مازندنومه،سردبیر+کلثوم فلاحی:عصر یک شنبه فرصتی دست داد تا با مهدی احمدی فولادی-فعال برجسته اصلاح طلب-گفت و گویی داشته باشیم.در این گفت و گو مسایل زیادی مورد بحث قرار گرفت که مثل تمام مصاحبه ها،بخش هایی از آن بنا به نظر مصاحبه شونده قابلیت انتشار نیافت.

احمدی فولادی در ابتدا گفت:افتخارم این است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی در دوران دانشجویی‌ام در سال‌های 53 ـ 52 در مسائل سیاسی ورود پیدا کرده بودم و سرم درد می‌کرد برای حضور در مجامع سیاسی.

وی افزود:برای انعکاس افکار امام (ره) عزیز، چند بار به ساواک احضار شدم، چون متهم بودم که افکار امام(ره) و مسائل اسلامی را در مدرسه ترویج می‌کنم.

این فعال سیاسی با بیان این که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در همه مجامع سیاسی، حضور پررنگ داشتم و نخستین انجمن اسلامی معلمان را در آذر و دی سال 57 تشکیل دادیم،ادامه داد:تا به امروز مسئولیت انجمن صنفی معلمان را بر عهده دارم و به عنوان تشکل اصلاح‌طلب، حامی نامزدهای اصلاح‌طلبان در طول انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی بودیم.

وی با اشاره به این که از بهمن سال 75 برای انتخابات دوم خرداد سال 76، برای خاتمی شروع به کار کردیم، 2 نفر در استان بودیم که شروع کننده این حرکت سیاسی شدیم،تصریح کرد:در دوران پر افتخار ریاست جمهوری خاتمی هم شش سال ریاست آموزش و پرورش مازندران را بر عهده داشتم.

احمدی فولادی استدلال کرد:در انتخابات اخیر بین آقایان عارف و روحانی مردد بودیم، اعتقاد ما بر این بود که بین این 2 بزرگوار که هر 2 منسوب به اصلاح‌طلبان هستند باید وفاق شکل گیرد چون تجربه گذشته نشان داد که بدون وفاق، امکان موفقیت بسیار کم است.

وی افزود:عارف کار بزرگی کرد و در تاریخ انقلاب اسلامی، ماندگار شد چون گذشتن از پست و مقام، خیلی کار دشواری است و عارف این سختی را پشت سر گذاشت.

بعد از این مقدمه و صحبت های اولیه، سئوال های خود را یکی یکی از مهدی احمدی فولادی پرسیدیم .

مازندنومه: گفته می‌شود آرای عارف در پیروزی روحانی تاثیری نداشت و چون عارف تصور می کرد رای نمی آورد کنار کشید.

احمدی فولادی: چنین چیزی نیست. اقبالی که نیروهای اصلاح‌طلب به عارف داشتند به نامزد دیگری نداشتند. اگر عارف در صحنه انتخابات باقی می‌ماند ممکن بود انتخابات به مرحله دوم بکشد و عارف در مرحله دوم پیروز شود.

مازندنومه:عارف با چه کسی به مرحله دوم می رفت؟نظرسنجی‌ها صحبت‌های شما را تایید نمی کند.

احمدی فولادی:با روحانی یا قالیباف به مرحله دوم می رفت. 2 عامل باعث حضور ما در صحنه انتخابات بود، رای دادن به نامزد مورد وثوق همه اصلاح‌طلبان و یا حمایت از فرد نزدیک به اندیشه ما.

وقتی قرار است در انتخابات حضور یابیم و کاندیداهای زیادی مطرح باشند، ما به اصلاح‌طلبی رای می‌دهیم که به افکار ما نزدیکتر باشد؛ اگرچه 99 درصد اطمینان داشته باشیم که او رای نمی‌آورد اما به خاطر خط و ربط سیاسی، به همان فرد رای می‌دهیم.

سعی ما بر ایجاد وفاق بین این 2 نامزد بود. اگر روحانی کنار می‌رفت و عارف در صحنه انتخابات باقی می‌ماند، موفقیتی قوی‌تر از موفقیت روحانی برای عارف به وجود می‌آمد، چون نیروهای اصلاح‌طلب 100 درصد برای عارف در میدان بودند و شاید برای روحانی به 90 درصد می‌رسیدند. ما منتظر ماندیم تا همدلی ایجاد شود.

