تعداد بازدید: 2517

توصیه به دیگران 34

جمعه 14 تير 1392-17:24

عزیزان!کمی صبوری کنید

 پیشنهاد می شود عزیزان دلسوزی که نگران ابن الوقت ها هستند یا نگران توسعه شهر و استان،در سطوح شهرستانی و استانی شاخص های مدیریت کارآمد را شناسایی و در رسانه ها به آن بپردازند تا حداقل در این دوره کمتر شاهد حضور افراد ضعیف و ناتوان باشیم.


مازندنومه،سیدعماد جوادی: متاسفانه بعد از هر انتخاباتی،عده کثیری احساس می کنند که باید خود را سهامدار فرد یا جریان پیروز بدانند و بر اساس این پندار غلط،حرکاتی را آغاز می کنند که به مرور برای خود حق ایجاد می کنند و در نهایت چون در هیچ جای معادله قرار ندارند دچار یاس و افسردگی شده و دیگران را متهم به تاراج زحمات شان(!) می نامند و تخیلات ناصواب خود را در دنیای واقعی همچون سراب دنبال می کنند.

سخنانی که این روزها در رسانه های خبری استان و همچنین در سایت وزین مازندنومه توسط افراد مختلف مطرح می شود،از آن حکایت هایی است که لازم است ابتدا مروری بر فرآیند انتخاب آقای روحانی داشته باشیم و ببینیم و بدانیم که در مورد یک پدیده باید با شناخت همه ابعاد آن اظهار نظر کنیم.

*خاتمی آدرس هاشمی را داد

 در ابتدا جریان اصلاح طلبی و تمامی فعالان سیاسی اصلاح طلب با وجود همه دشواری ها و محدودیت های ناجوانمردانه ای که برای شان وجود داشت،به دنبال آقای سید محمد خاتمی بودند، زیرا آنان اعتقاد داشتند که خاتمی با پایگاه اجتماعی بسیار بالا و اعتماد شهروندان محترم ،علی رغم همه تهمت ها و توهین ها و هتاکی های گروهی اندک که وزن اجتماعی شان در انتخابات ریاست جمهوری و سایر انتخابات ها در شرایط رقابتی و برابر کمتر از 5 درصد است اما زور بازوی بیشتری دارند، می توانست بدون کمترین هزینه کشور را از حالت اسفناک کنونی نجات دهد.

 در دیدارهای محدودی که آقای خاتمی با نیروهای سیاسی اصلاح طلب استان های مختلف داشتند، ضمن تاکید بر حضور با نشاط و تحلیل وضعیت جاری کشور و شرایط بین المللی و... آدرس آقای هاشمی را به عنوان کاندیدایی که می تواند اجماع ایجاد کند، می داد.

در این بین آقای هاشمی رفسنجانی نیز با چنین رویه ای شرایط حساس کشور را تبیین می کرد و فرقی بین خاتمی و هاشمی قائل نبود،بلکه اعتلای نظام جمهوری اسلامی مورد تاکید حضرت امام را مطرح می نمود و این دو بزرگوار با این رویکرد سیاسی به ایجاد حس امیدواری بین نیروهای دلسوز و علاقمند به نظام و کشور می پرداختند.

*عارف و روحانی گرمابخش فضای یخ زده شدند

 آقای دکتر عارف از ابتدای سال 91 و پس از آن آقای دکتر روحانی با احساس مسئولیت در قبال مردم و نظام و کشور مهیای حضور در بین مردمی شدند که شاداب نبودند، نگران و ناامید، فقط در انتظار آینده مبهم سرنوشت شان بودند.

سخنانی که در هشت سال گذشته سانسور می شد با جسارت، توسط آقایان عارف و روحانی در کوی و برزن و در جلسات نه چندان پر رونق مطرح شد و با پذیرش همه دشواری های این مسیر، گام های استوارتر برداشتند و گرما بخش فضای یخ زده شدند و با استراتژی آقایان هاشمی و خاتمی به سمت ایجاد حس امیدواری در اکثریت جامعه، پیش رفتند و به همه آموختند که باز باید سرنوشت از سر نوشت.

