تعداد بازدید: 2464

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 14 خرداد 1392-0:36

هویت چندگانه و شکاف نسلی

 تجربه ی متفاوت دو نسل جوان زمان انقلاب اسلامی و نسل جوان امروز نشان می دهد نسل جوان زمان انقلاب همچنان گرایش نزدیک تری به مطلق گرایی و مطلق اندیشی دارد. اما نسل جوان امروز از نسل جوان زمان انقلاب که اکنون پدران و مادران او هستند تا حدی فاصله گرفته است.


مازندنومه؛احسان شریعت،کارشناس ارشد جامعه شناسی:هویت همواره به دو حرکت به سمت دو سر پیوستار گرایش دارد.

یک سر خلوص و یگانگی و مطلق گرایی است و سر دیگر ترکیب و چندگونی و نسبی گرایی. هویت ها در همیشه ی تاریخ می توانستند در بین این دو سر از خلوص تا تکثر در نوسان باشند.

در گذشته اغلب، هویت ها ثابت و خالص و یکدست بوده اند، اما در قرون جدید هویت به سبب عوامل مختلف چندگانه و متکثر شده و از اجزای گوناگونی تشکیل و ترکیب می شود.

هویت چندگانه در قرون جدید گاه با حرکت های رجعت گرایانه ای برای بازگشت به هویت های یکدست پیشین مواجه شده است.

 «قرن بیستم شاهد پیدایش انواع ایدئولوژی های هویت ساز بود»(بشیریه، 1386: 116). «انواع ناسیونالیسم ها در عصر مدرن در پی برجسته سازی بخشی از هویت چندبخشی و چندپاره ای مردم برآمده اند و خصلت موزائیک گونه ی هویت های اجتماعی را انکار کرده اند»(همان: 115).

در تاریخ دو قرن اخیر ایران با ورود تجدد، هویت ایرانی دستخوش تغییراتی گشت و عناصر هویت ساز غربی آن را به هویتی مرکب مبدل ساخت.

 این هویت مرکب ایرانی-اسلامی-غربی اغلب با مقاومت ها و مخالفت هایی مطلق گرایانه روبرو شد که قدرتمندترین آنها حرکت عظیم مردم در انقلاب 57 برای بازیابی و احیای هویت خالص و غیر غربی با محوریت عناصر هویت ساز اسلامی بود.

در سالیان آخر حکمرانی محمدرضا پهلوی نظام اجتماعی ایران دچار نوعی مدرنیزاسیون پرشتاب و نظام گسیخته گشت که از جانب نظام سیاسی بر جامعه ای سنتی و مذهبی تحمیل می شد.

طبیعتا این مدرنیزاسیون ناگهان با فرهنگ سنتی و مذهبی مردم ایران مطابقتی نداشت و همین موجب مقاومت بزرگی در برابر آن و حرکت رجعت گرایانه ای برای احیای هویت اسلامی گشت.

 اما بحث اصلی درباره هویت و روند تغییرات آن در سال های پس از انقلاب است . انقلاب اسلامی موجب شد هویتی ایدئولوژیک و تک بعدی در نسل انقلابی و جوان شکل بگیرد.

این هویت خالص و یکدست که بر محور شرع اسلام و غرب ستیزی سازمان یافته بود، هر روز بیشتر سعی می کرد عناصر غربی را از خود دفع و عناصر اسلامی را باز یابد.

نسل جوان و انقلابی سال های انقلاب و جنگ تا حد زیادی همان هویت ایدئولوژیک را حفظ کرده، اما آن هویت یکدست، امروز با هویت چندگانه و نسبی جوان امروز مواجه شده است.

 هویتی که از یک سو با در معرض قرار گرفتن امواج ماهواره ای با فرهنگ غربی و جهانی آشناست و از سوی دیگر عناصر هویت ایرانی-اسلامی را در خود دارد. هویتی که از آبشخورهای متناقض تغذیه می شود.،گیج و گنگ است. گاه بدین سو و گاه بدان سو و بدون هیچ گونه نقطه ثابت شناختی.

 از این روست که نزاعی بزرگ شکل می گیرد. نزاع میان هویت مطلق نسل انقلاب و هویت نسبی نسل امروز : "نزاع گفتمان هویت".

تعریف های مطلق نسل انقلاب در نسل جوان امروز به تعریف های متکثر و چندگانه ای برخورده که از منابع گوناگونی تغذیه می شود.

 تضاد هویت میان هویت انقلابی و هویت جوان امروز نزاع میان عناصر هویت ساز نیست. چه بسا در هویت جوان امروزین عناصر ایرانی-اسلامی بسیاری مشاهده شود.

نزاع مذکور نزاع میان جنس و ذات دو نوع هویت است. هویت نسل انقلاب با دیدگاهی مطلق گونه و تک جانبه گرا و هویت جوان امروز با چشم اندازی متکثر و مرکب و چندگون.

جوان امروز مرجع های ثابت و روشنی برای مراجعه بدان و هویت یابی ندارد و در فضایی متنوع و چندوجهی سرگردان است.