مازندنومه: چه پارامترهایی باعث موفقیت روحانی در انتخابات شد؟

احمدی فولادی: ابتدا حضور اصولگرایان در قدرت، باعث پیروزی روحانی شد و سپس اینکه جامعه در طول این هشت سال حضور اصولگرایان در قدرت، از بعد فرهنگی و به ویژه اقتصادی، حضور کمرنگ در صحنه‌های بین‌المللی و قطع ارتباط با کشورهایی که ارزش ارتباط دارند آن قدر در مشکلات قرار گرفت که همه این عوامل باعث شد مردم به روحانی رای بدهند.

عامل مهم، "نه" گفتن به اصولگرایان بود. وقتی می‌بینیم در انتخابات، اندیشه یک فرد به ما نزدیکتر است انگیزه‌ای می‌شود تا وارد میدان شویم و دوباره گرفتار بدتر نشویم.

به طور مثال اگر در انتخابات اخیر، رقابت بین احمدی‌نژاد و جلیلی بود، من به احمدی‌نژاد رای می‌دادم نه به جلیلی، به کسی که بتواند مقداری آرامش ایجاد کند.

اگر اصولگرایان، یک رئیس‌جمهوری مانند احمدی‌نژاد را در صحنه سیاسی ایران بیرون نمی‌دادند، جامعه برای همیشه منتظر بود ببیند اصولگرایان چه هنری می‌توانند از خود به نمایش بگذارند.

حتی اگر اصلاح‌طلبان موفقیت‌های پی در پی و چشمگیر داشتند باز هم جامعه تشنه حضور اصولگرایان بود. حضور احمدی‌نژاد یک نعمت بود و به فرموده حضرت امام(ره) اصولگرایان ثابت کردند قدرت چرخاندن یک نانوایی را هم ندارند، این مسئله برای همیشه ثابت شد.

تمام نهادها از احمدی‌نژاد حمایت کردند و تمام امکانات را در اختیار داشت و هیچ مانعی سر راه او نبود، هیچ اصلاح‌طلبی، کمترین مشکل را برای احمدی‌نژاد ایجاد نکرد اما آسیبی که او به جمهوری اسلانی وارد کرد را دیدیم، احمدی‌نژاد به دین آسیب زد، عامل اصلی رویگردانی نسل جوان از دین، کارهایی بود که اصولگرایان در دوران حاکمیت اجرایی خود انجام دادند.

لازم بود که یک احمدی‌نژاد بیاید و بشود رئیس‌جمهور. در تاریخ بعد از این اگر کسی خود را اصولگرای 100 درصد بداند، هیچوقت اقبال عمومی نخواهد داشت، مگر اینکه در یک انتخابات چند نامزد فقط اصولگرا حضور داشته باشند و از بین آنها یکی انتخاب شود.

مازندنومه: اصولگرا یا اصلاح‌طلب چه کسانی هستند؟الان این خط کشی ها از بین رفته و هیچ کس اصلاح طلب یا اصولگرای کلاسیک نیست.مثلا" شما علی مطهری را اصولگرا می دانید یا اصلاح طلب؟و نمونه هایی از این دست.تصور نمی کنید تعریف کلاسیک اصلاح طلبی و اصولگرایی و مرز بین این ها تغییر یافته؟

احمدی‌فولادی:‌ اصلا دوست ندارم جناح اقتدارگرا و انحصارطلب را اصولگرا بنامیم. اصولگرا، ما هستیم که به اصول اعتقاد داریم، اصولگرا آن کسی است که برای رفاه جامعه، از خویشتن بگذرد، برای حفظ نظام از خود و فرزندانش بگذرد، اصولگرایی که ما داریم اصطلاح درستی برای آنها نیست ، به آنها باید گفت انحصارطلب.

وقتی علی مطهری از انحصار درمی‌آید و انتقاد را می‌پذیرد و بر همان اصولی که اصلاح‌طلبان اعتقاد دارند پا می‌فشارد ما او را اصلاح‌طلب می‌دانیم و نقطه مقابل این مسئله هم وجود دارد.

