تعداد بازدید: 5075

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 11 آذر 1392-1:49

همان جایی که کار داریم

تحلیلی بر فرهنگ رانندگی/ فرهنگ "همان جایی که کار داریم" یعنی رانندگان در انتخاب رفتارهای رانندگی خود (اعم از سرعت، سبقت، پارک خودرو و ...) فقط و فقط به نیازهای شخصی و احساسات فردی خود توجه می کنند.


مازندنومه، احسان شریعت: بحث های فراوانی درباره فرهنگ رانندگی در رسانه ها و تریبون های مختلف مطرح می شود.

توصیفات و تبیین های زیادی در این حوزه با رویکردهای گوناگونی انجام شده است. اما نه تنها وضعیت بهبود نیافته است، شواهد عینی حکایت از وضعیتی دارد که می تواند نگران کننده نامیده شود.

 زنگ خطر هنگامی باید به صدا درآورده شود که آمار تصادفات بسیار بالا، کشته های تصادفات بسیار زیاد، افرادی که قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی کنند هر روز بیشتر شده و این حالت که در زندگی روزمره وقتی در فضای رانندگی در شهرها و جاده ها قرار می گیریم، استرس های روانی و عصبی زیادی را متحمل می شویم بر زندگی چیره شده است.

برای توصیف و تبیین در این زمینه می توان سه منظر گوناگون را مدنظر قرار داد:

1) سطح ساختاری: بنیان های مادی و ساختارهای زیربنایی از قبیل جاده ها، خیابان ها، ظرفیت و تناسب آن ها با خودروها، مهندسی جاده ها و خیابان ها، کیفیت خودروها، و...

2) سطح اجتماعی : قوانین راهنمایی و رانندگی، نهادهای مرتبط با کنترل و نظارت همچون پلیس، آموزش رانندگی و موضوعات مربوط به آن، عرصه ی اقتصادی و بازرگانی و تولید و بازار عرضه و تقاضا، تخصیص اعتبارات و فعالیت های نهادهای مرتبط با جاده های بین شهری و نهادهای مرتبط با خیابان ها و معابر درون شهری و ...

3) سطح فرهنگی : نوع اندیشه و رفتار، عادات، نگرش ها، انگیزه ها، احساسات و عواطف، برداشت ها و ... که به حوزه ی رانندگی مربوط می شود.

در این سطح انسان ها آنچه به طور عینی در رفتارهای روزمره که متأثر از فرهنگ مردمی است را به نمایش می نهند.

 برای مثال برخی از قومیت ها و فرهنگ ها بیشتر به رانندگی سریع و سبقت گرفتن عادت دارند. در این حالت می شود رویکرد غالب فرهنگی ای را در آگاهی عملی این عده از افراد مشاهده کرد. سطح فرهنگی در رانندگی به تمامی برداشت های فکری رانندگان و اجرای عملی آن گفته می شود.

هنگامی که به وضعیت نابسامان رانندگی در شهرها و جاده های کشور نگریسته شود می شود سه سطح بالا را در توصیف شرایط موجود مشاهده کرد.

برای تمامی معضلات و مشکلات رانندگی می توان سه سطح بالا را مدنظر قرار داد: مشکلات زیرساختی راه ها، جاده ها، خیابان ها و معابر یکی از اصلی ترین مشکلات حوزه رانندگی در کشور است.

در شهرهای پرتراکمی همچون شهرهای استان مازندران این معضل چند برابر می شود، چرا که جاده های ساخته شده در سال های قبل ظرفیت پذیرش میزان بالای خودرو در سالیان اخیر را نداشته و منطقاً فضای اندک جاده ها و معابر موجب بروز اصطکاک ها و تصادم های فراوان می شود. گاه می توان هر روز شاهد چنین برخوردها و تصادفاتی در سطح جاده ها و معابر به دلیل کمبود فضا بود.

سطح دیگری که مشکلات این حوزه را مضاعف می گرداند سطح اجتماعی است. برای مثال نبود هماهنگی میان نهادهای اجرایی در مدیریت امور یکی از مواردی است که در این سطح اتفاق می افتد.

اما آنچه در این نگاشته مورد نظر است سطح سوم یعنی سطح فرهنگی است. در سطح فرهنگی آنچه که از ذخیره فرهنگی انسان ها وجود دارد با قوانین راهنمایی و رانندگی، فن آوری ها، بسترهای مادی و تمامی امور عینی مرتبط با رانندگی در هم می آمیزد و در جهان عینی و زندگی روزمره در قالب رانندگی افراد بروز می یابد.

