«من ریحان هستم»، نقد شد
گزارش+عکس مازندنومه از نقد و بررسی کتاب «من ریحان هستم» در کارگاه نقد هم نگر ساری/در کارگاه نقد، قصد نداریم نویسنده را محاکمه کنیم، کارگاه نقد همنگرمنصفانه اثر را مطالعه میکند، زوایای مختلف کتاب را بررسی و سپس بحث میکند.
مازندنومه، کلثوم فلاحی: کارگاه نقد همنگر در مرکز ساریشناسی، میزبان ناصر وحدتی -نویسنده کتاب "من ریحان هستم"- بود.
ناصر وحدتی خواننده معروف گیلانی و نویسنده آثاری چون "یک زندگی"، "تا فردا دیر نیست"، "داستان سیاهکل"، "زندگی و موسیقی" و ... است.
کتاب "من ریحان هستم" در 128 صفحه توسط انتشارات همگامان چاپ در بهار 91 منتشر شده است.
*قصد نداریم نویسنده را محاکمه کنیم
حسین اعتمادزاده -داستان نویس و مسئول کارگاه نقد همنگر- در این نشست اظهار داشت: در کارگاه نقد همنگر یاد میگیریم که چگونه نقد کنیم، به اینجا رسیدیم که اگر داستان را نشناختیم، نظر ندهیم، اگر داستان را شناختیم سپس درباره ساختار داستان نظر بدهیم.
وی با بیان اینکه پیدا و ناپیدای اثر را ساختار میگویند، تصریح کرد: در نقد، ابتدا به دنبال زاویه دید نویسنده هستیم.
اعتمادزاده با اشاره به اینکه در کارگاه نقد، قصد نداریم نویسنده را محاکمه کنیم، ادامه داد: کارگاه نقد همنگرمنصفانه اثر را مطالعه میکند، زوایای مختلف کتاب را بررسی و سپس بحث میکند.
*نقد، روشنایی فرهنگی و ادبی به همراه میآورد
در این نشست ادبی، تعدادی از استادان ادبیات، داستان نویسان و منتقدان به نقد اثر نشستند. ایرج عرب، داستان نویس، نخستین منتقد این اثر بود که به بیان این مطالب پرداخت:
- نقد، روشنایی فرهنگی و ادبی به همراه میآورد.
-کتاب "من ریحان هستم" جزء سرمایههای فرهنگی و ادبی است، چون برایش رنج کشیده شده و زاییده تفکر و اندیشه وحدتی است.
-تخریب در اندیشه ما جایی ندارد. کتاب، یک متن است و متن موجود زندهای است که باید برای تحرک مخاطب، به صورت مستقل و فارغ از حضور نویسنده، بررسی شود.
-بنیان ساختاری که بر آن تاکید میشود اگر سالم باشد، در وهله نخست، موضوع داستان و متن درونمایه داستان را پیش میبرد.
-همیشه، پندارهای اولیه که منجر به شناخت جهان میشود، سبب شناخت جهان نوین نمیشود.
- کتاب "من ریحان هستم" با وجود اینکه ساختار روایی مدرن دارد با همین پندارهای اولیه، در قالب متن کمرنگی شروع میشود و به جامعه میرسد و هدفهای متعددی را دنبال میکند.
-متن، یک خط سیر داستانی دارد آنهم به زمان تقویمی حدود چند است؛ بسیار روان و سنتی.
- خانواده چهار نفرهای که به دلیل کاستیهای زندگی که متاثر از جامعه است، در وضعیت مناسبی نیستند. دلایل این فقر در داستان، قانعکننده است و ریحان برای جبران این فقر، کار میکند.
-در زمان تقویمی داستان، رویدادهای ذهنی ریحام و بهرام را داریم، این رویدادهای ذهنی باید با رویدادهای اصلی داستان، ارتباط داشته باشد.
*من آرش داستان را نکشتم
پرسیده شد: ریحان و بهرام، زن و شوهر هستند و فرزندی به نام آرش دارند. تصور منتقدان در این کارگاه، این بود که آرش مرده است.
ناصر وحدتی در این زمینه گفت: من آرش داستان را نکشتم، محور داستان، آرش است. آنها (ریحان و بهرام) تصور دارند که آرش تصادف کرده است. آرش را عین ستون در داستان نگهداشتهام.
اعتمادزاده، فشردگی اثر را سوالبرانگیز می داند. او اظهار داشت: داستان، خیلی چکیده شده، گاهی فشردگی به داستان لطمه میزند.
*اسلام از نظر من مادربزرگم بود
شربتی، دیگر منتقد این نشست، دانشجوی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی است. وی گفت: وقتی با متن نوشتاری طرف هستیم، تنها عنصری که مفهوم را به ما میرساند، زبان است؛ اگر زبان داستان دچار چالش باشد، مخاطب یاری نمیکند که متن را تا آخر بخواند.
وحدتی، کتاب خود را بدون هیچگونه علائم نگارشی، نگاشته است و این موضوع مورد انتقاد شربتی قرار گرفت.
متن، نگارش و ویرایشی نداشته است، شکست زبان در ساختار مشهود است، عدم تطبیق با دستور زبان فارسی در متن پیاده شده است، گاهی تعدد افعال داریم و آنجا که به فعل نیاز است، استفاده نشده است.
