين ترتيب كه در شب يلدا گردويي زير بالش خود قرار داده، نيت ميكنند و ميخوابند. صبح فردا با شكستن گردو (پوچ يا سالم بودن آن) فال ميگيرند.
به نظر ميرسد، دور هم نشيني شب اول زمستان، زدودن ترس از سرما و سختيهاي پيشرو در زمانهايي كه يخبندان و به قول مازندرانيها دربندون ميشد، بود.
رفتن به نزد بزرگترها و شنيدن قصههاي عبرتآموز آنان در مورد زمستانهاي سخت و يخبندانهاي طولاني به نوعي پناه بردن به افراد باتجربه و مددجويي از آنان براي تقويت روحيه و زنده ماندن تا آغاز بهار بود كه دوباره زايش و زندگي آغاز شود.
يلدا به ما ميآموزد كه حداقل سالي يكبار هم شده دور يك سفره گرد هم آييم و دربارهي آينده گفتگو كنيم.
يلدا موجب انسجام فرهنگي ماست. اين جشنها به ما هويت داده، به استحكام ريشههاي مان كمك ميكند.
اگر امسال با تبر ريشهي انار خوشمزهاي كه شب يلدا نوش جان ميكنيد، قطع كنيد، يلداي ديگر جز چوب خشكي براي سوزاندن نداريد و دو يلداي ديگر از آن چوب خشك هم اثري نيست.
در جهان شتابندهي امروز كه به سوي خردورزي و عقلانيت گام بر ميدارد، يلداها و نوروزها و ديگر اعياد ملي و مذهبي هستند كه خلاهاي عاطفي را پر كرده، گرههاي آن را به هم نزديكتر ميكند.
به صاحبدولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا(سنایی غزنوی)
- پنجشنبه 7 دی 1391-0:0
یا هر شبی که وجهه مذهبی بر آن بار شده است را نگاه کنید خواهید دید هزاران قطعه و گفته و حدیث و حتی آیات الهی در مورد ارزش های آن قابل نقل است و برخی حتی معجزاتی را به آن ها نسبت می دهند!!! جناب غلامعلی رنجبر قرآن را بخوانید و بخوانید و بخوانید! تا قطره ایی از فرمایشات خداوند را بدانید! امت مسلمان بارها از پیامبر اسلام، خواهان معجزه بودند! ایشان فرمودند، از من معجزه نخواهید! من همچو شما انسانی بیش نیستم!!! اینها را حتی انسانهایی که در جنگلهای آمازون زندگی می کنند و ... هستند می دانند چه رسد به مردم خردمند و فرهیخته و با درایت مردم شمال! به گفته ایرانیان درون مرز و برون مرز، شمالیها از شعور فرهنگی و سیاسی و اجتماعی بسیار والایی برخورداند!!!
- پنجشنبه 7 دی 1391-0:0
به گفته روان پزشکان هر روز پنج شادی باید جانشین یک غم شود، تا کودکانمان مبتلا به ناراحتی، روحی و روانی نشوند!
چقدر زیبا بود شبهای یلدا! چقدر زیبا بود چهارشنبه سوری! چقدر زیبا بود شادی! چقدر زیبا بود نظام فکری اجدادمان، از آتش که جایگزین خورشید محبت شده بود، سپاس فراوان داشتند که 3 ماه زمستان سرد و کشنده و جانکاه و تاریک و ظلمت، به جسم و جان و روح مردم این مرز و بوم گرما می بخشید. نور و روشنایی و گرما و سلامتی و شادی را به خانه هایمان باز می گرداند!!! تا دوباره خورشید محبت و بهار بیاید و ببوید تن گُل!!! - چهارشنبه 6 دی 1391-0:0
با سلام و احترام - خوانديم و دنبال كرديم و براي همگي آرزوي موفقيت مي نماييم . نمايشگاه كتاب استان گلستان شروع شد و خانم يوسفي احتمالا بايد در آنجا باشند . عصر پنج شنبه ساعت 5 در سالن كنفرانش مجتمع فرهنگي ميدان امام ساري به مراسم نيما خواني هم دعوت هستيد
- چهارشنبه 6 دی 1391-0:0
سلام
