تعداد بازدید: 5691

توصیه به دیگران 3

شنبه 16 آذر 1392-1:48

تولد دوازدهم مازندنومه/عکس

شبی کنار هم

عکس از: مصطفی کاظمی



  • سه شنبه 3 دی 1392-11:46

    خدمت آقای صادقی عزیز هم عرض می کنم که به نظر من مازندنومه بدون شک یک رسانه قوی و ریشه داره که این همه سال تونسته ادامه حیات بده.سایت ها و مطبوعات زیادی بودند که برخلاف هیاهوی زیاد و هزینه هنگفت نتونستن انتظاراتو برآورده کنند.مثل روزنامه هفت صبح و غیره.تو مازندران هم هر آدم منصفی اینو میدونه که مازندنومه اگر درجه ده هم باشه با بقیه رسانه ها که خود من تو همین الان تو چندتاشون دارم کار میکنم فاصله زیادی داره.اما بهترین رسانه های دنیا هم ایرادات زیادی دارند و باید برطرف کنن.مثلا اگه بی بی سی رو هم ببینید می تونید ایرادهای فرهنگی،خبری،سیاسی زیادی ازش بگیرید.قرآن که نیست نشه بهش ایراد گرفت.میخوام اینو بگم با اینکه مازندنومه رو خیلی دوست دارم این اشکال به راحتی بهش وارده که به خاطر گرایش جنابعالی به نشر نظرات مختلف همه یک عده که معلوم نیست کین و چه هویتی دارند در بیان عقیده هاشون آزادتر هستند.آزادی بیان چیز خوبیه ولی نه به قیمت تعدی اشخاص مجازی به شخصیت های حقوقی.درسته که ما در فضای مجازی داریم حرف می زنیم ولی آیا شما به این فکر می کنید که رسانه شما متعلق به مخاطبان شماست که شخصیت حقیقی دارند و نه مجازی.مخاطبان شما قضاوت می کنند و می تونند فکرهای مختلفی درباره امثال غلط انداز و درست انداز بکنند.درسته،مهمه که حرفی که مثلا غلط انداز میزنه چیه و ارزشش باید سنجیده بشه ولی این هم مهمه که مخاطبان شما فکر کنند این حرفو کی زده؟یه آدم ترسوی بانمک؟یا آدم سیاس زیرک؟یه آدم مسخره کننده و لوده؟یه آدم بیکار رونده شده؟چرا اسمش فی فی69 نیست که ما هم خوشمون بیاد؟مگه فی فی 69 نمی تونه سیاست مدار باشه.
    درنهایت هیچکدوم از این حرفا معیار سنجش یک رسانه نیست.ولی اینکه یک رسانه باید واضح و روشنگر باشه و خودشو از لکه های ننگی مثل اسم مستعار که براش حکم سم رو دارن تتهیر کنه چیزی نیست که امثال منو و شما و غلط انداز بتونیم کتمانش کنیم.اصلا شما که مشکلات مازندران رو به نظرسنجی میذارید و ما هم چاره ای به جز انتخاب گزینه همه موارد رو نداریم چرا استفاده از اسم مستعار رو به نظر سنجی نمی گذارید؟تو نظرسنجی شما نتیجه کاملا مشخصه و این نظرسنجی موضوعیت نداره چون نظرسنجی برای سنجیدن نظرهاست نه برای تاکید بر اون ها.

    • سه شنبه 3 دی 1392-10:14

      جناب شریعتی من که یادم نمی یاد کدوم عکسو می فرمائید ولی اگر عکسش خوب بود حتما مصطفی زحمتشو کشیده.بنده هم فعلا که تو ترکم.ایشالله دووم میارم.

