تعداد بازدید: 5155

توصیه به دیگران 3

پنجشنبه 27 تير 1392-1:33

مرد نکته سنجی ها و سخت گیری ها

ستوده نامه(8)/خاطرم هست ، یک بار با امید فراوان در چالوس به خدمت ایشان رسیدم که سروسامانی به نوشته هایم بدهم و آماده ی تایپ و صحافی نمایم اما آقای دکتر ستوده به خاطر مطلبی که آن را نمی پسندید، حدود صد صفحه از دست نوشته هایم را حذف کرد.


مازندنومه،احمد علی عنایتی قادیکلایی:با بعضی از آثار دکتر منوچهر ستوده مانند «از آستارا تا استار آباد»(1) آشنا بودم اما آشنایی با ایشان در زمان تهیه ی پایان نامه ی کارشناسی ارشدم بود.

رئیس گروه ادبیات آقای دکتر قاسم انصاری(2) که استاد مشاور این جانب در تهیه ی پایان نامه بود و همیشه مرا تبری صدا می زد ، تشویقم کرد که پایان نامه ام به زبان تبری باشد و پیشنهاد او آن بود که استاد راهنما هم آقای دکتر منوچهر ستوده انتخاب شود.د دکتر انصاری دوست و همکار دانشگاهی دکتر ستوده بود .


پس از مطالعه و سعی فراوان تصمیم گرفتم پایان نامه ام را درباره ی امیر پازواری وکتاب کنزالاسرار(3) تهیه کنم.


روز بیست ویکم آذرسال 1375بود که اولین بار به دیدار دکتر ستوده رفتم. منزل ایشان در چالوس در مسیر باغ کندلوس، کوی نارنج واقع بود. بسیار گرم وصمیمی مرا پذیرا شدند .

در عین سادگی پیرمردی بانشاط و جدی و دقیق بود. نگاه نافذی داشت.بلند بلند و با استواری سخن می گفت وبسیار سنجیده حرف می زد.

در خلوت وتنهایی میان باغ بزرگی در ویلای کوچکی فقط به حفظ تاریخ و فرهنگ و ادب این سرزمین می اندیشید.

پیوسته در حال مطالعه و تحقیق و تدوین مطالب و آثار بود . اهل دود و دم و لاقیدی اخلاقی نبود.وقتی که اوقات فراغتی می یافت در میان باغ قدم می زد و به کشت گل ها، گیاهان، بوته های دارویی و گونه های کمیاب گل ومیوه ها سرگرم می شد. خودش می گفت که ساعتی از شب گذشته، می خوابد و سحرگاهان بیدار است و کارهای خود را پی می گیرد.


پس از تعارفات معمولی هدف از حضور خود را بیان کردم و تقاضای خود و پیشنهاد دکتر انصاری در باره ی تهیه ی پایان نامه را مطرح ساختم. ایشان پس از بیان مقدماتی درباره ی زبان مازندرانی و سروده های امیر پازواری ، فرمودند: در جلسه آینده مطالبی در راستای این کار و شکل کلی آن تهیه و ارائه شود .

پس از آن که شکل کلی کار با عنوان «داستان امیر و گوهر در کنزالاسرار » تهیه شد، به خدمت دکتر ستوده رسیدم.

کار پایان نامه ی این جانب در باره ی داستان امیر وگوهر درکنزالاسرار راتایید کردند . ایشان راهنمایی لازم را نمودند و نظر خویش را بیان کردند .

نامه ای به دکتر انصاری نوشتند. من هم نامه را هفته ی بعد به دکتر انصاری تحویل دادم. دکتر انصاری نامه را بوسیدند و پس از بازکردن چندین بار مرور کردند.نامه در باره ی پایان نامه ی این جانب «داستان امیر و گوهر در کنز الاسرار امیر پازواری» بود . پس از سال ها ارتباط آن ها برقرار شد .


در چالوس بارها به خدمت ایشان می رسیدم و کار پایان نامه را عرضه می داشتم و راه نمایی های لازم را می گرفتم .

وقتی هوا گرم می شد دکتر به منزل ییلاقی در گچسر ، روستای کوشکک لورا می رفت . کوشکک روستایی است در جاده ی کندوان در منطقه ی گچسر که بعد از شاه پل واقع است.

در سمت چپ ، از یک جاده ی خاکی پس از عبور از روی یک رودخانه ی نسبتا پر آب و گذز از راه های باریک و تنگ روستایی به منزل دکتر ستوده می رسیم.

ادامه ارتباط با آقای دکتر ستوده و تنظیم پایان نامه در منزل ییلاقی ایشان بود . کار درباره ی کنزالاسرار ادامه یافت تا این که آماده ی دفاع شدم.