 در سوی دیگر مدیریت غلط جریان موسوم به اصولگرا در اداره امور کشور بر همگان روشن شده بود که کشور با این رویکرد دچار آسیب های بیشتری خواهد شد و علی رغم در اختیار داشتن همه امکانات بدون محدودیت های رقیب به یکه تازی در این میدان مشغول بودند و حتی صدا و سیما در جریان معرفی رقبای احتمالی ریاست جمهوری، تصاویر آقایان هاشمی و خاتمی را شظرنجی نشان می داد و انواع خط و نشان های بی نام و نشان را هشدار می داد و آقایان روحانی و عارف را به عنوان تنها کاندیداهای نزدیک به اصلاح طلبان این انتخابات معرفی می کردند.

*روز که هاشمی آمد

 به ناگاه در دقایق پایانی آقای هاشمی رفسنجانی کاندیدای ریاست جمهوری شد، معادلات و آرایش سیاسی کشور به هم خورد، آن چنان که یکی از کاندیداهای مطرح ناکام نتوانست بر اعصابش مسلط شود و موضع شدیدی علیه این حضور شادی بخش و رهایی بخش آقای هاشمی اعلام کرد.

 همین موضوع باعث سلب اعتماد کسانی شده بود که تا روز قبل او را کمی متفاوت یافته بودند.آقای خاتمی از همه علاقه مندان به خود درخواست نمود که در صف حامیان جدی هاشمی قرار بگیرند و به سرعت با محوریت اصلاح طلبان ستادهای آقای هاشمی رفسنجانی در کمتر از 5 روز در کل کشور شکل گرفت که همین امر کارآمدی مدبرانه آنان را نشان داد و کشور با شوک شادی آور مواجه شد.

آن ایجاد حس امیدواری که با زحمت، توسط آقایان عارف و روحانی در شهرهای مختلف در حال شکل گیری بود به یک باور جمعی بدل شده بود، ناگاه با رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی امیدی که جوانه زده بود به یاس تبدیل شد و بازهم آقایان هاشمی و خاتمی درجهت نجات کشور در ایجاد مجدد حس امیدواری گام برداشتند و باز هم زحمت مضاعف برای بازگرداندن امید به عهده آقایان عارف و روحانی بود.

 ستادهای انتخاباتی دو بزرگوار فعال شدند و آرام آرام با مدیریت آقایان هاشمی و خاتمی، مسئله اجماع برای حمایت جدی از یک کاندیدا با مکانیزم کاملا فکورانه امیدواری را بازگرداند و در نهایت با انصراف آقای دکتر عارف ( اقدام اخلاقی و به تعبیر آقای هاشمی مردانگی ) و حمایت شورای مشورتی اصلاح طلبان، شخص آقای خاتمی، گروه ها و احزاب اصلاح طلب، شخص آقای هاشمی رفسنجانی و برخی چهره های معتدل و عقلانیت گرای دیگر از جمله جناب آقای ناطق نوری و... از آقای روحانی و هوش و ذکاوت، توانمندی ها و قابلیت های شخص آقای روحانی اجماعی بی بدیل در این دوره از انتخابات سامان یافت.

*اعتدال شکل گرفت

 اصولگرایان معتدل و منتقد دولت وقت در کنار اصلاح طلبان،جریانی به نام اعتدال را شکل دادند و "حق الناس خواندن آرای مردم" توسط مقام معظم رهبری که به تعبیر آقای خاتمی یادآور کلام امام مبنی بر "میزان رای ملت است" بود اعتمادی ایجاد نمود که مردم با خیال راحت امیدوارانه، آرای شان را به صندوق انداختند.

 با پیروزی آقای روحانی اکثریت مطلق مردم جامعه، بار دیگر آرامش توام با نشاط را احساس کردند و امید است با رویه اعتدال این اعتماد بین مردم و دولت هر روز بیشتر و بیشتر شود.

 اما در سوی دیگر یک روز قبل از انتخابات یکی از روزنامه های هتاک، بدترین تعبیر را برای آقای روحانی به کار برد و اجماع صورت گرفته را در جهت پیروزی اصلاح طلبان و به تعبیرشان فتنه گران تلقی کرد.

 اما پس از پیروزی قاطع ملت در قبال چنان یاوه گویی ها، روحانی را اصولگرا و... نامید، چنان که گویی مورد حمایت آنها بوده است!

اینان آن چنان دچار بیماری شده اند که این انتخابات را شکست سنگین اصلاح طلبان تلقی کرده اند!حال آنکه این تفکر در ایام تبلیغات فشارهای زیادی را برای از میدان به در کردن حامیان فعال آقای روحانی اعمال کرده بود.

