پیر بومه ناگهونی،بشی روزگاره خورمه پشیمونی
شل کن،سفت کن آزاد راه تهران،شمال/چیزی که برای ما عجیب و مورد گلایه مردم است اینکه چطور همین قطعه ای که امسال افتتاح کرده اند تاکنون بیش از 20 بار است باز و بسته شده است؟ شاید متولیان امر با مردم شوخی دارند و شاید هم بازگشایی این قطعه دل خوش کنک بود!
مازندنومه،بابک شمس ناتری: قرار بود آزاد راه تهران شمال ایجاد شود که در زمان و هزینه ی سوخت صرفه جویی شود؛ آزاد راهی که همه وقتی می خواستند پز بدهند می گفتند که خیال تان راحت، با این آزادراه کاهش هزینه ی تصادفات را در کشور خواهیم داشت که کاملا چشمگیر است.
عملیاتی شدن آزادراه، شد ذوق و شوق مردم در محافل و شب نشینی ها و خیلی از ما بهتران پایتخت نشین هم شروع کردند به ساخت و ساز و خرید در شمال که این گونه شود صبح از شمال به تهران محل کار خود رفته و عصر در ویلاهای خود در کنار ساحل دریای همیشه نیلگون خزر حضور یابند.
وقتی برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی یک پروژه هم در نقطه ی مبدا و هم مقصد کلنگ زنی شد مردم چنان ذوق زده شدند که می گفتند دیگر حل شد و بهتر است از الان پارچه های افتتاحیه را سفارش بدهیم (در آن مقطع بنر مد نبود)
ولی خب معمولا در ایران این گونه رسم شده است که یک پروژه باید مرگ را به مردم نشان دهد و سر آخر آنها را به تب قانع کند!
نمی دانم این تب که از سوزش به همان مرگ نزدیک تر شده است کی قرار است متولی و صاحب پیدا کند؟ 16 سال چشم انتظاری کم است یا زیاد؟
بنده خدایی تعریف می کرد که در همان ماه و سال که کلنگ آزادراه را به زمین زدند من نوه دار شدم و نوه ام الان برای خودش مردی شده است و کم کم باید به فکر داماد کردنش باشیم!
حق دارد، 16 سال عمر یک انسان است، و خلاصه این گونه قلمی کنم بهتر است که عمری از ما رفت و این آزادراه به سرانجامی درست و حسابی نرسید.
پیگیری های مسوولان منتصب و منتخب طی سال های اخیر و فشارهایی که می آوردند خم به ابروی مدیران نیاورد و باز مردم در کوچه و بازار وقتی می خواستند با هم شوخی کنند و متلکی بگویند ضرب المثل شان شده بود آزاد راه!
یادم هست فروشنده ای به مشتری می گفت: 10 روز دیگر امانتی ات می رسد و مشتری می گفت ته قول مسوولان قول واره در مورد آزاد راه نووه...
فریادهای نماینده ی مردم نوشهر و چالوس در مجلس نهم شورای اسلامی چندین و چند بار در رسانه های گروهی پخش شد.
برخی دیگر از منتخبان و منتصبان هم مصاحبه کردند و عده ای در حد توان سعی در همراهی داشتند و این فشارها موجب شد که کمی تحرک در فاز چهارم که بالاخره نفهمیدیم فاز است، قطعه است یا نقطه است(؟!) بیشتر شود.
دکتر قاسم احمدی شبانه با دکتر لاریجانی-رییس مجلس-بازدید میدانی کردند و بعدها نیز مسوولانی مانند مهندس نیکزاد وزیر راه، مسکن شهرسازی هم وارد چالوس شدند.
اخبار این گونه می گفتند که افتتاح یک قطعه نزدیک است، مسوولی می گفت: شهریور افتتاح می شود، مدیری دیگر دی ماه را مطرح می کرد، عزیزی گفت دهه ی فجر و بزرگواری دیگر از افتتاح آن در هفته ی دولت خبر داد!