 مسلماً سطح اول و دوم یعنی سطح ساختاری و اجتماعی در ایجاد نوع خاصی از فرهنگ رانندگی تأثیر بسزایی دارند.

به عنوان مثال جاده ها و معابر مهندسی ساخت و منظم می تواند با فرهنگ رانندگی منظم و کم خطر در ارتباط مستقیم باشد.

 اما از آن سو نیز می توان تأثیر قابل ملاحظه سطح سوم (سطح فرهنگی) را در تمامی جوانب عرصه رانندگی مشاهده کرد.

 برای مثال در جایی که فضای جاده ها و معابر تنگ است علاوه بر قوانین راهنمایی و رانندگی (سطح اجتماعی)، نیاز مبرمی به فرهنگی مناسب که با درک ضعف زیرساختی عمل کند احساس می شود.

متأسفانه این فرهنگ مناسب که تمامی جوانب امر از سطوح زیرساختی تا سطوح اجتماعی و سطوح دیگر را در نظر گیرد، در رفتار رانندگان کمتر یافت شده و عملاً موجب بروز معضلات فراوان و هزینه های سنگین معنوی و مادی شده است.

 آنچه می توان از آن تحت عنوان فرهنگ "همان جایی که کار داریم" یاد کرد به طور شگفت آوری در رفتار رانندگان ایرانی (به ویژه مازندرانی ها) مشاهده می شود.

 فرهنگ "همان جایی که کار داریم" یعنی رانندگان در انتخاب رفتارهای رانندگی خود (اعم از سرعت، سبقت، پارک خودرو و ...) فقط و فقط به نیازهای شخصی و احساسات فردی خود توجه می کنند.

 این فرهنگ که متأثر از فردگرایی شدید است به دیگران کمتر توجه می کند. در این حالت رانندگان خود را در جای دیگران قرار نمی دهند و از این رو نمی توانند آنان را درک کنند.

 این حالت به طور زنجیروار در اغلب رانندگان به وجود می آید و درک متقابل که از پایه های فرهنگ جمع گرایانه است را کمرنگ می کند.

 نتیجه این می شود که افراد در رانندگی صرفاً به هدف خود توجه می کنند (فرهنگ فردگرایی شدید). در فرهنگ فردگرایی از گذشت خبری نیست. به همین دلیل است که اگر راننده ای بخواهد از فرعی وارد اصلی شود (در جایی که چراغ راهنمایی یا پلیس وجود ندارد) باید زمان بسیار زیادی را منتظر باشد تا خودرویی عبور نکند و او وارد معبر اصلی شود. چرا که در حالت عادی که خودروها عبور می کنند کمتر راننده ای حاضر می شود به خاطر او گذشت کرده و متوقف شود.

 فرهنگ "همان جایی که کار داریم" را می توان در تمامی فضاها مشاهده کرد. برای مثال یکی از بارزترین نمودهای عینی این فرهنگ، پارک خودرو توسط رانندگان دقیقاً در جایی است که راننده کار دارد. یعنی دقیقاً در همان جایی که کار داریم توقف کرده و خودرو را بدون توجه به اقتضائات فضا پارک می کنیم.

 این تقریباً رفتاری مرسوم است که حتی حاضریم دوبل پارک کنیم ولی همان جایی که کار داریم پارک کنیم. در صورتی که تنها چند متر آن طرف تر جای پارک خالی وجود دارد.

تمامی موارد فوق از فرهنگی ناشی می شود که اکنون در برداشت های روزمره ی ما ریشه دوانده و همه آن را بدیهی می پنداریم.

 نتیجه اینکه بخش زیادی از مشکلات مادی و معنوی در امور مربوط به رانندگی در سطح معابر به برداشت های فرهنگی مان باز می گردد.  


  • سه شنبه 12 آذر 1392-0:0

    very good.tnx

    • سه شنبه 12 آذر 1392-0:0

      فرهنگ فقط با زور و قانون به وجود میاید

      • مصطفی شجاعیپاسخ به این دیدگاه 2 2
        دوشنبه 11 آذر 1392-0:0

        به کسی که با اسم "مخاطب اصلی کیست" میگم. اولا مرد باش و اسمتو بنویس.