*چند نکته

 هم آقای روحانی هم اعضای ستادهای ایشان در استان از فشارهای وارده بر نیروهای حامی شان به خوبی مطلع اند و می دانند این فضا گرفتن های عده ای در اظهار نظرات عجیب و غریب برای کابینه و انتخاب استاندار و سایر خرده فرمایش ها با تکیه بر شعار اعتدال آقای روحانی و دولت فراجناحی ، مطامعی ایجاد نموده است که باید توصیه های زیر را متذکر شد:

 1- اکثریت مطلق مردم گفتمان آقای روحانی را مطالبه خود دانستند و در جهت تایید آقایان هاشمی و خاتمی به آن گفتمان آری گفتند، لذا دولت موظف است در جهت مطالبه این اکثریت حرکت نماید با رعایت حقوق اقلیت.

 2- اصلاح امور در راس برنامه های دولت "تدبیر و امید" بوده و به کارگیری نیروهای توانمند و کارآمد برای این امر ضروری است. لذا نیروهای توانمند به دور از مسئله قومیتی باید شناسایی و انتخاب شوند.

 3- در دولت آقای احمدی نژاد مازندرانی های زیادی عضو دولت بودند، آیا توانمند ظاهر شدند؟ خویشاوند سالاری و ناکارآمدی توسط برخی از آنها سمبل نیروهای مازندرانی به کارگرفته شده از این استان شده اند.

 4- کسانی که امروز از آقای روحانی، انتصابات فراجناحی طلب می کنند آیا به این مسئله نیز اشراف دارند که فراجناحی، فرا استانی، فرا قومیتی و فرا فامیلی از یک طیف است و همگی اجزای شایسته سالاری اداری است که باید به درستی مود تاکید قرار گیرد؟ آیا از دولت فعلی چنین انتظاری وجود داشته است؟

 آیا به کارگیری افراد ضعیف و ناکارآمد از یک جریان سیاسی در سطح استان و شهرستانها، در دولت فعلی جایی برای طرح این مطالبه نداشت.

 5- آقای دکتر عارف که اگر از خودگذشتگی نمی کرد قطعا اجماع و حمایت عقلا از آقای روحانی را به دنبال نداشت، کمک به دولت و رسیدن به مطالبات مردم را صرفا حضور در کابینه یا بدنه دولت نمی داند و به همین منظور ایجاد یک تشکل فراگیر برای حفظ انسجام نیروهایی که در ایام انتخابات به عنوان سرمایه اجتماعی شکل گرفت را در دستور کار قرار داد و همه را به صبوری و کمک به دولت و جلوگیری از" افزایش مطالبه مردم در کوتاه مدت "دعوت می کند.

 همه کنشگران سیاسی-اجتماعی استان باید از این مرد وارسته اخلاق بیاموزند تا منافع شخصی شان را در پای منافع جمعی ذبح کنند.

 منافع جمعی معقول تامین کننده منافع تک تک افراد جامعه نیز می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود عزیزان دلسوزی که نگران ابن الوقت ها هستند یا نگران توسعه شهر و استان،در سطوح شهرستانی و استانی شاخص های مدیریت کارآمد را شناسایی و در رسانه ها به آن بپردازند تا حداقل در این دوره کمتر شاهد حضور افراد ضعیف و ناتوان باشیم.

 6- در یادداشتهای چند وقت اخیر به مهم ترین مبحث یعنی تحلیل آرای مازندران به درستی پرداخته نشد که لازم است عزیزان به آن نیز نیم نگاهی داشته باشند و پیام مردم به کسانی که گوش شنوایی در استان ندارند برسانند.

آرای مردم مازندران علی الخصوص شهرستان هایی مثل بابل و آمل و بابلسر نشان داد که اقلیتی که در همه شئون زندگی مردم دست اندازی می کنند مطرود ملت هستند.

با آرای شان واکنش لازم به تصمیم گیران این شهرستانها را نشان دادند و باید خود این افراد جای خود را خالی کنند و اعتدال و اصلاح امور با به کار گیری افراد توانمند با رعایت حقوق همین اقلیت مطلق البته با زدودن همه کینه ها، در مسیر خود قرار گیرد تا شاهد ظلم ناشی از حضور افراد ناکارآمد مخصوصا در فرمانداری ها - که باید به عنوان موتور محرک عقلانیت و برنامه محور دستگاه های اجرایی هر شهرستان باشد- نباشیم.

