گذرگاه پاستور 3
حال که عارف مصالح کلی اصلاحطلبان را بر منافع شخصی خود – که نداشت- ترجیح داد، کار آقای روحانی سختتر شد/آقای روحانی باید به تاریخ پاسخ بگوید،کاری که تاکنون نکرده است و به قول خودش سینهاش پر از اسرار است/به نظر میرسد که اگر مردم میخواهند روزگار گذشته تکرار نشود، عاقلانه هست که به آقای روحانی رأی دهند تا اشتباه گذشته را تکرار نکنند.
مازندنومه؛یادداشت مهمان،رسول معصومی:پیش از این دو مقاله در باره انتخابات نوشتم که میتوانید به نشانی زیر هر دو را بازخوانی کنید:
-گذرگاه پاستور 1: http://www.mazandnume.com/?PNID=V15402
-گذرگاه پاستور 2: http://www.mazandnume.com/?PNID=V15435
در آنجا دیدگاههای نامزدها را بررسی کرده بودم و چیزهایی مطرح شده بود که میتوان با سخنان اکنون نامزدها آنها را سنجید.
* انتخابات بزرگ در راه است
انتخاب یک رئیسجمهوری به همراه هزاران نفر دیگری که قرار است روی صندلیهای شوراهای شهر و روستا بنشینند، اتفاق کوچکی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
انتخابات شوراها اگر چه در قانون اساسی در نظر گرفته شده بود،این قانون مثل بسیاری دیگر از قوانینی که در قانون اساسی ما وجود دارند ولی اجرا نمیشوند، اگر دولت اصلاحات نمیآمد گرفتار فراموشی میشد. ارمغان دولت اصلاحات امروز نقش مهمی در شهرها و روستاهای استان بازی میکند.
شوری که این انتخابات ایجاد کرد، بسیار بیشتر از شور و شوق برای انتخاب فرد دوم کشور است. حتی از انتخابات مجلس شورای اسلامی هم بیشتر است. اما انتخاب یک نفر برای تصدی پست ریاست جمهوری ایران، دراین مقطع زمانی میتواند خیلی مهم باشد.
حال که از قطار مبارزات انتخاباتی دو نفر پیاده شدهاند، شاید با باز شدن جا برای 6 نفر دیگر آنها احساس راحتی بیشتری بکنند. گرچه برخی منتظرند که از این قطار یکی دونفر دیگر هم پیاده شوند که البته خیلی بعید است. یعنی نمیتوان باور کرد که فردی مثل قالیباف بخواهد راضی شود به نفع آقای ولایتی یا جلیلی کنار برود یا اینکه برای آقای ولایتی خیلی سخت است در مقطعی که خود در بوته آزمایش بزرگی قرار دارد، بخواهد جا را برای جلیلی و ولایتی باز کند.
به هر حال شاید همه چیز تا روز پنج شنبه معلوم شود. حال بگذریم از اینکه آقای غرضی هنوز در این قطار نشسته است و دل به تماشای مناظر اطراف مسیر قطار خوش کرده است و از اینکه در بین راه افراد کمتری یا در برخی جاها کسی برایش دست تکان نمیدهد تعجب هم نکند. شاید غرضی خودش میدانست که شوخی انتخابات بوده است! (نه آنکه ایشان شایستگی نداشته باشد، اصلا چنین نیست. ایشان مرد محترمی است، اما مردم محترم، ایشان را کمتر میشناسند و دلیلی هم ندارد که بخواهند روی برد ایشان در میدان مبارزه شرطبندی کنند.)
*مردانی که از این قطار پیاده شدند
-حدادعادل و عدالت او با خود
قلباً دلم میخواست آقای حداد عادل در انتخابات شرکت میکرد و میدید که در صندوق او چه تعداد آدم برایش دست تکان دادند و چه تعداد نام او را برگه انتخاباتی به رشته تحریر درآوردند.
این فیلسوفیمرد سیاست ایران که در عین حال نجیب و باادب و فهیم است، با وجودی که در جناح اصولگرایان قرار دارد، آنها قرار چندانی با او ندارند و به این دلیل است که انتظار میرفت او رأی درخوری را در صندوق خود نبیند.
غلامعلی حدادعادل در ساری،24 آذر 1391(عکس:مصطفی کاظمی)
به هر حال انتظار میرفت که مسافری که زودتر از دیگران سوار قطار انتخابات شده بود، عطای این سفر را به لقای آن ببخشد که اتفاقاً هم بخشید.