نميدانم آقاي رنجبر چرا اينقدر از آيين هاي باستاني رنج ميبرند؟و حل مسائل بشريت و حهان و گره هاي كور علمي و عقيدتي را از شب يلدا انتظار دارند!ضمن اعتقاد و احترام به آيينها و مراسم و مناسك ديني كه لابد آقاي رنحبر آنها را منطقي عاقلانه عالمانه ميدانند ،اگر رويكرد و پرسشهاي ايشان وارد باشد همين پرسشها حتي با شدت و حدت بيشتر در رابطه با انواع مراسمي كه در همه مذاهب به وفور وجود دارد هم مطرح است.كداميك از آنها مشكلات بشر و حهان را حل كرده اند و گره هاي كور علم و غقيده را گشوده اند؟همين مهمترين بزرگترين با شكوهترين مراسم ما شيعيان(عزاداري محرم) را در نظر بگيريد كه 2 ماه محرم و صفر كليه شئونات زندگي ما را تحت تاثير قرار ميدهد و چند روز كشور تعظيل رسمي ميشود در پاكستان و عراق و افغانستان ...صدها نفر شيعه بيگناه و بيدفاع و بيچاره توسط عده اي كور دل (كه اتفاقاخود را مسلمان و مومن ميدانند)به خاك و خون كشيده ميشوند، با استدلال منطق گرايانه و گره گشاي آقاي رنجبر چگونه فابل توجيه است؟ بخاطر يلدا و نوروز (در ايران افغانستان عراق تاجيكستان آذربايجان ...) اقلا مردم چند كشور به صلح و شادي و همدلي فكر ميكنند.مگر از مراسم چقدر ميتوان انتظار داشت؟
قاعدتا آقاي رنجبر اين پرسش را بايد از ميليونها نفر عامل به آداب و مناسك بيشمار حليه المتقين و مفاتيح الجنان كه براي همه شبانه روز برنامه دارد نيز بپرسند كه:" اي عاملان به احكام و مناسك و مراسم كه صدها سال است مزاسم بجا مياوريد كدام مشكل بشر و جهان را حل كرده ايد و كدام گره كور علم و عقيده را گشوده ايد؟".
در ضمن حدود 400 نفر از مازندراني هاي مقيم تهران به مناسبت يلدا دور هم جمع شدند و البته موسيقي محلي و پشت زيك و انار و...هم بود. جاي شما خالي. اگر شما در مازندران نميتوانيد دور هم جمع شويد سال ديگه استاد اسلامي و استاد يوسفي و آقاي رنجبر قدم رنجه كنند تشريف بياورند.سخنراني هم براي شما ميگذاريم - چهارشنبه 6 دی 1391-0:0
خاک تو سرمون این حرفها چیه
- چهارشنبه 6 دی 1391-0:0
حضرت استاد رنجبر، پیشنهاد می کنم تاریخ بیشتر مطالعه بفرمائید، آیا مطالعه فرمودید که چه میزان رفتار دوران جاهلیت عربستان را پیامبر گرامی ما پذیرفتند، شما بفرمائید طواف و سعی چیست؟چرا اسلام آنرا امضاء کرده؟ دهها رفتار و کردار بیش از اسلام و آئین های عربی را اسلام امضاء کرد. بعد هم آنرا جهت داد. حالا اگر بعضاً ما روز نوروز کلاس درس حوزه بر پا کنیم و یا اگر شب یلدا سیاه بپوشیم آیا لجبازی با فرهنگ مردم نیست، مردم می فهمند، وقتی چند سال پیش عاشورا را با چهارشنبه سوری تلاقی کرد، مردم عاشورا را پاس داشتند، چند سال مردم ما نوروز را در محّرم با وقار و حساب و کتاب بر پا کردند؟ ما ایرانی هستیم ، زبان و فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی داریم و قرار هم نیست که یک آئین ایرانی گره از کار بشر بگشاید، پیامبر خدا اسلام آورد. فردای رِحلَت، سقیفه شد و پنجاه سال بعد عاشورا، امّا من و شما در مازندران شدیم دوستدار علویان و چرا امام خمینی و دیگر بزرگان گفتند مراسم عاشورا را سنتی بر پا کنند، یعنی هر ملّت و هر قومی با آداب و رسوم خودش عاشورا را بر پا دارد. مگر امروز بعد از 1400سال همه مردم حرف حساب پیامبر ما را قبول کردند، در همین مکّه و مدینه فتنه ی نماز بازی نداریم؟ ما خودمان زیادی امامزاده بازی نداریم؟ نمازهای تراویح در رمضان در مکّه یک عبادت است یا یک نمایش؟ اگر عبادت است پس چرا پایتخت اسرائیل در ریاض است؟ ما به آئین های ملّت ایرانی و حتی به آداب و رسوم اقوام ایرانی بایداحترام بگذاریم و صد البته عقلای قوم هم راهنمایی کنند که مردم اهداف اصلی آئین ها و آداب و رسوم خودشان را گم نکنند، ما حق نداریم رو در روی آئین های ملّی که خودمان هم از همان ملّت هستیم قرار بگیریم، چرا امامان ما با نوروز مقابله نکردند؟ مردم ما هم آرام آرام قرآن را روی سفره هفت سین بردند، عکس منسوب به امام علی(ع) را روی سفره گذاشتند. اینجا ایران است، ملّت ما اتفاقاٌ خیلی خوب می فهمند.شما لطف کنید، همراهی کنید با این قمه زنی، امامزاده بازی، و هزار بازی دیگر که به اسم اسلام و ایران و انقلاب می کنند مبارزه کنید، اوّل نماز جماعت خواندند بعد با پسر پیامبر در عاشورا آن کردند!!حالا هم در روز عاشورا خوش هستند. امّا ما در ایران از جنایت آنها پرپر می زنیم، ما بیشتر می فهمیم، همین ایرانیهای یلداباز و نوروزباز و چهارشنبه سوری باز بیشتر فهمیدند.
- سه شنبه 5 دی 1391-0:0
با سلام حضور خانم یوسفی و آقا یا خانم م-الف. از توضیحات هر دو بزرگوار نهایت تشکر را دارم. حرف این نیست شب یلدا بد است یا خوب است. حرف این نیست چیزاهایی که بدان اضافه شده بد است و روی فرهنگی و اخلاق مردم ما تاثیر نگذاشته است. حرف این نیست که یلدا یک طرف و 364 شب دیگر یک طرف دیگر و همه آنها برای باز گشودن گره های علمی از سرنوشت انسان و جهان بودند و این یکی مسئول باز گشایی فرهنگی است. حرف این نیست که حافظ و سعدی و ابوریحان از حواشی سنت هایی که به یلدا اضافه شده تعریف و تمجید کرده اند. حرف بی پاسخ تا کنون این بوده که اصل یلدا چه تاثیری در سرنوشت بشر و جهان داشته و کدام گره کور علمی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بشر را باز کرده است؟ حرف این است آیا استدلال عقلی بر تاثیرات مورد ادعا هم وجود دارد؟ این استدلالات عقلی با استدلالات تجربی و مادیگرایانه با تفکر غربی فرق دارد. عقل در این جا بر اساس مبانی فلسفه استوار است و منطق انتظام دهنده نحوه تفکر راجع به آن است. یعنی اساس آن می تواند هم مثال های واقعی از اتفاقاتی را که در اثر معجزه و یا واقعیت های دیگر در اثر ارزشمداری دینی و الوهیتی این شب به وجود آمده و به آن منتسب شده مورد شهادت قرار گیرد و هم می تواند گفته های نقلی بزرگان و اندیشمندان و ائمه و علما مورد استناد قرار گیرد. بقیه موارد بازی کردن با احساسات خواهد بود و این بازی کردن با احساسات است که ظرفیت انسان را در تحمل چالش های اساسی موجود پائین می آورد و رفته رفته به سمت اهانت پیش می برد. البته معترف هستم که اگر سنت حقیقی یلدا مبتنی بر گرد آمدن خانواده ها و دور هم نشینی و صله رحم باشد خوب است که متاسفانه در اثر زندگی ماشینی در روزگار ما این هم به شدت کم رنگ شده و هر کسی یلدای خود را در تنهایی می بیند و از گرد هم آمدن خانواده ها خبری نیست و خود این ام نشان می دهد همین ایرانیان و همین فرزندان ایرانی به یلدا به عنوان یک شب ارزشی نگاه نمی کند و اگر سنت های آن را پاس نداشت خود را سرزنش و نکوهش نمی کند. شما شب قدر را با آن مقایشه کنید و سا شب عاشورا را و یا هر شبی که وجهه مذهبی بر آن بار شده است را نگاه کنید خواهید دید هزاران قطعه و گفته و حدیث و حتی آیات الهی در مورد ارزش های آن قابل نقل است و برخی حتی معجزاتی را به آن ها نسبت می دهند و برخی آرزو دارند که آنها را واقعاً با تحمل عبادات و شب زنده داری و دوری جستن از گناه و پرداختن به نمازهای طولانی درک کنند و خود را به خدا نزدیک تر گردانند که می دانند هدف از خلقت عالم و انسان پرستش به معنای اعم کلمه بود و همه اساس دنیا بر مبنای