تعداد بازدید: 2630

توصیه به دیگران 2

چهارشنبه 9 اسفند 1391-23:40

صدا و سیما تسلیم نشود

درباره پایتخت2/آنچه مسلم است و از صداوسیما انتظار می‌رود، ‌همراهی نکردن و تسلیم نشدن برابر چنین جریاناتی است، چرا که چنین رویکردهایی به شدت به حوزه فیلم و سریال در سال‌های اخیر ضربه وارد کرده است.متأسفانه در کشورمان هنوز بخش عمده‌ای از مخاطبان خط ممیزی میان فیلم «مستند» و «داستانی» و همین طور «داستانی ملودرام» و «کمدی» قائل نمی‌شوند و هر آنچه را ساخته و پخش می‌شود،‌ مستند تلقی می‌کنند و اگر ذره‌ای با واقعیت‌ها اختلاف داشته باشد، توهین و تحریف می‌نامند.


مازندنومه: نوروز فرا می‌رسد و طبیعتاً حجم انبوهی از تولیدات ـ که باید در ماه‌های اخیر به مرور تولید شده باشد ـ در نیمه نخست فروردین ماه به یکباره از شبکه‌های متعدد تلویزیون کشورمان به نمایش درآید، ولی در این مقطع کوتاه، افزون بر مشکلاتی چون کسر اعتبارات این نهاد ـ که طبیعتاً قدرت مانور این مجموعه را کاهش می‌دهد‌ ـ برخی دست‌انداز‌ها برای تقللیل برنامه‌های جذاب از خارج از صداوسیما مشهود شده که منطق محکمی در پی آن‌ها نیست.

کمتر از یک چشم بر هم زدن تا نوروز هزار و سیصد و نود دوی هجری شمسی مانده و مردم این هفته‌های پایانی سال را به شدت مشغول فعالیت هستند تا با خیالی آسوده و آرامشی نسبی، آماده تجربه تعطیلاتی پنج تا پانزده روزه باشند. برخی از مردم به سفرهای کوتاه یا بلند بین شهری و گروه بسیار کوچک‌تری به سفرهای برون مرزی رفته و از این فرصت، بهترین بهره را می‌برند، ولی گروه بسیاری نیز از خانه بیرون نمی‌روند و این روز‌ها را پای تلویزیون می‌گذرانند.

این گروه که در میانه راه بسیاری از مسافران نیز به آن‌ها می‌پیوندند و در روزهای پایانی تعطیلات نوروزی، تقریباً بخش عمده مردم، وقتشان را مقابل تلویزیون‌ها می‌گذارند، انتظار دارند به رسم معمول جذاب‌ترین برنامه‌های تولیدی این رسانه در روزهای سال نو به شکلی وسیع و پیاپی از شبکه‌های گوناگون پخش شود، به شکلی که حداقل در این ایام شاهد برنامه‌های کسالت‌آور در این رویداد نبود و با تغییر کانال فراوان تلویزیون بتوان به گزینه ایده آل و البته غیرتکراری دست یافت.

این رویکرد صرفاً به جهت جلب نظر مخاطب اهمیت ندارد و به جز تأمین رضایت میلیون‌ها ایرانی بیننده تلویزیون، چنین اتفاقی برای حفظ مخاطبی ضروری است که یک سال طولانی را پیش روی دارد و به واقع ۳۶۵ روز سال ۹۲ را باید با انواع برنامه‌های صداوسیما بگذراند؛ مخاطبی که سال خوبی را با رادیو و تلویزیون تجربه نکند، شاید انگیزه کافی برای ادامه دادن نداشته باشد و به تعبیر بهتر، عید نوروز، به نوعی حکم قلاب ماهیگیری را دارد که می‌توان مخاطب را با آن شکار و حفظ کرد یا فراری داد و راهی بخشی دیگری از فضای وسیعی کرد که عمده‌اش نیز ظرفیت داخلی نیست.

به عبارت دیگر، مخاطبی که نتواند گزینه ایده آلش را در نوروز در تلویزیون بیابد و برنامه‌ای جز ماندن در خانه و تلویزیون دیدن نداشته باشد، خیلی سریع سراغ رسانه دیگری می‌رود و شاید در همین روزها به مشتری کانال ماهواره‌ای تبدیل شد. با این اوصاف باید به شدت برای چنین مخاطبی که امکان انتخاب دارد و تغییر گزینه‌ها برایش به قدر ثانیه‌ای و فشردن یک دکمه است، سخت‌گیر بود و بهترین‌ها را در بهترین زمان‌ها پخش کرد.

در مختصات اقتصادی کنونی کشور، طبیعتاً اعتبارات صداوسیما نیز با افتی نسبت به برآورد‌ها مواجه شده و این گونه است که بسیاری از برنامه‌های تولیدی، یا به مرحله تولید نرسیده یا با روند کندتری مراحل تولید را می‌گذرانند و برنامه‌های آرشیوی، به ویژه آنهایی که با اقبال بیشتری نزد مخاطب در زمان پخش نخست روبه‌رو شده، دوباره روی آنتن رفته اما قطعاً نوروز یک استثناست و انتظار می‌رود در چنین روزهای حساسی، به هیچ وجه سراغ پخش آرشیو‌ها یا برنامه‌های با کیفیت متوسط نرفت و تلویزیون آکنده از تولید در سطوح موسوم به الف و الف ویژه باشد.

