مازندران به مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک نياز دارد
به نظر می رسد برای دریافت پیشنهادها ،تعامل با اصحاب فکر و اندیشه و اتاق فکر استان،بايد مرکزی راه اندازی شود تا به ساماندهی و مدیریت منابع فکری بپردازد. شایسته است این سازمان فکری و مطالعاتی با حمایت شخص استاندار در اسرع وقت راه اندازی شود و طی فرآیندی علمی و هدفمند مسائل مختلف استان را مطالعه و رصد کند.
مازندنومه، ایرج نیازآذری: این روزها دکتر ربيع فلاح -استاندار جدید مازندران- طبق روند روزهای پس از معارفه تحت فشارشدید مقالات و ملاقات فراوانی کسانی است که دوست دارند ایده و نظرات خویش را با نیت های متفاوت درباره مسائل استان به ایشان منتقل کنند.
پیشنهاد دهندگان با هرنیتی، مایلند استاندار به رای و اندیشه آنها احترام گذارد و ایضا دستور اجرا هم صادر کند.
استاندارمحترم هم به رسم ادب و اقتضای مسوولیت خطیری که به عهده دارد یا بدون اینکه خیلی اظهار نظر کند، شنونده سخنان بسياري از مدیران، نهادها، تشکل ها و شخصیت هاست که برای تبریک و شادباش حضورشان شرفیاب می شوند.
اکنون ایشان در معرض بمباران اطلاعات و پيشنهادهايي بعضا" آرمانی و شاید غیر واقعی است که اگر مدیریت نشود در آینده نه چندان دور به نارضایتی و دلسردی تبدیل خواهد شد.
پیشنهادهايي که اجرای آنها بعضا گنج قارون می خواهد و عمرنوح و نظراتی که احیانا موانع قانونی دارد یا خارج از اختیارات استان است و....
با این توصیف آیا استاندار منتخب باید در اتاقش را به روی مدعوین ببندد؟ و یا به فرصت یا مجال دیگر موکول کند؟
هرگز چنین نظری ندارم. نمی شود فرهنگ را یک شبه تغییر داد بلکه معتقدم می توان به سمت راه و روش دیگری رفت که پایدار و استواربماند.
اگر به راهبرد و شعار" بدون پژوهش و مطالعه تصمیم گیری نکینم "باور و ایمان پیداکنيم، می توانیم خلاء یک مرکز استراتژیک را در استان پر کنیم.
استان مازندران به یک سازمان فکری و نهاد تحقیقاتی نیازدارد تا به دقت و هوشمندی مسائل مختلف استان را رصد نموده، پس از مطالعه و پایش طی سازوکاری نظام مند طرح های کاربردی در اختیار دستگاه های اجرایی قرار دهد.
پیشتر در یادداشتی اشاره کردم که ما در استان به وحدت گفتمانی و تولید صدای مشترک در بیان نیازها ، مشکلات و اولویت ها محتاج هستیم و ضرورت دارد کنشگران و گروه های مرجع از اضلاع مختلف توسعه کنارهم قرار گیرند و باهمگرایی مشکلات و مسائل استان را مطرح کنند؛ در صورتی که هم اکنون جزیره ای فکر می کنیم،استراتژیک نمی اندیشیم و فاقد وحدت گفتمانی هستیم.
با این تضادها و تشتت در الگو، مبانی، روش، اندیشه و نگرش آیا سرانجامی بهتر از وضع فعلی خواهیم داشت!؟
در سطح استان افراد زیادی هستند که دغدغه توسعه و تعالی استان را دارند و علاقه مند به انتقال ایده ، پیشنهاد و نظرات می باشند.
مدیران و کارشناسان با تجربه و پیشکسوتی هستند که پس از فراغت از کار و مسوولیت به فراموشی سپرده می شوند ولی می توان از نظرات آنها استفاده شود.
به نظر می رسد برای دریافت پیشنهادها ،تعامل با اصحاب فکر و اندیشه و اتاق فکر استان،بايد مرکزی راه اندازی شود تا به ساماندهی و مدیریت منابع فکری بپردازد.
شایسته است این سازمان فکری و مطالعاتی با حمایت شخص استاندار در اسرع وقت راه اندازی شود و طی فرآیندی علمی و هدفمند مسائل مختلف استان را مطالعه و رصد کند و با پژوهشگران، صاحب نظران، کارآفرینان و آحاد مردم در ارتباط باشد و از نظرات آنها استفاده کند.
اگر می خواهیم برای امور مردم درست تدبیر کنیم یا ازخرد جمعی استفاده شود، باید سازماندهی مناسبی داشته باشیم، راهبرد و روش عقلایی حاکم شود، ازفردگرایی و احساسات بپرهیزیم و تشکیلاتی عمل کنيم.
طی روزهای آینده استاندار و همکاران تازه نفسش درگیر امور جاری و اجرایی می شوند و به دلیل فقدان بانک اطلاعاتی منسجم و پراکندگی اطلاعات دریافتی شاید امکان بهره برداری از آنها میسر نشود.