        دوما آقا یا خانم محترم همیشه یادت باشه فرهنگ رو نمیشه از بالا و به وسیله نهادهای سیاسی و امنیتی به زور ایجاد کرد. شما هم مثل خیلی از آقایون نگرش سیاسی به فرهنگ داری.

        سوما من که توی متن مقاله نویسنده ادعایی ندیدم. متن مقاله خیلی روشن به تحلیل یک امر فرهنگی می پردازه.

        حالا چطور شما این تهمت رو به نویسنده می زنی پای خودته. البته از آدمی مثل شما که چنین تفکری داره بعید نیست. مثل تفکر بعضیا که توی هشت سال گذشته دائما می خواستن به زور مردم رو به سمت فرهنگ دلخواه شون ببرن.

        اگه شما از قبل نویسنده رو می شناسی این جا جاش نیست که غرض ورزی های شخصی رو وارد کنی.

        همین که مازندنومه به تمامی نظرات اهمیت میده و برای هر مطلبی جای نظر دادن میزاره یعنی اوج دموکراسی خواهی و تحمل انتقاد.

        اگه این فضا نبود خود شما این حرفاتو نمی تونستی بزنی

        • مخاطب اصلی کیست ؟ راننده یا پلیسپاسخ به این دیدگاه 2 3
          دوشنبه 11 آذر 1392-0:0

          گرچه جناب نویسنده بر خلاف ادعایش گوشش به انتقاد بدهکار نیست . به ایشان باید یادآور شد که در آفرینش فرهنگ رانندگی پلیس راهنمایی در همه جا نقش اول را دارد .... این جا هم جناب ایشان مثل همیشه سنگ بزرگ را برای هدف کوچک انتخاب کرده است !!

          • رضاشریعتیپاسخ به این دیدگاه 1 1
            دوشنبه 11 آذر 1392-0:0

            واقعا لازم در حوزه رانندگی وفرهنگش سخت عمل بشه وجلسات مشترکی بین مسئولان شهری وراهنمایی ورانندگی وحتی اصحاب رسانه گذاشته بشه تا بازده بهتری داشته باشه

            کاش راننده هامونم وقتی اشتباه کردند بپذیرند وجای فحش وناسزا وراهبندان کردند دوستانه موضوع رو حل کنند تا باعث مسدود شدن جاده ها نشن

            • ابوالقاسم حیدری (استاد دانشگاه)پاسخ به این دیدگاه 4 5
              دوشنبه 11 آذر 1392-0:0

              مازندنومه دارد حرکت بزرگ و جدیدی را در استان مازندران شروع می کند. نقد فرهنگی به صورت علمی و کارشناسانه به دور از تاثیرات سیاسی کار بزرگی است که مازندنومه دارد این کار با جمع کردن یک سری نویسنده جوان انجام می دهد.

              تا جایی که بنده مطالب مازندنومه را رصد می کنم افرادی همچون خانم حسین پور، رضا شریعتی، آقای پاسندی، احسان شریعت (که بیشتر با رویکرد مطالعات فرهنگی و به صورت علمی تر به تبیین مسائل اجتماعی و فرهنگی می پردازد) و تنی چند از افراد دیگر، گروه بسیار یکدست و فعالی است که می تواند نوید گرایش فرهنگی جدیدی در استان باشد.

              کار این گروه من را به یاد حلقه وین یا مکتب فرانکفورت می اندازد. توصیه برادرانه ام به مازندنومه این است که بیشتر به این گروه و رویکرد ایشان بپردازد تا مسائل سیاسی مثلا گیردادن به استاندار و غیره.

              • انديشه عرشياپاسخ به این دیدگاه 3 1
                دوشنبه 11 آذر 1392-0:0

                واقعا به مطلب درستي اشاره كردي متاسفانه اين نوع رانندگي ها تجاوز به حقوق سايرشهروندانه...بعنوان مثال برخي عادت برخي مازني ها هنگام خوردن نوشابه دست به كمرند .وبستن كمربند شلواربيرون سرويس ها.وو...

                • دوشنبه 11 آذر 1392-0:0

                  هميشه يك عامل بازدارنده دروني نيست كه بايد به فرهنگ تبديل شود عامل بازدارنده بيروني (پليس) در ايجاد اين فرهنگ نقش بسيار مهمي دارد مثل قضيه كمربند ايمني.


                  ©2013 APG.ir