    • سه شنبه 3 دی 1392-9:31

      جناب غلط انداز هرکس هرچه میخواهد بگوید.بنده یکی از آرزوهای بزرگ زندگی ام این است که در دانشکده وزارت...رشته ... تحصیل کنم.اما انگار نه لیاقتش را دارم، نه عرضه اش را و نه عمق سیاسی لازم.اعتقادی هم به عمق سیاسی منتهی به مصلحت سنجی و ریا به خاطر رسیدن به منافع ندارم.معتقد هم نیستم وقتی دستم به گوشت نرسد نباید بگویم پیف پیف و اینکار را انجام می دهم.چون به غریضه ام هم که نعمت خداست احترام می گذارم و شکر هم می کنم.اعتقاد هم دارم بعضی وقت ها.معتقدم به اینکه همه ما بیخودی خودمان را چیز میپنداریم.مثال اینکه پارسال 15خبرنگار را دستگیر کردند که بنده بعضی هایشان را خیلی دوست داشتم.یکی از نتایج عینی اش این بود که پانزده هزار نفر رفتن در سوراخ موش هایشان که نگیرنشان.یا عده ای که با افتخار می گویند ما را بردند آنجایی که عرب نی انداخت و حالمان را پرسیدند و ...در پایان هم جهت شفاف سازی مجبورم جسارت کنم به شمایی که شخصیت مجازیتان را می شناسم ولی شخصیت حقیقیتان را خیر.ان شاءالله که چشمم به چشمان شما نمی افتد.
      شما بی غرض گفتید کاش معرفی می شدید ما هم بی غرض خودمان را معرفی کردیم.خدا را چه دیدی شاید تبلیغ هم بشود برای روز مبادا.
      شاید این کد ملی ما هم به درد کسی غیر از شما بخورد...
      یک چیزی که این حقیر در مطبوعات یاد گرفته ام این است که جواب سوال واضح پاسخ واضح است و جواب سوال مبهم پاسخ مبهم...وگرنه بنده که باشم که عمق سیاسی به رخ بکشم چه کم و چه زیاد،آنهم در فضای عمومی که ظاهر و باطن آدم را به سخره می گیرند.
      اصولا امسسه نیه...مخلصیم.

      • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 3
        جمعه 22 آذر 1392-8:3

        نمی دانم کجای این پیشنهاد کاش اسامی زیر عکس ها زیر نویس می شد تا آقایان و خانم ها را بشناسیم ایجاد شک و دودلی و تردید و ... را در پی داشت که آقایان صالحی و برخی آن را بر نتافتند و ظرفیت های سیاسی خویش را کم عمق نشان دادند.
        غلط انداز حداقل در این مورد واقعاً دوست داشت افراد را بداند کیستند و اسامی را با چهره تطبیق دهد. اصلاً هم حتی در وهم و خیال این را در ذهن نداشتم که سردبیر محترم مازندنومه با جورج سورس و ... ملاقات داشته و هزینه های مربوط به مازندنومه و شام دهی را از آنها گرفته است. این متلک ها بر می گردد به ملاقات آقای خاتمی با این افراد که متولی پیگیری آنها حتماً غلط انداز بی دست و پا نیست.
        یکبار غلط انداز تصمیم گرفته بود کم و موجز بنویسد ولی مگر می گذارند آدم را همینجوری میارن وسط میدون تا هی بنویسد.
        شما هم معلومه از غلط انداز خیلی خوشتون اومده و می خواهید غلط انداز رو هم دچار خود تجلیلی بکنید ولی بدانید و آگاه باشید غلط انداز به این زودی ها دم به تله نمی دهد و از مسیر دگر تجلیلی نان می خورد اونهم به نرخ روز.
        به هر حال جمعی به تو مشغول و تو اندر میانه/مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
        چون نیک نظر کرد پر خویش بر آن دید/
        فریاد برآورد از ماست که بر ماست.
        کمال همنشین بر من اثر کرد/وگرنه من همان خاکم که هستم
        خوب بید!!!
        نازنینان شب زنده دار متهجد لابد در مهمانی ها ذکر خدا از یادتان رفته و شکم از دیگ پلوی سفارت انگلیس و آمریکا و نایبان آنها پر نکردید و تردیدی نیست که چنین نبود چون اگر بود الآن تن لرزه های بعدی شما را به کرنش ها و هذیان گویی هایی دچار می کرد که به راحتی بدون زیرنویس شناسایی می شدید و مثل آقای صالحی عزیز که الهی قربون قد و بالاش برم با اون دماغ نقلی و کوچولویش و کله گنده و چشم های از حدقه در آمده اش غلط انداز مظلوم و بدبخت و بینوا را مسخره نمی کردید که اون یکی اونوری دست راستی منم و اینم شماره ملی من. و این یعنی از امروز غلط انداز به سلک تیم های امنیتی در آمده و شده آدم بده سیستم. که صد البته تیم های امنیتی جزء ملزومات مدیریت کشور هستند و حتماً آدم خوبه سیستم و خادم مردم اند ولی آدم بده از ترس کرده های خودشون اونا رو تخریب می کنند.
        غلط انداز با همه ترسو بودن و بزدلی خودش دل را به دریا زد و سوالی که نه پیشنهادی را مطرح کرد چرا این بدبخت قلاکت زده را که ضریب فلاکتش از حد محاسبات گذشته و نیازی به نمودار فلاکت ندارد اینجوری به باد تمسخر و کوبش می گیرد که نفسش بند بیاد و هر چه توی دلش دارد بریزد بیرون و درونش را خالی کند تا شما مطمئن بشوید هیچی توش نیست.
        باور کنید این مقامات و دست اندرکاران هستند که می گیرند و می برند و می خورند ولی خاک عالم را هم بر سر غلط انداز می ریزند و بدنامی را به نام غلط انداز می زنند. باشد این هم روش.