شربتی ادامه داد: با سه گونه زبان در متن مواجه هستیم، وجه قصهگویی، زبان روایی و زبان تشریح.
وحدتی در این جلسه نقد از مادربزرگش میگوید. «مادربزرگم انسان فوق العادهای بود، این کتاب را از مادربزرگم دارم، اسلام از نظر من مادربزرگم بود.»
وی درباره نداشتن علائم نگارشی در کتابش، گفت: ابتدا محمدرضا پورجعفری در کتابش به نام "گرگ و میش" بود که از نشانهگذاری استفاده نکرد.
به نظرم این شیوه، خواننده را میخ میکند.
*فضای داستان سورئال است
محمودجوادیان، دیگر منتقد این نشست، فضای داستان "من ریحان هستم" را سورئال میداند.
وی با نزدیک دانستن تجربههای مشترک گیلانیها و مازندرانیها گفت: اسطورهها و باورهای ما بسیار نزدیک هستند.
جوادیان با بیان اینکه دگردیسی سنت به مدرنیته در این داستان وجود دارد، اظهار داشت: ریحان، زاییده اضطراب است و این اضطراب در زندگی اجتماعی، رخ داد.
وی با اشاره به فشرده و مختصر شدن داستان و استفاده از زبان محاوره، گفت: چون فضای داستان سورئال است، نیاز به زبان شاعرانه دارد که وحدتی هم اینگونه کرده است.
*نویسنده معترضی هستم
وحدتی در پایان این نشست، اظهار داشت: نویسنده معترضی هستم.
وی با بیان اینکه اعتراض، سرچشمه زندگی انسان است، تصریح کرد: اعتقاد دارم اگر معترض نباشد، دنیا تغییر نمیکند.
وحدتی با اشاره به اینکه نحوه فعل و فاعل را از عمد به اینگونه چیدم، گفت: میخواستم ساختار شکنی کنم.
وی خاطرنشان کرد: داستانی که شخصیت سازی میشود، مخاطبان آن، روشنفکران جامعه هستند.
- يکشنبه 21 مهر 1392-0:0
آقای صادقی عزیز! به دل نگیرید. بعضی ها فقط نق زدن بلدند. اصلاً نمیدانند که یک خبرنگار برای گزارشی اینچنینی چقدر وقت صرف می کند و حوصله به خرج می دهد. از شما و سرکار خانم فلاحی سپاسگزاریم. آقای وحدتی مهمان استان ما بودند و کارگاه نقد هم نگر حفظ آبرو کردند.
- يکشنبه 21 مهر 1392-0:0
وای چه تبعیضی ...مازند نومه نقد کتب آقای وحدتی رو گزارش کرد لابد چون تو استان بود اما «کل پل »را نه چون در غرب استان بود با اجازتون متأسفم.
*مازندنومه:
جناب هویج: 1- از نامی که برای خودتان گذاشته اید مشخص است که چقدر منطق دارید و مخاطبان هم می فهمند ادعای تان در چه حد است. 2-ما کف دست مان را بو نکرده ایم که در غرب استان یا جای دیگر، چنین کتابی که شما نام بردید، منتشر شده است! حالا وارد این بحث نمی شوم که آیا این کتاب ارزش معرفی و نقد را دارد یا در شمار کتاب سازی های مرسوم قرار می گیرد. 3- شما اگر دل تان خیلی به حال کتاب و غرب استان می سوزد، به جای کامنت گذاری و تاسف خوردن، یک نسخه از کتابی که نام بردید را برای ما ارسال می کردید تا معرفی کنیم یا گزارش جلسه رونمایی و نقد آن را(اگر رونمایی شده است)برای ما می فرستادید و تیکه نمی انداختید. 4-آقای حسین اعتمادزاده از خبرنگار ما دعوت کرد به این جلسه بیاید و شما هم اگر دعوت کنید، در حد توان خبرهای فرهنگی را پوشش می دهیم و برخلاف شما، برای مان شرق و غرب فرقی نمی کند. در ضمن فکر کنم گویش و ....ناصروحدتی به شما نزدیک تر باشد تا ما شرقی هایِ آش نخورده و دهن سوخته!
- يکشنبه 21 مهر 1392-0:0
کتاب جدید وحدتی را قبلا خولانده بودم . صمیمی وزلال است . آدم فکرمی کند خودش درحوادث آن نقش داشته . وحدتی خیلی روان می نویسد وتقریبا همانطور که حرف می زند ، بر روی کافذ می آورد . این البته ازیک جهت حسن بشمارمی آید . ولی نمی دانم چرا این کتاب ، خوب ارزیابی نشد؟ چرا مثلا داستان شناسانی مانند اسداله عمادی دراین جلسه حضور نداشتند ؟ یا نقد اساسی صورت نگرفت ویا این که همه ی حرف ها دراین گزارش نیامده است درهر صورت به نظرم رسید که بحث ها ناتمام رها شده است . اما ازاین که نتیجه ی جلسه ی نقد رسانه ای شد ، جای امیدواری وتشکر دارد . دست همه ی کاربدستان درد نکند . آقای اعتمادزاده که جای خود دارد .
- يکشنبه 21 مهر 1392-0:0
یکی کتابی نوشت و به خیال خود چیزی نشان داد عده ای خوانده و نخوانده توصیفش کردند پراکنده چیزی گفتند ،همه جز آن چیزی بود که نویسنده می خواست . اعتراض !!