از طرفی عمده پیشنهادها و نظرات رسیده شفاهی، کلی و فاقد دسته بندی ونظم علمی است، لذا تاسیس سازمانی مطالعاتی که دارای اهداف ، ساختار ،تشکیلات و سازوکاری هدفمند باشد می تواند به مدیریت و ساماندهی نظرات ،پیشنهادات و ایده ها بپردازد.
این مرکز استراتژیک می تواند ضمن انسجام فعالیت های مطالعاتی بازوی فکری و نظارتی استاندار و دستگاه های اجرایی نیز باشد.
راه اندازی چنین مرکزی نافی فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها و سایر مراکز علمی و مطالعاتی نیست بلکه این نهاد می تواند اولا موجب انسجام و ساماندهی فعالیت های مرتبط با امور جاری استان شود و در ثانی به جای انجام تحقیقات نظری به مطالعات کاربردی بپردازد.
آقای وزیر کشور در روز معارفه از استاندار مازندران تقاضای برنامه کردند، به نظر نگارنده تاسیس چنین مرکزی توجه وزیر پژوهش محور را به خود جلب خواهد کرد.
گفتنی در باره ضرورت راه اندازی چنین مرکزی فراوان است اما به خاطر پرهیز از اطاله کلام به مجال دیگر واگذار می کنم.
ايميل نويسنده: (irajniaz@yahoo.com)
- يکشنبه 31 شهريور 1392-0:0
و تو هم بشی رئیس مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک مازندران! . خداییش از ایده ات خوشم اومد ...
- پنجشنبه 28 شهريور 1392-0:0
برخلاف نظر آقای همشهری آقای نیازآذری رفتارآونگی نداشته است. مقلات و دیگاه های ایشان بیشتر توسعه گرایانه بوده است.
- پنجشنبه 28 شهريور 1392-0:0
نهادسازی کار راحتی است. مهم نهادمندی است. در کشور ما هر روز نهادهایی ایجاد می شوند. اما وقتی نهاد تشکیل شد آدمها، قوانین، کارکردها، اهداف و تمامی امور آن نهاد با آشفتگی و بی سازمانی روبرو می شوند و نمی توانند به اهدافشان برسند.
- پنجشنبه 28 شهريور 1392-0:0
مقاله جالب و ارزنده ای بود. امیدوارم استاندار از این مطالب راهبردی استفاده نماید
- پنجشنبه 28 شهريور 1392-0:0
جناب آقاي نياز آذري...برادر...عزيز دل...خدا رو شكر ما كه كاملا از شما و رفتارهاي آونگي شما بسيار شناخت داريم كه چگونه استراتژي خودتان را با توجه به موقعيت هاي به وجود آمده در فضاي سياسي و شكل گيري شرايط دولت تعيين مي كنيد...
آنچه مسلم است اگر دكتر جليلي هم رييس جمهور مي شد شما هواخواه سينه چاكش مي شديد...تا حتي حداد عادل!...برايتان تحقق خواسته هاي شخصي تان مهم است تا دغدغه هاي توسعه استان... همين شما در برابر استاندار شدن دكتر فلاح جبهه نگرفتيد كه اكنون راهكار به ايشان نشنان مي دهيد؟ لطفا براي يكبار هم شده به روند نوشته ها،ديدگاهها و رفتارهايتان از زماني كه در روابط عمومي دانشگاه مازندران بوديد تا به امروز مرور مختصري داشته باشيد.خودتان به حرف من خواهيد رسيد....قربانت همشهري - پنجشنبه 28 شهريور 1392-0:0
دانشگاه های موجود و شرکتهای فعال در این زمینه ظرفیت وجودی چنین مقولاتی است که باید زمینه استفاده از آن فراهم شود متاسفانه تا چیزی به ذهنمان می رسد و یا چیزی می شنویم می خواهیم یک مرکز و یک سازمان برای آن ایجاد کنیم هیچوقت کسی نمی گوید که در ساختار موجود می توان چنین اهدافی را دنبال کرد. نویسنده محترم که با دلسوزی پیشنهادی را ارائه نموده است افراد متبحر تر باید پژوهش های کاربردی که منجر به پیشرفت استان شود را در ساز و کار اداری و اجرایی با کمک دانشگاه های زیادی که در استان وجود دارد تعریف نمایند. و بدانند مرکز یا مجمع یا هر اسم دیگری برای اینگونه اقدامات بسیار بی معناست. اگر قرار باشد هر فکر خام و ایده تایید نشده ای را به مرکزی اداری تبدیل کنیم یادآور شوراهای بی مورد البته با اهداف انحرافی دولت احمدی نژاد است از جمله شورای توسعه کشاورزی استان، ستا تسهیل و پشتیبانی واحدهای تولیدی، کارگروه صیانت از تولید، ستاد توسعه بخش معدن، انواع و اقسام شوراها به نام پدافند غیرعامل و.... از چنین تفکری نشات گرفته است. شاید به احتمال ضعیف توان استفاده از ظرفیت در ساز و کار موجود وجود نداشته بود و شاید به احتمال قوی اینگونه مراکز و شوراها و کارگروه ها و ستادها برای دور زدن قانون و اقدامات ناشایست بود. نتیجه اینکه متفکرین و قلم بدستان بهتر است بیشتر فکر کنند و سپس بنویسند و بدانند که باید همه کمک کنند تا وضعیت همه بهبود یابد