-عارف، مردی که بسیار میدانست
شاید پیاده شدن عارف از قطار مبارزات انتخاباتی برای خیلیها قابل باور نبود و تردیدی نیست که طرفداران عارف را با نوعی نگرانی مواجه کرده است.
اگرچه گمانهزنیها در چند روز گذشته قوت گرفته بود که احتمال دارد عارف به نفع آقای روحانی کنار برود، اما با این وجود تصمیم عارف کارستانی بود که در کاروان دوستداران او باعث تشویش شد.
بسیاری از جوانانی که در میتینگهای عارف شرکت داشتند، معتقد بودند که عارف تنها کسی است که میتواند کشتی متلاطم سیاست و اقتصاد کشور را که امروز به حماسه نیاز دارند، اگر به ساحل نرساند، به نزدیکیهای این ساحل بیاورد.
محمدرضا عارف در ساری،30 فروردین 1392(عکس:کلثوم فلاحی)
کسانی که روز دوشنبه در سالن حجاب بودند، شاید بیش از همه نگران نیامدن عارف شدند. عارف به یقین حیف شد که نیامد و نماند. اما باید این حقیقت را پذیرفت که در صورت حضور عارف و جناب آقای روحانی، رأی طرفداران اصلاحات تقسیم میشد و آنگاه کفه ترازو به سود دوستان اصولگرا سنگینی میکرد.
عارف این شناخت را داشت که اگر به طیفی منتسب هست و در مناظرههای تلویزیونی از آنها دفاع میکرد، باید هم به نظر رهبران اصلاحات از جمله آقای خاتمی اعتنا میکرد و جا را برای آقای روحانی باز میگذاشت.
*خردمندی اصلاحطلبان
دلایلی که باعث شد اصلاحطلبان -با وجود اختلافی که در میان آنها برای تأیید روحانی یا عارف بود- در نهایت روحانی را انتخاب کنند،این ها بود:احتمال میدادند آقای روحانی آرای برخی از اصولگریان، مردم عادی که به روحانیت و لباس روحانیت علاقهمند هستند و قشری که بین انتخاب روحانی و نمایندگان اصولگرایان در تردید قرار دارند، سرانجام روحانی را انتخاب کنند،در سبد خود بریزد و صندوقهای تنها روحانی نامزد را پرتر کند. وگرنه خود اصلاحطلبان از جمله خاتمی میدانست که وزن عارف بسیار بیشتر از وزن روحانی است و اگر قرار باشد اصلاحاتی در جامعه اتفاق بیفتد و حداقل کمی به دوران اصلاحات و شخص آقای خاتمی نزدیکتر شود، فقط عارف میتوانست چنان فضایی بیافریند.
خاتمی هم این را میدانست و به همین دلیل در پیام تشکرش نوشت: «جناب آقای دکتر محمدرضا عارف، دانشمندی با باور استوار و بینش روشن که خلوص و شایستگی و توانمندی خود را در همه دوران خدمت و حضور پربرکتش در عرصه های علمی، سیاسی و مدیریتی نشان داده است، بی هیچ چشمداشت، به عنوان و مقام، در اثر احساس مسؤولیت در برابر خداوند و مردمی که خود را وامدار آنان می داند در ساحت انتخابات حضور مبارک یافت و صمیمانه از پایگاه بلند اصلاح طلبی به ترسیم موقعیت حساس کشور و بیان دردها و نیازهای مردم پرداخت و راه حل های عالمانه و مسؤولانه برای گشودن گره ها و خدمت به انقلاب و میهن ارائه داده تا بیش از پیش شایستگی خود را نشان دهد و اصلاح طلبی را در دوران فشارها و تنگناها به خوبی نمایندگی کند. و بالمال نیز با ترجیح مصالح کلی بر منافع شخصی و تلاش برای جلوگیری از تشتت آرا و تفرقه و پراکندگی نیروها ظرفیت ممتاز خود را نشان داد.»
حال که عارف مصالح کلی اصلاحطلبان را بر منافع شخصی خود – که نداشت- ترجیح داد، البته کار آقای روحانی سختتر شد.
حال روحانی باید بتواند –باوجود همه شعارهایی که مطرح کرده است- دین خود را نسبت به اصلاحطلبان ادا کند.