خلاصه اینکه قرار شد شب عید بازگشایی شود تا عیدانه ی مردم و گردشگران باشد و آقای رییس دولت هم فرمودند: فعلا از شما عوارض نمی گیریم و ... البته اینکه عوارض نمی گیرند یعنی اینکه باید بعد برای 20 کیلومتر عوارض بگیرند؟ یعنی چه؟ راهی که معلوم نیست چند روز در ماه باز است و چند روز در هفته بسته مگر نیاز به عوارضی هم دارد؟!
عکس از:محمد حسین ملایی کندلوسی
(27 اسفندماه که به خاطر شرایط جوی افتتاح آزاد راه کنسل شد)
پس از سال ها چشم انتظاری و پیگیری های فراوان خلاصه این گونه اتفاق افتاد که بنا شد قطعه ی چالوس-مرزن آباد، بزرگراه تهران-شمال در روزهای انتهایی سال 91 با حضور دکتر محمود احمدی نژاد، مسوولان ملی، استانی و منطقه ای بازگشایی شود.
البته این بازگشایی هم برای خود حکایت هایی به همراه داشت که می توان از آن یک سریال تلویزیونی نوشت.
اولین بار پس از چند ساعت حضور مسوولان و مردم در فضای افتتاحیه که یادم هست دو بار بازدید بدنی صورت گرفت وقتی مجری به پشت تریبون رفت همه منتظر حضور سران بودند که او با حالتی غمگین گفت: افتتاحیه لغو شده و زمانی دیگر موکول شد.
بعد از چند دقیقه متوجه شدیم که هواپیمای رییس جمهور که تا آسمان نوشهر آمده بود به علت بدی آب و هوا و علی رغم تلاش خلبان نتوانست در فرودگاه نوشهر فرود بیاید و باز طلسم نشکست.
چند وقت بعد پیامکی برای اصحاب خبر و رسانه ارسال شد و از آنان دعوت کردند که قرار است برای بار دوم آیین افتتاحیه برگزار شود که باز تماس های تلفنی حاکی این خبر بود که به دلایلی که تا آخر ما هم متوجه نشدیم، سفر لغو شده و امروز قرار نیست افتتاحیه برگزار شود.
هر چه به آسمان نگاه کردیم نه خبری از ابر بود و نه مه و باران، هوا خوب و مناسب بود و به قول ظریفی که چه جالب می گفت: احتمالا این بار به علت خوبی آب و هوا هواپیما از فرودگاه تهران نتوانست بلند شود!
البته لازم به توضیح است که منطقه 4 آزادراه تهران- شمال به طول 20 کیلومتر است که از مرزن آباد آغاز شده و تا چالوس ادامه مییابد.
اما پس از کلی تدارک افتتاحیه و لغو افتتاحیه خلاصه در اواخر فروردین ماه سالجاری آقای رییس جمهور با تیم همراه وارد چالوس شدند و این آزادراه را افتتاح کردند.
آزادراهی که همگان می دانند عملیات احداث آن از سال 76 آغاز شد و چند رییس جمهور و وزیر را به خود دید.
اما این مقدمه مطمئنا برای تان کاملا تکراری است چون سالهاست از این پروژه صحبت می شود ولی هنوز اما و اگرهای فراوانش برای مردم قابل درک نیست و کمتر کسی هم سعی می کند در مقام پاسخگویی قرار گیرد.
پروژه ای که این همه پول بیت المال و زمان و ... برایش هزینه شده است ولی باز هم برای بومیان و گردشگران مال نشد.
چیزی که برای ما عجیب و مورد گلایه مردم است اینکه چطور همین قطعه ای که امسال افتتاح کرده اند تاکنون بیش از 20 بار است باز و بسته شده است؟ نمی دانم شاید متولیان امر با مردم شوخی دارند و شاید هم بازگشایی این قطعه دل خوش کنک بود!