در جلسه ی دفاعیه ابتدا آقای دکتر انصاری در باره ی شخصیت علمی و آثار و اقدامات ارزنده ی دکتر ستوده مطالبی بیان کردند:« یکی از آثار ماندگار دکتر منوچهر ستوده تاسیس کتاب خانه ی مرکزی دانشگاه تهران است . کتاب از آستارا تا استار آباد اثر تحقیقاتی دکتر ستوده است که در دسترس علاقه مندان میهن عزیز ایران است و...».


دکتر ستوده خود در باره ی این اثر ارزشمند می گوید : «من وجب به وجب مازندران را گشتم تا این که این کتاب تنظیم شد».


پس از سخنرانی دکتر انصاری ،دکتر ستوده درباره ی پایان نامه ی این جانب مطالبی فرمودند. سپس درباره ی زبان مازندرانی سخن گفتند و استعدادهای آن را برشمردند؛ این که زبان مازندرانی بازمانده ی زبان قبل از اسلام است و ظرفیت های آن فراوان است از جمله در شعر و نثر دارای بارهای معنایی واستعدادهای ذاتی فراوان است و اصطلاحات و ترکیباتی دارد که مفاهیم آن با ترجمه قابل انتقال به زبان های دیگر نیست.

در قصه ها و ضرب المثل های آن مفاهیم گوناگونی نهفته است اما چون آثار مکتوب ندارد، شیرینی ها و عجایب آن نیز کم کم از بین می رود.

حتی در نام گذاری وزن ها و جزئیات اندازه گیری ظرافت هایی وجود دارد که در دیگر زبان ها یافت نمی شود. در ادامه این جانب با تشکر از استادان خود به ویژه دکتر ستوده به خطابه و دفاعیه پرداختم .


دکتر ستوده در انجام کارهای تحقیقاتی وبررسی پژوهش های علمی بسیار نکته سنج و سخت گیر بود. خاطرم هست ، یک بار با امید فراوان در چالوس به خدمت ایشان رسیدم که سروسامانی به نوشته هایم بدهم و آماده ی تایپ و صحافی نمایم اما آقای دکتر ستوده به خاطر مطلبی که آن را نمی پسندید، حدود صد صفحه از دست نوشته هایم را حذف کرد . بنابر این کار پایان نامه را از نو شروع کردم تا به سرانجام رساندم.


ادعای ایشان آن بود که کار تحقیقاتی باید دقیق و علمی باشد . بنابر این اگر کاری سست و بی مقدار ارائه می شد،یا نویسنده و یا تهیه کننده ی مطالب دقت لازم را نداشت، جدی برمی خاست و انتقاد می کرد.

مثلا مقاله ی ایشان در مجله ی اباختر(4) با عنوان هنر در آسیای مرکزی نشان از آن است که ایشان خواهان ژرف اندیشی وجامع نگری بسیار در تحقیق و پژوهش است.


او معتقد بود که کتاب کنزالاسرار اشکالات فراوان دارد و در صدد آن بود که کاری در این باره انجام دهد.از سال ها پیش بر آن بود که به نحوی بررسی های دارن(5) و میرزاشفیع(6)را تکمیل کند تا این که در کتابخانه ی مرکزی دایره المعارف بزرگ اسلامی به نسخه ای از سروده های امیر پازواری به شماره ی 32291 با نام «دیوان امیر پازواری »دست یافت .

این اثر را با همکاری محمد داودی درزیکلایی تصحیح و نشر رسانش آن را منتشر کرد و این جانب و دکتر زین العابدین درگاهی قبل از انتشار، چندین بار آن را خوانده و نکاتی یاد آور شدیم.

پانوشت

1- ستوده منوچهر ( 1375 ) ، از آستارا تا استار آباد ، تهران ، آگاه، معونت فرنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
2- استاد ادبیات فارسی که مقدمه ای بر کتاب کشف المحجوب هجویری نوشت و متن آن را تصحیح کرد.
3- امیر پازواری (1337) ، کنزالاسرارج1 به اهتمام محمد کاظم گل بابا پور، تهران ، کتاب فروشی خاقانی.
4-مهدوی، سیروس (1375) اباختر، انتشارات پژوهش های فرهنگی.
5- خاورشناس آلمانی تبار روسی که در حدود صد و پنجاه سال پیش سروده های امیر پازواری را در سفر به مازندران جمع آوری کرد و به کمک میرزا شفیع مازندرانی با نام کنزالاسرار درسن پترزبورگ روسیه به چاپ رساند.
6- میرزا شفیع مازندرانی از اهالی بابل بودکه در سفارت ایران در روسیه کار می کرد.



    ©2013 APG.ir