        • مهرداد يوسفيپاسخ به این دیدگاه 1 0
          يکشنبه 24 آذر 1392-9:43

          سلام به آقاي غلط انداز گرامي.اگر يادداشت من با عنوان برادر حسين را يك بار ديگر بخوانيد درخواهيد يافت كه درونمايه آن انتقاد از دشمن تراشي ها و چسباندن انگ هاي ناروا و بي پايه به آقاي خاتمي و ديگر مسئولان پيشين توسط كيهان و به ويژه حسين شريعتمداري نگاشته شده بود و هرگز روي سخنم با شما نبود.عنوان برادر حسين خود گواهي بر اين نوشته ام است.

          • جمعه 29 آذر 1392-20:51

            اون که با نام ساروی کامنت گذاشته عمرا ساروی باشه.ساروی ها هاکارده/خورنه میگویند نه هکرده /خرنه

        • پنجشنبه 21 آذر 1392-0:40

          تبریک عرض کِمی خدمت مازندنومه ای های عزیز، همیشه از مطالب شما استفاده کِمی :-)
          پایدار باشید و مانا .
          بعضی از این دوستانِ پاپهِ هَم نواش، وِشون روشنفکر هَسِنهِ هر آن امکان دارنه وِشونه روشنفکری بقیه رهِ کور هَکِنهِ ;-)

          • چهارشنبه 20 آذر 1392-23:21

            به به !
            حسن نژاد قصه گو گلوش خوب شده اومده اونجا...
            لابد مهمونی!! تونو با قصه هاش گرم کرد!! :)

            • حمید صالحیپاسخ به این دیدگاه 1 0
              چهارشنبه 20 آذر 1392-10:9

              جناب غلط انداز این یارو سمت راستیه بنده هستم.عکاس خبری بودم ولی خداروشکر ترک کردم.اینم کد ملی بنده جهت شناسایی:2161840800

              • رضا شریعتیپاسخ به این دیدگاه 6 0
                چهارشنبه 20 آذر 1392-11:44

                حمید صالحی داداش ترک کردی؟!
                میگم شما بودی که اون عکس ای دست های پرتوان برس به داد ناتوان از روش تقلب ها رو گرفته بودی یا مصطفی کاظمی بود؟

              • سه شنبه 19 آذر 1392-10:18

                دوازدهمین سالگرد تاسیس مازند نومه را تبریک عرض می کنم خوشحالم که دوستان در کنار هم خوش هستند بر حسود لعنت .
                یادم هست که یک مطلب خود تجلیلی نوشته بودید یادتان است در باره عوامل برگزاری یادبود ابن شهراشوبساروی ؟
                حالا میخواهم عرض کنم که شما هم دچار خود تجلیلی شده اید آیا یک مخالف و یک منتقد سیاست های ژورنالیستی شما در این محفل بود ؟ دعوت که نکردید ؟ !! با همه گفته ها و شنیده ها زحمت می کشید و خدا به راه راست همه ما و شما را هدایت فرماید .

                • رضا شریعتیپاسخ به این دیدگاه 3 1
                  سه شنبه 19 آذر 1392-20:5

                  مل عمو عزیز من اگه میدونستم شام دادن ویه مهمونی خانوادگی(خانواده رسانه)انقدر جنجالی هستش با خبرنگار ومسئولای خانه مطبوعات هماهنگ میکردم میگفتم هر هفته خونه یکی باشیم تا بی سوژه نشیم!
                  جناب شما فرق خود تجلیلی ومهمونی رو نمیدونید!