عبادت خداوند تعبیر گشته است. البته برای درک کنه معنی این آیه که " ما خلقت الانس و الجن الا لیعبدون" "انس و جن را جز برای عبادت خلق نکردیم" نیاز به زمانی موصع دارد و علم ناچیز حقیر یارای تفسیر محتوای آن را ندارد. شنیدم که با همین یک آیه یا بخشی از یک آیه می توان تمام قرآن و احادیث و رفتار و کردار انسان و موجودیت طبیعت و جهان را تطبیق داد و تفسیر کرد. همانطوری که گفته اند کل قرآن را می توان در سوره حمد خلاصه نمود و کل سوره حمد را در بسم الله الرحمن الرحیم و کل این را در باء بسم الله خلاصه نمود که نقل است از امام (ره) که توانست در تطبیق کل قرآن به سوره حمد و کل این سوره به بسم الله الرحمن الرحیم موفق شود ولی از آن بیشتر را فرصت ننمود. اساس این همه وقت گذاشتن های من برای این چالش این است که اذهان نسبت به شب یلدا باز شود که یلدا با همه فرض های احساسی که می توان برای آن در نظر گرفت تهی از ارزش های سفارش شده مذهبی است و البته به عنوان یکی از شب های خداوند به خودی خود دارای ارزش است چرا که اصلاً زمان از نظر خداوند آنقدر دارای ارزش است که خداوند در قرآن به آن قسم می خورد ولی مسئله ما با یلدا این چیزها نیست. مسئله این است که یلدا حتی با یک اتفاق ملی مانند 22 بهمن قابل قیاس نیست. 22 بهمنی که سرنوشت همه ما را جهت جدیدی داده است و برخی ممکن است آن را در جهت مثبت تلقی کنند و برخی هم شاید جور دیگری تعبیر داشته باشند که صد البته با ما هم نظر نیستند ولی به هر حال در اصل تاثیر قوی و جهت آفرین آن تردیدی وجود ندارد چرا که در پشت آن اراده ساکنان معتقد یک کشور حضور داشتند و در تفسیر آیه "ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" خداوند سرنوشت هیچ قومی را تا زمانی که خودشان اراده نکنند و اقدام نکنند عوض نمی کند. و اراده و اقدام مردم ما این نتیجه را داد. سوالم این بود که کدام اراده انسانی برای تغییر سرنوشت انسان و جهان، اخلاق، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، علم و دیانت در پشت صحنه یلدا وجود داشت. از مباحث سرکار خانم یوسفی هم جدا استفاده کردم و از برادرم جناب آقای اسلامی ساروی نهایت تشکر را دارم و از جناب آقای م - الف هم از صمیم قلب تشکر می کنم و بیش از همه از جناب آقای صادقی که این مباحث را تحمل کرده و با صعه صدر تحمل کرده و منتشر می فرمایند تشکر می کنم. امید که این چالش ها تکدر خاطر نیاورده باشد.
- سه شنبه 5 دی 1391-0:0
با عرض ادب خدمت استاد رنجبر،من هم از مریدان حاج صادق هستم، که به اندازه شما و آقای اسلامی اطلاعات کافی دینی ندارم و مثل شما که از سخنان آقای اسلامی قانع نشدید، متوجه نشدم چرا یلدا بد است. من خود را آدم، مسلمان و ایرانی می دانم، نمی دانم مسلمان ایرانی با مسلمان غیر ایرانی فرق می کند یا خیر، ولی می دانم آدمها با هم فرق می کنند یکی از خصوصیات هر آدم این است که به نژاد، به تبار، به اجداد خود وابسته است. این خوب است یا بد را باز نمی دانم. ولی متوجه ام که خیلی از عادات و رسوم به آدم بطور خونی به ارث می رسد. گذشتگان ما خوبیها و یا بدیهای برایمان به ارث گذاشتن، خلاصه ارث است نه انتخاب. وقتی همه ی آدمها با تباری و نژادی نزدیک به هم به عادات و رسومی موروثی احترام می گذارند فکر نمی کنم که بد باشد. شاید هم خوب باشد. من ادعا نمی کنم دلیل قانع کننده ای را مطرح نمودم ولی فکر می کنم آدمها با هم فرق می کنند.
