تعداد بازدید: 2115

توصیه به دیگران 1

چهارشنبه 8 خرداد 1392-14:0

شهروندان همیشه عقلانی رفتار می کنند

 مشارکت سیاسی در تمام سطوح بر طبق پایگاه اجتماعی-اقتصادی، تحصیلات، شغل، جنسیت، سن، مذهب، قومیت، ناحیه و محل سکونت، شخصیت، و محیط سیاسی یا زمینه ای که در آن مشارکت صورت می گیرد،متفاوت است.

 


مازندنومه؛مقاله مهمان،احسان شریعت کارشناس ارشد جامعه شناسی:مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از درگیر نشدن تا داشتن مقام رسمی سیاسی است.

 به طور اجتناب ناپذیری مشارکت سیاسی با اجتماعی شدن سیاسی رابطه نزدیک دارد. اجتماعی شدن سیاسی را می توان فرایندی تعریف کرد که به وسیله آن افراد در جامعه ای معین با نظام سیاسی آشنا می شوند و تا اندازه قابل توجهی ادراک شان از سیاست و واکنش هایشان نسبت به پدیده های سیاسی تعیین می شود.

 به نوعی تمام سطوح یادگیری سیاسی، رسمی و غیررسمی، عمدی و برنامه ریزی نشده در هر مرحله از دوره زندگی شامل یادگیری آشکار سیاسی و یادگیری ظاهراَ غیر سیاسی ویژگی هایی که از نظر سیاسی ذی ربط هستند، اجتماعی شدن سیاسی نامیده می شود.

مشارکت سیاسی تا حد زیادی به نوع یادگیری رفتار سیاسی و تربیت سیاسی افراد بستگی دارد. به همین دلیل نخستین چیزی که باید در باب مشارکت سیاسی بدان توجه داشت اجتماعی شدن سیاسی است؛ که این خود تا حدی زیادی به تفکر اجتماعی مردم و فرهنگ سیاسی آنان مرتبط می باشد.

برای مثال آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی را مطرح می کنند: 1)فرهنگ سیاسی کوته بینانه: این فرهنگ سیاسی با آگاهی اندک مردم از حکومت، انتظارات اندک از حکومت و میزان مشارکت سیاسی اندک مشخص می شود.

2)فرهنگ سیاسی ذهنی: با میزان آگاهی و انتظار بالا اما میزان مشارکت سیاسی اندک مشخص می شود.

3)فرهنگ سیاسی مشارکتی: این نوع فرهنگ سیاسی با سطح آگاهی و انتظار بالا و همچنین مشارکت سیاسی زیاد مشخص می شود.

مشارکت سیاسی بسته به چهار عامل مهم تغییر می کند : انگیزه های سیاسی، موقعیت اجتماعی، ویژگی های شخصی، و محیط سیاسی. به این عوامل باید مهارت ها، منابع و تعهد را افزود.

برای مثال هر چه فرد بیشتر در معرض انگیزه های سیاسی به صورت بحث درباره سیاست، تعلق به سازمانی که به شکلی به فعالیت سیاسی می پردازد یا دسترسی داشتن به اطلاعات سیاسی مربوط قرار داشته باشد، احتمال مشارکت سیاسی افزایش می یابد.

 همچنین مشارکت سیاسی بر طبق ویژگی های شخصی فرد نیز فرق می کند: شخصیت های اجتماعی تر، مسلط تر، و برون گراتر بیشتر احتمال دارد که از نظر سیاسی فعال باشند.

محیط یا زمینه سیاسی نیز مهم است از این نظر که فرهنگ سیاسی ممکن است مشارکت و شکل یا شکل های مشارکت را که مناسب تلقی شود، تشویق کند.

با وجود این، در نظر گرفتن مهارت هایی که فرد دارد و منابع در دسترس او نیز مهم است. مهارت های اجتماعی، مهارت های تحلیلی، توانایی سازمانی، مهارت های سخنوری همه ممکن است مشارکت را افزایش دهند.

مدارک و شواهد فراوان و گسترده ای وجود دارد که مشارکت سیاسی در تمام سطوح بر طبق پایگاه اجتماعی-اقتصادی، تحصیلات، شغل، جنسیت، سن، مذهب، قومیت، ناحیه و محل سکونت، شخصیت، و محیط سیاسی یا زمینه ای که در آن مشارکت صورت می گیرد متفاوت است.

یکی از اصلی ترین مباحث در زمینه مشارکت سیاسی نقشی است که مشارکت می تواند برای افراد ایفا کند.

رابرت لین نقشی که مشارکت سیاسی برای فرد ایفا می کند را در چهار مورد خلاصه کرده است: 1)وسیله دنبال کردن نیازهای اقتصادی، 2)ارضای نیاز به سازگاری اجتماعی، 3)وسیله دنبال کردن ارزش های معین، و 4)وسیله برآوردن نیازهای ناخودآگاه و روان شناختی.

یکی از نظریاتی که در مورد نقش مشارکت برای افراد مطرح شده نظریه آنتونی داونز است. بر اساس نظریه وی افراد بر اساس ادراکات خود در مشارکت سیاسی عمل می کنند.

 در انتخاباتی که افراد نتوانند منافع خود را تشخیص دهند شرکت کنندگان کاهش می یابد. اما مشارکت سیاسی در انتخاباتی که منافع افراد به خوبی تعریف شده بسیار بالا است.

 شهروندان همیشه به طور عقلانی رفتار می کنند. آنان بر اساس ادراک از محاسبه ی سود و زیان دست به عمل می زنند. این محاسبه به صورت به حداقل رساندن هزینه ها و حداکثر رساندن سود و منافع مشخص است.

ایمیل نویسنده:(abie_malakouti_2008@yahoo.com)


  • پنجشنبه 9 خرداد 1392-0:0

    با تشکر از نویسنده.خوب است کمی کاربردی تر بنویسید ومطالب شما آکادمیک و دانشگاهی نباشد.


    ©2013 APG.ir