ماشینم رو خطکشی کنید،بالاخره منم ناموسم!
گفت و گو با بانوی 45 ساله بی سرپرستی که روی پیکان مدل 81 کار می کند/اینطوری نباشه که من تا نصفه شب کار کنم و از نظر ناموسی امنیت نداشته باشم، نمیتونم درد دلم رو به هر کسی بگم. شما به این مسئولا، به این ملت و دولت بگین این جوونا خون دادن که ما راحت باشیم، شغل من که شغل بدی نیست، میخوام روی پای خودم باشم، از شما خواهش میکنم به مسئولا بگین ماشین من رو خطکشی کنن، سهمیه بنزین به من بدن تا بتونم راحت زندگی کنم، تا هشت شب کار کنم و بعد برم خونه، بالاخره منم ناموسم»+عکس
مازندنومه،کلثوم فلاحی:این روزها که جوانان تن به هر کاری نمیدهند و حاضرند بیکار باشند اما کار بیکلاس نداشته باشند، یک زن با ماشین پیکان مدل 81، در خیابانهای شهر، مسافر جابهجا میکند.
ماهروزه یوسفی در 46 سالگی، چهره پیری به خود گرفته است، او متولد سوم خرداد سال 1345 است، یک فرزند پسر دارد که ازدواج کرده و کارگر است، خودش جدا مستاجر و پسر و عروس و نوهاش هم جدا مستاجرند.
مسافر ماهروزه شدم.میپرسم چرا با هم زندگی نمی کنین؟
«جدا زندگی میکنن، اونها میخوان راحت باشن، من نمیتونم مزاحم زندگیشون باشم».
میگوید:« من مرد ندارم». تصور میکنم همسرش فوت کرده ولی ادامه میدهد:« وقتی بچه ام چهار ساله بود، جدا شدیم، منم بچهرو به جای مهریه گرفتم، اونم رفت ازدواج کرد».
وقتی از علت جدایی از همسرش میپرسم، نگاه را از من میکشد و به این سو و آن سو رها میکند.
-«اگه دوست نداری، نگو، عیب نداره.»
-« قدیم مثل الان نبود که دختر و پسر همدیگرو بخوان، هرچی پدر و مادر میگفت بچهها میگفتن چشم، خودشون ما رو دادن و خودشونم ما رو جدا کردن».
مستاجر است، یک میلیون تومان پول پیش داده و ماهی 150 هزار تومان کرایه خانه میدهد. از درآمدش که میپرسم، پاسخ میدهد:« روزی 15 تا 20 هزار تومن، یه وقتایی 10 هزار تومن درآمد دارم، البته اگه تاکسیها بذارن و مزاحم نداشته باشم».
یادم آمد وقتی میخواستم سوار ماشینش شوم یک تاکسی که موازی با او میآمد، چند بد و بیراه نثارش کرد که چرا مسافر سوار میکند.
ماهروزه ادامه میدهد:«از هفت و نیم صبح میشینم سر ماشین تا دوازده، یک شب. ظهر برای نماز و ناهار میرم خونه، عصر هم برای نماز و شام. جوونای مملکت ما رفتن خون دادن برای منِ ناموس، دلم میخواد مسئولا از من حمایت کنن، من میخوام نون بازوی خودم رو بخورم، عاشق رانندگی هستم، یه نامه برای شهردار نوشتم که یا ماشین من رو خط کشی کنن یا اینکه تاکسی گردشی بشم، بنزین آزاد میخرم اگه ماشینم خطکشی بشه میتونم از سهمیه بنزین استفاده کنم. دلم میخواد برای این مملکت خدمت کنم، با مسافرکشی برای خانمها؛ عشقم برای خانمهاست، کار کنم و زیر بار منت بنده خدا نباشم، روزیمو از خدا میخوام.»
ماشین پیکان اش را پنج میلیون و 500 هزار تومان خریده و از این مبلغ، 2 میلیون بدهکار است، میخواهد ماشین او را خطکشی کنند تا راحت کار کند و تاکسیهای آرمدار او را اذیت نکنند.
دلش پر است: « اینطوری نباشه که من تا نصفه شب کار کنم و از نظر ناموسی امنیت نداشته باشم، نمیتونم درد دلم رو به هر کسی بگم. شما به این مسئولا، به این ملت و دولت بگین این جوونا خون دادن که ما راحت باشیم، شغل من که شغل بدی نیست، میخوام روی پای خودم باشم، از شما خواهش میکنم به مسئولا بگین ماشین من رو خطکشی کنن، سهمیه بنزین به من بدن تا بتونم راحت زندگی کنم، تا هشت شب کار کنم و بعد برم خونه، بالاخره منم ناموسم».
سالها قبل برای بهزیستی کار میکرده، کارگری؛ بیمه نبوده، 50 نفر بودند و از همان اول قرار بود بیمه نباشند، بعد سبزی میکاشته، با ماشین بعضی از اقوام هم مسافرکشی میکرده تا اینکه خودش ماشین خریده، قبل از ازدواج تا چهارم ابتدایی درس خوانده، بعد به نهضت رفته و دوباره تا کلاس سوم نهضت درسش را ادامه داده.
تابستان نیست اما گرما مستولی شده، چهار بعداز ظهر است، میپرسم الان که چهار بعداز ظهر روز جمعهست، دوست نداشتی خونه استراحت میکردی؟
آخر چه کسی است که بخواهد به این سوال پاسخ منفی دهد؟ مستاجر است، مشکل مالی دارد، یک زن تنها که باید زندگیاش را بچرخاند.
از مصرف بنزینش می پرسم،میگوید:« روزی 40 لیتر بنزین مصرف میکنم، آخه ایستگاه ندارم و محبورم که دور بزنم».
مصاحبهام که تمام میشود اجازه میگیرم که چند عکس از او بگیرم، میگوید: «لباسم خوب نیست» بعد مسیری را با هم میرویم و سه مسافر دیگر سوار میکند و عذرخواهی از مسافران که هوا گرم است و ماشین او کولر ندارد.
- يکشنبه 29 ارديبهشت 1392-0:0
درود فراوان بر تو مادر عزیز و ببر زن مازندران. درود بر شرفت...مادران عزیز مان که جایشان در بهشت است. باید مزه و طعم جهنم را در ثروتمند ترین کشور دنیا بکشند! از همه لذات زندگی محروم باشند و از صبح سحر تا پاسی از شب حرف هر کس و ناکس بخورند. فقط و فقط برای یک لقمه نان بی خاصیت!!!...
- يکشنبه 29 ارديبهشت 1392-0:0
Khaste nabshi khanom mohtaram. Khase nahbashi .
- يکشنبه 29 ارديبهشت 1392-0:0
عالی بود. امیدورام سطح درک اجتماعی ما انقدر بالا بره که اجازه بدیم خانم هم روزی حلال به دست بیارن.
- يکشنبه 29 ارديبهشت 1392-0:0
خدا قوت ايراني
- يکشنبه 29 ارديبهشت 1392-0:0
به داد مردم برس خدا!!!