- سه شنبه 5 دی 1391-0:0
با سلام و عرض ارادت حضور همهدوستان دوست نويسندهاي ميگفت ما مينويسيم تا همديگر را دوست بداريم. خداوند مهربان است و مهرباني و عطوفت را در نهاد بشر قرار داده تا سختيها و مشكلات زندگي آسان شود. دين ما هم دين رحمت و عطوفت است. گذشته از اين، ايرانيان قديم شادي و نشاط را از موهبت هاي خدايي و غم و اندوه و تيره دلي را از پديدههاي اهريمني ميپنداشتند. در اعتقادات ديني ما هم نور از نشانههاي خداوندي است. اين را از درِ يادآوري گفتم زيرا مطمئن هستم همه دوستاني كه از سرِ لطف اظهار نظر فرمودند، در همه حوزهها از حقير آگاهترند. اولين حسن گردهمآيي شب يلدا، به جا آوردن صله ارحام و رسيدن به حضور بزرگترهاي فاميل و نشستن پاي صحبتهاي آنان است. به نظر نگارنده در دنيايي كه مدرنيته همه چيز را به سمت عقلانيت ميبرد و گسستهاي فرهنگي و عاطفي اين همه معضل اجتماعي ببار ميآورد اين دور همنشينيها هم مزيت فرهنگي دارد و هم مزيت مذهبي. مسألهاي كه از نگاه روانشناختي اهميت بسياري دارد. گيريم كه بني بشر 364 شب سال را مشغول بازكردن گرههاي علمي باشد، چه اشكالي دارد كه يك شب را هم به بازكردن گرههاي فرهنگي و عاطفي اختصاص دهد؟ يلداي آنسوي مرزها و شب چلهي ما ايرانيها كه هزاران سال است زنده و پويا به حياتش ادامه ميدهد ارتباطش را با پايان جهان كه اخيراً ورد زبان بعضي از افراد و مجامع شايعه پراكن بود و نيز نحوست عدد سيزده را كه همه ميدانند خرافهاي بيش نيست، در كنار آيينهاي فرهنگي قراردادن كاري نازيباست. محمد میرکیانی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان از نگاه علمي و تربيتي به نكتهي خوبي در باره شب يلدا اشاره كردند كه عيناً نقل ميشود. «... همین که یک شب را با قصهها و حکایات به صبح میرسانیم، ارزش فرهنگی ویژهای دارد. چنین اتفاقی بین ملل دیگر، یا سابقه ندارد یا به ندرت دیده میشود ... مهمترین عامل این است که شب یلدا شبی است که گنجینه واژگانی خردسالان، کودکان و نوجوانان ما به شدت پربارتر میشود و فرهنگ گفتگو و تعامل تقویت میشود. بچهها با دیدن این حالت که قصهگو، قصه میگوید و مخاطبان مدت زیادی سکوت میکنند، سکوت کردن و تحمل کردن را یاد میگیرند. همچنین تمرین میکنند تا چیزهایی را که میشنوند، به خوبی ارزیابی کنند. » همينگونه است سفرههاي نذري كه براي ائمهي اطهار كه بيشتر از سوي خانمها برگزار ميشود، در نفس خود بسيار ارزشمند است و علاوه بر قداست مذهبي در لايههاي دروني خود بار فرهنگي زيادي دارد كه متاسفانه مورد طعن خردهگيران قرار دارد. مجال آن نيست تا ديدگاه ابوريحان بيروني، ابن سينا، حافظ و ... در بارهي يلدا و آيينهاي ديگري از اين دست را بازگو كنم زيرا فضاي مجازي رخصت پرگويي نميدهد اما با كمال احترام با هر بزرگواري كه بخواهد گفتگوي بيشتري در اين خصوص با حقير داشته باشد، در خارج از فضاي مجازي، اين آمادگي وجود دارد. از جناب آقاي اسلامي كه نقطهنظرات خودشان را در اين خصوص بيان كردند، سپاسگزارم، همچنين از جناب آقاي رنجبر كه با سوالات چالشي موجبات اين روشنگري را فراهم آوردند، كمال تشكر را دارم و از همه دوستاني كه با گذاشتن كامنت يا تلفني نظر خود را بازگو كردند، سپاسگزارم. با احترام مجدد فريده يوسفي Shelfin_sari@yahoo.com
- سه شنبه 5 دی 1391-0:0
جناب آقای اسلامی ساروی