هر نسلی تعریف خاص خودش را از جهان اجتماعی دارد که به او هویت می بخشد. در صورتی که تعریف نسلی مطابق با زمان نباشد و یا تعریفی وجود نداشته باشد، نسل مورد نظر یا به دنبال تعریف مناسب خود می گردد و یا بدون تکیه گاه ثابت شناختی، بدون تعریف کلی از زندگی به تکثر هویتی و چندگانگی دچار می شود.

نسل انقلاب در پی مدرنیزاسیون شتاب زده ی شاه از لحاظ هویتی ناگهان غافلگیر شد. ایشان از سویی عمیقاً به فرهنگ سنتی و مذهبی میخ شده بودند و از سویی دیگر ناگاه با فرهنگ کاملا متفاوت غربی روبرو شدند. نتیجه آنکه هویت آنان در معرض تناقض قرار گرفت.

 این تناقض و سرگشتگی تنها با یک تعریف کلی و جهانشمول می توانست پایان پذیرد. افرادی همچون شریعتی و امام خمینی این تعریف جدید را همچون هدیه ای ملی به نسل سرگردان اعطا کردند.

 نسل جوان آن روز نه اسلام سنتی و بی کارکرد پدران خود را قبول داشت و نه فرهنگ غربی را. از این رو اسلامی متناسب با تغییرات اجتماعی که پاشخگوی نیازهای جوان دهه ی 50 شمسی بود از جانب ایدئولوگ هایی همچون شریعتی و امام خمینی به آنان عرضه شد.

 شریعتی برای نسلی که ناگهان در معرض مدرنیزاسیون قرار گرفته و بخش اعظمی از تعاریف سنتی را لرزان یافته است، تعاریف جدیدی ارائه می دهد و جهان را دگربار برایش معنا می کند.

شریعتی مفاهیم را از نو تعریف می کند : انسان، هبوط، بهشت، تاریخ، اختیار، شفاعت، شیعه، ایدئولوژی، کربلا، امام حسین، توحید، مسئولیت، انتظار و غیره . بخش مهمی از مسأله هویت جوان امروز آن است که تعریف مناسبی مطابق با زمان برایش وجود ندارد.

 او در بین بازار بزرگی از محصولات سردرگم است و این سردرگمی وقتی به مسأله ی بزرگتری تبدیل می شود که در تضاد با نسل های گذشته قرار می گیرد.

 جامعه ی امروز جامعه در حال گذار است. گذار از هویت های صلب و مطلق و همه گیر به هویت های نسبی و چندگانه و منطقه ای و عرفی.

جوان نسل انقلابی در همه شئونات یکسان می اندیشید و یکسان رفتار می کرد و بر طبق ایدئولوژی ذهنی اش در همه ی شرایط یکجور با مسائل برخورد می نمود، اما جوان امروز گرایش شدیدی به رفتار منطقه ای و عرفی دارد و متناسب با زمان، مکان، انسان ها و جو حاکم بر هر فضای اجتماعی به گونه ای خاص و متفاوت از فضاهای دیگر رفتار می کند.

جوان امروزین در فضای الف اسلامی رفتار می کند و در فضای ب غربی. و چون این دو رفتار کاملاً با یکدیگر در تضاد و تناقض اند، جوان از لحاظ شناختی دچار نوعی درماندگی می شود.

مطابق اصول روان شناسی هر رفتاری منطقی شناختی در پشت خود دارد اما در این حالت جوان نمی داند به کدام اندیشه و منطق شناختی وفادار باشد. به همین دلیل کلاً اندیشیدن را تعطیل می کند و فقط با رفتارهای غیرآگاهانه خویشتن هویتی خود را سراپا نگاه می دارد.

 این گونه است که جوان امروز کمتر به هویت خویش می اندیشد، چه، در صورت اندیشیدن به هویت خود به بن بست شناختی بر می خورد.

 هویت جوان امروز چندگانه شده و از مجموعه های فرهنگی متناقض تغذیه می شود. در این مجموعه ی هویتی، عناصر متفاوتی از فرهنگ ایرانی-اسلامی و فرهنگ غربی مشاهده می شود.

 این حالت چندگانگی موجب جدا شدن از گذشته و شکاف نسلی و وضعیتی بی سامان و بی هنجار می گردد.

بر طبق نظریه نسل مانهایم هر نسلی تجربیات مشترک خود را دارد. تجربه ی متفاوت دو نسل جوان زمان انقلاب اسلامی و نسل جوان امروز نشان می دهد نسل جوان زمان انقلاب همچنان گرایش نزدیک تری به مطلق گرایی و مطلق اندیشی دارد. اما نسل جوان امروز از نسل جوان زمان انقلاب که اکنون پدران و مادران او هستند تا حدی فاصله گرفته است.

 این فاصله حکایت از فاصله نسلی دارد که فهم متقابل دیدگاه های دو نسل را تا حدی برای یکدیگر مشکل ساخته است. 

ایمیل نویسنده: (abie_malakouti_2008@yahoo.com)


  • سه شنبه 25 خرداد 1395-11:32

    ضمن احترام به تلاش شما به نظر میرسد نگاه شما هم در نگارش مقاله ایدئولوژیک بوده است

    • چهارشنبه 15 خرداد 1392-0:0

      به نسبت مقاله های قبلی بهتر و روانتر و کاربردی تر بود.سپاس


      ©2013 APG.ir