                  • دوست مازندنومهپاسخ به این دیدگاه 8 0
                    سه شنبه 19 آذر 1392-14:57

                    آقای ملعمو، مازندنومه از خودش تجلیل نکرد، مهمانی داد. در مهمانی هم دوستان و نزدیکان دعوت می شوند.شما دشمن خودت را می بری منزل بهش شام می دی؟ عجیبه از این جماعت کج فهم؟ عقل هم چیز خوبیه والله

                  • سایه خیالپاسخ به این دیدگاه 6 0
                    دوشنبه 18 آذر 1392-15:4

                    روزی در پس مه
                    آفتابی نهان بود
                    آفتاب نمایان شد اما خاطره مه در یادها ماند
                    وای به حال مردمی که قدر آفتاب را ندانند!
                    سلامی به آفتاب صبح امید
                    به علی صادقی و 12 سال در پس مه ماندنش
                    خوش آمد بهار ... خو ش آمد آفتاب صبح امید
                    ا

                  • يکشنبه 17 آذر 1392-12:59

                    ... جالبه!!!

                    • يکشنبه 17 آذر 1392-1:45

                      هزینه شخصی!!!

                      • رضا شریعتیپاسخ به این دیدگاه 5 0
                        يکشنبه 17 آذر 1392-13:21

                        منصور ودولت اعتدال اگه شاهد خواستید وسه اختلاس مازندنومه در خدمتیم
                        ملّت رو میبینی تو رو خدا!

                        • مازندنومهپاسخ به این دیدگاه 5 0
                          يکشنبه 17 آذر 1392-2:28

                          نه خیر آقای منصور هزینه شخصی نبود! اختلاس کردیم و به همکاران شام دادیم! بخشی از هزینه های جشن تولد رو نیز از اینتلجت سرویس قرض گرفتیم! این شک ایرانی ها به هر چیزی و نبود اعتماد، واقعا" مایوس کننده است. منصور عزیز، پول جشن تولد فرزندتان را آقای رییس جمهور می دهد که حالا مال ما را بدهد؟! شک زیاد نشانه بیماری است. خیلی خوب نیست.

                        • دولت اعتدالپاسخ به این دیدگاه 4 1
                          يکشنبه 17 آذر 1392-0:2

                          اگر اعتدالی که میگین اینه ....بیچاره مردم...اینطوری با این ریخت و پاش و اون دیپلماسی نه سانترفیوژها میچرخه نه اقتصاد.........

                          • برادر حسینپاسخ به این دیدگاه 4 0
                            يکشنبه 17 آذر 1392-18:7

                            به قول مش قاسم دروغ چرا؟ تا قبر آآآ... ما که به چشم خودمان ندیدیم ولی پنداری آقای صادقی ده سال پیش که به دیدار جرج سوروس یهودی رفته بود و جزوه های آموزشی فتنه انگیزی در فضای مجازی را با پشتیبانی مایکل لدین صهیونیست و راهبری تیمرمن دریافت کرده بود مبلغ کلانی هم از سرویس های جاسوسی کشورهای مستکبر گرفته بود تا برای راه اندازی سایت مازندنومه و برگزاری جشن های سالانه آنچنانی هزینه کند اسنادش هم موجود است و مدیران این سایت از ترس افشا شدن این اسناد سر و صدا می کنند!!!!

                            • مازندنومهپاسخ به این دیدگاه 3 0
                              يکشنبه 17 آذر 1392-1:23

                              چه ریخت و پاشی آقای عزیز؟! یک شب نشینی ساده بین همکاران ما بود، آن هم با هزینه شخصی! اگر کسی بخواهد با پول خودش هم مهمانی بدهد باید به امثال شما پاسخگو باشد؟! شما در منزل تان مهمان دعوت نمی کنید؟! جل الخالق!

                            • شنبه 16 آذر 1392-23:42

                              غلط انداز خدا تره چنده فضول هاکرده؟! فقط فضولی سه انی مازندنومه. وشون نوم ته چه بدرد خرنه؟!

                              • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 2 1
                                شنبه 16 آذر 1392-14:56

                                کاش اسامی صاحبان عکس زیرنویس می شد تا قابل شناسایی باشند

                                • شنبه 16 آذر 1392-10:26

                                  آجدانی دنبیبو کنجا خاستنی عکس بیرین


                                  ©2013 APG.ir