تشکر از اینکه بنده را بی جواب نگذاشتید ولی انصاف بدهید توی این همه فرمایشات یک دلیل که عقل را قانع کند که چیزی در ورای این آئین وجود دارد نیاوردید. اینکه می فرمائید لابد هست و ما خیلی با شعور هستیم و حکایت از شعور بالای ما دارد و ما از تمام استان های دیگر با سوادتر هستیم، همه در جای خود محترم ولی هیچکدام دلیل نیستند. مگر یلدا را به مازندران تخصیص زدند که با شعورتر بودن و با سوادتر بودن مازندران دلیل بر صحت و حقانیت یلدا بشود؟ اینکه در تمام این ها می توان فهم و شعور ملت را دید به چه معنی است یعنی این دلیل است و باید چشم ها را باز کرد تا فهم و شعور را دید و اگر کسی ندید و با بگوید با این استدلال نمی توانم چیزی در اثبات این مدعا ببینم پس دچار کور رنگی شده و یا از شعور کافی برخوردار نیست؟ اینکه می فرمائید ریشه های فهم این ملت را در همین جاها باید دید و فقط کافی است عینک را عوض کنیم یعنی چه؟ یعنی توپ توی زمین من افتاده و من باید خودم را به دیدن بزنم وگرنه نادانی بیش نیستم؟ اگر قرار است هیج جیز را کیلویی و غیرفکری اندازه گیری نکنیم پس برادر من باید استدلال در صحت آن نمود و تاثیرات آن را در سرنوشت انسان و جهان بر شمرد. مثلاً بفرمائید در استدلال فلان عالم و یا فلان دانشمند است که بنا به فلان دلیل و فلان بینه شب یلدا انسان را از زمین به آسمان پرواز می دهد و مشکلات انسان و جهان را بکلی حل می کند و پرونده اعمال ما را بازنگری کرده و زمینه های رشد ما را فراهم می کند و ارزش های ما را نمره داده و ماجورمان می سازد. اینکه بفرمائید اتفاقاً شب یلدا خودش اثر است خودش بازده و فایده همان شعور مردم است به چه معنی است. یعنی بدون هیچ استدلالی باید قبول کنیم که این فرمایشات حقیقت دارد و نیاز به دلیل و برهان و دخالت عقل و تائید نقل ندارد؟ اگر می فرمائید شب یلدا خودش عقلی است با فرض صحت سوال این است اگر خودش عقلی است کار عقل استدلال و تطبیق و دریافت صحت مدعا و اقناع است و اگر چنین است خوب بما بفرمایید چرا چنین است؟ نه زیاد عروه الوثقی خواندن عیب است و نه مطلب من ارتباطی با صاحب عروه دارد که بنده متاسفانه توفیق نیافتم حتی یک سطر از عروه را بخوانم. اینکه ایشان با عقلیون روی خوش نداشتند به بحث ما ارتباطی ندارد و بنده طالب استدلال عقلی هستم منتهی استدلال و برهان را در مباحث شما برای اثبات موضوع نمی بینم. بقیه بماند تا زیاد طولانی نشود. - دوشنبه 4 دی 1391-0:0
جناب رنجبر، من هنوز خدمت شما نرسیدم، با استاد صادق رنجبر ارادت دیرینه دارم. امّا چرا حضرتعالی برای اثبات این مراسم آئینی دنبال نقل و حدیث و روایت هستید؟
آن روز هم که ما شیعه شدیم و دنبال علویان رفتیم و سی سال بعد هم آنها را رها کردیم و باز خودمان علوی ماندیم هنوز شیخ مفید هم دنیا نیامده بود .ما با روایت و حدیث علوی نشدیم، جو گیر هم نشدیم. ما قطعاً ملّت با شعور تری بودیم و هستیم که اسطوره های ما هم فریدون و آرش هستند، امروز هم مازندران از تمام استانهای ایران با سوادتر است.در تمام مراسم آئینی حتی در مراسم برف چال و 26 عید ماه و گزنه آش پزی مازندران می توان فهم و شعور این ملّت را دید. اتفاقاً ریشه های فهم این ملّت را در همین جاها باید دید.فقط کافیست عینک را عوض کنیم، تیر ماه سیزده شو یعنی همان فهم و شعور یک ملّت. اصلاً یک رسم آئینی این مردم بیهوده و بی هدف و بی تعریف و بی ریشه نیست.