 این با کمک رسانه ها مقدور خواهد بود لذا بدین منظور باید توسط نخبگان دانشگاهی و اداری شاخص هایی قابل ارزیابی برای هر شهرستان تبیین شده و افراد مختلف برای تصدی مناصب کلیدی با آن معیارها مورد سنجش قرار گیرند و از این طریق فاکتورهای تصمیم سازی در اختیار تصمیم گیران قرار بگیرد.

7- در شرایطی که بزرگان اصلاح طلب استان و کشور، جاری شدن گفتمان آقای روحانی را مهم ترین مطالبه خود مطرح می نمایند و اعضای ستادهای انتخاباتی روحانی و عارف در استان، شاداب از شادابی و نشاط مردم و امیدوار به بهبود اوضاع هستند و در زمینه انتصابات و... دم بر نمی آورند و منتظر چیدمان اعضای کابینه توسط آقای روحانی به کمک مشاوران در آرامش و بدون فشارهای رسانه ای و... هستند، عزیزان علاقه مند به استان کمی صبوری کنند تا مطالبه اکثریت مردم در مسیر درست قرار گیرد.

 اما نباید از نقش و وظیفه خود در جامعه غافل شوند و لازم است با دقت امورات را رصد نمایند تا اگر انحرافی رخ داد تذکر داده شود. زیرا امیدوار به شنیدن صدای منتقد دلسوز در دولت تدبیر و امید هستیم و ان شاا... فضایی فراهم شود تا هر نظریه تخصصی کارشناسی شهروندان که می تواند در بهبود امور موثر باشد پس از طی تشریفات اداری در فرآیندها و رویه های کاری شهرستان ها مشاهده شده و مالکیت معنوی پیشنهادهای شهروندان نیز لحاظ شود.

 مدیران، مخصوصا فرمانداران باید از چنان لیاقت و ظرفیتی برخوردار باشند که به طور مستمر شاهد رفتارهای داوطلبانه فراشهروندی باشیم و مسئولیت اجتماعی شهروندان به بلوغ قابل قبولی برسد و راه چاره آن ، حاکم شدن شایسته سالاری و به کارگیری نیروهای توانمند و جابجایی نیروهایی که اشتباها سال ها در برخی مسندها جاخوش کردند نیز می باشد.

بنابراین شایسته سالاری یعنی قرار گرفتن افراد مناسب در زمان مناسب در جایگاه مناسب که امیدوار به تحقق آن مخصوصا در استان مازندران هستیم.


  • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 2 1
    سه شنبه 1 مرداد 1392-0:0

    تصحیح شتابزدگی: انتساب به این و آن و انتصاب این و آن

    • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 5 0
      يکشنبه 23 تير 1392-0:0

      آقای تشنه ! آقای نخبه! چرا من هم باید مثل شما فکرکنم؟! من که یکی از همین مردم ام ،منافع شخصی و گروهی درانتساب این و آن ندارم وبرایم فقط شایسته سالاری و اعتدال مهم است.

      • یک مازنی اصیلپاسخ به این دیدگاه 2 0
        پنجشنبه 20 تير 1392-0:0

        به نظر من آقای رضاپور فراتر از منافع شخصی و جناحی شما فکر می کند جناب دیده بان و حق دوست که در افکار خیلی باریک سیاسی خود گیر کرده اید و فکر می کنید که روشنفکرید!

        • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 4 0
          چهارشنبه 19 تير 1392-0:0

          از آزاد اندیشی سایت مازندنومه که نظرات مخالف را هم منتشرمیکند،سپاسگزارم و از ته دل دوست دارم که شان فراجناحی داشته باشد و یا بیش ازاینهااهل اعتدال باشدچراکه شایسته ی بیش از اینهاست.

          • شنبه 15 تير 1392-0:0

            بسیار زیبا بود آقای جوادی ....... :)

            • شنبه 15 تير 1392-0:0

              مقاله بسیار دقیق و مطالب خیلی درستی مطرح شد. واقعا باید با فکرکردن چندین بار اینمقاله را مطالعه نمود بلکه خیلی از مدعیان باید آنرا بخوانند.