روز جمعه ای که گذشت خود شاهد این بودم که باز با چندین بتون و تابلو و... این قطعه برای چندمین بار بسته شده است و مردم در کندوان به سختی و هزار مشکلات و بلاتکلیفی در هم گره خورده اند. چرا کسی از مسوولان ملی و استانی جوابگوی این پدیده ی نادر نیستند؟
اگر این قطعه آماده ی بهره برداری است پس چرا مرتب باز و بسته می شود و اگر آماده نیست افتتاح پر سر و صدایش برای چه بود؟
تکلیف مردم را روشن کنید، اگر نیاز است که در این قطعه کاری صورت گیرد به صورت شفاف اعلام کنید که مثلا یک ماه تعطیل است، چرا غافلگیرانه باز و بسته می شود؟
آزادراه در دولت آیت الله هاشمی کلنگ زنی شد، 8 سال دولت دکتر خاتمی را به خود دید و در دولت 8 ساله ی دکتر احمدی نژاد یک قطعه اش باز و بسته می شود و این بار قرار است دولت دکتر روحانی را هم به خود ببیند که امیدواریم در دولت جدید در این حوزه سرعت بیشتری برای اجرایی شدنش صورت گیرد.
با این فضا فرضیه ی تا 3 نشه بازی نشه نیز کلا کنار رفت و آزادراه دولت چهارم را هم به خود می بیند. اگر چه افتتاحیه ی با حضور رییس جمهور محترم بعد از دوبار کنسل شدن سومین بار افتتاح شد ولی خب در دولت سوم مسیر تولدش هم افتتاح نشد و کلا شفاف بگویم به اصطلاح عامیانه ی برخی از دوستان با این بلاتکلیفی موجود قطعه ی منتهی به چالوس کلا این همه تلاش 3 شد.
اگر چه نگارنده بسیار خوش بین است که شاید با تغییر پیمانکار قطعه ی 2 و 3 اتفاقات خوبی بیفتد ولی جا دارد یادی کنیم از شاعر بلند آوازه ی ادبیات بومی مازندرانی که چه زیبا گفت:
" امیر گونه پیر بومه ناگهونی، بشی روزگاره خورمه پشیمونی" و ما از روزگاری که به سرعت بر این آزادراه گذشت و حاصلش یک قطعه ی سرگردان کننده است چیزی جز گذر عمر نمی بینیم، ای کاش مدیران قدر زمان، فرصت ها و همراهی مردم را بدانند.
ایمیل نویسنده: (babak_shams300@yahoo.com)
- دوشنبه 17 تير 1392-0:0
وقتی استاندار ما با استان شدن غرب مخالفه از بقیه چه توقعی داریم
- پنجشنبه 13 تير 1392-0:0
مانند همیشه خوب نوشتی حاجی جون
- سه شنبه 11 تير 1392-0:0
سالها پیش در صحبتی خدمت دکتر محسنی عرض کردم که ایکاش بجای آزادراه خط آهن احداث می شد و هم بندر نوشهر به شبکه ریلی متصل می شد و هم واگن توریستی مسافربری بکار گرفته میشد تا اولا حاشیه جاده مورد تعرض سودجویان خرد و کلان قرار نگیرد و هم معضل ترافیک و آلودگی گریبان چالوس را نگیرد و هم چالوس به پارکینگ یا بزرگراه تبدیل نشود.
- سه شنبه 11 تير 1392-0:0
آقاي بابك شمس خودت كه ميدوني برادر فقط خواستن بگن افتتاح شد..... همين.....
- سه شنبه 11 تير 1392-0:0
من هيچوقت نميگم درياي خزر ميگم كاسپين يا مازندران.در ضمن اگر به جاي ازادراه يه خط قطار پرسرعت گذاشته بودن هم هزينه كمتري داشت هم زمان كمتري مبرد . سپاس