این تولیدات گرانبها طبیعتاً در سال نیز قابل بازپخش است و به عنوان سرمایه صداوسیما باید تولید می‌شده و بعید است در این مدت کوتاه نیز بتوان به تولیدات در این بخش افزود. با این حال، تولیدکنندگان مجموعه کمیک کلاه قرمزی که در چند سال اخیر گل کرده بود و حتی به زعم بسیاری از منتقدان، بهترین برنامه نوروزی بود، از عدم توقف این مجموعه برای عید سال ۹۲ سخن می‌گویند و دلیل مگویش نیز احتمالاً هزینه‌های بالا و میلیاردی این مجموعه بوده است. با این اوصاف، انتظار می‌رفت و می‌رود که برای عید، شاهد دیدن این مجموعه باشیم و مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد.

با این حال، همه چالش‌ها در بودجه خلاصه نمی‌شود و دست‌اندازهای بزرگتر و تاریخی تری نیز هست که این بار نیز دردساز شده است؛ مهم‌ترین این چالش‌ها، به میان کشیدن پای اتهام حساس توهین به قومیت‌ها و لهجه‌ها درباره یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های نوروزی در چند سال اخیر است. این اتهام به اندازه کافی فلج کننده می‌تواند باشد که تولید یا حتی پخش یک مجموعه را در نیمه متوقف کرده و سوابق چنین واکنش‌هایی را نشان داده و بنابراین، طرح چنین موضوعاتی در بحبوحه آماده سازی برنامه‌های نوروزی، اندکی نگران کننده بوده و شاید دست رسانه ملی را از یکی از برنامه‌های پرمخاطبش خالی کند.

پس از آن که مجموعه کمیک «پایتخت» که توسط محسن تنابنده نوشته شد و سیروس مقدم به تصویرش کشید، در نوروز ۹۰ ساخته شد، این اتفاق با واکنش‌هایی نزد مخاطبان همراه شد. منتقدان سینمایی و تلویزیونی، این مجموعه را یک اثر قابل توجه تلقی کردند و در میان چند برنامه خوش ساخت عید دو سال پیش گذاردند و مدیران ارشد تلویزیون نیز از این مجموعه تقدیر کردند و البته برخی از مسئولان مازندرانی نیز این مجموعه را توهینی به مازنی‌ها خواندند و هجمه‌ای بی‌سابقه‌ای متوجه این مجموعه کردند.

با این حال، چنین انتقادات تندی دیگر فایده‌ای نداشت و پخش مجموعه تمام شده بود؛ اما یک سال و اندی که گذشت، سخن از ساخت «پایتخت ۲» به میان آمد. مجموعه طبیعتاً با‌‌ همان تیم قبلی به مرحله تولید رسید، اما حالا که وقت پخشش نزدیک شده و از چند هفته دیگر قرار است روی آنتن برود و طبیعتاً صداوسیما متقبل هزینه‌هایش شده، گروهی با راه اندازی جریانی، درصدد احیای اعتراضات دو سال پش برآمده و با شکل‌دهی کمپینی، این سریال را دوباره توهینی به مازندرانی‌ها تلقی کرده و خواستار پخش نشدن آن در ایام نوروز شده‌اند.

آنچه مسلم است و از صداوسیما انتظار می‌رود، ‌همراهی نکردن و تسلیم نشدن برابر چنین جریاناتی است، چرا که چنین رویکردهایی به شدت به حوزه فیلم و سریال در سال‌های اخیر ضربه وارد کرده است. متأسفانه در کشورمان هنوز بخش عمده‌ای از مخاطبان خط ممیزی میان فیلم «مستند» و «داستانی» و همین طور «داستانی ملودرام» و «کمدی» قائل نمی‌شوند و هر آنچه را ساخته و پخش می‌شود،‌ مستند تلقی می‌کنند و اگر ذره‌ای با واقعیت‌ها اختلاف داشته باشد، توهین و تحریف می‌نامند، حال آن که اصولاً دلیلی ندارد فیلم داستانی بر مبنای واقعیت باشد.

چنین فضایی باعث شده پس از ساخت برخی سریال‌ها، پزشکان، پرستاران، روان‌شناسان و مشاوران و... به فیلم‌ها معترض شوند و تنها سارقان و مشاغل این چنینی، جرأت اعتراض به محتواهای آثار سینما و سیما را نداشته‌‌ و به وجه داستانی این آثار وارد نشده‌اند. با این اوصاف هم فیلم‌ها و هم سریال‌ها بیش از اندازه به موقعیتی بی‌زمان و بی‌مکان مبدل می‌شوند که کاراکترهای منفی یا کمیک مشخص نیست اهل کجا هستند یا چه شغلی دارند.