اگر فردا رأیای در صندوق آقای روحانی باشد که بتواند او را زودتر از دیگر رقبا به پاستور برساند باید مدیون آقای خاتمی باشد و مدیون اصلاحطلبان و جوانان و گروههایی که بعد از ماجرای 88 رویش آنها به پایان نرسید.
*روزگار سخت تنها روحانی انتخابات
روحانی حالا مشکلش بزرگتر از قبل شد. اگر رئیس جمهوری شد و نتواند حداقلهای اصلاحطلبان را اجرا کند به مرگ دیررس سیاسی دچار میشود. او را باید خوششانسترین مرد حکومت جمهوری اسلامی دانست که ناگهان مقبول کسانی شد که شاید تا دیروز کمتر او را میشناختند؛ خصوصاً نسل چهارمیها که آقای روحانی را حتی در کسوت سیاستگری ندیدهاند.
اما باید تأکید کرد که روحانی در مناظرات توانست کمی از کفه ترازوی خودش را با حمایتهای تلویحی از اصلاحطلبان و بردن نام لیدرهای آنها سنگین کند و البته در مقابل برخی حملهکنندگان مثل آقای قالیباف، با تدبیر بایستد.
حملهای را که در مناظره سوم آقای قالیباف شروع کرده بود، روحانی خوب دفاع کرد. البته آقای قالیباف نشان داده است که برای رسیدن به قدرت از نظر او اشکالی ندارد که حتی دیگران را تخریب کند.
او میخواست این اتفاق را با آقای روحانی خوب تمام کند که ناگهان از سوی آقای روحانی آچمز شد. قالیباف، چیزهایی را در طول مصاحبه بافته بود که اگر زود از آن خارج نمیشد، چه بسا خودش در پیله آن گرفتار میشد.
به هر حال به نظر میرسد که رقیب اصلی قالیباف حالا عارف و روحانی نیستند، بلکه خود روحانی به تنهایی است؛ گرچه قالیباف با بودن ولایتی و جلیلی و رضایی ته صندوق خود را شاید پر نبیند و این باعث نگرانی او شود،اما چیزی که او را بیش از همه آزار خواهد داد وجود آقای روحانی است. چون او و شاید مشاورانش دیدندکه اختلاف استقبال از روحانی نسبت به خودش چقدر بود.
حتما آقای قالیباف شنیده است که در همان مسجدی که خودش رفته بود، بعد از او چه تعداد مردم به ملاقات روحانی آمده بودند.
آدمهایی که دیدن آقای قالیباف رفته بودند و کسانی که در مراسم استقبال آقای روحانی دیده میشوند، نوع مطالبات آنها با هم متفاوت است و حتی شعارهایی که این دو گروه میدهند.
روحانی باید به مطالبات مردم، اصلاحطلبان و گروههای اصلاحگرا و در عین به مطالبات طیف اصولگراهای میانه و مردمی که به طور سنتی به روحانیت علاقه دارند پاسخ بگوید.
مهمتر از همه اینکه آقای روحانی باید به تاریخ پاسخ بگوید. کاری که تاکنون نکرده است و به قول خودش سینهاش پر از اسرار است.
به نظر میرسد که اگر مردم میخواهند روزگار گذشته تکرار نشود، عاقلانه هست که به آقای روحانی رأی دهند تا اشتباه گذشته را تکرار نکنند، زیرا که نامزدهای باقیمانده اساساً هم شباهت معنایی و هم شباهت ذاتی با هم دارند. اگر شباهت شکلی ندارند، لطف خداست. وگرنه اینان سوار همان کشتی بودند که سال 84 از یک توفان سر برآورد.
- سه شنبه 21 خرداد 1392-0:0
درود بر عقلانیت درود بر خاتمی عزیز درود بر هاشمی سلام بر روحانی درو.د و سلام بر عارف و تشکر از اینهمه فداکاری . درود بر فرزند اصلاحات درود بر اصلاح طلبان صبور که خون در دل دارند اما می دانند که باید صندوق رای را رها نکنند. عقلانیت و بلوغ اصلاح طلبان در سراسر کشور نشان می دهد که در مقابل جنگ افروزان تنگ نظر پیروز می باشند. تو اگر برخیزی من اگر برخیزم. نیمساعت وقت گذاشتن برای روز جمعه می تواند سرنوشت آینده کشور را رقم میزند
- سه شنبه 21 خرداد 1392-0:0
امیوارم ولایتی هم به نفع روحانی کنار برود