ارکان جمع رکن است. ارکان ها جمع در جمع است!!!!

با نشکر از مطالب ارزنده تان ؛ بسیار بهره بردم . و بی نهایت سپاس گزارم که آدرس ایمیلتان را هم در پایان یادداشت کردید ؛ چون بحق بهره بردن از اطلاعات انسان فرهیخته و دانایی همچون شما برایم افتخار است . ( عزیزان شایسته است که بجای پرداختن به جزئیات ، به نفس عمل بپردازیم. کمتر دیده شده نویسنده آدرس رایانامه ای از خود بگذارد ، چون مطالب ، گاه صرفاً جهت رفع تکلیف و یا نامبرده شدن اسامی در سایت های مختلف گذاشته می شوند ؛ همینکه نویسنده ای در پایان مطالبش ، آدرسی از خود میگذارد ، اولاً به مطالبی که می نگارد ، هویت و ارزش راستین می دهد و ثانیاً نظرات و انتقاد و پیشنهادات خواننده نیز برایش حائز اهمیت است ؛ چون گاه ممکن است شخصی بخواهد دیدگاه خود را در مورد نوشته ها ، بطور خصوصی بیان کند ، که متاسفانه در این سایت امکان ارسال نظر خصوصی برای نویسنده وجود ندارد . پس کارآمدترین و بهترین روش را نویسنده مطالب فوق انتخاب کرده.....با امید آنکه همگی بدون غرض ورزی ، در آبادانی استانمان گام برداریم... ) در پناه خدا ، مؤفق باشید.

ایمیل www نداره

روابط عمومی بی ادعاترین و کارکن تربن اجزای سازمانه

ام ح وچه جان تشریح هسه اونتا نا تشریع!

من از دوستان نویسنده هستم چند نکته اولا اینکه اقای کمانگری کارشناسی روابط عمومی دارند و الانم دانشجوی ارشد علوم سیاسی هستند ثانیا از روابط عمومی تعریف نکردند بلکه در مورد فرهنگ سازمانی توضیح دادند ان هم مختصر ثالثا اون تشریح دلبندم نه تشریععع رابعا شما یکبار به نوشتت توجه کن چقدر غلط املایی داری

برادر کمانکیر سلام خسته نباشید شما نتوانستید خوب روابط عمومی را تشریع کنید کناهی هم ند ارید جو نکه دررشته روبط عمومی درس نخواند ید جونکه اطا عات کامل ندارید

من با نظر نویسنده موافقم احساسم اینکه مهر متوجه نشده فرهنگ سازمانی با کارکرد فرهنگی فرق داره اختلافات درون سازمانی در مجموع عملکردهای سازمان میتونه کار فرهنگی باشه اما فرهنگ سازمانی فرق داره

من متوجه نشدم مقصود آقای نویسنده محترم از فرهنگ چیست؟ کدام کار این روابط عمومی هایی که داریم فرهنگی است؟ نصب تراکت و پوستر و بنر و بستن بلندگو و تنظیم جلسات سخنرانی و حتی تنظیم خبرنامه کار فرهنگی است؟ به نظر می رسد در تعریف فرهنگ یا راه را عوضی رفته ایم و یا عوضی راه رفته ایم.

آیا تولید روزنامه به خودی خود کار فرهنگی است؟ آیا تولید سایت مجازی به خودی خود کار فرهنگی است؟ حتی آیا نوشتن مقالات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کار فرهنگی است؟

معیار اینکه یک کاری را واقعاً فرهنگی بدانیم چیست؟ به نظر می رسد ما در تطبیق خیلی داریم اشتباه می کنیم؟ حتی در تشخیص مهره های فرهنگی هم داریم اشتباه می کنیم. هنر به معنای اعم کلمه با همه ارزشی که دارد با فرهنگ متفاوت است. به طوری که یک فرد هنرمند هم می تواند اهل فرهنگ باشد و دارای ویژگی های اصیل فرهنگی و حامل بار فرهنگی باشد و هم می تواند با وجود داشتن هنر بسیار از فرهنگ فاصله داشته باشد. البته منظور از فرهنگ در اینجا جنبه اثباتی و مثبت نگری آن است.

اگر این تعریف را بپذیریم که فرهنگ مجموعه ای از رفتارها، کردارها، کنش ها و واکنش های نهادینه شده یک قوم، منظقه و کشور و یا یک ملت و امت باشد، آنگاه تعاریف ناموزون با فرهنگ می تواند به خوبی شناخته شوند.