تأثیر شب یلدا در سرنوشت مردم را خواستید، اتفاقاً رسم شب یلدا خودش اثر است. خودش بازده و فایده همان شعور مردم است.مگر قرار است ما همه چیز را کیلوئی و با معیار غیر فکری اندازه بگیریم. شب یلدا خودش عقلی است. دنبال کدام نقل هستید؟ زیاد عروه الوثقی خواندید و خیلی ارادت به شیخ یزدی داری. قدری با صاحب کفایه هم باشید. مرحوم صاحب عروه هم با عقلیون روی خوش نداشت.
یلدا و چهارشنبه سوری و نوروز و تیرماه سیزده شو ریشه های عقلی دارند، اتفاقاً آئین های ملّی ما حتی ریشه در اعتقادات دینی دارند. وجود خرافات الزاماً در همه ی پدیده های فرهنگی ریشه دار وجود دارد. باید اصلاح کرد، ریشه را قطع نکرد، همه ی بیماریها به جراحّی نیاز ندارند، دارو و درمان هم شفا بخش می تواند بشود.اگر مطالعه بفرمائید حتماً باور می کنید که کریسمس همان یلدای ایرانی است، ایران را هم باور بفرمائید. شما اسطوره های ایرانی را مطالعه بفرمائید، از آئیین میترائیسم مطالعه بفرمائید، اکثر رفتار و حتی گفتار مسیحیان اروپا از آئین میترائی گرفته شده، حتی کلیساهای قدیمی و ریشه دار اروپا روی معابد میترائی ساخته شد. پنجره ها را باید بیشتر باز کنیم، با یک پنجره فقط یک منظره را می شود دید. - يکشنبه 3 دی 1391-0:0
جناب آقای اسلامی ساروی، عادت به تندروی ندارم، پشت ملت و فهم و شعور بالای آن هم قایم نمی شوم که حرف خودم را زده باشم. اهل دار و دسته و یار جمع کردن هم نیستم. قصه ما از فهم و فهمدین و تعریف و تمجید درست و بر اساس مبانی است. اگر برای ایام الله مبانی وجود دارد، روایت وجود دارد، حدیث وجود دارد، گردن ما از مو باریک تر و پذیرا هستیم ولی انصاف بدهید جز فرمایش اینکه جشن و شادی مردم بیهوده نیست، با معنی است، چهارشنبه سوری . یلدا و هیچ چیزی در چرایی آنها نگفتید. توقع دارید با سربلندی شیعه بودن مازندرانی را با مسئله بی تعریف و ندانستن مفهوم و چرایی یلدا و چهارشنبه سوری قاطی کنم؟ انتظار دارید باور کنم که دنیای مسیحیت تولد خورشید را از ایرانیان گرفت و تبدیلش کرد به کریسمس؟ چه کسی این تعریف را می تواند بپذیرد که فرق یلدا با شبهای دیگر یعنی فهم یک ملت از عرض تا فرش است؟ چه کسی می تواند اثبات کند که ملت بزرگ و با شعور ایران از آداب و رسوم یلدا و چهارشنبه سوری و نوروز اسلام را با علی آغاز کرد؟ غیر از مازندران که از ابتدا علوی بود کجای ایران از ابتدا اسلام را با علی آغاز کرده بود؟ در کدام مراسم آئینی می توان ریشه های شعور مردم مازندران را در اسطوره های آنها در فریدون و آرش و .... جستجو کرد؟ شکر خدا را که در بخش مبارزه با خرافات با من همراه هستید. حرفم این بود که در شب یلدا می خواهد چه اتفاقی برای انسان و جهان بیفتد؟ بشر با شب یلدا م امقالهم می خواهد کدام گره کور علمی یا عقیدتی را باز کند؟ این کاملاً حرف درستی است که شاید اطلاعات و فهم من از عظمت شب یلدا و چهارشنبه سوری اندک باشد ولی سوال برای همین است که کسانی که می دانند آنهایی که نمی دانند را آگاه نمایند. اگر دلیل قانع کننده ای برای تاثیر شب یلدا در سرنوشت انسان وجود داشته باشد چه عقلی و چه نقلی با اشتیاق مشتاق شنیدن هستم. خیلی هم سخت گیری نمی کنم که بیایم و برای هر دلیلی که آورده شود ان قلت بیاورم. همینکه دلیل بدور از خرافات باشد کفایت می کند وگرنه باور برخی از ملت ها بر نحوست عدد 13 و یا پایان جهان در تاریخ معین را هم باید از شعور بالای آنها تلقی کرد.