مازندنومه: آرای روحانی متعلق به چه طیفی است؟او محصول تلاش شماست یا ستادهای اختصاصی روحانی؟

احمدی فولادی: بالغ بر 95 درصد از آرای روحانی مربوط به تلاش اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبان وقتی دیدند شخصیت‌هایی چون خاتمی و هاشمی پشت سر روحانی هستند، به او رای دادند.

در طول 30 سال اخیر موجی که مردم مازندران در مسجد جامع ساری برای روحانی به راه انداختند در هیچ یک از تجمعات مسجد جامع دیده نشد.95 درصد از آن نیروها، اطلاح‌طلب بودند.

مازندنومه: انتخاب وزرا را چگونه دیدید؟اگر شما نماینده مجلس بودید به کابینه کاملا" رای مثبت می دادید؟

احمدی‌فولادی:‌ روند فکری روحانی، 100 درصد اصلاح‌طلب است،شاید او در انتخاب وزیران با تنگناهایی مواجه بود،اما وقتی نوبت به انتصاب سرپرستان رسید و چون اجباری نداشت، اندیشه‌های واقعی خود را نشان داد و با این انتخاب‌ها گفت که نجفی و فانی را می‌خواهد.

شاید معرفی چند وزیر با گرایش اصولگرایان، برای خالی نبودن عریضه بود تا بتواند از مجلس رای اعتماد بگیرد.

مسائل پشت پرده با وزیر کشور مطرح شد و توافقاتی برای انتخاب مسئولان استانی شده است که این اثر را در آینده می‌بینید.

از افراد موثر در وزارت خارجه در تماسی تلفنی درخواست کردند که گزینه های موثر استانی را معرفی کنیم و این نشان می‌دهد می‌خواهند در انتخاب نیروهای استانی و استاندار 100 درصد نظر اصلاح‌طلبان را داشته باشند.

مازندنومه: چه شد مسئولیت ستاد نامزدها را در این دوره از انتخابات بر عهده نگرفتید؟شما دور قبل رییس ستاد مهندس موسوی در استان بودید.

احمدی‌فولادی:‌ در هر انتخابات در خط مقدم بودم، حاضر بودم از حیثیت، وقت و سرمایه شخصی‌ام برای رونق‌دار شدن انتخابات، بگذرم.

بله،من در انتخابات 88 مسئول ستاد موسوی بودم با عنوان "یاران خاتمی،حامیان موسوی"، مسئولیت شناسنامه‌دارترین گروه اصلاح‌طلب را بر عهده داشتم.

در انتخابات امسال هم از طرف عارف، اول به سراغ من آمدند که قبول نکردم، اعتقاد داشتم یا خاتمی باید بیاید و یا هاشمی.

دلایل زیادی برای قبول نکردن ستاد نامزد انتخابات ریاست جمهوری دارم که یک مورد را بیان می‌کنم و بقیه را نمی‌توانم عنوان کنم.

یک دلیل مهم این بود که مسئولیت 800 خانواده نیازمند را بر عهده دارم، از یک فرد خیر، ماهانه به صورت میانگین 150 میلیون تومان دریافت می‌کنم و بین این خانواده های بی بضاعت تقسیم می‌شود، کاری که سود دنیا و آخرت در آن است.

از این به بعد هیچ مسئولیتی را با این کار خیر عوض نمی‌کنم، اگر حکم استانداری‌ام هم بیاید من کار خودم را بر استاندار شدن ترجیح می دهم.

با خیّری کار می‌کنم که سیاسی نیست و به من هم گفته اگر در مسائل سیاسی در رده اول فعالیت کنم، دیگر هیچ کمکی به این نیازمندان نمی‌کند تا به دست شان برسانم، شناخت این بچه‌های نیازمند هم فقط بر عهده من و همسرم است.

به همین دلیل چون نسبت به این خانواده ها تعهد دارم،گفتم مجیدحسین‌زادگان مسئولیت ستاد را بر عهده بگیرد. البته ما در آینده ای نزدیک، شورای راهبردی اطلاح‌طلبان استان را با حدود 200 عضو تشکیل می‌دهیم.

مازندنومه:از تشکیل شورای راهبردی گفتید،به این سئوال هم پاسخ بدهید که چرا آن لیست 19 نفره‌ را به عنوان افراد پیشنهادی برای حضور در کابینه، اعلام کردید؟با واکنش های منفی رو به رو شد.