این اتفاق منجر به ساخت آثاری می‌شود که باورپذیری‌اش به شدت کاهش می‌یابد و قطعاً ریزش شدید مخاطب را در پی خواهد داشت؛ افزون بر اینکه ساخت برخی مجموعه‌های تلویزیونی را منتفی یا برخی شخصیت‌ها را به کل از این مجموعه‌ها حذف می‌کند و کوتاه آمدن در قبال چنین درخواست‌هایی، صرفاً منجر به تنگ‌تر شدن خط قرمزهایی می‌شود که برنامه سازان تلویزیون باید آن را رعایت کنند؛ خط قرمزهایی که ربطی به سیاست‌های کشور یا سازمان صداوسیما ندارد و تنها فشارهای این چنینی، منجر به طرحش می‌شود و انتظار می‌رود، مدیران ارشد سیما با شجاعت جلوی آن بایستند و آزادی عملشان را حفظ کنند تا به نوعی آزادی عمل سینماگران نیز نگه داشته شود.

افزون بر این می‌توان با طرح مباحث مفصلی در برنامه‌های تلویزیون و تکرار این موضوعات برای مخاطب عام و خاص، تفاوت «مستند» و «داستان» را مشخص کرد تا بیننده هیچ ‌گاه داستان را با قیاس مستند ارزیابی نکرده و واکنشی مشابه نشان ندهد. مازندرانی‌ها، لر‌ها، کرد‌ها، شیرازی‌ها، آذری‌ها و... همه جزوی از ملت بزرگ ایران هستند و حفظ حرمتشان ضروری است؛ اما این که شخصی با لهجه در مجموعه طنز حضور داشته باشد، به معنای تمسخر یک قومیت نیست و باید میان طنزِ داستانی و تمسخر تفاوت قائل شد و دست و پای برنامه سازان را با قومیت گرایی افراطی بیش از این نبست.

*این یادداشت در سایت تابناک منتشر شد.عکس ها از حمیدصالحی(مازندنومه)


  • فخر الدینپاسخ به این دیدگاه 0 2
    پنجشنبه 17 اسفند 1391-0:0

    با سلام . بسیار سریال جذاب و تو دل بروییه. به هیچ عنوان هم توهین به مردم وگویش شیرین وشیوای مازنی نیست. من به عنوان یک مازندرانی از دیدن سری 1 پایتخت لذت بردم . و امیدوارم مجموعه دوم اون هم جذاب و دیدنی باشه

    • سه شنبه 15 اسفند 1391-0:0

      سلام چرا عده ای می خواهند لذت تماشای یک سریال ساده و خودمانی را با شک اینکه ایا در این سریال دارد به ما توهین می شود خراب کنند با دولت مخالفید ! راه حلش اینجا نیست ! دوست دارید کشور مازندران درست کنید ؟ این روشش نیست ! می خواهید دست بزارید جای حساسمون و تحریکمان کنیدتا معروف شوید حزب تشکیل بدهید ؟ اینجا جایش نیست ؟ آدم با وجدان پیامکهای ارسالیت را چک کن تا حالا چند جک برای دوستات فرستادی که شخصیتهای آن از قومیتهای مختلف و از استانهای همسایه مان بوده اند حالا دم از دفاع از قومیت میزنی! ....

      • پنجشنبه 10 اسفند 1391-0:0

        "این که شخصی با لهجه در مجموعه طنز حضور داشته باشد، به معنای تمسخر یک قومیت نیست!"

        سقراط جون! بپر تو بغلم تا با هم گریه کنیم.

        هنوز هم مرز استدلال و سفسطه مشخص نیست

        • پنجشنبه 10 اسفند 1391-0:0

          خوبه که بعضی ها کاره ای نیستن و فقط یه دانشجوی کارشنابی ارشد هستن و گرنه جایی برای نفس کشیدن نبود.

          • پنجشنبه 10 اسفند 1391-0:0

            حرف حسابه دیگه و بدون جواب.مردم گاهی از روی چشم و همچشمی نظر میدن ونمیدونن کار مستند با سریال تخیلی یا طنز فرق داره.عالی بود

            • پنجشنبه 10 اسفند 1391-0:0

              حیف که کاره ای نیستم و دستم به جایی بند نیست. الآن فقط یه دانشجوام. یه دانشجوی کارشناسی ارشد مازندرانی. اگه کاری از دستم بر می اومد به هیچ عنوان اجازه ی پخش چنین فیلم مسخره و موهنی رو نمیدادم. از همه دردناک تر حضور استاندار و نمایندگان مجلس و همینطور و کارکنان و بازیگران صدا و سیمای مازندران در لوکیشن این فیلم بود. این کار آنها به منزله ی تایید این فیلم و تشویق کارگردان و تهیه کننده برای ساخت پایتخت 3 و 4 و... است. متاسفم


              ©2013 APG.ir