- يکشنبه 3 دی 1391-0:0
جناب آقای رنجبر، خیلی تند رفتی،این افتخار ایرانیان است که تولد خورشید را جشن می گیرند، این شعور و فرهنگ یک ملّت است که خورشید را، نور را، شادی و با هم بودن را می فهمند. این فهم و درایت یک ملّت با فرهنگ است که جشن و شادی او هم بیهوده نیست، با معنی است. چهارشنبه سوری هم خیلی زیباست. امّا اگر تند روی نکنیم قطعاً چهارشنبه سوری به چهارشنبه سوزی تبدیل نمی شد، ما حتماً ایرانی هستیم، ما قطعاً مازندرانی هستیم و مازندرانی با سر بلندی شیعه است.دنیای مسیحیت این تولد خورشید ایرانیان را گرفت و به کریسمس تبدیل کرد، یعنی روی سفره فرهنگی ایرانیان نشستند. فرق شب یلدا با شبهای دیگر یعنی فهم یک ملّت از عرش تا فرش. یلدا و چهارشنبه سوری و نوروز بخشی از شناسنامه این ملّت است.این ملّت با همین فهم وشعور و با همین آداب و رسوم اصیل بود که اسلام را با یا علی آغاز کرد. اتفاقاً ریشه های شعور شیعی مردم مازندران را در اسطورهای آنها در فریدون و آرش و ...و .... در مراسم آئینی آنها جستجو کنید. البته با خرافات چه در بخش آئین های ملّی و چه دینی باید مبارزه کرد.
- جمعه 1 دی 1391-0:0
خیلی خوب بود. معنی این شب باشکوه را فهمیدم. از خانم یوسفی خواهش می کنم در مورد چهارشنبه سوری هم مطلب بنویسد. من مطمئنم این کارناوال رذیلانه ای که بعضی ها در شب چهارشنبه سوری در خیابان ها به راه می اندازند و به خود و دیگران آسیب می رسانند، دور از شان هر ایرانی مسلمان است. پس اهالی فرهنگ باید با قلمشان ذهن جوانان را به سمت و سوی چهارشنبه سوری واقعی سوق دهند. همانگونه که پیشینیان ما این آیین را اجرا می کردند.
- جمعه 1 دی 1391-0:0
با درود به سرکار خانم فریده یوسفی و سپاس فراوان از سایت خوب مازندنومه
به این فرهنگ غنی می بالم. خوشحالم که ایرانی ام . خوشحالم که مسلمانم و به این جشن ها و آداب و رسوم مهربان افتخار می کنم . - پنجشنبه 30 آذر 1391-0:0
یلدا چه نقشی در سرنوشت بشر بازی می کند؟ تفاوت یلدا با شب های دیگر چیست و دارای چه مزیت فرهنگی یا مذهبی است؟ شب یلدا به جز یک دقیقه طولانی تر بودن از شب های پس و پیش از خود جه تفاوت دیگری دارد؟ قرار است چه اتفاقی برای انسان و جهان در شب یلدا بیفتد و بشر با یلدا کدام گره کور علمی یا عقثدتی را باز کند؟ آیا اعتقاد به یلدا با اعتقاد به چهارشنبه سوری و نحوست عدد 13 از یک جنس است؟ به هر حال آرزوی مبارکی و پناه بردن به قرآن برای مومنان خداجوی پسندیده است و من هم برای همه آرزوی سعادت، خوشی و خوشوقتی و نور و روشنی می کنم.
- پنجشنبه 30 آذر 1391-0:0
ممنون از مطلب خوب تان