احمدی‌فولادی: کمیته سیاسی، اجتماعی و دفاعی ستاد دکتر روحانی در مرکز از همه استان‌ها درخواست کرد چنین لیستی ارائه کنند.

من از آن نامه‌ام دفاع می‌کنم. با ارائه آن لیست به رئیس‌جمهوری گفتیم در مازندران هم افرادی در هیبت و وزن وزا و معاونان وزرا داریم.

مازندنومه: اما از آن لیست، کسی انتخاب نشد.

احمدی‌فولادی: قرار است از همان لیست در حد معاونان وزرا انتخاب و به کار‌گیری شوند. یک وقت می‌بینید که کابینه را خاتمی معرفی می‌کند که آن بحث دیگری است اما نمی‌توانیم انتظاری که از خاتمی داریم را از روحانی داشته باشیم.

با این ترکیب مجلس، روحانی در انتخاب وزرا، کار عاقلانه‌ای انجام داد.البته من آینده را روشن می‌بینم.

مازندنومه: استاندار آینده باید چه ویژگی ای داشته باشد؟برای شما مهم است که او بومی باشد یا غیر بومی؟

احمدی‌فولادی: به بومی بودن و یا غیر بودن استاندار اعتقاد ندارم،اگرچه استاندار بومی را ترجیح می‌دهم چون استاندار بومی اگر برای استان کاری انجام ندهد بعد از مدت فعالیتش باز در استان است و باید پاسخگو باشد اما استاندار غیر بومی که باشد بعد از اتمام دوران کاری‌اش، از استان می‌رود و چشمش به چشم مردم استان نمی‌افتد که بخواهد پاسخ دهد.

نیرو باید توان‌مند باشد. ادعا دارم و می‌توانم این را اثبات کنم که اگر 10 نیروی قدر در جناح اصلاح‌طلب باشد یک نیروی قدر بین اصولگرایان نیست.

در بین نیروهای اصلاح‌طلب، نیروهای ارزشی، جبهه و جنگ رفته، خانواده شهید و وفادار به جمهوری اسلامی، به وفور بیشتر از گروه اقتدارگرایان است، می‌توانم ارزشی بودن نیروهای خودمان را ثابت کنم.

مثلا" نیروهایی که در آموزش و پرورش و در ادارات مختلف به کار گرفتند از نیروی درجه چهارم و پنجم اصلاح‌طلبان هم ضعیف‌تر هستند.

کیاکلا 10 ماه است که رئیس آموزش و پروش ندارد و نمی‌توانند فردی را انتخاب کنند. این بی‌انصافی و ظلم به جمهوری اسلامی است که فردی استاندار شود اما نیروهای کارگزار خود را از بین اصلاح‌طلبان انتخاب نکند.

مازندنومه:اگر برفرض گزینه ای اصلاح طلب استاندار آینده شود و آن گاه حاشیه هایی در استان پیش بیاید،مثلا" گروه های فشار و کفن پوشان فعالیت خود را از سر بگیرند آن وقت استان متضرر نمی شود؟بهتر نیست حداقل استانداری بدون حاشیه سرکار بیاید؟

احمدی فولادی: حزب‌الله هیچ‌وقت نمی‌آید وقتی فردی هنوز بر سر کار نیامده کلاهش را بشکند، گروه فشار یعنی گروه شیطان، آن کسی که منطق دارد و قرآن راه و اخلاق اوست باید گروه فشار را تکفیر کند، گروهی که به جای آوردن کلاه، سر می‌آورند.

اگر دوران خاتمی بود باید نیروهای اصلاح‌طلب بر سر کار می‌آمدند اما در دولت روحانی، نیروهای معتدل باید به کار گرفته شوند.

اگر قدرت دست اصولگراها نبود چرا در دوران خاتمی با کوچکترین اتفاق، صدها کفن‌پوش به خیابان‌ها می‌آمدند اما در دوران خودشان بدترین توهین‌ها صورت گرفت و کک‌شان هم نگزید.

مازندنومه:امروز دکتر عارف به دکتر روحانی نامه نوشت و دوباره اعلام آمادگی و همکاری کرد.دوست داریم مصاحبه را با جمله ای درباره دکتر عارف تمام کنیم.

احمدی فولادی:در انتخابات مجلس بعدی، عارف در تهران سرلیست انتخاباتی است و حتما موفق می‌شود.