              از مازند نومه تشکرمی کنم بابت انتشار این نوع مقالات

              • حقدوست-ساریپاسخ به این دیدگاه 2 4
                شنبه 15 تير 1392-0:0

                حق با این آقا رضازاده است آقای مازندنومه. از نظر این آقایان خبر یعنی شما فقط صبح تا شب درباره بابل بنویسید تا ایشان زیرش کامنت بگذارد که ما کلانشهریم و فلان و بهمان.این اقا نمی داند خبر چیست و گزارش کدام است.مازندنومه مواضعش از اول هم معلوم بود.تنها سایتی بود که از همان اول از هاشمی استقبال کرد و تنها رسانه ای در استان بود که از ماهها قبل پشت روحانی ایستاد.هر چند مزدش را دیگران می گیرند.حالا هم مشغول تنویر افکار است و یادداشت و تحلیل مینویسد تا کجیها راست شود.اقای رضازاده بهتر است نیایی مازندنومه.اینجا سایت نخبگان مازندران است نه عده ای کوته نگر و سست عنصر که تا نوک بینی شان را نمی بینند.درود بر مازندنومه

                • شنبه 15 تير 1392-0:0

                  محمدعلی رضازاده،تو برو دنبال کلانشهرت!!لازم نیست نظر صدتا یه غاز بذاری اینجا.الان تو استان همه حرف ها سر مدیریت بعدیه و مازندنومه در همین راستا قدم برمی داره.مخاطب تشنه اطلاعات جدید از چهره ها.تو این وضعیت که همه سایتهای استان خوابند و فقط مازندنومه داره کار میکنه بیاد به جای این مطالب نو و مهم خبر شیخ موسی بندپی رو بذاره که تو خوشت بیاد.مازندنومه ادامه بده.ما همین رو می خوایم.!!!.

                  • محمدعلی رضاپورپاسخ به این دیدگاه 4 5
                    شنبه 15 تير 1392-0:0

                    من مازندنومه را بعنوان یک رسانه ی محلی مازندران در ارائه ی اخبار مازندران و نمایش آزاداندیشانه ی نظرات مردم این سامان می دانستم اما از مدتی قبل از انتخاب تا حالا تقریبا هیچ خبرداغی از مازندران درآن نمی بینم و جز حرف های سیاسی جهتدار...اکنون بر این باورم که این جا،رسانه ای ست با جهتگیری خاص سیاسی ازنوع اصلاح طلبی -آن هم تاحدمشهودی دور از اعتدال-چراکه مثلا به گمانه زنی درباره ی اخذمسوولیت دردولت اعتدال می پردازدکه خوددکترروحانی،ازاین گمانه زنی ها گلایه مند است و دیگراین که :نامنصفانه به سیاهنمایی دستاوردهای دولت دکتراحمدی نژاد می پردازد.من نمی خواهم از دکتراحمدی نژاد،طرفداری کنم واگردر دوره های بعدی بیاید هم بعیدمی دانم گزینه ی رای من باشد اما از بی انصافی وناسپاسی هم بدم می آید.درکدام دوره ،این همه سازندگی انجام شده بود؟شهرهای مازندران را-پل های ساری وبابل و آمل ،زیرگذر قائمشهر، تعریض جاده ی هراز و تونل شگفت آورکنارامامزاده هاشم ووو را -نمی بینید؟بله البته مشکلات هم کم نیست که البته همیشه بوده است واز این به بعدهم خواهدبود ولی بی انصافی هم دور ی از اعتدال را می رساند.آقای حجت الاسلام یا شایدهم آیت الله رفسنجانی -که چندسالی ست به اصلاح طلبی گرایش پیداکرده است-مردمی تر بود یا دکتری که اگرهیچ امتیازی هم نداشته باشدکه حتمااین طورنیست،دست کم یکی از خودمان بود.هاشمی که حالا خودرا به گروه های به اصطلاح،آزاداندیشی نزدیک می کند،چقدردرزمان خودش به مردم،آزادی داده بود؟انتقادازحکومت رفسنجانی درزمان ریاست جمهوری اش چطور تعبیرمی شد؟از رفقای اصلاح طلبمان -که ادعای روشنفکری دارند تعجب می کنم.امیدوارم دکترروحانی-که خودرا فراجناحی و اهل اعتدال معرفی کرده است-در خدمت رسانی به کشورعزیزمان موفق باشد وامیدوارم از سیاهنمایی گذشته اش نسبت به دولت حاضر،تغییررویه دهد که این کار در شان مدعی اعتدال نیست.واز مازندنومه ی عزیزهم خواهش می کنم اگروقت کرد و توانست کمی از جبهه ی اصلاح طلبی بیرون بیاید،به گزارش اخباراستان هم بپردازدکه بدانیم دراستان چه خبرهایی ست.


                    ©2013 APG.ir